حکمت 340 نهج البلاغه : سخت ترین گناه

حکمت 340 نهج البلاغه : سخت ترین گناه

متن اصلی حکمت 340 نهج البلاغه

موضوع حکمت 340 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 340 نهج البلاغه

340 وَ قَالَ عليه السلام أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ

موضوع حکمت 340 نهج البلاغه

سخت ترين گناه

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

340- امام عليه السّلام (در باره گناه) فرموده است 1- سختترين گناهان (نزد خدا) گناهى است كه شخص آنرا آسان و خرد پندارد (زيرا بى اعتنائى به گناه اگر چه كوچك باشد مستلزم نترسيدن از كيفر و توبه و باز گشت از آن مى گردد و چون ملكه شخص گشته در نفس رسوخ نمود از هيچ گناهى هر چند بزرگ باشد پروا ندارد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1249)

ترجمه مرحوم شهیدی

348 [و فرمود:] سخت ترين گناهان آن بود كه گنهكار آن را خوار بشمرد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 422)

شرح ابن میثم

329- و قال عليه السّلام:

أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ

المعنى

و ذلك أنّ استهانته به يستلزم انهما كه فيه و استكثاره منه و عدم إقلاعه عنه حتّى يصير ملكة بخلاف ما يستصعبه من الذنوب.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 412)

ترجمه شرح ابن میثم

329- امام (ع) فرمود:

أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ

ترجمه

«بدترين گناهان گناهى است كه صاحبش آن را ساده پندارد».

شرح

توضيح آن كه ساده انگاشتن گناه باعث غرق شدن در آن و ارتكاب زياد گناه و دور نساختن آن از خود، مى گردد. به طورى كه ملكه مى شود. بر خلاف گناهانى كه مهم و سخت تلقّى شود.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 698)

شرح مرحوم مغنیه

347- أشدّ الذّنوب ما استهان به صاحبه.

المعنى

كلنا يذنب و يخطى ء، و من ادعى غير ذلك فقد أقام الدليل من نفسه على ذنبه و خطئه، و من اقترف ذنبا و قال: هذا هيّن و بسيط فقد أضاف ذنبا الى ذنب.

و المؤمن الحق يخاف من ذنبه، و يطلب الصفح من ربه.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 419)

شرح شیخ عباس قمی

71- أشدّ الذّنوب ما استهان به صاحبه. و ذلك لأنّ استهانته به يستلزم انهماكه فيه، و استكثاره منه، و عدم إقلاعه عنه حتّى يصير ملكة بخلاف ما يستصعبه من الذنوب

( . شرح حکم نهج البلاغه، . ص68)

شرح منهاج البراعة خویی

(334) و قال عليه السّلام: أشدّ الذنوب ما استهان به صاحبه.

المعنى

شدّة الذّنب يعتبر من مقدار كشفه عن تجرّي مرتكبه له، فانّ الذّنب يتكوّن في القلب قبل أن يتحقّق بالعمل، و استهانة المذنب بذنبه كاشف عن منتهى تجرّي صاحبه و عدم مبالاته بحكم اللَّه تعالى و أمره و نهيه، فيكون من أشدّ الذّنب و إن كان عمله طفيفا و حقيرا مضافا إلى أنّ الاستهانة بذنب تدعو المذنب إلى الاصرار عليه فيصير أشدّ بالاصرار، و لذا عدّ الاصرار على الصغيرة من الكبائر.

الترجمة

فرمود: سخت ترين گناهان آنست كه مرتكبش آنرا سبك و ناچيز شمارد.

گناهى كه آيد بچشمت حقير ببايد شمارى تو آنرا كبير

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 431 و 432)

شرح لاهیجی

(382) و قال (- ع- ) اشدّ الذّنوب عند اللّه ما استهان به صاحبه يعنى و گفت (- ع- ) كه سخت ترين گناهان در نزد خدا آن گناهى است كه سهل شمرد انرا صاحب ان

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 323)

شرح ابن ابی الحدید

354: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهَا قد ذكرنا هذا فيما تقدم و ذكرنا العلة فيه- و هي أن فاعل ذلك الذنب- قد جمع بين فعل الذنب و فعل ذنب آخر- و هو الاستهانة بما لا يستهان به- لأن المعاصي لا هين فيها- و الصغير منها كبير و الحقير منها عظيم- و ذلك لجلالة شأن المعصي سبحانه- . فأما من يذنب و يستعظم ما أتاه- فحاله أخف من حال الأول- لأنه يكاد يكون نادما

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 263)

شرح نهج البلاغه منظوم

[339] و قال عليه السّلام:

أشدّ الذّنوب ما استهان به صاحبه.

ترجمه

سخت ترين گناهان گناهى است كه صاحبش خوارش گيرد (و توبه از آن را تدارك نبيند)

نظم

  • بدانكه سخت تر بين گناهانگناهى هست كآن را گيرى آسان
  • مر آن را خوار و بى ارزش شمارىتدارك را بتوبت رو نيارى
  • در آن بينى چو با بى اعتنائىدگر از آن نمى گيرى جدائى
  • نترسى كم كمك از زجر و كيفرندارى پاس حشمتهاى داور
  • به بيند مؤمن با هوش و فرهنگ گناه خويش چون كوهى گران سنگ
  • ببالاى سران سنگش نهادهبزير آن چو مورى خود فتاده
  • همى خواهد كه افتد بر سر او نمايد نرم سنگين پيكر او
  • كسانى كه خدا را بندگانندز لوث معصيت پاكيزه جانند
  • گنه را خوار و هم كوچك نگيرند بشبها راه توبت مى پذيرند
  • و ليكن كافر خاطىّ و جانىكه اندر راه شهوت گشته فانى
  • ز فرط معصيت دل سخت و مدهوش گنه را كرده يكباره فراموش
  • بجرم خويش هر ساعت نظر كردمگس بر بينيش گوئى گذر كرد
  • ز افعال بدو كردار ننگين بقدر يكسر مو نيست غمگين

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 121 و 122)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS