ضرورت حضور قلب در گفتن ذكر

ضرورت حضور قلب در گفتن ذكر

«هو»، منطقه اسم اعظم

تعلقات دنیوی، علت عدم اتصال قلب ولسان

ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام

کلید واژه ها:ذکر-تعلقات دنیوی- حضور قلب - اسم اعظم'

گفتم خدمتتان كه«ان الله سبحانه جعل ذكر جلاء للقلوب»[1]؛ خداي متعال ذكر را جلا قلب ها قرار داده است. بعد هم گفتم خدمتتان كه نسخه سه اثر دارد.مي فرمايد:« تسمع به بعد الوقره»[2]؛ بعداز اينكه كر شده گوش باطن به وسيله ذكر شنوا مي شود ،بينا مي شود اين باطن به وسيله ذكر بعد از آنكه نابينا شده بود. منتهي گفتيم كه ذكر يك بار قلبي است آدم در باطن به ياد خدا است به ياد جلال خدا و جمال خدا و هيچ هم صحبت نمي كند و يك وقت به زبان مي آورد. يعني قلب و زبان متصل نباشد مي شودگفت كه فائده اي قابل توجهي عائد شخص نمي شود. بعضي ها هستند اين تسبيح را مي گويند فقط لبشان حركت مي كند، چپ نگاه مي كنند، تلويزیون نگاه مي كنند بعدش هم فكر مي كنند كار خيلي مهمي كرده اند . گفتم كه فايده قابل توجهي عائد نمي شود. امير المومنين(ع) فرمود: خدا چهار چيز را در چهار چيز پنهان كرده است. اجابت را در دعا مخفي كرده هيچ وقت نگو دعا كردم خسته شدم يك وقت ديدي يك دعا گرفت، يك آمين گرفت. دوم اينكه رضاي خود را در طاعت مخفي كرده است هيچ طاعتي را كوچك نشماريد يك وقت ديديد يك ليوان آب دادي به يك نفر سرنوشتت عوض شد. سوم اينكه غضب خود را در معصيت ها مخفي كرده است. هيچ وقت گناه را دست كم نگير. چهارم اینکه گفت دوست خود را بين مردم مخفي كرده است. هيچ كس را دست كم نگيرید يك وقت ديديد كه اين دوست خدا بود.

«هو»، منطقه اسم اعظم

خلاصه بارها به دوستان گفتم كه هو وقتي در كتاب نحو و لغت ببيني ضميري بيش نيست. اما وقتي هو را در قرآن ديدي، در دعا ديدي منطقه اسم اعظم است.اصلا هو يعني خدا. دليل دارم برایتان عجب در دعاهاي رسيده از ائمه پيدا كرده ام كه مي گويد:« يا من ليس هو الا هو»؛ «اي كسي كه هو اي غير از تو نيست.» و در قرآن هم هر كجا الله لا اله الا هو هست روايت مي فرمايد آنجا منطقه اسم اعظم است.

تعلقات دنیوی، علت عدم اتصال قلب ولسان

يكي از بلاهايي كه درعدم اتصال قلب ولسان دامنگير ما شده است عدم حضور قلب در نماز است اين ديگر يك درد عمومي شده است. عرض مي كنم به شما كه قبلا گفتم كه خود نماز ذكراست. آن وقت ما تمام گمشده ها را در نماز پيدا مي كنيم. ميگه راستي سر نماز يادم افتاد كه كليد ها را كجا گذاشتم.خيلي خوب آقا به اين نماز هاي ما چيزي نمي دهند بيشتر به اعتقاد ما يك چيز را مي دهند. اولا بگویم اين حضور قلب چرا در نماز نمي آيد.علامه بزرگ سعيد كاشاني يك مثال زده است . مي فرمايد كسي شيريني خورده است دور لبش هم آثارش مانده بايد برود بشورد اين آدم نشسته بود. مي فرمايد اگر كسي شيريني خورده بايد دهانش را بشورد حالا نشسته آمده وارد نماز شد يك مگس آمد اينجا نشست حالا اين را رد كرديم دومي آمد. حالا واقعا چرا مگس را رد كني دوباره بر مي گردد. چون اين حيوان طبيعتش اين است كه اگر براني بر مي گردد. ايشان مي گفت اين مگس ها نمي گذاشتند با حضور قلب نماز بخوانيم. مي گويد مي خواستي دهانت را بشوري. مي گن مي خواستي دهانت را بشوري شيخ مي فرمايد شيريني كه ما ميخوريم تعلقمان به دنيا است مگس ها هم از كار ماست. خوب آقا تو با تعلق به دنيا وارد نماز مي شوی خوب اين مگس ها هم می آیند. مولوي هم يك تمثيل دارد مي گويد يك نفر كنار بركه آب ايستاده زنبورها باهاش لج كردند مي خواستندنيشش بزنند؛ اين آدم مادامي كه رفته زير آب در امان است تا سرش را مي آورد بيرون مي آیند سراغش . مولوي می گوید اين آب خواب است و زنبور ها گرفتاري ها. اما آمديم به سراغ دوا. يكي از دوا ها اين است كه تمرين كنيم يواش يواش ازدنيا بت درست نكنيم. تعلقات را كم كنيم. اين طول مي كشد. ولي دواي ديگر را از حضرت آيت الله بهجت برایتان عرض مي كنم.يك كسي از آقاي بهجت پرسيده بود كه آقا ما چي كار كنيم در اين نماز حضور قلب نداريم. فرموده بود آن مقدار كه دست خودتان است كنترل كنيد، يك مقدار از كارهم مانند ميهمان ناخوانده خودشان مي آيند. فرمودند آن مقدار كه كنترل مي توانيد بكنيد بقيه اش را هم شما تقصير نداريد.

ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام

السلام عليك يا اميرالمومنين. يكي از مشكلات در وقتي كه عزيزي از دست مي رود بازماندگان او را مي بينند. حالا اينها باشد همين كه در بستر افتاده بود حضرت مجتبي را صدا مي كرد، به زينب كبري يك چيزي مي گفت، آن عزيزش را صدا مي كرد.من جلسه گذشته به شيعيانتان هم گفتم مصيبت شما خيلي بزرگ است شكي نيست. منكر اين نيستيم اما آقا اگر فرزندانت به رختخوابت نگاه مي كردند گريه مي كردند. اگر به منبرت ،به مسجدت، به محرابت ،نگاه مي كردند گريه مي كردند. زينب كبري(س) عالمه غير معلمه بود علم لدني داشت. اما با اين وصف، با اين علم، با اين عظمت،يك كاري كرده بود كه اين بچه ها متوجه حقايق نشوند بچه 3ساله يا 4 ساله ممكن است حرفي نزند اما طاقت نمي آورد .عالمه بي معلمه هر بچه اي كه بهانه پدر مي گرفت خانم مي فرمود رفته مسافرت. دروغ هم نيست سفر آخرت است. اين دخترت اين طور عمل كرد. خانمي كه اين قدر قدرت داشت حرف مي زد يزيد و كاخش مي لرزيد. يك وقت ديد در كنار اين سر نازنين ايستاده است و مي گويد حسين جان اگر بنا است سرت قرآن بخواند پس يك تقاضا هم ما داريم حسينم زحمت كشيدم اين بچه ها حقايق را متوجه نشوند، اين بي انصاف ها زحمتهایم را به هدر دادند. الان طوري شده كار به اينجا رسيده كه يك قدري با دختر كوچكت بايد حرف بزني والا اين بچه تلف مي شود قلبش از غصه آب مي شود.«السلام عليكم يا اهل البيت النبوه».

حجه الاسلام فاطمی نیا


[1]. نهج البلاغه ( للصبحی)، ص342

[2]. همان

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 114 نهج البلاغه : استفاده از فرصت ها

حکمت 114 نهج البلاغه موضوع "استفاده از فرصت‏ها" را بیان می کند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
No image

حکمت 420 نهج البلاغه : شناخت روز عید

حکمت 420 نهج البلاغه به موضوع "شناخت روز عید" اشاره می کند.
No image

حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

حکمت 436 نهج البلاغه به موضوع "ارزش تداوم کار" اشاره می کند.
Powered by TayaCMS