جایگاه مادر از دیدگاه قرآن و مذهب

جایگاه مادر از دیدگاه قرآن و مذهب

تساوی تكریم والدین از دیدگاه قرآن كریم

اگر چنانچه از آلام و متاعب عدیده مادران در دوران بارداری و وضع حمل و پرورش فرزند در قرآن كریم سخن به میان آمده است و بطور اندك از زحمات پدر اشاره رفته است این مسئله دلیل بر بی اهمیت شمردن مقام پدران نمی باشد. خداوند در مقام و احفض لهما جناح الذلّ من الرحمة و قل رب . ( اسراء / 24): تساوی تكریم والدین خطاب به فرزندان جهت حمایت و دستگیری می فرماید

ارحمهما كما ربیانی صغیرا؛ و بالهای خود را از روی فروتنی و مهربانی و رحمت بر سر هر دو آنها بگشای و بگو خدایا به آنها رحم كن همانگونه كه مرا در كودكی پرورش دادند از دیدگاه خداوند منّان بحدی رحمت و رأفت ارجمند و مقدس شمرده می شود كه عطوفت فرزند به منزله دوبال پرنده قلمداد شده كه از روی ذلّ و فروتنی بر سر پدر و مادر گشاده می گردد این تشبیه زیبا در اصطلاح علم بیان به استعاره مكنیه تعبیر شده است. چون هنگام حذف ادات تشبیه عبارتی كه مفهوم می گردد همانا فروتنی،رأفت و عطوفت سرشار از عشق و عاطفه فرزندان می باشد.

در این آیه به ظرافت های حساس و نكته های پرمعنا در رابطه با احترام به پدر و مادر و نیز آزمایش فرزندان در ارتباط با نحوه نگاهداری صحیح و ایثارگرانه آنها اشاره شده است:

1ـ توجه به حالات پیری پدر و مادر

توجه به حالات پیری پدر و مادر كه در زمان كهولت و بیماری بیشتر به حمایت و محبت نیازمند می باشند چه آنها ممكن است كه بر اثر ناتوانی نتوانند از جای برخیزند یا در امر نظافت شخصی كوشا باشند لذا فرزندان مورد آزمایش قرار می گیرند كه آیا از صبر و حوصله كافی برای نگهداری مهربانانه و مؤدبانه برخوردار هستند یا خیر؟ خفض جناح

2ـ ایجاد انگیزه تواضع و فروتنی

هنگامی كه فرزند سر برآستان الهی می ساید و پروردگار خویش را حمد و سپاس می گوید پدر و مادر را در حال حیات و ممات فراموش نكند و از خداوند برای آنها تقاضای رحمت كند و به خدا عرضه دارد كه: بارالها! همانگونه كه آنها در كودكی مرا تربیت كردند و از نشاط و جوانی به لحاظ بالندگی و تكامل فرزند خویش ایثار نمودند هم اكنون آنها را مشمول عنایت و رحمت خود قرار بده.

3ـ نیكی باید مستقیم و بدون واسطه باشد

قرآن كریم در سوره انعام، آیه 151 ، نیكی به پدر و مادر را بلافاصله بعد از مبارزه با شرك عنوان می نماید كه دلیل بر اهمیت الّا تشركوا به شیئاً و بالوالدین احساناً؛هیچ » : فوق العاده حق پدر و مادر در دستورات فرهنگ اسلامی است. در این آیه می فرماید. چیز را شریك خدا قرار ندهید و نسبت به پدر و مادر نیكی كنید بالوالدین احساناً ؛ اگر می فرمود: الی الوالدین احساناً؛ یعنی نیكی كردن هرچند به طور مستقیم و یا » : اصل فرمایش این است كه یعنی نیكی كردن به طور مستقیم و بدون واسطه، آیه می فرماید موضوع نیكی به پدر « بالوالدین احساناً » غیر مستقیم باشد. اما و مادر آنقدر اهمیت دارد كه باید فرزند شخصاً و بدون واسطه آنرا انجام دهد.

اطاعت از والدین مشرك جایز نیست همه ما می دانیم كه شرك در اسلام عملی حرام و زشت شمرده می شود و انسان مشرك نجس قلمداد می گردد. از دیدگاه اسلام اگرچه مقام پدر و مادر بسی ارزشمند شمرده می شود لكن فرزند مسلمان وظیفه دارد از اطاعت پدر و مادر مشرك سرباز زند. نمونه بارز آن داستان سلمان فارسی است كه بر آئین مجوس بود لكن بعد از گرایش به اسلام از نزد والدین خویش كه هر دو مشرك بودند گریخت و از اوامر آنها اطاعت ننمود.قرآن كریم در سوره عنكبوت اگرچه ما را به احسان نسبت به والدین فرا می خواند لكن در جایی از آیه می فرماید كه اطاعت از پدر و مادر مشرك كه سعی و تلاش بر شرك ورزیدن فرزندان خویش دارند جایز نیست. آیه ذیل گواه بارزی بر این مدعاست:ما به انسان توصیه كردیم به.. «و وصینا الانسان بوالدیه حسناً و ان جاهداك لتشرك بی ما لیس لك به علم فلاتطعهما » (العنکبوت / 8)پدر و مادر خویش نیكی كند و اگر آن دو تلاش كنند و اصرار ورزند كه برای من شریك قائل شوی كه به آن علم نداری از آنهااطاعت مكن.

4ـ تربیت صحیح مادر گام اساسی بسوی سعادت

عمده طرز تفكر موهوم در جامعه عرب قبل از اسلام بر این باور استوار بود كه نه تنها دختران و زنان عضو اصلی و شاخص جامعه بشمار نمی روند بلكه گاه در حكم ظروفی برای نگاهداری و آفرینش پسرانی قلمداد می شدند كه تنها برای اصل و نسب آفرینی پدران فرزند می آورند همانگونه كه یكی از شاعران عصر جاهلی اینگونه سروده است: و انّما امهات النّاس اوعیه مستودعات و للانساب آباء (دیوان أمیر المؤمنین علیه السلام، ص: 24)

 مادران در حكم ظروف برای پرورش انسانها می باشند و تنها برای نسب پدران فرزند می آورند چه بسا مادرانی كه با زحمات و مشقات فراوان تنها به داعیه بقاء نسل و تحكیم بنیان خانواده و فرزندان خود را در بطن خویش می پرورانند و یا متحمل هزینه های سنگین و گزاف در امر زایمان و رشد و تكامل فرزند می گردند لكن از شناخت ماهیت تعلیم و تربیت در ناآگاهی بسر می برند و همین عوامل علاوه بر فرسایش نیروی جسمانی منجر به نادیده انگاشتن عواطف واقعی و همه جانبه آنان در امر ایفای وظایف خطیر مادرانه و پرورش اطفال و ارضاء خواسته های مشروع و بر حق فرزندانشان خواهد گشت. آیا چنین مادرانی كه فرزندان خویش را در مسیر تباهی و فساد سوق می دهند و موجب تولید زحمات عدیده و مشكلات و ناهنجاریهای فراوان اجتماعی را فراهم می سازند به واقع بهشت در زیر پای آنهاست؟! اگر چنانچه پیامبر اسلام(ص) می فرمایند: تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا أُبَاهِی بِكُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَة (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏14، ص: 153)

. ازدواج كنید و فرزند آورید كه من در قیامت به امت خویش مباهات خواهم نمود. مراد از این فرمایش یك جمعیت متعادل و به عبارت بهتر و فراگیر یك امت سازمان یافته و تربیت شده در امر تهذیب و تزكیه نفوس اجتماع می باشد نه یك جمعیت رو به تزاید لجام گسیخته و فاقد روح تربیت و تعالی اخلاقی كه حتی از قابلیت ذاتی لازم جهت تربیت پذیری بی بهره می باشند و هر از گاه مشكلات عدیده را فراهم ساخته و مرتكب جرایم گوناگون می شوند.داستان شگفت آور خضر و كشتن طفل بدست او مبنی آنست كه آن جناب از طریق علم لدنی و دانش الهامی و شهودی پی به فساد و عدم صلاحیت او برده بود. خضر در پاسخ اعتراض موسی(ع)خواهان فرزند صالح بود تا از این طریق جمعیت متعادل و واما الغلام «كمال یافته صالحان پدیدار شود. او از خداوند درخواست نمود تا فرزند صالح به والدین با ایمان مرحمت فرماید» فكان ابواه مؤمنین فخشینا ان یرهقهما طغیاناً و كفراً فاردنا ان یبدلهما ربهما خیراً منه بارها به تجربه ثابت شده خانواده هایی كه از فرزندان كمتر برخوردارند و مادر به منزله مدیر در امر اداره منزل و تعلیم صحیح فرزندان به شمار می رود از امكانات لازم جهت تربیت و رشد و تعالی فرزندان خویش بهره مند می باشند. لكن خانواده های پرجمعیت كه از كنترل لازم جهت حفظ و حراست اولاد خویش از دستبرد شیاطین اجتماع در ناآگاهی بسر می برند نمی دانند المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و(الکهف / 46 ): كه به پرورش شایسته كدامیك از آنها توجه كنند!. قرآن كریم در این رابطه می فرماید: الباقیات الصالحات خیرٌ عند ربك ثواباً و خیر املا (الکهف / 46 ) مال و ثروت و فرزندان مایه زینت حیات دنیا هستند اما آن چه از خیر و صلاح باقی ماند بهتر است.

خواجه نصیر الدین طوسی هدف از تربیت كودك را این چنین معرفی می كند:

و چون رضاع(شیردهی) او تمام شود به تأدیب و ریاضت اخلاق او مشغول باید شد پیشتر از آنكه اخلاق تباه فراگیرد چه كودك مستعد بود و به اخلاق ذمیمه میل بیشتر كند به سبب نقصان و حاجاتی كه در طبیعت او بود مطالعه در زندگینامه بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان جهان و علل ترقی و پیشرفت آنان در علم و حكمت، هر وجدان آگاه و حكیم و فیلسوف معروف «كنفوسیوس» افكار بیدار را به قضاوت صحیح پیرامون تربیت شایسته و سازنده مادران ارجاع می دهدچین رمز موفقیت و تعالی خویشتن را مرهون مادری مهربان و دانا می دانست كه در آخرین دم حیات از هیچگونه كوششی جهت رفاه فرزند دریغ نورزید، هنگامی كه مادر آن حكیم از دنیا رفت كنفوسیوس بسیار متأثر و محزون بود و حتی چنگ و تار پیشوای مكتب اصولی چین در خصوص پیشرفت فرزند دست به اقدام جالبی زد. هنگامی « منسیوس» خویش را شكست. مادر كه همسر آن زن فوت شد او با فرزند خویش در خانه ای سكنی گزید كه در حوالی گورستان بود. مادر منسیوس مشاهده كرد كه فرزندش پیوسته از اعمال گوركنان تقلید می كند ناچار به ترك خانه گردید و در محله ای مشرف به بازار سكونت گزید لكن دریافت كه منسیوس در بازیهای خویش بسان كاسبان و اهل حرفه رفتار می كند ناچار به ترك آن محل شد و عاقبت در محله ای كه غالب فیلسوفان و حكما در آنجا ساكن بودند رحل اقامت افكند. بعد از چندی آن زن دانا دریافت كه فرزندش با فیلسوفان و اهل دانش سرو كار یافته است لذا در همان محل جایگزین گشت تا منسیوس حكیم و فیلسوف شهیر گردید. اگر افلاطون و سقراط بوده اند بزرگ بزرگ بوده پرستار خردی ایشان بانوی مجتهده امین(ره) معروف به بانوی اصفهانی كه نقش ارزنده و شامخی پیرامون تعلیم و تربیت شایسته زنان در قرن

معاصر دارد پیرامون پرورش و تعالی روان فرزندان توسط مادر این چنین به بانوان مسلمان اندرز می دهد:

ای بانوان...شما موظف به امر بزرگی هستید زیرا كه جای تردید نیست كه اولین كلاس تربیت بشر، دامن مادر است وقتی بشر پا در این عالم می گذارد چون لوح وجود او خالی است تربیت مادر و آنچه از قبل او به وی القاء می شود مثل نقشی كه بر سنگ زده می شود به همین گونه در سینه طفل نفوذ می كند و سعادت و شقاوت در همان ابتدا در وی تعبیه می شود... بدیهی

است كه هر خلق و ملكه ای كه در انسان رسوخ نماید زائیده شده تكرار عمل اوست... اگر مادر از ابتدا مانع از اعمال زشت. كودك شود به هنگام بزرگسالی به فساد اخلاق گرفتار نخواهد شد

خواجه نصیرالدین طوسی نخست مرتبه تأدیب كودك را منع از مخالطت اضداد می داند چون همنشینی و دیدار غیر متجانس موجب فساد طبع كودك خواهد شد:

و اول چیز از تأدیب او آن بود كه او را از مخالطت اضداد كه مجالست و ملاعبه ایشان مقتضی فساد طبع بود نگاه دارند چه نفس كودك ساده باشد و قبول صورت از اقران خود زودتر كند

حضرت زهرا(س)تجسم عینی بهترین آموزگار و مربی فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) بهترین الگوی راستین مادران فداكار و از جان گذشته در امر تعلیم و تربیت فرزندان عزیز خویش ام می باشد. مقام شامخ آن حضرت در ایفای وظایف خطیر مادری به قدری والا شمرده می شود كه آن بانو علاوه بر مقام مفتخر «ام أبیها» دلسوزانه به پدر مكرم خویش رسول اللّه(ص) مهر و محبت بی شائبه ابراز می فرمود تا جائیكه به الائمه گشت. بقول شاعر:

  • بس كه محبوب است مادر بس كه دارد احترام مصطفی را دخترش زهرا بجای مادر است

بنابراین رعایت مقام و منزلت معنوی مادر و رعایت حقوق وی كه از جمله آنها نیكی كردن به او در هر حال می باشد، در مرتبه ای بعد از اطاعت و عبادت خداوند قرار دارد و این هشدار تكان دهنده ای است به فرزندانی كه هنوز مقام و منزلت حقیقی والدین را نشناخته اند و آنان را به عنوان خادمان خود می پندارند.

  • تا به دنیا زبشر نام و نشان خواهد بود مهر فرزند گل گلشن جان خواهد بود
  • اندر آن ورطه كه مادر ببرد كشتی مهر موج رحمت زكران تا به كران خواهد بود
  • آتش سینه زن كی شود از مهر خموش كاین نسیمی است كه تا حشر وزان خواهد بود
  •  اندر آن لحظه كه مادر نگران طفل است  به خدا، چشم خدا هم نگران خواهد بود

+ نوشته شده توسط نصرت الله نصراللهی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
Powered by TayaCMS