حکمت 64 نهج البلاغه : ارزش ايثار اقتصادى

حکمت 64 نهج البلاغه : ارزش ايثار اقتصادى

متن اصلی حکمت 64 نهج البلاغه

موضوع حکمت 64 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 64 نهج البلاغه

64 وَ قَالَ عليه السلام لَا تَسْتَحْىِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ

موضوع حکمت 64 نهج البلاغه

ارزش ايثار اقتصادى

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

64- امام عليه السّلام (در باره بخشش) فرموده است

1- از بخشيدن اندك شرم مكن، زيرا نوميد كردن كمتر از آن (و به شرمندگى سزاوارتر) است.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1116)

ترجمه مرحوم شهیدی

67 [و فرمود:] از بخشيدن اندك شرم مدار كه محروم كردن اندك تر از آن بود.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 371)

شرح ابن میثم

59- و قال عليه السّلام:

لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ- فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ

المعنى

أراد بقوله: أقلّ منه: أى أحقر في الاعتبار و ذلك أنّ الحرمان هو عدم العطاء عمّا من شأنه أن يعطى و ليس ذلك العدد من باب الكم ليلحقه القلّة و الكثرة.

و نفّر عن الحياء من إعطاء القليل بضمير صغراه قوله: فإنّ الحرمان أقلّ منه. و تقدير كبراه: و كلّما كان الحرمان أقلّ منه فينبغى أن لا يستحيى منه بل من الحرمان الّذي هو أقلّ منه.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 273)

ترجمه شرح ابن میثم

59- امام (ع) فرمود:

لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ- فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ

ترجمه

«از بخشش اندك شرم نكن، زيرا نوميد ساختن كسى اندك تر از آن است».

شرح

مقصود امام (ع) از «اندكتر بودن» كم اعتبار و كم ارزش بودن آن است.

توضيح آن كه نااميد كردن، نبخشيدن چيزى است كه شايسته بخشش باشد، و اين مطلب، قابل شمارش و از مقوله كميّت نيست تا قابل كم و زياد باشد.

امام (ع) از شرم داشتن نسبت به بخشش اندك به وسيله قياس مضمرى برحذر داشته است كه صغراى آن جمله: «فانّ الحرمان اقلّ منه»، و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر چه كه نااميد ساختن بى ارزش تر از آن باشد، شايسته است كه از آن شرم نكنند بلكه بايد از نوميد كردن شرم داشت كه از آن بى ارزشتر است:

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 462 و 463)

شرح مرحوم مغنیه

65- لا تستح من إعطاء القليل فإنّ الحرمان أقلّ منه.

المعنى

الوجود، و ان قل، خير من العدم ما في ذلك ريب.. هذا، الى أن الأشياء تقاس بعواقبها، و رب جرعة ماء أو لقمة عيش أحيت نفسا زكية. و يأتي قول الإمام: افعلوا الخير و لا تحقروا شيئا منه، فإن صغيره كبير، و قليله كثير.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 254)

شرح شیخ عباس قمی

222- لا تستح من إعطاء القليل، فإنّ الحرمان أقلّ منه. أراد بقوله: أقلّ منه، أي أحقر بالاعتبار، و هذا نوع من الحثّ على الإفضال و الجود لطيف.

سئل أرسطو: هل من جود يستطاع أن يتناول به كلّ أحد قال: نعم، أن تنوي الخير لكلّ أحد.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص184)

شرح منهاج البراعة خویی

الثالثة و الستون من حكمه عليه السّلام

(63) و قال عليه السّلام: لا تستح من إعطاء القليل، فإنّ الحرمان أقل منه.

الاعراب

لا تستح، استفعال من الحياء خفّف ياؤه، من إعطاء القليل، ظرف متعلّق به

المعنى

العطاء و إن كان قليل خير من تركه رأسا، سواء كان مسبوقا بالسؤال و إظهار الحاجة كما يشعر به لفظ الحرمان، أم كان ابتداء، و تعبيره عليه السّلام بأنّ الحرمان أقلّ، استعارة لطيفة في استعمال لفظة أقلّ حيث إنّ القلّة في العطية صارت سببا لتركها استحياء، فيقول عليه السّلام: إن كانت القلّة موجبة للحياء فتركها رأسا أولى بالحياء لأنّه يعتبر أقلّ منه.

الترجمة

از بخشش كم شرم مدار، كه محروم ساختن از آن هم كمتر است.

  • مكن شرم اگر بخششت كم بود كه حرمان سائل از آن كمتر است

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص102)

شرح لاهیجی

(87) و قال (- ع- ) لا يستحيى من عطاء القليل فانّ الحرمان اقلّ منه يعنى و گفت (- ع- ) كه شرم مكن از بخشش اندك زيرا كه بتحقيق محروم كردن حاجتمند كم قدرتر است از بخشش اندك پس سزاوار است شرم از حرمان نه از ان اندك

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

65: لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ- فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ هذا نوع من الحث على الإفضال و الجود لطيف- و قد استعمل كثيرا في الهدية و الاعتذار لقلتها- و قد تقدم منا قول شاف في مدح السخاء و الجود- . و كان يقال أفضل على من شئت تكن أميره- و احتج إلى من شئت تكن أسيره- و استغن عمن شئت تكن نظيره- . و سئل أرسطو- هل من جود يستطاع أن يتناول به كل أحد- قال نعم أن تنوي الخير لكل أحد

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 212)

شرح نهج البلاغه منظوم

[65] و قال عليه السّلام:

لا تستح من إعطاء القليل،

فإنّ الحرمان أقلّ منه.

ترجمه

از بخشش و لو گم شرمنده مباش، كه محروم كردن سائل از آن بى بهاتر است.

نظم

  • عطا گر كم اگر بخشنده باشىمباد از دادنش شرمنده باشى
  • كه راندن سائل محروم از درز نادان بود صد بار بدتر
  • بجيب سائل ار نيمى ز درهم فتد به ز آنگه گردد خوار و درهم
  • بدستش گر ز خوانت نصف نان استز درگاه تو با شادى روانست

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص74 و 75)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
Powered by TayaCMS