ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی ( پرتو اول:فضیلت خانوادگی)

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی ( پرتو اول:فضیلت خانوادگی)

اشاره

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

طلیعه بحث

دو بانوی بهشتی

1-معصومه آل طه(س)،

2-مریم عذرا(س)

امّا تلألؤ مشترک آن دو بانوی والامقام به قرار ذیل است:

پرتو اول: فضیلت خانوادگی

حضرت مریم(س)

علت تعجب مادر:

نامش را مریم نهاد:

حضرت فاطمه معصومه(س)

مادر کریمه اهل بیت:

در حریم بهشت

منابع

اشاره

نویسنده:مهدی رضوانی پور

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

طلیعه بحث

نه تنها صاحبدلانی همچون انبیا و اولیای الهی قاموس وجود را با نام خود مزین نموده اند، بلکه زنان عفیف و مؤمنه ای نیز بوده اند که جهان ملک را با حضور ملکوتی خویش منور ساخته اند. در عظمت و والایی این زنان همین بس که الگو و اسوه ای حسنه هم برای زنان اهل ایمان و هم برای مردان جوینده کمال می باشند؛ چنان که قرآن کریم، آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون، و مریم دختر عمران(ع) را به عنوان مَثَل برای مؤمنان از زنان و مردان مطرح می نماید:

"وَ ضَرَبَ اللَّه مَثَلاً لِلَّذِینَ ءَامَنوُا امْرَأَتَ فرعونَ اِذْ قَالَتْ رَبّ ابْنِ لِی عِنْدکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّه وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ و نَجِّنِی مِنَ الْقومِ الظَّالِمین، و مَرْیَم ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُِبهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛(1)

و خداوند مثلی برای مؤمنان زده، به همسر فرعون، در آن هنگام که گفت پرورگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عمل او نجات ده و مرا از قوم ظالم رهایی بخش! و به مریم دختر عمران مثل زده که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در او دمیدیم و او کلمات پروردگارش و کتابهای او را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود".

دو بانوی بهشتی

سعی نموده ایم که فضایل، اوصاف و مقامات مشترک دو بانوی فرشته سیرت بهشتی، حضرت مریم(س) و فاطمه معصومه(س) را به قدر توان خویش بررسی نماییم؛ کواکب فروزانی که در سپهر طهارت و ایمان تلألؤ ویژه ای داشته و هستی را به یمن انوار زیبنده خویش مفتخر ساخته اند.

1-معصومه آل طه(س)،

یاس خوشبوی گلستان ولایت که بهار زندگی اش خیلی زود به خزان تبدیل گشت، تالی تلو معصوم و گنجینه بی پایان الهی است که راز سر به مهر رحیمی و سرّ روح نواز رحمانی را در دل دارد و کوثر حیات بخش بهشتی است که ارض قم را به زلال قدسی حضورش، روح معرفت و حیات طیّبه معنویت بخشیده است:

"رُوِیَ اَنّ بِقُمْ مَوْضعَ قَدَمِ جِبْرِئِیل وَ هُوَ الْمَوضعُ الَّذِی نَبَعَ منه الْمَاءُ الَّذِی مَنْ شَرِبَ مِنْهُ أَمِنَ مِنَ الَّداءِ وَ مِنْ ذَلکَ الْمَاءِ عُجِنَ الطّینُ الَّذِی عُمِلَ مِنْهُ کَهَیئَهِ الطَّیْرِ وَ مِنْهُ یَغتَسِلُ الرضا(ع)؛(2)

روایت شده است که در قم جای پای جبرئیل است و آن جایی است که آب جوشید؛ آبی که هر کس بنوشد از بیماری در امان می ماند و از آن آب، گلی سرشته شد که با آن مانند شکل پرنده )به دست عیسای مسیح(ع) (ساخته شد و امام رضا(ع) با آن غسل نمود".

معصومه کیست؟ گوهر والاتبار دین

مخدومه ای مفخه و پاک گوهرست

معصومه کیست؟ دختر والای اهل بیت

معصومه کیست؟ شافعه روز محشرست

معصومه کیست؟ اختر تابان ملک حق

معصومه یادگار ز شرع پیمبرست

از بارگاه حشمت او مجد و افتخار

چون آفتاب طالع و چون مهر انورست

تنها نه قم ز تربت او گشته مشکسای

از تربتش جهان تشیع معطرست(3)

2-مریم عذرا(س)

نهال طوبایی که در دو دست جلال و جمال ربوبی مراحل رشد "اَنبَتَها نباتاً حَسَناً"(4) را پیمود و از نسیم روحفزای قدسی و زمزم طهارت و پاکی در سایه سار عشق و مودت معنوی برخوردار گردید و طراوت دلنواز بهشتی را برای همه زیبا پسندان عالم معنا به ارمغان آورد و در نهایت، به موجب صدق و اخلاص قلبی و ایمان و صفای باطنی در زمره با فضیلت ترین زنان اهل بهشت قرار گرفت:

"افضلُ نساءِ الجنّهِ اَربعٌ: خدیجهُ بنتُ خُوَیلِدٍ و فاطمهُ بنتُ محمدٍ و مریم بنتُ عمرانٍ و آسیهُ بنت مُزاحِمٍ امرأهُ فرعون؛(5)

برترین زنان بهشت چهار نفرند: خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص) و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون".

امّا تلألؤ مشترک آن دو بانوی والامقام به قرار ذیل است:

پرتو اول: فضیلت خانوادگی

شخصیت معنوی هر کس تا حدّ زیادی وابسته به ایمان و تقوای پدر و مادر و محیطی است که در آن پرورش می یابد و روحیات و اخلاق نیک والدین است که در آیینه تمام نمای فرزند تجلی می نماید و حتی قبل از تولد، شالوده سعادت و خوشبختی را در وجود او بنا می کند؛ همچنان که در نقطه مقابل، پدر و مادر می توانند با سوء رفتار و احوال نامناسب خویش زمینه ساز شقاوت و ضلالت اولاد خود باشند که

"الشّقِیَ مَن شَقی فی بَطنِ اُمِّهِ وَ السعیدُ مَن سَعَدَ فی بَطنِ اُمِّه؛(6)

شقی کسی است که در رحم مادر با شقاوت شده و سعید کسی است که در رحم مادر با سعادت شده باشد".

حضرت مریم(س)

در خانواده ای پا به عرصه گیتی نهاد که پدرش "عمران" از پیامبران الهی و از نسل ابراهیم خلیل الرحمن(ع) بود(7) و مادرش "حنّه" زنی مؤمن و پاکدامن که ایمان و اعتقادش در نذر و نیاز و دعای خاضعانه در پیشگاه ربوبی حق این چنین جلوه می یابد:

"اِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ اِنِّی نَذَرتُ لکَ ما فی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی اِنَّکَ اَنْتَ الَّسمِیعُ الْعَلِیمُ، فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ اِنِّی وَضَعتُهَا اُنْثَی وَاللَّه اعْلَمُ بِمَا وَضَعتْ وَلیْسَ الذَّکَرُ کَالاُنْثَی وَ اِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَ اِنِّی اُعِیذُهَا بِکَ وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم؛(8)

(به یاد آورید) هنگامی که همسر عمران عرض کرد: پروردگارا! آنچه در رحم دارم برای تو نذر کردم که آزاد (برای خدمت تو) باشد، از من بپذیر که تو شنوا و دانایی! ولی هنگامی که او را فرو گذارد، گفت: پروردگارا! من او را دختر آوردم - امّا خدا به آنچه او به دنیا آورده بود، آگاه بود و پسر مانند دختر نمی باشد " (و سپس گفت:) من او را مریم نام نهادم و او و فرزندانش را از (شر) شیطان رانده شده در پناه تو قرار می دهم".

علت تعجب مادر:

تعجب مادر از اینکه مولودش دختر بوده، بدان علت است که عمران همسر او، قبل از وفاتش به وی نوید تولد فرزند پسری پاک سرشت و فرخنده پی را داده بود و گفته بود که به اذن الهی از برکت وجود چنین پسری بیماران غیر قابل علاج درمان می شوند و به انفاس قدسی اش مردگان حیات می یابند و به عنوان پیامبر الهی در قوم بنی اسرائیل برانگیخته می شود.(9)

این پیشگویی که از معدن وحی سرچشمه گرفته بود، در وجود عیسای مسیح(ع) به تحقق رسید و نشان داد که نوه نیز به منزله فرزند انسان محسوب می شود. امام رضا(ع) می فرماید:

"اِنَّ اللَّه اَوْحی اِلی عِمْرَانَ اِنِّی وَاهِبٌ لَکَ ذَکَراً فَوَهَبَ لَهُ مَرْیَم وَ وَهَبَ لِمَریَمَ عیسَی فَعِیسَی مِنْ مَریمَ وَ مَریمُ مِنْ عیسَی وَ مَریمُ و عیسَی شَی ءٌ وَاحِدٌ؛(10)

همانا خداوند به عمران وحی کرد که من پسری به تو عطا می کنم. پس به او مریم را داد و به مریم عیسی را، پس عیسی از مریم است و مریم از عیسی، و هر دو یک چیز هستند".

نامش را مریم نهاد:

"حنّه" پس از تولد نوزادش، نام دخترش را مریم که به معنای "زن پارسا" می باشد،(11) گذاشت، و او و ذریّه اش را از شر وسوسه های شیطان رجیم به درگاه امن الهی سپرد و چون می بایست به نذرش مبنی بر آزاد کردن او برای عبادت و خدمت گزاری در "بیت المقدس" عمل می کرد، او را بر حسب قرعه به سرپرستی و کفالت حضرت زکریا(ع) واگذار نمود تا تحت مراقبت و نظارت الهی ایشان به امر مقدس خدمت گزاری در خانه خدا بپردازد:

"فتقبّلها ربُّهَا بقَبُولٍ حَسَنٍ وَ اَنْبَتَها نَبَاتاً حَسَناً و کَفَّلَها زکریّا؛(12)

پس خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویی پذیرفت (و نذر مادرش را قبول کرد) و به طرز شایسته ای او را رویانید (و پرورش داد) و زکریا را کفیل او قرار داد".

و بدین ترتیب، گلبن وجود مریم(س) در بیت سرشار از ایمان و طهارت پیامبری از سلاله انبیا شکفته شد و در محیطی مقدس، تحت نظارت باغبان توانایی چون زکریای نبی(ع) (شوهر خواهرش) از رشد و نموّی نیکو بهره مند گردید و فضای عالم ملک را مملو از رایحه خوش ملکوتی نمود.

حضرت فاطمه معصومه(س)

در خاندان رسالت و ولایت دیده به جهان گشود، در حالی که پدرش، امام موسی بن جعفر(ع) به شهادت تاریخ، امام کبیرالقدر، عظیم الشأن، کثیرالتهجّد، مُجدّ در اجتهاد و مواظب بر طاعات و عبادات و مشهور به کرامات بود. شب را با قیام و سجود به روز می آورد و روز را با صیام و صدقه به آخر می رسانید. به سبب حلم بسیار و گذشت او از جرم تقصیرکنندگان در حقش، کاظم خوانده شد و کسی را که به او بدی می کرد با عفو و احسان جزای نیک می داد و به جهت زیادی عباداتش به عبد صالح معروف شد.(13)

چنین نقل کرده اند که یکی از شیعیان به محضر امام صادق(ع) آمده، می بیند آن حضرت در کنار گهواره با کودکی گفتگو می کند. او تعجّب کرده، می گوید: آیا با نوزاد سخن می گویید؟ امام می فرماید: اگر تو هم مایل هستی، بیا و با او گفتگو کن. می گوید: نزدیک رفته، سلام کردم. جواب سلام مرا داد و فرمود: نامی که برای دخترت برگزیده ای، عوض کن؛ زیرا خداوند آن نام را دشمن می دارد (چند روز قبل از این واقعه، دارای دختر شده و نامش را حمیرا گذاشته بود). آن شخص می گوید: سخن گفتن نوزاد و اطلاع او بر اخبار پنهان و نهی از منکر او، مرا بیشتر به تعجب وا داشت تا آنکه امام صادق(ع) فرمود: تعجب نکن، این کودک، فرزندم موسی(ع) است. خداوند از او دختری به من عنایت کند که نامش فاطمه است. او در سرزمین قم به خاک سپرده می شود و هر کس (مرقد) او را در قم زیارت کند، بهشت برای او واجب می گردد.(14)

مادر کریمه اهل بیت:

و اما مادر حضرت معصومه(س)، معروف به "تکتم" یا "نجمه" که همان مادر امام رضا(ع) می باشد، زنی از مغرب زمین و کنیز آزاده ای است که قبل از ازدواج، در خانه "حمیده"، مادر امام کاظم(ع)، به عبادت عاشقانه و خدمت صادقانه مشغول بود و به نقل ابن بابویه: "آن جاریه سعادتمند بهترین زنان بود در عقل و دین و حیا، و خاتون خود حمیده را بسیار تعظیم می نمود و از روزی که او را خرید، هرگز نزد او نمی نشست برای تعظیم و اجلال، و پس حمیده روزی به حضرت امام موسی(ع) گفت: ای فرزند گرامی! تکتم جاریه ای است که من از او بهتر ندیده ام در زیرکی و محاسن اخلاق و می دانم هر نسلی که از او به وجود آید، پاکیزه و مطهر خواهد بود و او را به تو می بخشم و از تو التماس می کنم که رعایت حرمت او بنمایی."(15)

و این گونه، نجمه خاتون در مأوایی مشحون از صداقت و ایمان ولایی، از نفحات روح بخش مهر و محبت امام کاظم(ع) بهره مند گردید و گوهر وجودش در مأمن بهشتی آن امام همام از صفا و جلای مضاعف برخوردار شد. اشتیاق وی به ذکر و تسبیح و عبادت پروردگار به صورتی بود که گفته اند: چون نوزادش، حضرت رضا(ع) شیر بسیار می آشامید، روزی درخواست دایه نمود تا او را در شیر دادن فرزندش یاری رساند. وقتی از او پرسیدند که مگر شیر تو کم شده است؟ در جواب اظهار نمود:

"دروغ نمی توانم گفت، به خدا سوگند که شیر من کم نیست! ولکن نوافل و اورادی بیشتر که داشتم و به آنها عادت کرده بودم، به سبب شیر دادن کم شده است و به این سبب معاون می خواهم که اوراد خود را ترک ننمایم."(16)

در حریم بهشت

در حریم بهشتی چنین خانواده ای است که غنچه وجود فاطمه معصومه(س) بیست سال و اندی پس از تولد علی بن موسی الرضا(ع) شکفته شد و در پرتو تعلیم و تربیت معنوی پدر و مادر، مراحل رشد و تعالی در عرصه شناخت و ایمان را طی نمود؛ به طوری که گفته می شود: "در میان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع) کسی همسنگ حضرت معصومه(س) نبود."(17)

و به فرموده شیخ عباس قمی: "و اما دختران حضرت موسی بن جعفر(ع) بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت موسی(ع) معروف به حضرت معصومه(س) است."(18)

به راستی که صفت "الرشیده"(19) برازنده وجود نورانی آن خاتون می باشد که سرای قلبش را به نور ایمان زیور بخشیده و از آلایش به تیرگی غفلت و گمراهی مبرّا شده و این گونه به رشد معنوی نایل گردیده و مصداق بارز این آیه کریمه گشته بود:

"وَلَکِنَّ اللَّه حَبَّبَ اِلَیْکُمُ الْایمانَ و زَیَّنَهُ فی قلوبِکُمْ وَ کَرَّهَ اِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ اُولئکَ همُ الرَّاشِدُونَ؛(20)

ولکن خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است. کسانی که دارای این صفات اند، هدایت یافته و دارای رُشد می باشند".

و این چنین است که آن بانو را حجت و امین پدر عالی مقامش بر می شماریم و در زیارت نامه غیر معروف آن حضرت، عرضه می داریم:

"السَّلامُ علیکِ یا فاطمهَ بنتَ موسیَ بنَ جعفرٍ و حُجَّتِهِ و اَمینِهِ؛(21)

منابع

پاورقی

  1. سوره تحریم: 66، آیه 11 و 12.
  2. سفینه البحار، ج 7، ص 359 و در بحارالانوار، ج، 57، ص 217، ح 47، با اندکی تفاوت.
  3. مجله "هنر دینی"، ص 108، شعر از نیکو همّت.
  4. سوره آل عمران: 3، آیه 37.
  5. بحارالانوار، ج، 8، ص 178، ح 133، از پیامبر اکرم(ص).
  6. تفسیر القمی، ج 1، ص 227، از رسول اکرم(ص).
  7. ر. ک: تحف العقول، ص 404.
  8. سوره آل عمران: 3، آیه 35 و 36.
  9. ر. ک: بحارالانوار، ج 14، ص 199.
  10. تفسیر القمی، ج 2، ص 215.
  11. فرهنگ بزرگ جامع نوین.
  12. سوره آل عمران: 3، آیه 37.
  13. منتهی الآمال، ص 779، با اندکی تغییر.
  14. حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 131 و 132.
  15. همان، ص 860.
  16. همان، ص 861.
  17. تواریخ النبی و الآل، ص 65.
  18. منتهی الآمال، ص 843.
  19. انوارالمشعشعین، ج 2، ص 285.
  20. سوره حجرات: 49، آیه 7.
  21. قرآن کریم.2. نهج البلاغه، به قلم سید علینقی فیض الاسلام، 1392 ق.3. آثار الحجه، محمد شریف رازی، قم: کتابفروشی برقعی، 1332 ش، 2 جلد، وزیری.4. اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه، جعفر سبحانی، قم: لجنه اداره الحوزه العلمیه، 1412 ق، وزیری.5. اعلام النساء

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS