حکمت 207 نهج البلاغه : قدرت و تجاوزكارى

حکمت 207 نهج البلاغه : قدرت و تجاوزكارى

متن اصلی حکمت 207 نهج البلاغه

موضوع حکمت 207 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 207 نهج البلاغه

207 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ

موضوع حکمت 207 نهج البلاغه

قدرت و تجاوزكارى

(اخلاقى، سياسى)

ترجمه مرحوم فیض

207- امام عليه السّلام (در باره گردنكشى) فرموده است

1- كسيكه بجائى رسيد گردنكشى نمود (مگر آنكه آراسته بوده خدا را در نظر گرفته فروتنى نمايد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1183)

ترجمه مرحوم شهیدی

216 [و فرمود:] آن كه به نوايى رسيد خود را از ديگران برتر ديد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 397)

شرح ابن میثم

201- و قال عليه السّلام:

مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ

المعنى

إنّ من نال ما يوجب الاستطالة من جاه و سلطان أو مال استطال بسبب ذلك: أى كان في مظنّة أن يستطيل على غيره بما ناله. فأقام ما بالفعل مقام ما بالقوّة و يصدق بالفعل أيضا. لأنّ كلام الخطيب مطلق يصدق و لو بمرّة. و الكلمة تجري مجرى المثل.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 352 و 353)

ترجمه شرح ابن میثم

201- امام (ع) فرمود:

مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ

ترجمه

«هر كس به مقامى رسيد گردنفرازى كرد».

شرح

براستى كه به مرتبه اى از مقام، قدرت و يا ثروتى كه باعث گردنكشى است رسيد، گردنفرازى كرد، يعنى در معرض گردنكشى بر ديگران- به سبب مقامى كه دست يافته- قرار دارد، پس امام (ع) ما بالفعل را به جاى ما بالقوّه نهاده است كه بالفعل نيز صحيح است. زيرا سخنگو بطور مطلق صادق است، هر چند كه يك مورد اتفاق بيفتد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 598)

شرح مرحوم مغنیه

215- من نال استطال.

المعنى

قال ابن أبي الحديد: «يجوز أن يريد من أثرى تسلط على الناس، و يجوز أن يريد ارتفع بجوده». و التفسير الأول يلتقي مع قول من قال: ان أصحاب الأموال يجعلون من الدولة خادما أمينا لمصالحهم، و إلا بذلوا الأموال لحربها و زوالها.. و قد تنبه لذلك الفقيه الشعراني- توفي سنة 973 ه- حيث قال في ميزانه، باب زكاة المعدن: «للإمام أن يضع على أصحاب المعدن ما يراه خوفا أن يكثر ما لهم فيطلبوا السلطة و ينفقوا على العساكر، و بذلك الفساد».

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 348)

شرح شیخ عباس قمی

296- من نال استطال. يجوز أن يريد به: من أثرى و نال من الدّنيا حظّا استطال على الناس. و يجوز أن يريد به: من جاد استطال بجوده.

يقال: نالني فلان بكذا، أي جاد به عليّ، و رجل نال، أي جواد.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 226)

شرح منهاج البراعة خویی

الخامسة بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(205) و قال عليه السّلام: من نال استطال.

المعنى

أصعب الوظائف حفظ العدل في الامور في تقلّب الأحوال و تبدّل حالات الرّجال و خصوصا لمن كان فقيرا فأغنى، أو وضيعا فصار رفيعا، أو نال أمارة، و لا يقدر على ذلك إلّا الأوحدي من الناس كالمعصومين أو المرتاضين المثقفين أو من تلاهم في التربية و الدّين، و قد أشار إلى العدول عن سبيل العدل لمن نال مالا بعد الفقر و شرفا بعد الضعة، و أمارة بعد العطلة بقوله: (من نال استطال) أي يصول على غيره و يتحكّم على النّاس بميله.

الترجمة

فرمود: هر كس بنوائي رسد، دست درازى آغازد

  • بينوا چون بخود نوائى ديد دست افشاند هر گلى را چيد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص287)

شرح لاهیجی

(246) و قال (- ع- ) من نال استطال يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه جود و بخشش كرد تفوّق و بلندى جست

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 311)

شرح ابن ابی الحدید

212: مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ يجوز أن يريد به- من أثرى و نال من الدنيا حظا استطال على الناس- . و يجوز أن يريد به من جاد استطال بجوده- . يقال نالني فلان بكذا أي جاد به علي- و رجل نال أي جواد ذو نائل- و مثله رجل طان أي ذو طين- و رجل مال أي ذو مال

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 37)

شرح نهج البلاغه منظوم

[206] و قال عليه السّلام:

من نال استطال.

ترجمه

آن كس كه (فرومايه است چون) بجائى رسد بگردنكشى برخيزد.

نظم

  • براى هر چه در گيتى مثالى است همين نيكو مثل بسيار عالى است
  • اگر ناكس قرين علم و مال استبمردم مال و علم وى وبال است
  • شود در رتبه گر گاهى فزون تر از او گردنكشيها مى زند سر
  • شود زآئين نيك مردمى دورندارد احترام خلق منظور
  • برفتارش باقرانش ببالد بپايش زير دستانش بمالد
  • و ليك آن كو بگوهر نيك و والا استسرازير است هر چه رو ببالا است
  • رسد گر پايه قدرش بر افلاك تواضع ميكند بر خلق ز ادراك

( شرج نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 232 و 233)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
Powered by TayaCMS