تقوی در قرآن

تقوی در قرآن

تقوی در قرآن

در این تقوی مسایلی که هست:

آیا تقوی یعنی وارفتگی یا وارستگی؟

اهمیت تقوا:

تقوا هدف انبیا است

این آثار تقوا.

تقوا چیست؟

انفاق بی تقوا

آیه بعد می گوید

کسی که به غیر خدا تکیه کند به زمین می افتد.

و بالاخره بهترین زاد و توشه تقوا است،

ابعاد تقوی،

تقوی در مسایل خانوادگی،

تقوی در قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

موضوع امروز بحث تقوی در قرآن است.

در این تقوی مسایلی که هست:

1" معنای تقوی

2" اهمیت تقوی

3_ نشانه های تقوی

4" راه پیدا کردن تقوی

تقوی وقایه یعنی حفاظت، تقوی ینی جنه، منتها جنه ای است که به جنه متصل می شود. جنه یعنی سپر یک کسی که سبد دستش است دستش خسته می شود اما اگر سپر نباشد شمشیرها به صورتش ضربه وارد می کنند حفظ کردن سپر مشکل است اما دست هر کس باشد محفوظ است. کفش سنگین است اما در عوض پا را از تیغ ها حفظ می کند. گاهی حجاب ممکن است سختید اشته باشد مثلاً برای بچه بغل کردن. اصولاً هر کاری ممکن است مشکلاتی هم داشته باشد اما حفاظت ارزش این سختی ها را دارد معنای تقوی اسن است، یک حالت روحی است تصنفی هم نیست ممکن است آدم بر حسب ظاهر یک مدت آدم خودش را نگه دارد ولی توقی یک حالت ملکه است یعنی کم کم باید جز ذات باشد.

شما وقتی خانه ای می سازید این دیوارها شما را محدود می کند اما در عوض محفوظ هم می کند، به قیمت محفوظ کردن ارزش دارد که آدم خودش را محدود کند.

آیا تقوی یعنی وارفتگی یا وارستگی؟

بعضی که می گویند فلانی آدم با تقوی این هست یعنی وارفته است تقوی به معنی وارستگی است نه وارفتگی چند وقت پیش یک گروهی آمدند پهلوی من همه می گفتند و می خندیدند یک نفر ساکت و بی سر و صدا نشسته بود من گفتم ایشون چه کسی است؟ گفتند ایشون خودسازی می کند این بنده خدا فکر کرده خودسازی ینی از دیگران دور شو، با کسی حرف نزن، یک نفر توی خیابان راه می رفت و به شکمش نگاه می کرد گفتند چرا اینفدر به شکمت نگاه می کنی، گفت دکتر گفته مواظب شکمت باش، معنایی که دکتر گفته مواظب شکمت باش را نفهمیده بود یعنی چه؟ بعضی ها خیال می کنند دختر با تقوی یعنی دختر عبوس و بداخلاق، منزوی، ه معنی تقوی این نیست که آدم اجتماعی نباشد.

سوره آل عمران 186 تقوی یعنی مقاومت تقوی همراه با قیام است. خلاصه معنای تقوی این ات که انسان قاومت هم داشته باشد "وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ" آل عمران/186.

قرآن تقوی وصبر را در نار هم گذاشته است، آدم هایی هستند که انگشتر دارند غسل جمعه می کنند گریه می کنند اما هیچ تحملی ندارند تا یک چیز بشود داد می زنند. پس صبر و تقوی با هم است.

آیه بعد تقوی یعنی کار خوب انجام دادن. بعضی ها تقوی دارند نه به دیگران کمک می کنند نه وام می دهند معنای تقوی این نیست که فقط به یاد خدا باشی باید یک سری کارهای دیگر هم انجام دهیم.

تقوی در کنار احسان گفته شده سوره نسا 128 "وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً" نساء/128.

تقوی و احسان کردن در کنار یکدیگر است.

تقوی و اصلاح، اگر اهل تقوی هستی باید اهل اصلاح هم باشی، نساء 129، بیا بیرون دو نفر را با هم آشتی بده. تقوا یعنی مفاسد را اصلاح کن، "وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً" نساء/129.

در این چند دقیقه گفتم تقوا باید با پشتکار باشد تقوای باید با کارهای خیر باشد. تقوا باید با اصلاح باشد. پس تقوی به معنای کناره رفتن نیست.

اهمیت تقوا:

آدم با تقوا آزاد است ون حدث داریم "فان التقوی اتق من کل ملکه" آدم با تقوا آزاد است. چرا؟ چون آدم با تقوا چشم به جیب کسی ندارد. راحت حرفش را به همه کس می زند من اگر از تلویزیون پول بگیرم شبی که می خواهد خورشید بگیرد نمی توانم زنگ بزنم الو صدا وسیما، من امشب بیایم نماز آیات را برای مردم بگویم، می گویند: باز می خواد بیاید ده دقیقه خودش را نشان دهد 2 و 3 تومان بگیرد.

وقتی من صحبت کردم و پول نگرفتم زبانم باز است یعنی زنگ می زنم و می گویم آقا این را پخش نکنید این را پخش بکنید.

تقوا هدف انبیا است

اعراف 63، انبیا که آمدند تا ردم با توقا شوند.

"أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ" اعراف/63.

پیغمبر برای شما آمدند برای تقوی.

هدف انبیان این است که مردم اهل تقوا شوند.

این آثار تقوا.

در سوره انفال آیه 34 داریم متولی مسجدالحرام چه کی باشد خادم الحرمین یک نفر باشد یا گروه باشد. وقتی گروه باشد آن گروه چه کسی باشد قرآن در سوره انفال می فرماید، "إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ" انفال/34 قرآن می گوید سرپرت مسجدالحرام بای گرهی باشد اهل تقوا یعنی آدم های بدسابقه حق ندارند سرپرست ماجد باشند ه برای اسلام شاخ و شانه بکشند. هسئت امنا باید آدم هایی باشند که برای اسلام شاخ وشانه بکشند. هیئت امنا باید از همه اقشار در آن باشد تاجر اشد معلم باشد خانم باشد دانشجو باشد بچه دبیرستانی باشد ایکه چون مرحوم پدرم آنجا راساخته بابا مسجد که ارث پدر نیست ممکن گاهی وقت ها آقازاده را مردم قبول نداشته باشند، باید چه کنیم، باید ببینیم مصلحت چیست، چه کسی پیش نماز باشد جمعیت بیشتر می شود، چه برنامه هایی مسجد را زنده می کند، چه برنامه هتایی مسجد را خواب می کند، حیات مسجد به مسجدی هاست. اجازه بدهید که مسجد کانون رشد مسجدی ها باشد.

خلاصه قرآن روی مسد عنایت دارد خادم مسجد چه کسانی بودند،

1_ زکریا

2_ ابراهیم

3_ ابراهیم و اسماعیل

مسجد خیلی کرامت دارد غبارروبی مسجد مهم است مادر مریم نذر کرد که خدایا بچه ای که متولد شد خادم مسجد شود، "إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً" آل عمران/35.

تقوا چیست؟

هدف انبیا تقوا است، سرپرست مسجدالحرام را باید افراد با تقوا داشته باشند. اصلاً از آدم بی تقوا کار قبول نمی شود مائده 27 "إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ" مائده/27 خمس نمی دهد زکات نمی دهد اما افطاری می دهد این افطاری قبول نیست نماز نمی خواند اما شاگرد اول دانشگاه شده است.

انفاق بی تقوا

می گویند یک کسی را می گفتند خیلی آدم خوبی است اما صادق(ع) ایشون را دید که به مغازه بقالی رفت و و تا انار دزدید. رفت مغازه نانوایی و دو ا نان هم برداشت و پول نداد و رفت، و همینطور که می رفت انار و نان را داد به یک فقیر. امام صادق دید و به او گفت: تو چه کار کردی؟ مرد گفت مومن باید زرنگ باشد. دو تا انار دزدیدم دو تا گناه شد. دو تا نان دزدیدم دو تا گناه. روی هم 4 تا گناه شد، اما قرآن می گوید کمک به فقیر ضرب در ده می شود چهل تا پس چهل تا ثواب کردم چهار تا گناه از آن کم می شود می شود 36 تا ثواب. امام فرمود: بله درست است که کسی کار خوب بکند ضرب در ده می شود اما فقط عمل با تقوا، اگر تقوا نباشد کار قبول نیست

گاهی وقت ها یک حوض کوچک چون تمیز است آدم دوست دارد اما یک استخر چون لجن است با اینکه آب آن زیاد است اما استفاده نمی کنیم خلاصه مهم نیست که آب حوض چقدر است گاهی آب کم خوردنی است اما گاهی آب یک استخر بزرگ خوردنی نیست، افرادی هستند خیلی جان می کنند، اما روز قیامت چیزی دستشان را نمی گیرد، مثل کسی که جیبش سوارخ است و لذا یکی ازدعاها می گوید "اللَّهُمَّ وَ سَدِّدْنِی مَا یُرْضِیکَ عَنِّی"(بحارالأنوار، ج 86، ص 315) یعنی خدایا من را سدسازی کن

آیه بعد می گوید

تمام این هایی که با هم رفیق هستند با هم قهر می کنند. زحزف آیه 67، همه دوستی ها یک بار مصرف است فقط متقین می مانند"الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقینَ" زخرف/67، همه دوستی ها در روز قیامت تبدیل به دشمنی می شود مگر افراد با تقوا، چون یک چیزی را آدم به خاطر شکلش دوست دارد تا مریض شد و شکلش برگشت خلاص، لذا حدیث داریم که اگر می خواهید ازدواج کنید دختری را به خاطر شکلش قبول نکنید چون شکل دختر با یک زایمان یا با یک مریضی برمی گردد. به خاطر جهیزیه اش ازدواج نکنید چون مد جهیزیه عوض می شود به کمال نگاه کنید.

پسر نوح بی دین بود ر چه پدرش گفت، گوش نداد و گفت من می روم قله کوه، هر چه پدرش می گفت خدا می گفت نه کوه نجاتم می دهد.

کسی که به غیر خدا تکیه کند به زمین می افتد.

شاه به بالای90 کشور تکیه کرد و یک کشور هم حامی امام نبود امام بدون حامی کشورها پیروز شد اما شاه با بالای 90 کشور سقوط کرد. "دُونِ اللَّه" تار عنکبوت است.

تمام دوستی ها دشمنی می شود به غیر از دوستی که برای خداباشد. امام وارد ایران شد پنج میلیون استقبال کننده از دنیا رفت ده میلیون تشییع جنازه. این علاقه به امام علاقه خدایی است.

اگر دوستی برای خداباشد از بین نمی رود.

و بالاخره بهترین زاد و توشه تقوا است،

بقره 197 و "وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ" بقره/197 بهترین توشه تقوا است. افرادی مال زیاد دارند. بعضی کتاب زیاد دارند افرادی علم زیاد دارند بهترین توشه تقوااست. در سواره حجرات داریم "إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ" حجرات/13، گرامی ترین شما نزد خدا کسی است که تقوا داشته باشد. و کرامت هم خیلی مهم است خدا کریم است کریم صفت خداست قرآن کریم است رسول کریم است کریم لقب فرشتگان است گرامت یعنی بزرگواری "إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ".

ابعاد تقوی،

تقوی در مسایل مالی هست در سوراه بقره می فرماید: "وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً" بقره/282 ملل مردم را بدهید لقمه حرام خیلی مهم است برادرها و خواهرها ماه رمضان با لقمه حرام افطار نکنید امام حسین روز عاشورا چند بار موعظه کرد گوش ندادند فرمود لقمه حرام در شکمتان است شکمتان از لقمه حرام پر شده، ربا حرام است، ربا زنا با مادر است.

پس تقوی در مسایل مالی، تقوی د مسایل خانوادگی، تقوی در مسیال سیاسی، انتخابات پیش می آید اگر کی به فردی که نمره اش مثلاً شانزده است اما چون هم محلی و دوستش است رای بدهد حدیث داریم: به خدا و رسول خدا و همه مومنین خیانت کرده است.

تقوی در مسایل خانوادگی،

می گفت وارد خانه امام صادق شدم رنگ امام پریده بود گفتم آقا ناراحت هستی، گفت بله خیلی ناراحت هستم، برای اینکه به زن ها گفته بودم کسی نرود پشت بام، امام دیدم که خانم بچه را بغل کرده و از نردبان بالا می رود، تا من وارد خانه شدم زن ترسید و بچه از دستش افتاد و مرد. امام فرمود از مرگ بچه ام ناراحت نیستم، از ای ناراحت هستم که چرا خانم خودم را ترساندم.

خدایا هر چه به عمر ما اضافه می کنی به ایمان و علم و عقل و تقوای ما بیفزا.

وقت بی تقوایی خودت دست ما را بگیر و ما را حفظ کن.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
Powered by TayaCMS