تفکر در آیات و روایات اسلامی

تفکر در آیات و روایات اسلامی

آیات

1. یَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ كَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَكَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ [1]

در باره شراب و قمار از تو سؤال مى كنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگى است و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو مى پرسند چه چیز انفاق كنند؟ بگو: از ما زاد نیازمندى خود. اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مى سازد، شاید اندیشه كنید!

2. أَ یَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فیها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فیهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ [2]

آیا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زیر درختان آن، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هر گونه میوه اى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پیرى رسیده و فرزندانى (كوچك و) ضعیف دارد (در این هنگام،) گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى) است، به آن برخورد كند و شعله ور گردد و بسوزد؟! (همین طور است حال كسانى كه انفاقهاى خود را، با ریا و منت و آزار، باطل مى كنند.) این چنین خداوند آیات خود را براى شما آشكار مى سازد شاید بیندیشید (و با اندیشه، راه حق را بیابید)!

3. الَّذینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ [3]

همانها كه خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابیده اند، یاد مى كنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى اندیشند (و مى گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

4. إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصیداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ [4]همانا داستان زندگانى دنیا همانند داستان آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستادیم و رستنیهاى خاك از آنچه مردمان یا چارپایان مى خورند، با آن درهم آمیخت، [و انبوه شد] تا آنجا كه زمین گل و شكوفه هایش را بر آورد و آراسته گشت، و سپس اهلش گمان كردند كه مهار كار در دست آنان است، [آن گاه ] فرمان ما در شب یا روز در رسید و آن را چون محصول درو شده گرداندیم، گویى كه دیروز هیچ چیز نبوده است؛ بدینسان آیات خود را براى اهل اندیشه بیان کردیم .

5. وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فیها رَواسِیَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ [5]

و او كسى است كه زمین را گسترد و در آن كوه ها و نهرهایى قرار داد و در آن از تمام میوه ها دو جفت آفرید (پرده سیاه) شب را بر روز مى پوشاند در اینها آیاتى است براى گروهى كه تفكر مى كنند!

6. وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ [6]

و از نشانه هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند!

7. اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِكُ الَّتی قَضى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ [7]

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند، و ارواحى را كه نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى دارد و ارواح دیگرى را (كه باید زنده بمانند) بازمى گرداند تا سرآمدى معیّن در این امر نشانه هاى روشنى است براى كسانى كه اندیشه مى كنند!

8. لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ [8]

اگر این قرآن را بر كوهى نازل مى كردیم، مى دیدى كه در برابر آن خاشع مى شود و از خوف خدا مى شكافد! اینها مثالهایى است كه براى مردم مى زنیم، شاید در آن بیندیشید!

9. ثُمَّ كُلی مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكی سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فی ذلِكَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ [9]

سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راه هایى را كه پروردگارت براى تو تعیین كرده است، براحتى بپیما! از درون شكم آنها، نوشیدنى با رنگهاى مختلف خارج مى شود كه در آن، شفا براى مردم است به یقین در این امر، نشانه روشنى است براى جمعیّتى كه مى اندیشند.

10. أَ وَ لَمْ یَتَفَكَّرُوا فی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ إِنَّ كَثیراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُونَ [10]

آیا آنان با خود نیندیشیدند كه خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و براى زمان معیّنى نیافریده است؟! ولى بسیارى از مردم (رستاخیز و) لقاى پروردگارشان را منكرند!

روایات

كافی

بَابُ التَّفَكُّرِ

1 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ نَبِّهْ بِالتَّفَكُّرِ قَلْبَكَ وَ جَافِ عَنِ اللَّیْلِ جَنْبَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّك [11]

امیر المؤمنین علیه السّلام میفرمود: با تفكر دل خود را بیدار ساز و در شب پهلو را از بستر خواب بدور دار، و از خداى پروردگارت پروا كن.

2 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّا یَرْوِی النَّاسُ أَنَّ تَفَكُّرَ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ قُلْتُ كَیْفَ یَتَفَكَّرُ قَالَ یَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ أَوْ بِالدَّارِ فَیَقُولُ أَیْنَ سَاكِنُوكِ أَیْنَ بَانُوكِ مَا بَالُكِ لَا تَتَكَلَّمِین [12]

حسن صیقل گوید: از امام صادق علیه السّلام در باره آنچه مردم روایت میكنند كه: یك ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت یك شب است پرسیدم و گفتم: چگونه بیندیشد؟ فرمود: از خرابه یا خانه اى كه میگذرد بگوید: ساكنینت كجایند؟ سازندگانت كجایند؟ چرا سخن نمیگوئى؟.

شرح

- پیداست كه امام علیه السّلام هم روایت را تصدیق فرموده است، و چون اندیشیدن یك ساعت گاهى موجب توبه از گناهان و عبادت تمام عمر میگردد، از این رو از عبادت یك شب و بلكه یك سال و هفتاد سال چنان كه در روایات دیگر شنیده ام بهتر است و توضیح امام در دو جمله اول نتیجه اش اینست كه انسان زود گذشتن و فناء دنیا را از نظر دور ندارد و آن را تلقین بنفس كند تا از حرص و طمع و ستم و افزون طلبیش كاسته شود و از جمله اخیر این نتیجه گرفته مى شود كه انسان میفهمد خدا موجوداتى را جامد و بیشعور و غیر ناطق آفریده است، پس او را لازمست كه در برابر نعمت حیات و عقل و نطق خدا را سپاسگزارى كند، و ممكن است دنباله نتیجه دو جمله اول باشد.

3 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِی اللَّهِ وَ فِی قُدْرَتِه [13]

امام صادق علیه السّلام فرمود: بهترین عبادت همواره اندیشیدن در باره خدا و قدرت اوست.

شرح

- مراد بتفكر در باره خدا، تفكر در افعال بدیع و صنایع عجیب و نظم دستگاه آفرینش اوست

تا از آنها بوجودش پى برد، و مقصود از اندیشیدن در قدرتش اندیشیدن در خلقت بشر از مشتى خاك و روزى دادن همه افراد و امثال اینهاست تا نتیجه گیرد كه چنین قدرتى میتواند دوباره این بشر را زنده كند و از آنها حساب كشد و نیز بداند خلقت این دستگاه عظیم جهان، یاوه و بیهوده نیست، بى منظور و بى هدف نباشد، چنان كه در آیات شریفه قرآن طریقه تفكر بهمین روش بیان شده است و آنچه ممنوع است تنها تفكر در ذات و حقیقت خداست كه چون از محیط فكر بشر بالاتر است، جز بهت و سرگردانى نتیجه دیگرى ندارد.

4 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع یَقُولُ لَیْسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل [14]

امام رضا علیه السلام میفرمود: عبادت بنماز و روزه بسیار نیست، همانا عبادت اندیشیدن در امر خداى عز و جل است.

شرح : یعنى عبادت منحصر بنماز و روزه بسیار نیست، بلكه عبادت كامل، تفكر در امر خدا است اگر چه نتیجه اش نماز و روزه اندك، ولى با معرفت و نورانیت قلب باشد.

5 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ سَهْلٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ رِبْعِیٍّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص إِنَّ التَّفَكُّرَ یَدْعُو إِلَى الْبِرِّ وَ الْعَمَلِ بِه [15]

امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه فرمود: اندیشیدن انسان را به نیكى و انجام آن میكشاند.

شرح

- گویا مراد به نیكى فهمیدن معارف حقه و صفات حمیده و تحلى نفس بدانها میباشد و مراد بانجام آن، عمل كردن بواجبات و مستحبات و قضاء حوائج خلق و انجام سایر كارهاى نیك است.

...

6. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ عَنْ یَحْیَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ بِالْعَقْلِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْحِكْمَةِ وَ بِالْحِكْمَةِ اسْتُخْرِجَ غَوْرُ الْعَقْلِ وَ بِحُسْنِ السِّیَاسَةِ یَكُونُ الْأَدَبُ الصَّالِحُ قَالَ وَ كَانَ یَقُولُ التَّفَكُّرُ حَیَاةُ قَلْبِ الْبَصِیرِ كَمَا یَمْشِی الْمَاشِی فِی الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ بِحُسْنِ التَّخَلُّصِ وَ قِلَّةِ التَّرَبُّصِ [16] امیر مؤمنان (ع) مى فرمود: با خرد عمق حكمت را بیرون توان كشید و با حكمت عمق عقل را، حسن سیاست مایه ادب شایسته است.

راوى گوید: بسیار مى فرمود:

اندیشه، زندگى دل بینا است، چنان كه راه نورد در تاریكى بوسیله نور طىّ مسافت كند و باید به خوبى خود را خلاص كرد و اندكى زیست

7- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِیَّاكُمْ وَ التَّفَكُّرَ فِی اللَّهِ وَ لَكِنْ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَنْظُرُوا إِلَى عَظَمَتِهِ فَانْظُرُوا إِلَى عَظِیمِ خَلْقِهِ [17]از محمد بن مسلم از امام باقر (ع) نقل شده كه فرمود: از اندیشه در ذات خدا بپرهیزید، هر گاه خواستید به عظمت خدا بنگرید، به عظمت مخلوقاتش نگاه كنید.

بحار الأنوار

باب التفكر و الاعتبار و الاتعاظ بالعبر

1- ل، [الخصال ] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی عِمْرَانَ عَنْ یُونُسَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَارَ [18]

امام صادق علیه السلام : بیشترین عبادت ابوذر رحمه الله اندیشیدن و پند گرفتن بود.

2- مع، [معانی الأخبار] ل، [الخصال ] فِی خَبَرِ أَبِی ذَرٍّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ یَكُونَ لَهُ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ یَتَفَكَّرُ فِیمَا صُنْعَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ سَاعَةٌ یَخْلُو فِیهَا یِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ الْحَلَالِ [19]

ابو ذر گوید: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: عاقل باید سه ساعت براى خود معین كند ساعتى كه در آن با خداوند مناجات كند و ساعتى كه در آن به حساب خود برسد و ساعتى كه در آن در باره مصنوعات خداوند فكر نماید و ساعتى كه در آن از زندگى بهره مند گردد و از حلال دنیا استفاده كند.

3- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] الْمُفِیدُ عَنِ الْجِعَابِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَاسِین عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِیمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ حِسَانٌ وَ الْفِكْرَةُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ الْخَبَرَ [20] امیر المؤمنین (ع) فرموده اند: دانش میراثى است گرانمایه، و آداب جامه هائى است زیبا، و اندیشه آئینه اى صاف، و عبرت گیرى بیم دهنده اى خیر خواه است.

4- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِیمَا أَوْصَى بِهِ الْحَسَنُ ع لَا عِبَادَةَ كَالتَّفَكُّرِ فِی صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ [21]

على علیه السّلام بفرزندش حضرت مجتبى (ع) فرموده: هیچ عبادتى همانند تفكر در مصنوعات الهى نیست.

5- مع، [معانی الأخبار] عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَغْفَلُ النَّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیَا مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ [22]غافلترین مردم كسى است كه از تغییر و دگرگونى دنیا، پند نگرفته باشد.

6- لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص السَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ [23]

خوشبخت، آن كسى است كه از دیگرى پند گیرد و به كار بندد .

7- لی، [الأمالی للصدوق ] أَبِی عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بِشْرِ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ كَتَبَ هَارُونُ إِلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع عِظْنِی وَ أَوْجِزْ قَالَ فَكَتَبَ إِلَیْهِ مَا مِنْ شَیْ ءٍ تَرَاهُ عَیْنُكَ إِلَّا وَ فِیهِ مَوْعِظَةٌ [24]

هارون براى موسى بن جعفر علیهما السّلام نوشت مرا با سخنان كوتاهى موعظه كن، امام علیه السّلام براى او نوشت هر چه دیدگانت مشاهده مى كند در آن پندى هست.

8- سن، [المحاسن ] أَبِی عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْخَیْرُ كُلُّهُ فِی ثَلَاثِ خِصَالٍ فِی النَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلَامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَیْسَ فِیهِ اعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَیْسَ فِیهِ فِكْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلَامٍ لَیْسَ فِیهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ فَطُوبَى لِمَنْ كَانَ نَظَرُهُ اعْتِبَاراً وَ سُكُوتُهُ فِكْرَةً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً وَ بَكَى عَلَى خَطِیئَتِهِ وَ أَمِنَ النَّاسُ شَرَّهُ [25]

همه خوبیها در سه خصلت گرد آمده است: نگاه، سكوت و سخن. پس هر نگاهى كه مایه عبرت نباشد سهو است و هر سكوتى كه با اندیشیدن همراه نباشد غفلت است و هر سخنى كه یاد خدا در آن نباشد لغو است . پس ، خوشا آن كه نگاهش عبرت باشد و سكوتش اندیشه و سخنش ذكر خدا، و بر گناه خویش بگرید و مردم از گزند او در امان باشند.

9- سن، [المحاسن ] أَبِی عَنْ بُنَانِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ حُسَیْنٍ الْكَرْخِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ قُلْتُ كَیْفَ یَتَفَكَّرُ قَالَ یَمُرُّ بِالدُّورِ الْخَرِبَةِ فَیَقُولُ أَیْنَ بَانُوكِ أَیْنَ سَاكِنُوكِ مَا لَكِ لَا تَتَكَلَّمِینَ [26]

حسن صیقل گوید از حضرت صادق علیه السلام سؤال كردم که آیا این روایت كه " یك لحظه تفكر بهتر از یك شب عبادت است " صحیح است؟ فرمود. آرى این را پیامبر فرمود. عرض كردم چگونه فكر كند؟ فرمود مثلا به خرابه اى و به خانه اى كه عبور میكند به اندیشه فرو رود و بگوید ساكنان و بانیان تو چه شدند؟ چرا حرف نمیزنى و ساكتى.

10- ف، [تحف العقول ] عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِیِّ ع قَالَ لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّیَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِی أَمْرِ اللَّهِ [27]

عبادت به فراوانى روزه و نماز نیست بلكه عبادت به بسیار اندیشیدن در كار خداست.

11- سن، [المحاسن ] بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِی الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَثٍ الْمُتَوَحِّدَ بِالْفِكْرَةِ الْمُتَخَلِّیَ بِالصَّبْرِ الْمُسَاهِرَ بِالصَّلَاةِ [28]

حضرت باقر علیه السلام فرمود. خداوند كسى را كه با دوستان مزاح كند (البته بدون حرف زشت و ركیك) و هنگام تنهائى مشغول فكر و اندیشه باشد و متصف بصفت صبر باشد و در سحرگاهان و شبانه نماز بخواند دوست دارد.

12- ضا، [فقه الرضا علیه السلام ] أَرْوِی عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ طُوبَى لِمَنْ كَانَ صَمْتُهُ فِكْراً وَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ كَلَامُهُ ذِكْراً وَ وَسِعَهُ بَیْتُهُ وَ بَكَى عَلَى خَطِیئَتِهِ وَ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ لِسَانِهِ وَ یَدِهِ وَ أَرْوِی فِكْرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ فَسَأَلْتُ الْعَالِمَ ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ تَمُرُّ بِالْخَرِبَةِ وَ بِالدِّیَارِ الْقِفَارِ فَتَقُولُ أَیْنَ بَانِیكِ أَیْنَ سُكَّانُكِ مَا لَكِ لَا تَكَلَّمِینَ وَ لَیْسَ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْعِبَادَةُ التَّفَكُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَلَا

وَ أَرْوِی التَّفَكُّرُ مِرْآتُكَ تُرِیكَ سَیِّئَاتِكَ وَ حَسَنَاتِكَ [29]

خوشا بحال آن كس كه سكوت او از روى تفكر و نظرش از روى عبرت و پند باشد، در خانه خود بنشیند و بر گناهانش گریه كند و مردم هم از دست و زبان او در آسایش باشند و روایت شده كه یك ساعت فكر بهتر از عبادت یك سال مى باشد.از امام علیه السّلام سؤال شد معنى این حدیث چیست فرمود: در خانه هاى خراب و منازل خالى عبور مى كنى و مى گوئى ساكنان تو كجا هستند چرا سخن نمى گوئید، عبادت زیادى نماز و روزه نیست بلكه عبادت تفكر در امر خداوند مى باشد.

13- شی، [تفسیر العیاشی ] عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ إِنَّما یَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ [30]

امام صادق علیه السّلام فرمود: تفكر یك ساعت بهتر از عبادت یك سال مى باشد و فقط اهل عقل و بینش این مطلب را درك مى كنند.

14- جا، [المجالس للمفید] أَحْمَدُ بْنُ الْوَلِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ ابْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ نَبِّهْ بِالتَّفَكُّرِ قَلْبَكَ وَ جَافِ عَنِ النَّوْمِ جَنْبَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّكَ [31]

با تفكّر دل خود را بیدار ساز، و پهلو از خواب تهى كن، و پرواى از خدا كه پروردگار توست پیش گیر

15- كِتَابُ صِفِّینَ، قَالَ لَمَّا تَوَجَّهَ عَلِیٌّ ع إِلَى صِفِّینَ انْتَهَى إِلَى سَابَاطَ ثُمَّ إِلَى مَدِینَةِ بَهُرَسِیرَ وَ إِذَا رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ یُقَالُ لَهُ حَرِیزُ بْنُ سَهْمٍ مِنْ بَنِی رَبِیعَةَ یَنْظُرُ إِلَى آثَارِ كِسْرَى وَ هُوَ یَتَمَثَّلُ بِقَوْلِ ابْنِ یَعْفُرَ التَّمِیمِیِّ

جَرَتِ الرِّیَاحُ عَلَى مَكَانِ دِیَارِهِمْ فَكَأَنَّمَا كَانُوا عَلَى مِیعَادٍ

فَقَالَ عَلِیٌّ ع أَ فَلَا قُلْتَ كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِیمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِیها فاكِهِینَ كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ فَما بَكَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِینَ إِنَّ هَؤُلَاءِ كَانُوا وَارِثِینَ فَأَصْبَحُوا مَوْرُوثِینَ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ یَشْكُرُوا النِّعْمَةَ فَسُلِبُوا دُنْیَاهُمْ بِالْمَعْصِیَةِ إِیَّاكَ وَ كُفْرَ النِّعَمِ لَا تَحُلَّ بِكُمُ النِّقَمُ [32]

هنگامى كه على علیه السّلام متوجه صفین شدند به ساباط رسیدند و وارد شهر بهرسیر شدند در این هنگام یكى از یاران آن جناب بنام حریز بن سهم متوجه آثار كسرى شدند و گفتند:

جرت الریاح على مكان دیارهم فكانّهم كانوا على میعاد

على علیه السّلام فرمود: چرا این آیه را تلاوت نمى كنى: كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِیمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِیها فاكِهِینَ كَذلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ فَما بَكَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِینَ . یعنى آنها دست از مزارع سرسبز و خرم بر داشتند و از چشمه ها و نهرهاى جارى دست شستند، و دست هاى پر حاصل را ترك كردند و كاخ ها و منازل مجلل را خالى گذاشتند، و از نعمت هاى فراوان كه از آنها برخوردار بودند، دست كشیدند و همه را گذاشتند و رفتند. ما آنچه از آنها بازمانده بود به گروهى دیگر دادیم، زمین و آسمان بر آنها گریه نكردند و به آنها مهلت هم داده نشد و هنگامى كه حكم خدا رسید همه تسلیم شدند و كارى هم نتوانستند بكنند. على علیه السّلام فرمود: این جماعت وارث گذشتگان بودند ولى ناگهان شب را بروز آوردند در حالى كه ارث را براى دیگران گذاشتند و رفتند، این جماعت شكر نعمت ها را بجاى نیاوردند و بخاطر معصیت نعمتها از آنان سلب شد اكنون شما هم از كفران نعمت بپرهیزید تا گرفتار عقوبت نگردید.

16- نهج، [نهج البلاغة] إِنَّ الْأُمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا

وَ قَالَ ع مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ

وَ قَالَ ع مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ

وَ قَالَ ع الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ وَ الِاعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ وَ كَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَیْرِكَ

وَ قَالَ ع الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ

وَ قَالَ ع فِی وَصِیَّتِهِ لِلْحَسَنِ ع اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ یَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ وَ لَا تَكُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِی إِیلَامِهِ فَإِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بِالْأَدَبِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ [33]

چون كارها همانند شود- یكى را بر دیگرى قیاس كردن توانست و- پایان آن را از آغاز دانست.

و فرمود: هر كه پند گرفت بینا گردید و آن كه بینا شد فهمید و آن كه فهمید دانش ورزید.

و فرمود: پندها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندك به شمار.

و فرمود: اندیشه آینه اى است تابناك، و پند روزانه ترساننده اى از غل و غش پاك، و تو را در ادب كردن نفس بس كه دورى كنى از آنچه نپسندى از دیگر كس.

و فرمود: آنچه دیده بیند در دل نشیند.

و سفارش به حسن بن علی علیهما السلام فرمود: از آنچه نبوده است بر آنچه بوده دلیل گیر، كه كارها همانندند و یكدیگر را نظیر. از آنان مباش كه پند سودشان ندهد جز با بسیار آزردن، كه خردمند پند به ادب گیرد و چارپا با تازیانه خوردن

17- كَنْزُ الْكَرَاجُكِیِّ، عَنِ الْمُفِیدِ عَنِ ابْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ أَبِیهِ وَ أَخِیهِ مَعاً عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ وَعَظَهُ اللَّهُ بِخَیْرٍ فَقَبِلَ فَالْبُشْرَى وَ مَنْ لَمْ یَقْبَلْ فَالنَّارُ لَهُ أَحْرَى [34]

امام صادق علیه السّلام فرمود: هر كس را خداوند موعظه فرماید باید با خوشحالى قبول كند، و هر كس قبول نكند آتش شایسته او مى باشد.

وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی كَلَامٍ لَهُ یَا ابْنَ آدَمَ إِنَّ التَّفَكُّرَ یَدْعُو إِلَى الْبِرِّ وَ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِنَّ النَّدَمَ عَلَى الشَّرِّ یَدْعُو إِلَى تَرْكِهِ وَ لَیْسَ مَا یَفْنَى وَ إِنْ كَانَ كَثِیراً بِأَهْلٍ أَنْ یُؤْثَرَ عَلَى مَا یَبْقَى وَ إِنْ كَانَ طَلَبُهُ عَزِیزاً [35]

امام صادق علیه السّلام فرمود: على علیه السّلام در یك كلامى فرمودند: اى فرزند آدم! تفكر, به نیكى و عمل به آن دعوت مى كند، و پشیمانى از كارهاى بد به ترك آن فرا مى خواند، چیزى را كه فانى مى گردد اگر چه زیاد باشد نباید به آنچه باقى مى ماند اگر چه كم باشد ترجیح داد.


[1] البقرة : 219

[2] البقرة : 266

[3] آل عمران : 191

[4] یونس : 24

[5] الرعد : 3

[6] الروم : 21

[7] الزمر : 42

[8] الحشر : 21

[9] النحل : 69

[10] الروم : 8

[11] الكافی ج 2 ص 54

[12] همان

[13] همان, ص55

[14] همان

[15] همان

[16] همان ج 1 ص 28

[17] همان, ص93

[18] همان, ص323

[19] همان

[20] همان

[21] همان, ص324

[22] همان

[23] همان

[24] همان

[25] همان

[26] همان

[27] همان, ص325

[28] همان

[29] همان

[30] همان, ص327

[31] همان

[32] همان

[33] همان, ص328

[34] همان

[35] همان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.

شعر آموزش فروع دين

شعر آموزش فروع دين

نقش تقوا در خانوادهʁ)

نقش تقوا در خانواده(1)

اثبات وجود خدا

اثبات وجود خدا

No image

ناخوشایندی بهتر از ضرر

No image

نظافت

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
Powered by TayaCMS