حسن خلق ( قسمت اول)

حسن خلق ( قسمت اول)

اشاره

یک تشرف به محضر حضرت بقیهالله الاعظم عج لله تعالی فرجه الشریف:

حسن خلق:

فوائد خوش اخلاقی در انسان در روایات اسلامی:

داستان:

اول : خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که بتواند بدون توقع و چشم داشتی نسبت به مردم خدمت نماید.

دوم: راست گوئی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

سوم: حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی.

چهارم: خوش اخلاقی و خوش برخوردی با اهل و عیال خود.

خانه خوش اخلاق بود

توسل :

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن...

غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد دل نیست هر آن دل که تو را یار نباشد

شادم که غم هجر تو گردیده نصیبم بهتر زغم هجر تو غمخوار نباشد

از عشق تو میسوزم و میسازم و گویم سوزندگی عشق تو در نار نباشد

بیمار بود هر که مریض تو نگردد بیمار غم عشق تو بیمار نباشد

گردیده گدائی تو سرمایه عمرم بهتر زگدائی درت کار نباشد

یک تشرف به محضر حضرت بقیهالله الاعظم عج لله تعالی فرجه الشریف:

مرحوم سید احمد اصفهانی میگوید : من به مسجد سهله مشرف میشدم روز جمعه ایی در حجره نشسته بودم که ناگاه سید معمم و موقری داخل شدند، ایشان قبای فاخر و عبای قرمزی پوشیده بودند به آنچه در گوشه حجره بود نظری انداختند در آن تعدادی کتاب و ظرف و فرشی بود فرمودند : اینها نیاز دنیوی تو را تأمین میکند تو هر روز صبح به نیابت از صاحب الزمان زیارت عاشورا بخوان و من ماهیانه برای تو خرجی میفرستم آن را بگیر که اصلا محتاج به احدی نباشی سپس مقداری پول دادند و فرمودند : این مبلغ برای یک ماه تو کافی است .بعد به طرف در مسجد به راه افتادند در حالی که من قدرت نداشتم از زمین برخیزم ، زبانم هم بند آمده بود و هر چه خواستم صحبتی کنم نتوانستم. همین که بیرون رفتند، مثل این که زنجیرهایی آهنین به من بسته شده بود که با رفتن ا یشان باز شد و قدرتی پیدا کردم برخاستم و از مسجد خارج شدم ولی هرقدر جستجو کردم اثری از آقا ندیدم. (عبقری الحسان ص 179)

یابن الحسن، آقاجان خرجی هر ماه ما یک عنایت شماست که به ما میفرمایید و ما را در مجالس ذکر خود دعوت میفرمایید

حسن خلق:

قال الله الحکیم انک لعلی خلق عظیم

یکی از مباحث بسیار مهم اخلاقی که گذرگاه ورود به همه اخلاقیات است حسن خلق است

در فرهنگ دهخدا حسن خلق به معنای خوش خلقی و اخلاق خوش و خوش اخلاقی معنا شده است.

ما یک خَلق به فتح فاء الفعل به معنای ظاهر انسان و جسم او داریم یک خُلق به ضم فاءالفعل به معنای باطن و روحیات انسان.

اگر در قیافه ظاهری و جسمانی شخصی زیبا باشد صورت و مو اندامی زیبا داشته باشد میگویند خَلق او زیباست و اگر روح انسانی متصف به صفات جمیله و اخلاق حسنه باشد میگویند خُلق او زیباست

حافظ میگوید:

حُسن خُلقی زخدا میطلبم خوی تو را تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود

راغب در کتابش میگوید: خَلق و خُلق در اصل یکی اند اما خَلق ظاهر قابل رؤیت به چشم است و خُلق باطن قابل درک با بصیرت است.

قال الراغب: الخَلق و الخُلق فی الاصل واحد . لکن خص الخَلق بالهیئات و الاشکال و الصور المدرکه بالبصر و خص الخُلق بالقوی و السجایا المدرکه بالبصیره.

فوائد خوش اخلاقی در انسان در روایات اسلامی:

1- حسن خلق گناه را آب میکند:

عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): قال: لو علم الرجل ما له فی حُسن الخُلق لعلم انه المحتاج الی خُلق الحَسَن ، فان خُلقَ الحَسَن یذیب الذنوب کما یذیب الماء الملح .

اگر انسان بداند فوائد اخلاق خوش را ، میفهمد که نیاز به آن دارد چون اخلاق خوب گناه را آب میکند همانگونه که آب ، نمک را آب میکند. (بحار ج 71 ص 395)

پس یکی از عوامل بخشش و آب کننده گناه در انسان خوش اخلاقی است

2- خوش اخلاق موجب نجات انسان در دنیا و آخرت است.

انسان بد اخلاق در هیچ مکانی و زمانی مورد پسند و علاقه مردم و خدا و رسول نیست.

داستان:

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) ، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) را به جنگ سه نفر محارب ک قصد کشتن پیامبر را داشتند فرستادند علی علیه السلام یک نفر از ایشان را در یک مقابله کشتند که به قول خودش او قدرت هزار نفر را داشته است . نفر دوم و سوم را اسیر گرفتند به محضر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آوردند . حضرت فرمودند یا ایمان بیاورید یا کشته میشوید جبرئیل نازل شد عرض کرد یا رسول الله این یک نفر را نکشید خدا سلام میرساند میفرماید این شخص در بین طائفه خوش اخلاق است و با سخاوت است پیامبر اکرم این خبر را بیان فرمود و از کشتن آن یک نفر منع فرمودند این دشمن حربی وقتی این کلام را از پیغمبر شنیدند که خداوند این دو صفت خوش اخلاقی و سخاوت را دوست دارد و هر که دارای این دو صفت باشد مورد محبت خداست او نیز ایمان آورد و شهادتین را به زبان جاری ساخت و اهل نجات شد.

3- خوش اخلاقی سبب کامل شدن دین اسلام در انسان می گردد:

امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: هرکس چهار خصلت داشته باشد ایمانش کامل و گناهانش بخشیده میشود و در حالی خداوند متعال را ملاقات میکند که خدا از او راضی و خشنود است.

اول : خود نگهداری و تقوای الهی به طوری که بتواند بدون توقع و چشم داشتی نسبت به مردم خدمت نماید.

دوم: راست گوئی و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگی.

سوم: حیا و پاکدامنی نسبت به تمام زشتی های شرعی و عرفی.

چهارم: خوش اخلاقی و خوش برخوردی با اهل و عیال خود.

بحارالانوار ج 66 ص 385 ح 48

قال علی ابن الحسین (علیه السلام):

اربع من کن فیه کمل اسلامه و محصت ذنوبه و لقی ربه و هو عنه راض .

وقاء لله بما یجعل علی نفسه للناس و صدق لسانه مع الناس و الاستحیاء من کل قبیح عند الله و عند الناس وحسن خلقه مع اهله

4- بهترین خیر دنیا و آخرت از طرف خدا به مؤمن است.

عن ابی جعفر (علیه السلام) قال:

وجدنا فی کتاب علی (علیه السلام) ، ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: و هو علی منبره:

والذی لا اله الا هو ، ما اعطی مؤمن قط خیر الدنیا و الاخره الا بحسن ظنه باالله و رجائه له و حسن خلقه و الکف عن اغتیاب المؤمنین .....

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در نوشته های جدم علی دیدم رسول اکرم روی منبر قسم خوردند که هیچ چیز در دنیا و آخرت بعنوان خیر به مؤمن عطا نشده مگر اینکه این صفات را داشته باشد

حسن ظن به خداوند داشته باشد، امید به خداوند داشته باشد، خوش اخلاق باشد ، و خودداری از غیبت مؤمنین کندو ...

اصول کافی ج 2 ص 72 باب حسن ظن بالله .

کسی مثل علامه طباطبایی هیچ وقت عصبانی نمی شود چون در دلش ولایت امیرالمومنین خانه کرده است. علامه طباطبایی کسی بود که به منزل مرحوم برقعی می آمد و دست به در و دیوار خانه می کشید. می گفت خانه ای که بیش از صد سال در آن روضه خوانی شده آجرهای آن خانه هم شفاعت می دهند. می آمد در حرم حضرت معصومه علیها السلام خودش را به در و دیوار صحن می مالید. گاهی گرد و غبارهای تاقچه های حرم را به سرو صورتش می مالید. از شهید مطهری نقل شده می گفت: من استاد زیاد دیدم ولی تواضعی که در مرحوم علامه نسبت به اهل بیت دیدم، اخلاقی و ولایتی که ایشان داشت در دیگران کمتر دیدم. عالمی که علمش او را مغرور نکند، حالش را بد نکند(بد اخلاق نشود) این واقعا عالم است.

حضرت امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید: "رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ" ( نهج البلاغه/ ص: 487).

چه بسا عالمی که جهل و نفهمیش او را از پا در آورده است. خیلی از بزرگانی که الآن هستند شاگرد علامه بودند. فرزند علامه می گوید: پدرم به قدری در

خانه خوش اخلاق بود

و به خانواده و مادر می رسید که در ایامی مادرمان مریض شدند علامه درس و نوشتن را تعطیل کرد و به ایشان رسیدند. می گفتند آقا شما درس و بحث و علم دارید. مسائل تعلیم و تعلم دارید. علامه می گفت: این خانم گردن من حق دارد. به ما می گفت: شاید مادرتان کاری داشته باشد که رویش نشود به شما بگوید ولی به من می گوید.

توسل :

السلام علیک یا ابا عبدالله

روزی که گل آدم و حوا بسرشتند بر نام حسین ابن علی ناله نوشتند

فرمود نبی در صفت گریه کنانش والله که این طایفه از اهل بهشتند

معمولا انسان وقتی با کسی سخن نمیگوید و هیچ وقت کاری با او و مرامش نداشته وقتی گرفتار و مضطر میشود و این شخص همان اطراف است به او نیز خطاب میکند که کمک کن خانمی که از کودکی از حسینش جدا نشده با تعجب ایستاده نگاه میکند دید همه لشکر بر سر حسینش ریختند مضطر شده گرفتار شده شخصی که اصلا با عمر سعد سخن نگفته فریاد زد:

ویهک یابن سعد ایُقتل ابوعبدالله و انت تنظر الیهم

وای بر تو پسر سعد حسین را دارند می شکند ایستادی و نگاه می کنی؟

الا لعنت الله علی القوم الظالمین

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
Powered by TayaCMS