حکمت 433 نهج البلاغه : تجربه کاری و شناخت مدیران

حکمت 433 نهج البلاغه : تجربه کاری و شناخت مدیران

متن اصلی حکمت 433 نهج البلاغه

موضوع حکمت 433 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 433 نهج البلاغه

433 وَ قَالَ عليه السلام مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ

موضوع حکمت 433 نهج البلاغه

تجربه كارى و شناخت مديران

(سياسى)

ترجمه مرحوم فیض

433- امام عليه السّلام (در باره سستى در كار) فرموده است 1 چه بسيار مى شكند و تباه مى سازد خواب تصميمهاى روز را (شرح اين فرمايش در شرح سخن دويست و يازدهم در باب خطبه ها گذشت).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1291)

ترجمه مرحوم شهیدی

441 [و فرمود:] حكمرانيها ميدانهاى مسابقت مردان است.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 440)

شرح ابن میثم

415- و قال عليه السّلام:

مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ

المعنى

أقول:- ما- هاهنا للتعجّب. و هذه الكلمة تجري مجرى المثل يضرب لمن يعزم على أمر فيغفل عنه أو يتهاون فيه و يتراخى عن فعله حتّى ينتقض عزمه عنه. و أصله أنّ الإنسان قد ينوى السفر مثلا أو الحركة بقطعة من الليل ليتوفّر في نهاره على سيره فيغلبه النوم إلى الصباح فيفوت وقت عزمه فينتقض ما كان عزم عليه في يومه.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 454)

ترجمه شرح ابن میثم

415- امام (ع) فرمود:

مَاأَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ

ترجمه

«چه تصميمهاى روزانه را كه خواب درهم مى شكند».

شرح

ما در اينجا براى تعجّب است، و اين سخن به منزله ضرب المثلى است براى كسى كه تصميم به كارى بگيرد، و بعد از آن غفلت كند و يا آن را كوچك بشمارد و به تأخير بيندازد تا اين كه نسبت به انجام آن از تصميم خود برگردد. و اصل مطلب از اين قرار است كه گاهى انسان تصميم به سفرى- به طور مثال- و يا حركت در قسمتى از شب مى گيرد تا اين كه به سير روزانه اش كمك كند، امّا خواب بر او غلبه مى كند تا بامدادان و آن وقت تصميم از دست مى رود، و آن تصميم كه در روز گرفته بود، درهم مى شكند.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 768)

شرح مرحوم مغنیه

433- ما أنقض النّوم لعزائم اليوم.

المعنى

تقدم بالنص الحرفي في الخطبة 239. أنظر ج 3 ص 370 و يتلخص المعنى بأن للنوم منافع، منها ان الانسان قد يعزم على الشي ء فإذا نام تبخر العزم.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 470)

شرح شیخ عباس قمی

337- «ما أنقض النّوم لعزائم اليوم.» قال ابن ميثم: «ما» ها هنا للتعجّب. و هذه الكلمة تجري مجرى المثل، يضرب لمن يعزم على أمر فيغفل عنه أو يتهاون فيه و يتراخى عن فعله حتّى ينتقض عزمه عنه. و أصله أنّ الإنسان قد ينوي السفر مثلا أو الحركة بقطعة من الليل ليتوفّر في نهاره على سيره فيغلبه النوم إلى الصباح، فيفوت وقت عزمه، فينتقض ما كان عزم عليه في يومه.«»

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص245)

شرح منهاج البراعة خویی

(419) و قال عليه السّلام: ما أنقض النّوم لعزائم اليوم.

الاعراب

ما أنقض النوم فعل التعجب مع مفعوله.

المعنى

صدر كلامه عليه السّلام كمثل سائر لنقض العزم و التّصميم بالتوانى و الكسل فكثيرا ما يعزم الانسان على أمر يعمله غدا فينام عليه ثمّ يندم و ينصرف عنه.

الترجمة

وه چه بسيار شده كه خواب شب تصميمات روز را درهم شكسته و گسسته.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 515)

شرح لاهیجی

(471) و قال (- ع- ) ما انقض النّوم لعزائم اليوم يعنى و گفت (- ع- ) كه چه بسيار شكننده است خوابيدن در شب عزيمتهاى امور مهمّه در روز را كه خوابيدن غافله در شب باز مى دارد از رسيدن بمنزل را

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 331)

شرح ابن ابی الحدید

450 وَ قَالَ ع: مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ هذه الكلمة قد سبقت و تكلمنا عليها- و ما أحسن قول المعري

ما قضى الحاجات إلا شمل نومه فوق فراش من نمال

- . و قال الرضي رحمه الله-

عليها أخامس مثل الصقور طوال الرجاء جسام الأرب

و كل فتى حظ أجفانه

من النوم مضمضة يستلب

فبينا يقال كرى جفنه بقطع من الليل إذ قيل هب

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 89)

شرح نهج البلاغه منظوم

[432] و قال عليه السّلام:

ما أنقض النّوم لغرائم اليوم.

ترجمه

بسا خواب (نوشين سحرگاه) كه تصميمات روز را درهم شكننده است.

نظم

  • نمود اندر سحرگه گر كسى خوابز چهر عزم روز خود برد تاب
  • ز نوشين خواب شب هر كس كه شد مستهمه تصميم روزش رفت از دست
  • دلا گر روشنى خواهى بروزانز بيدارى بشب شمعى فروزان
  • ز مغز خود بدر كن اين كسالتمهيّا شو بشب بهر عبادت
  • ز اشك ديده رخ را شستشو كنز گريه كسب عزّ و آبرو كن
  • بدل دارى هر آن حاجات مطلوبروا سازد خدا حاجات در شب
  • ز دل آهى چو بردارى سحرگاهكنى در عرش اعلا رخنه و راه
  • بسوزانى حجابات تعلّقبگيرى بر همه اقران تفوّق

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 214 و 215)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
Powered by TayaCMS