همجنس بازی زنان (مساحقه)

همجنس بازی زنان (مساحقه)

1- تفسير القمي عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلَتِ امْرَأَةٌ مَعَ مَوْلَاةٍ لَهَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَتْ مَا تَقُولُ فِي اللَّوَاتِي مَعَ اللَّوَاتِي قَالَ هُنَّ فِي النَّارِ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أُتِيَ بِهِنَّ فَأُلْبِسْنَ جِلْبَاباً مِنْ نَارٍ وَ خُفَّيْنِ مِنْ نَارٍ وَ قِنَاعاً مِنْ نَارٍ وَ أُدْخِلَ فِي أَجْوَافِهِنَّ وَ فُرُوجِهِنَّ أَعْمِدَةٌ مِنَ النَّارِ وَ قُذِفَ بِهِنَّ فِي النَّارِ فَقَالَتْ لَيْسَ هَذَا فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ بَلَى قَالَتْ أَيْنَ قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِ‌. [1]

زنی با کنیزش بر امام صادق علیه السلام داخل شد، گفت: درباره عمل زنان با زنان چه می گویید؟ حضرت فرمود: آنها در آتشند، در روز قیامت وقتی ایشان را می آورند با چادر آتشین و کفش های اتشین ومقنعه اتشین می پوشانندو در شکم ها و فروجشان ستون های آتش داخل می کنند و در آتش پرتابشان می کنند. زن گفت: در قرآن چنین چیزی نیست، فرمود: هست، گفت: کجا؟ فرمود: این آیه «وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ» { [نيز] عاديان و ثموديان و اصحاب رس}

2- ثواب الأعمال عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: دَخَلَتْ عَلَيْهِ نِسْوَةٌ فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَنِ السَّحْقِ فَقَالَ ع حَدُّهَا حَدُّ الزَّانِي فَقَالَ مَا ذَكَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ فِي الْقُرْآنِ قَالَ بَلَى قَالَتْ وَ أَيْنَ هُوَ قَالَ هُوَ أَصْحَابُ الرَّسِ‌. [2]

گروهی از زنان بر امام صادق علیه السلام وارد شدند، زنی از سحق پرسید حضرت فرمود: حد آن همان حد زناکار است، گفت: خداوند در قرآن یادآور نشده است، فرمود چرا، گفت: کجا؟ فرمود: همان اصحاب رس.

3- ثواب الأعمال عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ قَالَ: سَأَلَتْنِي امْرَأَةٌ أَنْ أَسْتَأْذِنَ لَهَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَذِنَ لَهَا فَقَالَتْ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّوَاتِي مَعَ اللَّوَاتِي مَا حَدُّ مَا هُوَ فِيهِ قَالَ حَدُّ الزَّانِيَةِ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُؤْتَى بِهِنَّ قَدْ أُلْبِسْنَ مُقَطَّعَاتٍ مِنَ النَّارِ وَ قُنِّعْنَ بِمَقَانِعَ مِنْ نَارٍ وَ سُرْبِلْنَ مِنْ نَارٍ وَ أُدْخِلَ فِي أَجْوَافِهِنَّ إِلَى رُءُوسِهِنَّ أَعْمِدَةٌ مِنْ نَارٍ وَ قُذِفَ بِهِنَّ فِي النَّارِ أَيَّتُهَا الْمَرْأَةُ أَوَّلُ مَنْ عَمِلَ هَذَا الْعَمَلَ قَوْمُ لُوطٍ فَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ بَقِيَ النِّسَاءُ بِغَيْرِ رِجَالٍ فَفَعَلْنَ كَمَا فَعَلَ رِجَالُهُنَ‌. [3]

اسحاق بن جریر گفت: زنی از من خواست از امام صادق علیه السلام اجازه بگیرم ایشان هم اجازه داد، گفت: مرا از عمل زنان با زنان با خبر سازید؟ مجازات آنها چیست؟ فرمود: همان حد زن زناکار، وقتی روز قیامت فرارسد لباس هایشان تکه های آتش است، با مقنعه های آتش سرهایشان را می پوشانند، و شلوار آتشین به پایشان می کنند، در شکم هایشان تا سرهایشان ستون های آتش داخل می کنند و در آتش پرتشان می کنند. ای زن اولین کسانی که این کار را انجام دادند قوم لوط بودند، مردان با مردان بی نیاز می شدند و زنان بدون مرد ماندند پس به همجنس بازی رو اوردند.

4- فقه الرضا عليه السلام‌ اعْلَمْ أَنَّ السَّحْقَ مِثْلُ اللِّوَاطِ إِذَا قَامَتْ عَلَى الْمَرْأَتَيْنِ الْبَيِّنَةُ بِالسَّحْقِ فَعَلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا ضَرْبَةٌ بِالسَّيْفِ أَوْ دَهْدَهَةٌ أَوْ طَرْحُ جِدَارٍ وَ هُنَّ الراسات [الرَّسِّيَّاتُ‌] الَّتِي ذُكِرْنَ فِي الْقُرْآنِ وَ كَذَلِكَ إِذَا قَامَتِ الْبَيِّنَةُ فِي اللِّوَاطِ الْأَكْبَرِ وَ هُوَ الْإِيقَابُ وَ اللِّوَاطُ الْأَصْغَرُ فِيهِ الْحَدُّ مِائَةُ جَلْدَةٍ وَ حَدُّ الزَّانِي وَ الزَّانِيَةِ أَغْلَظُ مَا يَكُونُ مِنَ الْحَدِّ وَ أَشَدُّ مَا يَكُونُ مِنَ الضَّرْبِ وَ قَالَ أَبِي فِي رَجُلٍ جَامَعَ جَارِيَتَهُ فَنَقَلَتْ مَاءَهُ إِلَى جَارِيَةٍ بِكْرٍ فَحَمَلَتِ الْجَارِيَةُ قَالَ الْوَلَدُ لِلْفَحْلِ وَ عَلَى الْمَرْأَةِ الرَّجْمُ وَ عَلَى الْجَارِيَةِ الْحَدُّ. [4]

بدان که سحق مانند لواط است، اگر بر دو زن بینه بر سحق اقامه شود مجازات هر کدام از آنها یک ضربه با شمشیر یا خراب کردن یا انداختن دیوار بر او می باشد و آنها همان اهل رس هستند که در قرآن ذکر شده است. همچنین اگر بینه بر لواط اکبر اقامه شود که همان دخول در دبر است، و در لواط اصغر حد صد ضربه شلاق است.مجازات مرد و زن زناکار سخت ترین حد و شدیدترین زدن است.

پدرم درباره مردی که با کنیزش نزدیکی کرد و ان کنیز منی او به کنیز باکره منتقل کرد و او حامله شد فرمود: بچه برای مرد است و زن سنگسار می شود و باکره حد می خورد.

 



[1] . بحار 76/75/1

[2] . بحار 76/75/2

[3] . بحار 76/75/3

[4] . بحار 76/76/4

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

شعر در نهج البلاغه ʁ)

شعر در نهج البلاغه (1)

در اين مقاله، جنبة ادبي شخصيت بي همتاي حضرت مولي الموحّدين، علي- عليه السلام- در هفت محور بررسي شده است: 1- شاعري آن حضرت. 2- نقد ادبي و نظرات فنّي مولانا در شعر و ادب. 3- بيان شاعرانة آن حضرت در نهج البلاغه..
شعر در نهج البلاغه ʂ)

شعر در نهج البلاغه (2)

شريف رضي در توضيح اين بيت مي گويد: «دليل تشبيه سواران به ابرهاي تابستاني، اين است كه ابرهاي تابستاني چون آبي ندارند، سبكبار و تيزتازند.» درست برعكس ياران امام، كه باز به قول مرحوم رضي، همواره در برابر فرمانهاي امام تثاقل به خرج مي دهند.
تاثیر نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو

تاثیر نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو

دسته ای از شیعیان نیز در بخش های شمالی رشته کوه البرز و کرانه های مازندران با تشکیل حکومتهای شیعه مذهب آل بویه، زیاریان و دیلمیان، قدرت سیاسی چشمگیری به دست آوردند و در کنار آن، فرقه فاطمیان در مصر و شام، حکومت الهی بر مبنای تعلیمات مذهب شیعه تشکیل دادند که «ناصر خسرو» بزرگترین شاعر این دوره در میانه عمر به خدمت این تشکیلات درآمد و مامور تبلیغ تشیع گردید و لقب حجت گرفت.

پر بازدیدترین ها

شعر در نهج البلاغه ʁ)

شعر در نهج البلاغه (1)

در اين مقاله، جنبة ادبي شخصيت بي همتاي حضرت مولي الموحّدين، علي- عليه السلام- در هفت محور بررسي شده است: 1- شاعري آن حضرت. 2- نقد ادبي و نظرات فنّي مولانا در شعر و ادب. 3- بيان شاعرانة آن حضرت در نهج البلاغه..
شعر در نهج البلاغه ʂ)

شعر در نهج البلاغه (2)

شريف رضي در توضيح اين بيت مي گويد: «دليل تشبيه سواران به ابرهاي تابستاني، اين است كه ابرهاي تابستاني چون آبي ندارند، سبكبار و تيزتازند.» درست برعكس ياران امام، كه باز به قول مرحوم رضي، همواره در برابر فرمانهاي امام تثاقل به خرج مي دهند.
تاثیر نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو

تاثیر نهج البلاغه در شعر ناصر خسرو

دسته ای از شیعیان نیز در بخش های شمالی رشته کوه البرز و کرانه های مازندران با تشکیل حکومتهای شیعه مذهب آل بویه، زیاریان و دیلمیان، قدرت سیاسی چشمگیری به دست آوردند و در کنار آن، فرقه فاطمیان در مصر و شام، حکومت الهی بر مبنای تعلیمات مذهب شیعه تشکیل دادند که «ناصر خسرو» بزرگترین شاعر این دوره در میانه عمر به خدمت این تشکیلات درآمد و مامور تبلیغ تشیع گردید و لقب حجت گرفت.
Powered by TayaCMS