حکمت 56 نهج البلاغه : ارزش تذكّر دادن اشتباهات

حکمت 56 نهج البلاغه : ارزش تذكّر دادن اشتباهات

متن اصلی حکمت 56 نهج البلاغه

موضوع حکمت 56 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 56 نهج البلاغه

56 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ

موضوع حکمت 56 نهج البلاغه

ارزش تذكّر دادن اشتباهات

(اخلاق اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

56- امام عليه السّلام (در باره پند دهنده) فرموده است

1- كسيكه ترا بر حذر دارد (از بديها بيم دهد) مانند كسى است كه ترا (بخير و نيكى) مژده دهد (زيرا دفع شرّ سود است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1114)

ترجمه مرحوم شهیدی

59 [و فرمود:] آن كه تو را- از گزندى- ترساند چون كسى است كه تو را مژده رساند.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 370)

شرح ابن میثم

52- و قال عليه السّلام:

مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ

المعنى

أراد من حذرّك من الأمر كمن بشرّك بالنجاة منه، و وجه الشبه ظاهر.

و هو ترغيب في الإقبال على المحذّر و استماع تحذيره لغرض النجاة بتشبيهه بالمبشّر.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 271)

ترجمه شرح ابن میثم

52- امام (ع) فرمود:

مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ

ترجمه

«آن كس كه تو را هشدار دهد همچون كسى است كه به تو مژده دهد.»

شرح

مقصود امام (ع) آن است كه برحذر دارنده از پيشامد بد مانند كسى است كه مژده نجات از آن را مى دهد، كه وجه شبه روشن است. اين عبارت براى وادار ساختن بر توجه به هشدار دهنده و شنيدن هشدار او به منظور نجات است با تشبيه وى به كسى كه بشارت دهنده است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 459)

شرح مرحوم مغنیه

58- من حذّرك كمن بشّرك.

المعنى

المراد بالتحذير النصح بعلم و إخلاص، و التخويف من سوء العاقبة باتباع الشهوات، و المراد بالبشارة الإخبار بالخير و الهناء، و المعنى: من حذرك من الشر فقد بشّرك بالخير لو سمعت و أطعت. و مثله رحم اللّه من أهدى إلي عيوبي.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 252)

شرح شیخ عباس قمی

271- من حذّرك كمن بشّرك. هذا مثل قولهم: اتّبع أمر مبكياتك، لا أمر مضحكاتك. و مثله: صديقك من نهاك، لا من أغراك. و بالفارسيّة يقولون: دوست آن است كه بگرياند، دشمن آن است كه بخنداند. قال الشاعر:

به نزد من آن كس نكو خواه تست كه گويد فلان خار در راه تست

چه خوش گفت يك روز دارو فروش

شفا بايدت داروى تلخ نوش

ثمّ اعلم أنّ التحذير هو النصح، و هو تعريف الإنسان ما فيه صلاحه، و دفع المضرّة عنه.

و معنى قوله عليه السلام: «كمن بشّرك»، أي ينبغي لك أن تسرّ بتحذيره لك، كما تسرّ لو بشّرك بأمر تحبّه، و أن تشكره على ذلك، كما تشكر لو بشّرك بأمر تحبّه، لأنّه لو لم يكن يريد بك الخير لما حذّرك من الوقوع في الشرّ.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص211)

شرح منهاج البراعة خویی

السادسة و الخمسون من حكمه عليه السّلام

(56) و قال عليه السّلام: من حذّرك، كمن بشّرك.

اللغة

(الحذر) و الحذر: التحرّز، يقال (بشّرته) بمولود فابشر ابشارا أي سرّ- صحاح.

الاعراب

من، موصولة و مبتدأ، و كمن، ظرف مستقرّ جملة خبر لها.

المعنى

البشارة ابلاغ يوجب السّرور و يتعقّب بادراك ما يتمنّاه المسرور، و من حذّر من خطر يستقبله و يهيّؤه للنجاة فقد أفاده ما يفيد البشارة من السّرور آجلا و درك المطلوب عاجلا.

الترجمة

هر كس بتو اعلام از خطرى كند، چون كسى باشد كه بتو مژده اى دهد.

  • هر كه تو را بر حذر از شر كند مژده اى آورده برايت بخير

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص97و98)

شرح لاهیجی

(80) و قال (- ع- ) من حذّرك كمن بشّرك يعنى كسى كه تو را ترساند از شرّى مانند كسى است كه تو را مژده داد بچيزى زيرا كه واپائيدن از شرّ خير است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

57: مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ هذا مثل قولهم اتبع أمر مبكياتك- لا أمر مضحكاتك- و مثله صديقك من نهاك لا من أغراك- و مثله رحم الله أمرا أهدى إلي عيوبي- . و التحذير هو النصح و النصح واجب- و هو تعريف الإنسان ما فيه صلاحه و دفع المضرة عنه- و

قد جاء في الخبر الصحيح الدين النصيحة- فقيل يا رسول الله لمن فقال لعامة المسلمين

- و أول ما يجب على الإنسان أن يحذر نفسه و ينصحها- فمن غش نفسه فقلما يحذر غيره و ينصحه- و حق من استنصح أن يبذل غاية النصح و لو كان في أمر يضره- و إلى ذلك وقعت الإشارة في الكتاب العزيز بقوله سبحانه- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ- وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ و قال سبحانه- وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى - . و معنى قوله ع كمن بشرك- أي ينبغي لك أن تسر بتحذيره لك- كما تسر لو بشرك بأمر تحبه- و أن تشكره على ذلك كما تشكره لو بشرك بأمر تحبه- لأنه لو لم يكن يريد بك الخير- لما حذرك من الوقوع في الشر

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 195)

شرح نهج البلاغه منظوم

[56] و قال عليه السّلام:

من حذّرك كمن بشّرك.

ترجمه

آنكه از شرّ و بدت بترساند چون آن كسى است كه مژده خوشت رساند.

نظم

  • اگر شخصى ز شرّت برحذر داشتز كيد و مكر و خصمت باخبر داشت
  • ز زشتانت به نيكى كرد اشارتچو شخصى هست كو دادت بشارت
  • تو را چون از بدى ترساند و پائيدچنان باشد كه مژده خوش رسانيد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص69)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS