حکمت 336 نهج البلاغه : شناخت مردم و ضد ارزش ها

حکمت 336 نهج البلاغه : شناخت مردم و ضد ارزش ها

متن اصلی حکمت 336 نهج البلاغه

موضوع حکمت 336 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 336 نهج البلاغه

336 وَ قَالَ عليه السلام مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللَّهَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ

موضوع حکمت 336 نهج البلاغه

شناخت مردم و ضدّ ارزشها

(سياسى، علمى)

ترجمه مرحوم فیض

336- امام عليه السّلام (در ترغيب به دورى از دنيا) فرموده است 1- اى گروه مردم، از خدا بترسيد (بدنيا و كالاى آن دل مبنديد) چه بسا كسيكه اميد دارد به چيزى كه بآن نمى رسد، و مى سازد ساختمانى را كه در آن ساكن نمى گردد، و گرد مى آورد دارائى كه بزودى آنرا رها ميكند، و شايد آنرا از (راه) نادرستى گرد آورده، و از حقّ جلوگيرى نموده (يعنى) از راه حرام بآن رسيده، و بسبب آن زير بار گناهان رفته، 2- پس (در قيامت) با بار گران آن باز مى گردد و در پيشگاه پروردگارش (هنگام حساب و وارسى) با حسرت و اندوه بيايد و (چنين كس چنانكه در قرآن كريم س 22 ى 11 است: خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ يعنى) در دنيا و آخرت زيانكار است (امّا زيان دنيايى او آنست كه هنوز بهره اى نبرده مرگ او را ربوده و زيان اخروىّ او آنكه در دنيا كارى نكرده كه بر اثر آن نيكبختى جاويد بهره او گردد) و زيان او زيانى است كه (بر همه) آشكار مى باشد.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1248)

ترجمه مرحوم شهیدی

344 [و فرمود:] مردم از خدا بترسيد كه چه بسيار آرزومند كه به آرزوى خود نرسيد، و سازنده اى كه در ساخته خويش نيارميد، و گردآورنده اى كه به زودى گردآورده ها را رها خواهد كرد و بود كه آن را از راه ناروا فراهم آورد، و حقى كه به مستحقش نرساند، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند. با گرانى بار بزه، باز گرديد، و با پشيمانى و دريغ نزد پروردگار خود رسيد. «اين جهان و آن جهان زيانبار، و اين است زيان آشكار.»

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 422)

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

343- معاشر النّاس اتّقوا اللّه فكم من مؤمّل ما لا يبلغه، و بان ما لا يسكنه، و جامع ما سوف يتركه. و لعلّه من باطل جمعه، و من حقّ منعه. أصابه حراما، و احتمل به آثاما، فناء بوزره، و قدم على ربّه آسفا لاهفا قد «خسر الدّنيا و الآخرة ذلك هو الخسران المبين».

المعنى

كل ما جاء في هذه الحكمة تكرر مرات بلفظه أو بمعناه، و يتلخص بأن أكثر آمال الانسان في هذه الحياة أوهام و سراب، و أيضا هو يكافح و يبني و يجمع من حل و حرام، ثم يذهب الى ربه لا مال حمل، و لا بناء نقل.. تاركا كل شي ء، فالمهنأ لغيره، و العب ء على ظهره (أنظر الخطبة 107 و 112 و الحكمة 190).

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 417 و 418)

شرح شیخ عباس قمی

315- معاشر النّاس، اتّقوا اللّه، فكم من مؤمّل مالا يبلغه، و بان مالا يسكنه، و جامع ما سوف يتركه، و لعلّه من باطل جمعه، و من حقّ منعه، أصابه حراما، و احتمل به آثاما، فباء بوزره، و قدم على ربّه، آسفا لاهفا، قد خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ، ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ. معاني هذه الفقرات واضحة، و كم قد شاهدنا من أمل ما لا يبلغه، و من بنى ما لا يسكنه، و جمع ما تركه.

و لقد أحسن من قال: وا حسرتا مات حظّي من وصالكم و للحظوظ كما للناس آجال

إن متّ شوقا و لم أبلغ مدى أملي

كم تحت هذي القبور الخرس آمال

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص234و 235)

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

(378) معاشر النّاس اتّقوا اللّه فكم من مؤمّل ما لا يبلغه و بان ما لا يسكنه و جامع ما سوف يتركه و لعلّه من باطل جمعه و من حقّ منعه اصابه حراما و احتمل به اثاما فباء بوزره و قدم على ربّه اسفا لاحقا قد خسر الدّنيا و الاخرة ذلك هو الخسران المبين يعنى اى گروه مردمان بپرهيزيد خدا را پس چه بسيار ارزومنديست كه نمى رسد بان و چه بسيار عمارت كننده ايست كه سكنى نمى كند در ان و چه بسيار جمع كننده مالست كه وا مى گذارد انرا و شايد كه از طريقه نا حقّى جمع كرده باشد انرا و يا از حقّ كسى منع كرده باشد انرا رسيده باشد بسبب انمال بفعل حرامى و متحمّل شده باشد بسبب ان گناهى را پس باز گردد بوزر و وبال ان و وارد شود بر پروردگارش اندوهناك حسرت زده بتحقيق كه زيان كرده است دنيا و اخرترا و انست زيان كردن آشكار

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 322)

شرح ابن ابی الحدید

350 قَالَ : مَعَاشِرَ النَّاسِ اتَّقُوا اللَّهَ - فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ - وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ - وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ - أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً - فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً - قَدْ خَسِرَ الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ قد تقدم شرح هذه المعاني و الكلام عليها- أما الآمال التي لا تبلغ- فأكثر من أن تحصى بل لا نهاية لها- . و ما أحسن قول القائل-

وا حسرتى مات حظي من وصالكم و للحظوظ كما للناس آجال

إن مت شوقا و لم أبلغ مدى أملي

كم تحت هذي القبور الخرس آمال

- و أما بناء ما لا يسكن فنحو ذلك- و قال الشاعر

أ لم تر حوشبا بالأمس يبني بناء نفعه لبني نفيله

يؤمل أن يعمر عمر نوح

و أمر الله يطرق كل ليله

- و أما جامع ما سوف يتركه فأكثر الناس- قال الشاعر

و ذي إبل يسعى و يحسبها له أخو تعب في رعيها و دءوب

غدت و غدا رب سواه يسوقها

و بدل أحجارا و جال قليب

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 259)

شرح نهج البلاغه منظوم

[335] و قال عليه السّلام:

معاشر النّاس، اتّقوا اللّه فكم من مؤمّل مّا لا يبلغه، و بان مّا لا يسكنه، و جامع ما سوف يتركه، و لعلّه من باطل جمعه، و من حقّ منعه: أصابه حراما، وّ احتمل به اثاما، فباء بوزره، و قدم على ربّه اسفا لّاهفا، قد (خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ، ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ).

ترجمه

مردم خداى را پاس داريد (و آرزوهاى جهان را واگذاريد) اى بسا كسى كه آرزومند چيزى است كه بآن نمى رسد، و بنائى را كه در آن ساكن نمى گردد مى سازد، و مالى را كه بزودى وا مى گذارد گرد مى آورد، در صورتى كه دور نيست آن مال را بباطل گرد آورده و از حقّى باز گرفته باشد، از راه حرام بدان رسيده، و بخاطر آن زير بار (كمر شكن) گناهان رفته است، با همان بار گران وزر و وبال باز گردد، و با تأسّف و اندوه بر پروردگارش وارد شود، خدا از حال او خبر داده و در سوره 22 آيه 11 فرمايد خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ اين شخص در دنيا و آخرت زيانكار، و كار زيانش نيك آشكار است.

نظم

  • هلا مردم نهان و آشكارابه بيم و ترس بايد شد خدا را
  • جهان و آرزويش واگذاريدبهر كارى خدا را پاس داريد
  • بسا كس كه بچيزى آرزومندبدو در راه آن شد در چه و بند
  • بنائى عالى و سر بر فلك ساختنگشته ساكنش منزل بپرداخت
  • بناحق مال و ثروت گرد آورداز آن خيرى نديده ديگرش برد
  • براى آنكه گرد آرد زر و گنجبدور عمر برده محنت و رنج
  • يتيمان را بسى آزار دادهجگرها را بخون آهار داده
  • حرام و شبهه ناك اندرهم آميخت چه اشخاصى كز آنان آبرو ريخت
  • بدوشش بارى از وزر و بال استهنوزش دل دوان دنبال مال است
  • چنين با بار سنگين گناهانبمحشر مى شود وارد بيزدان
  • دلش را كرده رنج و غم تصرّفبدندان مى گزد دست تأسّف
  • نه امّيدى كه ديگر باز گرددبكردارى نكو انباز گردد
  • نه روئى كه خدا را روى آردبر او كردار نيكو عرضه دارد
  • نه پاى پس نه روى رفتن پيشفرو در بحر حيرت با دلى ريش
  • بدنيا آن بعقبايش چنين استبآن و اين بخسرانى مبين است

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 117 - 119)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
No image

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
 آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.

پر بازدیدترین ها

No image

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
 چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
 دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی
 آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS