حسن خلق(قسمت دوم)

حسن خلق(قسمت دوم)

اشاره

تشرف:

حُسن خلق

داستان:

داستان:

اما فوائد اخروی خوش اخلاقی:

(کافی ج2)

(وسائل، ج11، ص324)

نکته:

توسل:

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن...

خواهم که به زیر قدمت زار بمیرم هرچند کنی زنده دگربار بمیرم

دانم که چرا خون مرا زود نریزی خواهی که به جان کندن بسیار بمیرم

من طاقت نادیدن روی تو ندارم مپسند که در حسرت دیدار بمیرم

خورشید حیاتم به لب بام رسیده آن به که در سایه دیوار بمیرم

تشرف:

بعضی از اهل بحرین در سالهای اخیر تصمیم گرفتند به نوبت جمعی از مؤمنین را میهمانی کنند تا آنکه نوبت به یکی از ایشان رسید که چیزی نداشت این شخص غمگین و اندوهناک شد لذا شب به طرف صحرا رفت ناگاه شخصی را دید و آن شخص به او فرمود: نزد فلان تاجر برو و به او بگو محمد ابن الحسن می گوید دوازده اشرفی که برای ما نذر کرده بود به تو بدهد آن اشرفی ها را از او بگیر و در میهمانی خود خرج کن آن مرد نزد تاجر رفت و پیغام را از طرف آقا به او رساند تاجر به او گفت :محمد ابن الحسن خودش این مطلب به تو فرمود؟ مرد بحرینی جواب داد: آری. تاجر گفت: او را شناختی؟ گفت: نه. تاجر بحرینی صدا زد او امام زمان حجه ابن الحسن بوده و من این اشرفی ها را برای او نذر کرده بودم و به کسی خبر نداده بودم آن مرد بحرینی اشرفی ها را گرفت تاجر به او احترام کرد و التماس دعا گفت. از آن مرد بحرینی خواست چند اشرفی را برایش عوض کند تا پول مقبول آقا را در میان زندگی خود موجب برکت قرار دهد. مرد بحرینی پولها را گرفت و در آن میهمانی خرج کرد. (عبقری الحسان ص218)

حُسن خلق

بحث ما در رابطه با اخلاق خوش بود عرض شد خوش اخلاقی فوائدی دارد هم در دنیا و هم در آخرت.

اما در دنیا :

1- انسان را میان مردم محبوب می کند اما انسان بد اخلاق مبغوض مردم است.

داستان:

مرحوم آیت الله العظمی بروجردی در درس خود عصبانی شده بود و با طلبه ای مقداری تندی کرده بود نقل می کنند وقتی از منبر درس پایین آمد طلبه را صدا زدند که آقا با شما کار دارد وقتی به محضر آقا رسید از او عذرخواهی کرد او را بوسید و به او عبایی هدیه دادند و فرمودند این هدیه را قبول کن و حسین بروجردی را ببخش که برای همین مقدار بد اخلاقی می بایست یکسال روزه بگیرم.

2- مردم دعاگوی انسان خوش اخلاق هستند. و گاهی به انسان بد اخلاق نفرین و لعن می کنند.

داستان:

شخصی برای شرکت در نماز جماعت مرحوم آیت الله حاج آقا رضا بهاءالدینی در محله سجادیه قم با عجله می رفت مقداری آب باران در چاله ها و گودال ها جمع شده بود یک ماشین تاکسی در حال عبور بود با افتادن چرخ تاکسی در گودال پر از آب باران ، آب چاله به لباس این شخص ریخت با عصبانیت و بداخلاقی راننده را مورد خطاب قرار داد که مگر خری؟ بعد به راه خود ادامه داد و خود را به نماز آقا رساند نماز که تمام شد طبق رسم همیشگی محضر آقا رسید که تقبل الله بگوید. آقا سر در گوش او گذاشتند فرمودند چه می شد که بداخلاقی نمی کردی و آن جمله را به آن راننده تاکسی نمی گفتی؟

3- مردم به انسان خوش اخلاق اعتماد می کنند. و به انسان بد خلق هیچ اعتمادی ندارند.

4- همیشه ذکر خوش خلق در محافل خوبان عالم می باشد .

5- مردم با انسان خوش اخلاق معاشرت می کنند به خلاف انسان بد اخلاق که هیچکس میلی به معاشرت با او ندارد.

6- مردم با انسان خوش اخلاق داد و ستد می کنند و اگر کلاهشان در مغازه بداخلاق بیفتد به خاطر بداخلاقی او سراغش نمی روند .

7- خوش خلقی باعث رواج فوری ازدواج فرزندان خوش اخلاق می شود به خلاف انسان بداخلاق که به خاطر بداخلاقی او کسی نه به پسرش ، دختر می دهد نه از او دختر می گیرد. می گویند پدر بداخلاقی دارد.

8- خوش اخلاقی باعث آرامش زندگی اهل و عیال انسان می شود.

9- انسان خوش اخلاق همیشه آرامش دارد و هیچ اضطراب و نگرانی ندارد.

10- در مشکلات تمایل مردم به مساعدت به انسان خوش اخلاق است نه بداخلاق .

11-برای انسان خوش اخلاق بسیاری از تسهیلات در جامعه فراهم می شود اما بداخلاق محروم از امتیازات اجتماعی است.

12- خوش خلقی در تربیت فرزندان صالح مؤثر است و بداخلاق فرزندانی غیر ایدآل دارد و در تربیت فرزندان موفق نیست.

اما فوائد اخروی خوش اخلاقی:

1- گناه را ذوب می کند (در جلسه قبل اشاره شد).

2- موجب کامل شدن ایمان و اسلام شخص می گردد (بیان شد).

3- بهترین خیر دنیا و آخرت از طرف خدا به مؤمن است (اشاره شد).

4- خوش خلقی محبوب خداست ( جلسه قبل گذشت).

5- بهترین وزنه در میزان قیامت خوش اخلاقی است:

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: ما یوضع فی میزان إمریء یوم القیامه افضل من حسن الخلق. روز قیامت خوش اخلاقی بهترین وزنه است.

(کافی ج2)

6- پس از فرائض مقدم ترین و محبوبترین عمل نزد خداست: امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

ما یقدم المؤمن علی الله عزوجل بعمل بعد الفرائض احب الی الله من ان یسع الناس بخلقه. (بحار ، ج 15 ،ص226)

7- خوش اخلاق ثواب مجاهد را می برد:

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: همان ثوابی که در صبح و شام به مجاهد در راه خدا در جبهه می دهند به انسان خوش اخلاق عطا می شود .

إن الله تبارک و تعالی لیعطی العبد من الثواب علی حسن الخلق کما یعطی المجاهد فی سبیل الله یَغدُو و یَرُوحُ. (بحار، ج 15 ص 226)

8- خوش اخلاقی موجب دخول در بهشت می شود:

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: انسان خوش اخلاق بدون شک در بهشت است و انسان بداخلاق در جهنم.

علیکم بحسن الخلق فان حسن الخلق فی الجنه لامحاله. و ایاکم و سوءالخلق فإن سوءالخلق فی النار لامحاله.

(وسائل، ج11، ص324)

حسن خلق ار می نباشد در کسی گرچه باشد کَس، بود بس ناکسی

من ندیدم در جهان جستجو هیچ اهلیت به از خلق نکو

نکته:

بروز و ظهور اخلاق زشت از انسان بداخلاق ابتدا در میان اهلش و خانواده اوست اگر می خواهید میزان اخلاق شخصی را بسنجید هیچ ترازویی بهتر از اهل و عیالش نیستند که شما را روشن کنند.

یکی از دوستان به مزاح می گفت: اگر می خواهی بفهمی خوش اخلاقی یا بد اخلاق، ببین همسرت قبولت دارد یا نه؟ و فهمیدن مقبولیت هم به این است که ببینی پشت سر شما نماز می خواند یا نه؟

نقل می کنند مرحوم شهید مظلوم بهشتی در اخلاق خوش زبانزد بوده مخصوصا با خانواده خود.

وقتی می خواست با خانواده بیرون برود کفشهای کوچک و بزرگ را جفت می کرد آماده می شد می آمد داخل حیاط و شروع می کرد گلها را آب دادن تا اهل بیتشان آماده بشوند چون معمولا آقایان زودتر مهیای بیرون رفتن می شوند و خانواده تا اسباب و ملزومات خود و فرزندان را بردارد معطلی دارد .

ایشان فریاد نمیزد و بداخلاقی نمی کرد که چرا دیر آماده می شوید بلکه برای آرامش بیشتر خانواده خود، خود را به رسیدگی به گلها و آب دادن به آنها می زدند.

توسل:

مرسوم است که خانواده عزادار را با اخلاق خوش و احترام و به آرامی از کنار جنازه عزیزشان یا از کنار قبر دور می کنند و امر به صبر و بردباری می نمایند کسی ندیده که با عزادار بداخلاقی و تندی کنند اما کربلا طور دیگری رفتار کردند اهل و عیال ابی عبدالله را با تازیانه و شلاق و کعب نی از کنار بدنها دور کردند به طوری که همه را تازیانه زدند و بدنها را کبود کردند.

الا لعنت الله علی القوم الظالمین

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
Powered by TayaCMS