اعمال ماه مبارك رمضان

اعمال ماه مبارك رمضان

فضیلت صلوات

شکر الهی بر نعمت و بلا

رمضان، ماه برکت

ذکر مصیبت

کلید واژه ها: صلوات- شکر نعمت- رضای الهی- ماه رمضان- روضه زهرا علیهاالسلام.

قال رسول الله: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُاللَّهِ بِالْ بَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ»[1]

  • دریغا که فصل جوانـی گذشتبه لهو و لعب زندگانی گذشت
  • دریغا که بی ما بسـی روزگار بـروید گل و بشـکفد نو بهار
  • کسـانی که از مـا بـغیب اندرند بیـاینـد و بـر خاک ما بگـذرند
  • چرا دل بر این کاروان گه نهیم که یاران برفتند و ما در رهیم
  • بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت
  • بـیـا تـا بـر آریـم دسـتـی ز دل که نتـوان بر آورد فردا ز گل

فضیلت صلوات

یکی از اعمال مستحب ماه مبارک رمضان ذکر صلوات است. در خیلی از روایات، صلوات با کلمه مداومت آمده است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «من أكثر فيه من الصلاة علي ثقل الله ميزانه يوم تخفف الموازين»[2] هر کسی در دنیا زیاد صلوات بفرستد، خدا در قیامت میزان حسناتش را سنگین می کند، روزی که همه میزان ها سبک است. «فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَهُوَ فىِ عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ»[3] اگر کسی میزان حسناتش سنگین باشد، او در بهشت دائماً در خوشی خواهد بود و اگر کسی میزان حسناتش سبک باشد، نعوذ بالله جایگاهش جهنم خواهد بود.

در قیامت همه اعمال انسان ها را وزن و ارزش یابی می کنند؛ «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ»[4]. همه مان را ارزیابی می کنند. می گویند: زمانی هارون در حمام خلوت کرده بود که بهلول وارد حمام شد. به بهلول گفت: من هارون، خلیفه زمان هستم و کل این سرزمین زیر سلطه من است؛ فکر می کنی من چقدر ارزش دارم. بهلول نگاهی کرد و گفت: فکر نکنم بیشتر از پنجاه درهم ارزش داشته باشی. هارون گفت: پنجاه درهم که فقط پول لُنگی است که به خودم بسته ام. بهلول گفت: من هم همان را حساب کردم، خودت که قیمت نداری، تو هیزم آتش جهنم هستی. روز قیامت سنجش می شود که انسان ها لیاقت کدام درجه را دارند؛ بعضی ها هستند که اهل بهشتند و بعضی هم لیاقتشان فقط جهنم است.

شکر الهی بر نعمت و بلا

امام جواد می فرماید: «نِعْمَةٌ لَا تُشْكَرُ كَسَيِّئَةٍ لَا تُغْفَرُ»[5] اگر کسی نعمتی را شکرگذاری نکند، مانند گناه نابخشودنی است. یعنی انسان باید به نعمت هایی که خدا داده است شاکر باشد؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدانَا اللَّهُ»[6] میلیون ها انسان کافرند و خدا را نمی شناسند؛ ولی خدا به ما عنایت کرده که خدا را بشناسیم و نماز بخوانیم و روزه بگیریم و از خدا بخواهیم که نعمتش را بر ما تمام کند و آن این است ما را توفیق دهد اعمالمان را با اخلاص و برای رضایت خدا انجام بدهیم و در این دنیا هیچ وقت از ولیّمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غافل نشویم. خیلی از مریض ها هستند که آرزو دارند سالم بودند و آنها هم می توانستند روزه بگیرند و در این مراسم شرکت کنند.

بدانیم که همه عالم در قبضه مشیت خداست.آنچه که در اختیار ما نیست و مشکلاتی که خودمان مقصر آن نیستیم و دست خداست، باید راضی باشیم و همیشه بگوییم: «الحمد للّه على كل حال»[7] «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ نِعْمَةٍ»[8] «الحمد للّه كما هو اهله».[9] این را بدانیم که خدا هیچ وقت بد بنده را نمی خواهد و اگر هم بلایی را می فرستد، برای پاک کردنش از غبار گناه است.

همیشه دعایمان این باشد که خدایا ما را توفیق بده که در زندگی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام الگو بگیریم و بنده تو باشیم و عرض کنیم: خدایا توفیق بده که در آخرت هم با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیتش علیهم السلام محشور بشویم.

  • به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوستعاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
  • حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیستبهارادتببرمدرد کهدرمانهم از اوست

از این نظر که همه موجودات مخلوق خدا هستند، اگر انسان عاشق عالم بشود، عین توحید است. ابو لهب که اسمش در قرآن آمده است، نمی شود بی وضو به اسمش دست زد، هر چند که خدا هم لعنش کرده است و ما هم باید لعنش کنیم.

  • گر رود سر برنگردد سرنوشت ایـن سـخـن با آب زر بـایـد نوشت
  • سرنوشت ما به دست دیگریستخوشنویس است و نخواهدبد نوشت

رمضان، ماه برکت

یکی از سیره های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این بود که مردم را برای رمضان و اعمالش آماده می کردند «هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَجُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَنَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[10]

همه زمان ها برای خداست؛ ولی ماه رمضان کرامت ویژه ای دارد، «سَيِّدُالشُّهُورِ»[11]است؛ یعنی آقای همه ماه ها است. شب قدر، یک شب است؛ ولی از هزار ماه فضیلتش بیشتر است که خدا یک سوره مستقل در منقبت این شب نازل کرده است.

همه مکان ها برای خداست؛ ولی مسجد و مشاهد مشرّفه و خانه خدا یک شرافت خاص نسبت به مکان های دیگر دارند. همه مسلمان ها اگر مستطیع شدند، واجب است برای زیارت خانه خدا بروند و حجرالاسود را ببوسند و زیارت کنند.

همه مخلوقات برای خدا هستند؛ اما پیامبر ما صلی الله علیه و آله و سلم گل سرسبد همه مخلوقات و همه انبیا و اولیا هستند؛ «أَنَّهُ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ»[12] اما پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بهترین عبد کامل خداست «يَا مُحَمَّدُ أَنْتَ خَلِيلِي وَ حَبِيبِي وَ صَفِيِّي وَ خِيَرَتِي مِنْ خَلْقِي أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ»[13].

ماه مبارک رمضان ویژگی های مهمی دارد که مخصوص خودش است. یک ویژگی بسیار مهمی که دارد، این است که ماه برکت است. گاهی آدم از مالی که به دست آورده استفاده زیادی می کند، ولی برخی اوقات برکت ندارد.

آیت الله استادی نقل کرده که آقایی به یک مرجعی خمس داد و این پول وقتی به دست این مرجع رسید، خیلی از گره ها را باز کرد؛ برای خیلی ها جهاز تهیه شد، خیلی از نیازمندان نیازشان برطرف شد. مرجع پرس وجو کرد که صاحب این مال چه کسی است. فهمیدند صاحب مال یک سرهنگی است که شخصی از طرف دفتر برای دیدن این سرهنگ به تهران رفت. می گفت که ظاهر زندگیش نشان نمی داد که آدم با برکتی باشد؛ سؤال کرد که شما در زندگیتان چه کردید که این همه برکت دارید؟ سرهنگ تعریف می کند که همسرش در اوایل ازدواج معلول و زمین گیر می شود؛ ولی به خاطر خدا با این زن می سازد و از او پرستاری می کند. خدا هم این لطف و عنایت را به او می نماید.

این ماه مبارک آن قدر برکت دارد که خدا فرموده: هر کسی یک آیه در این ماه بخواند، مانند این است که یک ختم قرآن در ماه های دیگر کرده باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کسی در این ماه دو رکعت نماز مستحب بخواند، برات آزادی از آتش جهنم به او داده خواهد شد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «رمضان لو يعلم العباد ما في رمضان لتمنت أن يكون رمضان سنة»[14]یعنی اگر مردم می فهمیدند که در ماه رمضان چه خبر است آرزو می کردند که ای کاش همه ماه های سال رمضان بود. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: فضیلت ماه رمضان بر دیگر ماه ها مثل برتری ما امامان علیهم السلام بر انسان های دیگر است. آیا می شود امام را با کسی مقایسه کنیم؟ می شود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را با کسی مقایسه کرد؟ یک موی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برتر از تمامی عالم است. اصلا برکات عالم به برکت این آقا است. «لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ»[15]

ذکر مصیبت

اگر قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی شد، خدا یک قبر دیگر و یک فاطمه دیگر که قائم مقام آن فاطمه است در شهر قم ظاهر کرده که مردم از اینجا با حضرت زهرا سلام الله علیها ارتباط برقرار کنند؛ حضرت معصومه سلام الله علیها فاطمه ثانی است.

امام یازدهم علیه السلام فرمود: ما حجت خدا بر خلق هستیم، ولی مادرمان فاطمه زهرا سلام الله علیها حجت بر ماست. یعنی می تواند بر امامان علیهم السلام فرمان دهد. روایت داریم که روز قیامت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در صحرای محشر پیراهن غرقه به خون اباعبدالله علیه السلام را می آورد و می فرماید: خدایا تو حکم کن بین ما و کسانی که به فرزندم، حسین جرم و جنایت کردند و بعد این دعا را می خوانند: «اللهم اشفعنی فیمن بکی علی الحسین» ای خدا هر کس برای حسینم گریه کرده، من می خواهم شفاعتش کنم؛ شفاعت من را بپذیر.

خدمت عالم بزرگی در اصفهان بودم؛ به ایشان گفتم: آقا، در شب اول قبر و قیامت امیدتان به چه است. فرمودند: فلانی، امیدم به محبت فاطمه زهرا سلام الله علیها و گریه هایی است که برای حضرت کرده ام.

اما چه گذشت به دل امیرالمؤمنین علیه السلام آن لحظاتی که بدن حضرت زهرا را به قبر گذاشت. محرمی نبود که به او کمک کند؛ اما دید دست هایی شبیه دست های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظاهر شد و صدای پیامبر آمد که علی جان، امانت ما را بده. آقا وارد قبر شدند و بدن آزرده حضرت زهرا سلام الله علیها را در قبر گذاشتند. ای خدا، در نیمه های شب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چه دلی داشت، صورت آزرده حضرت زهرا سلام الله علیها را بر روی خاک گذاشت. آقا از قبر بیرون آمد و روی قبر را پوشاند و با دست مبارک روی زهرا سلام الله علیها خاک ریخت؛ اما بعد از دفن شدن، همه غم های عالم بر دل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام هجوم آورد. چکار کند تا دلش آرام بگیرد؟ یک وقت آقا خم شد و صورت به خاک قبر زهرا سلام الله علیها گذاشت. در کربلا هم حضرت اباعبدالله علیه السلام کنار بدن علی اکبر علیه السلام دلش آرام نشد؛ دیدند خم شد و صورت به صورت علی گذاشت.

حجةالاسلام و المسلمین فرحزاد


[1]. وسائل الشيعة / شیخ حرعاملی / 10 / 313 / 18- بابتأكداستحبابالاجتهادفي...ص:303.

[2]. فضائل الأشهرالثلاثة / شیخ صدوق / 77 / كتابفضائلشهررمضان..... / ص: 71.

[3]. سورةالقارعه:6،7.

[4]. الأعراف: 8.

[5]. بحارالأنوار / مجلسی / 68 / 53 / باب 61- الشكر..... / ص: 18.

[6]. الأعراف: 43.

[7]. الأخلاق / سیدعبدالله شبر / 1 / 237 / (الفصلالأولفىفضله..... / ص: 235.

[8]. وسائل الشيعة / شیخ حرعاملی / 7 / 223 / 48- بابنبذةممايستحبأنيقالكليوم...ص:219.

[9]. شرح دعاى صباح(خوئى) / 1 / 42 / تحقيقعرشىوتنبيهسماوى..... / ص: 39.

[10]. أماليالصدوق / 93 / المجلسالعشرون ....ص:93.

[11]. الكافي / شیخ کلینی / 4 / 67 / بابفضلشهررمضان..... / ص: 65.

[12]. من لايحضره الفقيه / شیخ صدوق / 2 / 602 / بابزيارةقبرالرضاأبيالحسن...ص:602.

[13]. بحارالأنوارالجامعةلدررأخبارالأئمةالأطهار / مجلسی / ج 25 / 19 / باب 1 بدوأرواحهموأنوارهموطينتهمعوأنهممننورواحد..... / ص: 1.

[14].فضائل الأشهرالثلاثة / شیخ صدوق / 140 / خبروداعشهررمضان..... / ص: 139.

[15]. وسائل الشيعة / شیخ حرعاملی / 10 / 312 / 18- بابتأكداستحبابالاجتهادفي...ص:303.

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS