اخلاق معاشرت و ابراز علاقه در آیات و روایات

اخلاق معاشرت و ابراز علاقه در آیات و روایات

ابراز علاقه

آنچه بیشتر به جنبه معاشرتی مربوط می ‏شود، آشکار کردن محبت‏ و علاقه به دیگران است. اگر کسی را دوست دارید، چه از دوستان وبرادران ایمانی ، یا نسبت‏به فرزندان و همسر و ... این محبت را بر زبان‏آورید و آن را ابراز کنید، تا محبتها افزوده شود و دوستیها تداوم واستمرار یابد.

انسان علاقه دارد که مورد علاقه و محبت دیگران باشد. اگر آن‏دوستداران، محبت‏خود را آشکار کنند، محبوب هم به محبان‏علاقه‏مند می ‏شود و این محبت دو جانبه، زندگیها را از صفا و صمیمیت‏بیشتری برخوردار می ‏سازد. ما اگر بدانیم که خدا دوستمان دارد، ما هم‏خدا را بیشتر دوست‏خواهیم داشت. اگر بدانیم و بفهمیم که رسول‏خدا(ص) و اهل بیت(ع) به ما شیعیان عنایت و محبت دارند و این‏علاقه را بارها نشان داده و اظهار کرده‏اند، محبت عترت در دل ما بیشترخواهد شد.

اینکه خداوند بارها در قرآن کریم، محبت ‏خویش را ابراز کرده ودر آیاتی که «ان الله یحب الذین ...» دارد، می ‏فرماید که دوستدار پاکان،توبه‏کنندگان، پاکی ‏جویان، نیکوکاران، متقین، متوکلین، صابران، اهل‏قسط و عدل است. و در جایی از کسانی یاد می ‏کند که هم خدا آنان رادوست دارد و هم آنان به خدا علاقه دارند (یحبهم و یحبونه) (سوره مائده، آیه 54) توجه به‏این نکته، «حب خدا» را در دلها شعله‏ور می ‏سازد. وقتی ائمه‏معصومین(ع) محبتهای خویش را نسبت‏به هوادارانشان ابراز می ‏کنند،متقابلا این اظهار عشق، عشق می ‏آفریند.

از حضرت علی (ع) می ‏پرسند: یا علی ! چگونه‏اید؟ می ‏فرماید:دوستدار دوستانمان و دشمن دشمنانمان هستم: « اصبحت محبا لمحبنا ومبغضا لمن یبغضنا ». (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏65، ص: 38 ح81 ) آیا اگر بدانیم که مولای متقیان به دوستانش علاقه‏دارد، نخواهیم کوشید که گوهر عشق او را در سینه داشته باشیم؟!

آنچه روابط دوستانه را نیرومندتر می ‏سازد، ابراز علاقه است.ممکن است‏شما به کسی علاقه و ارادت داشته باشید، ولی به دلیل تنبلی ‏و بی ‏حالی ، یا خجالت و شرم یا به هر علت دیگر هرگز بر زبان نیاوریدو به او نگویید که دوستش دارید، او از کجا پی به علاقه‏مندی شما ببرد وبه شما علاقه پیدا کند؟ کلید جلب محبت او، ابراز علاقه خودتان است.این نکته در دستورالعملهای اخلاقی آمده و حتی بابی برای آن گشوده‏شده است. (باب استحباب «اخبار الاخ فی الله یحبه له و ان القلب یهدی الی القلب‏». (بحارالانوار، طبع‏بیروت، ج‏71، ص‏181.) .

امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا أَحْبَبْتَ‏ رَجُلًا فَأَخْبِرْهُ بِذَلِکَ فَإِنَّهُ أَثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ بَیْنَکُمَا.»; (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 644 ح2 ) اگر به کسی علاقه‏ و محبت داشتی ، او را آگاه کن.....

در روایت است که مردی از مسجد گذر کرد، در حالی که امام‏باقر(ع) و امام صادق(ع) نیز در مسجد نشسته بودند. یکی از اصحاب‏امام باقر(ع) گفت: به خدا قسم من این شخص را دوست می ‏دارم.امام فرمود: پس به او خبر بده، چرا که این خبردادن، هم مودت ودوستی را پایدارتر می ‏کند، هم در ایجاد الفت، خوب است «الا فاعلمه‏ فانه ابقی للمودة و خیر فی الالفة‏». (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏71، ص: 181 ح1 / .و

وسائل الشیعة، ج‏12، ص: 54 ح 15628) .

از پیامبر خدا(ص) نیز روایت است که فرمود:

«اذا احب احدکم صاحبه او اخاه فلیعلمه‏» ; (وسائل الشیعة، ج‏12، ص: 55 ح 15630) .

هر یک از شما دوست‏یا برادر دینی ‏اش را دوست‏بدارد، پس به اواعلام کند.

در حدیث دیگری همین مضمون آمده، با این اضافه که «فانه اصلح‏ لذات البین‏» ; (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏71، ص: 182 ح 7) این اعلام دوستی ، برای اصلاح و آشتی میان افراد،شایسته‏ تر و مفیدتر است.

نقش ابراز علاقه در خانواده

نکته ‏ای که یاد شد، غیر از محیط اجتماعی و روابط انسانی ‏مسلمانان با یکدیگر، در محیط خانه و میان افراد خانواده هم مطرح ‏است. صفای زندگی به حاکمیت عشق و علاقه بر محیط زندگی ومعاشرت است و اگر دوستی و علاقه نباشد، زندگی جهنمی است‏سوزان و محیطی است‏سرد و بی ‏روح.

گاهی گفتن کلمه «دوستت دارم‏»، شعله محبت را فروزان می ‏کند و به‏زندگیها روح و نشاط می ‏بخشد. ابراز عشق و علاقه در محیط خانواده،میان دو همسر، یا میان پدر و مادر نسبت ‏به فرزندانشان خانه را به ‏بهشت تبدیل می ‏کند. چه دوزخهای سوزانی که معلول کمبود محبت وعاطفه فرزندان از جانب والدین است و حسرت شنیدن «عزیزم، دلبندم،تو را دوست دارم و ...» سالها بر دل کودکان می ‏ماند و گرفتار عقده کمبود محبت می ‏شوند.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابدا» ; (وسائل الشیعة، ج‏20، ص: 23 ح 24930) اینکه مرد، به ‏همسر خود بگوید: «تو را دوست دارم‏»، هرگز از دل همسر بیرون ‏نمی ‏رود!

شگفتا که یک جمله کوتاه و ساده، ولی یک دنیا تاثیر وعشق‏آفرینی ! و چقدر بخیلند آنان که از گفتن چنین واژه ‏های ‏محبت ‏آوری نسبت‏به همسر و فرزندان و دوستان و بستگان خویش،مضایقه دارند و از عواقب و پیامدهای نیکو و آثار سازنده آن غافلند.

ابراز دوستی و محبت، تنها به گفتن و لفظ نیست. گاهی احترام ‏کردن، بوسیدن، نوازش کردن، هدیه و سوغات خریدن و این گونه‏ حرکات، نشانه عشق و دوستی است.

رسول خدا(ص) فرمود: «احبوا الصبیان و ارحموهم‏» ; (وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 483 ح 27650) کودکان رادوست‏بدارید و به آنان ترحم و شفقت نمایید. لطف و مهربانی به‏خردسالان، گواه عشق و محبت نسبت‏به آنهاست. و ترحم، خود نشانه‏محبت داشتن به فرزندان است. در روایات بسیاری به بوسیدن فرزند توصیه شده و برای هر بوسیدن اولاد، درجه‏ای در بهشت منظور گشته‏است «من قبل ولده کتب الله له حسنة ... .» (وسائل الشیعة، ج‏21، ص: 485 ح 27655) .

در روایت است: روزی حضرت رسول(ص)، دو فرزندش امام‏حسن و امام حسین(علیهماالسلام) را بوسید. اقرع بن‏حابس کنارحضرت بود. گفت: من ده فرزند دارم، تاکنون هیچ کدام را نبوسیده ‏ام! پیامبر خدا فرمود: من با تو چه کنم، که خدا رحمت و عطوفت را از دلت‏کنده است. (میزان الحکمه، ج‏10، ص‏100.) در روایات متعددی هم به رعایت عدالت در بوسیدن و پرهیز از تبعیض در بوسیدن و ابراز محبت‏به فرزندان تاکید شده است.

راستی ، فرزندی که از پدر و مادر محبت ندیده و سخن گرم وعشق‏آفرین نشنیده است، آیا به این نتیجه نمی ‏رسد که دوستش ندارندو در خانه جایی ندارد و کسی او را به حساب نمی ‏آورد؟ و آیا این‏«عقده‏»، بعدها برای او چه پسر باشد و چه دختر، مشکل به بارنمی ‏آورد؟ کودکانی که از خانه فرار می ‏کنند، پسران و دخترانی که‏جذب برخوردهای عاطفی دشمنان دوست‏نما می ‏شوند و به فسادمی ‏گرایند، آیا جز معلول فقدان محبت و عاطفه در درون خانواده‏است؟ اگر فرزندان در محیط خانه از نظر عاطفی و محبت اشباع شوند،هرگز به دام شیادان که با تور محبت‏به شکار جوانان و نوجوانان‏می ‏پردازند، نمی ‏افتند.

بررسی پرونده برخی از بزهکاران و مجرمین یا فراریان از خانه یااقدام ‏کنندگان به خودکشی ، نشان‏دهنده کمبود محبت آنان در خانه و ازسوی والدین است. در نامه دختری که پس از آلوده‏شدن و گرفتاری دردام شیادان و گرگهای عفاف، اقدام به خودکشی کرده، چنین آمده است(در باره مادرش):

«او مادر من بود. برای تربیت من که تنها فرزندش بودم رنج ‏بسیار کشید، ولی ‏هرگز نخواست دوست من باشد ... روزی رسید که این کمبود را شیطان دیگری ‏جبران کرد. من که تشنه محبت‏بودم، دست پر مهر او را به گرمی فشردم و به رویش ‏آغوش گشودم. یقین دارم که دختران محبت‏دیده، هرگز دچار این لغزش ‏نمی ‏شوند. کسی که در خانه‏ اش چشمه آب حیات دارد، به دنبال سراب‏ نمی ‏رود ... .» (تربیت کودک در جهان امروز، احمد بهشتی ، (چاپ جدید)، ص‏136.) .

نتیجه آنکه; حیات اجتماعی ، شادابی و صفای خود را مدیون‏محبت و دوستی است. وقتی به کسی علاقه و محبت داریم، چه پدر ومادرمان باشد، چه برادر و خواهرمان، چه فرزندانمان، چه استادمان،چه شاگردمان، چه هر انسان دیگری که به دلیل داشتن فضیلتی وبرخورداری از عملکردی شایسته و تحسین‏برانگیز، محبوب ما شده ودر خانه دلمان جای گرفته است، این دوست‏داشتن و ارادت و عشق رابر زبان آوریم و در دل نگه نداریم.

ابراز دوستی و اظهار علاقه، خود ما را هم مورد علاقه و محبت‏دیگران قرار می ‏دهد. معاشرت گرم و محبت ‏آمیز با دیگران، هنری ‏است ‏شایسته که باید کوشید این ادب اجتماعی را فرا گرفت و به کاربست.http://www.al-falah.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS