اخلاق اجتماعى و آداب همنشینی در اسلام

اخلاق اجتماعى و آداب همنشینی در اسلام

پیرامون همنشینان

دوست در زندگى انسان تأثیر فراوانى داشته و نقش مهمى را بازى مى‏ کند، به همین دلیل اسلام تأکید فراوانى روى شناخت دوست و همنشین دارد؛ امام صادق(ع) مى ‏فرماید: سه چیز از نشانه‏هاى مؤمن است:

  1. توحید و علم به خدا.
  2. علم او بکسانى که آنها را دوست دارد.
  3. علم او بکسانى که با آنها دشمن است. [کافى، ج 3، ص 196.]

ما در این قسمت، به خصوصیات همنشین خوب و بد، اشاره خواهیم نمود و افرادى را که همنشینى با آنها از نظر اسلام مذموم است، متذکر خواهیم شد.

الف: همنشین خوب

درباره همنشین خوب، پیامبر اکرم (ص) معیارهائى را معرفى مى ‏فرماید:

ایشان در پاسخ به این سؤال که همنشین خوب کیست؟. [بحار الانوار، ج 71، ص 186.] معیارهاى زیر را بیان مى‏دارند:

1. دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد.

یعنى دوست خوب کسى است که شما با دیدن او، خدا را به یاد آرید؛ یعنى اینکه رنگ خدائى داشته باشد.خدا به پیامبرش چنین مى ‏فرماید:

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشى یریدون وجهه

یعنى: از دور خدا پراکنده مکن (ترک معاشرت مکن) با کسانى که به هر صبح و شام، خدا را خالصانه عبادت مى‏کنند. [انعام: 52.] و در مقابل مى ‏فرماید:

و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشى یریدون وجهه

یعنى: با کسانى باش که هر صبحگاه و شامگاه، خدا را خالصانه عبادت مى‏کنند. [کهف: 28.]

معاشرت با افرادى که انسان با دیدن آنها به یاد خدا مى‏افتد، مایه پیرایش انسان از زشتى‏ها است.

چون انسان در مقابل چنین افرادى، اجازه گناه و معصیت به خود نمى‏دهد.

2. گفتارش بر علم شما بیفزاید.

معاشرت با عالم، از معاشرتهاى بسیار ممدوح، و مورد تأکید اسلام است. معاشرت با عالم، در درجه اول، انسان را از مضراتى، که همنشینى با نادان در بردارد، مصون مى‏دارد، و علاوه بر این مایه آشنایى انسان با علم و ادب است.

امام على (ع) در نامه‏اى به مالک اشتر مى‏نویسد: با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با اندیشمندان بسیار به بحث بپرداز. [نهج البلاغه، کتاب 53.]

و امام موسى بن جعفر (ع) به نقل از پیامبر (ص) مى ‏فرماید: از علما سؤال کن، با حکما آمد و شد داشته باش و با فقرا مجالست نما. [بحار الانوار، ج 71، ص 188.]

3. عملش، آخرت را به یاد شما آرد.

سومین معیارى که در حدیث پیامبر (ص) آمده، این است که، مى‏باید با کسى همنشین شد که به واسطه ترس از دوزخ و قیامت، خود را به گناه نمى‏آلاید؛ و همین امر باعث مى‏شود که انسان با دیدن او و ترسى که از قیامت که در وجودش مى‏باشد به یاد آخرت و قیامت افتد. یاد قیامت، مهمترین عاملى است که انسان را از گناه باز مى‏دارد.

خداوند در قرآن مجید مى ‏فرماید:

الا یظن اولئک انهم مبعثون لیوم عظیم.

یعنى: آیا (گناهکاران) گمان نمى‏کنند که در روز جزا برانگیخته خواهند شد. [مطففین: 4 و5.]

دقت در این آیه شریفه به ما مى‏فهماند که اگر انسان احتمال هم بدهد قیامتى هست و در حد احتمال به یاد قیامت باشد، دست به گناه نمى‏زند.

خداوند درباره پیامبران خود مى ‏فرماید:

انا اخلصنا هم بخالصة ذکرى الدار؛ ما آنها را با یاد آخرت، خالص و پاک گرداندیم. [ص:46.]

اگر انسان دوستى را انتخاب نماید که با دیدنش به یاد آخرت افتاده و گناه ننماید، دوست کاملى را اختیار کرده است و از مسیر انسانى منحرف نخواهد شد.

پیامبر اکرم (ص) مى ‏فرماید: دوست خوب، کسى است که دیدنش غفلت شما از قیامت را بزداید و در کار نیک همراهیتان نماید. [میزان الحکمه، ج 5، ص 302، ح 10249.]

از آنچه گذشت مى‏توان علاوه بر خصوصیات دوست خوب، به آداب دوستى هم رسید، یعنى دوستى مى‏باید بر سه محور: علم، یاد خدا و یاد قیامت استوار باشد.

همنشین بد

در قرآن کریم، مسلمانان از دوست گرفتن افراد زیر نهى شده‏اند:

1. کافرین

یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا الکافرین اولیاء. [نساء: 144.]

2. یهود و نصارى

یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا الیهود و النصارى اولیاء. [مائده: 51.]

3. دشمنان خدا

یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء. [ ممتحنه: 1]

4. اهانت کنندگان به دین

یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا...اولیاء. [مائده، 57. ]

5. مغضوبین

یا ایها الذین آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله علیهم. [ممتحنه: 13.]

6. غافلین از یاد خدا

و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا. [کهف: 28.]

و تبعیت نکنید کسانى را که دلهاشان از یاد ما غافل است.وجه به این آیات، حداقل به ما مى‏فهماند که مسلمان مجاز نیست با هر کس که خواست طرح دوستى و معاشرت بریزد. امام سجاد (ع)، (با استناد به آیه 68 سوره انعام) مى‏فرمایند: چنین نیست که بتوانى با هر کس که دوست داشتى، همنشین باشى. [تفسیر صافى، ج 1، ص 523، در تفسیر آیه 68، سوره انعام.]

ذیلا به ذکر افذیلا به ذکر افرادى که از نظر روایات اسلامى، معاشرت با آنها نهى شده است مى‏پردازیم:

الف: نادان و بى‏خرد و احمق:

نادان و بى‏خرد از جمله افرادى است که معاشرت با او نهى شده است.

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: هر چه مى‏توانى از شخص پست و بى خرد بگریز. [کافى، ج 4، ص 456.]

امام على (ع) مسلمان را از دوستى با احمق بر حذر مى‏دارد و در علت آن مى ‏فرماید: «احمق ترا به چیزى وا ندارد، و امید نیست که هر چه بکوشد بدى را از تو دور دارد و چه بسا خواهد سودت رساند ولى به زیانت کشاند...دوریش بهتر از نزدیکى است. [تحف العقول، ص 303.]

و باز مى‏فرمایو باز مى ‏فرماید: فساد اخلاق بر اثر معاشرت با بى خردان است و سلامت اخلاق به برکت معاشرت با خردمندان. [معارف و معاریف، ص 2095.]

و باز مى ‏فرماید: «همنشین احمق مباش، چون کارش را در نظر تو مى‏آراید و دوست دارد تو هم چون او باشى. [نهج البلاغه فیض، ص 1228، حکمت 285. ]

ب: فاسق و گناهکار:

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: على (ع) هر وقت بالاى منبر مى‏رفت مردم را از همنشینى با فاسق بر حذر مى‏داشت و در بیان علت مى‏فرمود: «او دوست دارد مثل او باشى، و ترا در امر دینت کمک نمى‏ کند، نزدیک شدن به او جفا، قساوت قلب و ننگ است براى تو. [تحف العقول، ص 203، کافى، ج 4، ص 453.

و امام سجاد (ع)، هم‏نشینى با پنج کس را ناپسند مى‏شمارد و یکى از آنها فاسق است. [حلیة المتقین، ص 421.]

کمترین اثر معاشرت با گناهکار، این است که قبح گناه در نظر انسان شکسته مى‏شود و در دام گناه گرفتار مى‏آید.

ج: دروغگو و سخن‏چین:

امام على (ع) مسلمانان را از دوستى با دروغگو و سخن‏چین بر حذر مى‏دارد و مى ‏فرماید: با دروغگو زندگى بر تو گوارا نیست؛ حدیث تو را به دیگران رساند و داستان دیگرى را به تو. تا داستانى را به پایان رساند داستان دیگرى به دنبال کشاند؛ میان مردم دشمنى افکند و کینه در سینه‏ها بکارد. از خدا بترسید و در برابر دروغگو مراقب خود باشید. [تحف العقول، ص 203.]

و امام سجاد (ع) پس از نهى معاشرت با دروغگو مى ‏فرماید: دروغگو مثل سرابست و ترا با دروغهاى خود فریب مى‏دهد. [حلیة المتقین، ص 421.]

د: بخیل: امام صادق (ع) مى ‏فرماید: بر تو باد که با شخص بخیل مصاحبت ننمائى، زیرا که او مال خود را در شرایط سخت و هنگام نیازمندى، از تو دریغ دارد. [کافى، ج 4، ص 455.]

ه: قاطع رحم:

یعنى کسى که با اقوام و خویشان خود قطع رابطه کرده است.

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: بپرهیز از مصاحبت با قاطع رحم، که من او را در سه جاى قرآن ملعون یافتم. [کافى، ج 4، ص 455، آیات مورد نظر امام عبارتند از: محمد 22 و 23، رعد 25، بقره 27.] و امام سجاد (ع)، هم‏نشینى با پنج گروه را منع کرده است: که یکى از ایشان قاطع رحم مى‏باشد. [حلیةالمتقین، ص 421.]

و: هوس‏بازان و هواپرستان:

هواپرستى زمینه‏ساز گناهان بزرگ است و دام شیطان بحساب مى‏آید. امام على (ع) مى ‏فرماید: «مجالست با اهل هوا، ایمان را به فراموشى مى‏سپارد و شیطان را به حضور مى‏کشاند». [نهج البلاغة، ص 86.]

ز: زینت دهندگان گناه:

در اجتماع شاید به کسانى برخورد کنیم که علاوه بر گناه کارى، مى‏خواهند در مسیر گناه همراهى داشته باشند، لذا گناه خود و دیگران را خوب جلوه مى‏دهند. این جماعت از جمله افرادى هستند که معاشرت با آنها مایه انحطاط انسان است. و اسلام معاشرت با آنها را مذموم مى‏داند.

امام على(ع) در پاسخ به این سؤال که چه همدمى از همه بدتر است؟ مى ‏فرماید:

بدترین همدم کسى است که معصیت خداوند را در نظر تو زینت بدهد. [بحار الانوار، ج 71، ص 190.]

ح: اهل بدعت:

بدعت به معنى سنت و دستور نوینى است که بر خلاف دین است و در دین جعل مى‏شود. و اهل بدعت کسانى هستند که چنین عملى را انجام مى‏دهند. این عمل در اسلام از محرمات بزرگ است و از نظر اسلام همنشین شدن با این افراد مذموم است.

امام صادق (ع) مى ‏فرماید: با بدعت‏گذاران مصاحبت نکنید و با آنها هم نشین مباشید؛ چرا که در نظر مردم خود نیز یکى از آنها مى‏شوید. [حلیة المتقین، ص 422.]

و در جاى دیگر مى ‏فرماید: سه گروهند که اجتناب از آنها بر هر کس واجب است.

یکى از این سه گروه، اهل بدعت است. [تحف العقول، ص 332.]

ط: اشرار:

امام على (ع) درباره علت ذم معاشرت با اشرار مى ‏فرماید: همنشینى با اشرار مایه بدگمانى خوبان است. [بحار الانوار، ج 71، ص 191.]

در روایت گذشته از امام صادق (ع) گروهى دیگر از کسانى که اجتناب از آنها واجب است اشرار هستند.

ى: اراذل و اوباش:

مردم پست و فرومایه، انسانهاى دون همت، مردمى هستند که بواسطه فرومایگى خود دست به هر کار مى‏زنند، این انسانها معاشرتشان منهى و مذموم است.

پیامبر اکرم (ص) مى ‏فرماید: سه گروهند که مجالست با آنها دل را مى‏میراند.

اول همنشینى با اراذل و اوباش.... [خصال، باب الثلاثة ص 98]وستى با این ادوستى با این افراد مایه حسرت ابدى است؛ لذا کفار در قیامت مى‏گویند:

یا ویلتا لیتنى لم اتخذ فلانا؛ خلیلا. [فرقان: 28.] یعنى: واى بر ما اى کاش فلانى را دوست نمى‏گرفتیم.

نکته: ذکر این مصادیق، استقصاء تمام موارد نیست و این ده گروه براى توجه دادن به همان مطلبى است که امام سجاد (ع) در ذیل تفسیر آیه 68 سوره انعام به آن اشاره فرمودند. یعنى اینکه: مسلمان مجاز نیست با هر کس که خواست معاشرت نماید.

منابع:

مقاله آقای حسین جعفری

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
Powered by TayaCMS