ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو دوم:مقام اصطفاء)

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو دوم:مقام اصطفاء)

اشاره

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو دوم: مقام اصطفاء

مریم دختر عمران(س)

محدثه بودن مریم:

برگزیدگی مریم از قسمت دیگر آیه:

اما کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه(س)

اشاره

نویسنده:مهدی رضوانی پور

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو دوم: مقام اصطفاء

"اصطفاء" از ماده "صفو" به معنای برگزیدن صاف و خالص هر چیز است.(1)

به عنوان مثال،

اگر آب باران در برکه ای جمع شود، معمولاً رسوبات، تیرگی ها و ناخالصی های آن ته نشین گشته، آب قسمت بالای برکه صاف و پاکیزه می گردد. در این وضعیت، چنانچه فردی آب قسمت صاف برکه را انتخاب و اختیار نماید، می گویند: اصطفاء کرده است.

برخی از مردم نیز همچون آب صاف و خالص اند و بعضی مانند آب تیره و کدر که منشأ هر دو، عواملی گوناگون نظیر محیط رشد و نمو، شرایط خانوادگی، چگونگی تعلیم و تربیت و نوع عقاید و اعمال می باشد.

مریم دختر عمران(س)

به صراحت قرآن و بشارت فرشتگان، از برگزیدگان خداوند و دارای مقام اصطفا بود:

"اِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکهُ یَا مَریمُ اِنَّ اللَّه اصْطَفاکِ وَ طَهَّرکِ وَ اصْطَفاکِ علی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ؛(2) و (به یاد آورید) هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاک ساخت و بر تمام زنان جهان برگزید."

در این آیه کریمه، اصطفا دو بار تکرار شده که بنابر نظر مفسرین،

اصطفای اول نفسی است و سخن ملائکه الهی خطاب به مریم(س) که "اِنَّ اللَّه اصْطَفاکِ وَ طَهَّرکِ" حکایت از مقام و منزلتی متعالی است که وی در پیشگاه ربوبی دارد

و اصطفای دوم نسبی است و مراد از آن فضیلت و برتری مریم بر تمامی زنان عالم می باشد.(3)

البته ناگفته نماند که فضل و برتری مریم عذرا(س) بر زنان دنیا با آنچه در حق سیده زنان عالم، حضرت فاطمه(س) بیان شده، منافات ندارد؛ زیرا به تصریح روایت نبوی، حضرت مریم(س) سرور بانوان عالم در زمان خود بود، ولی فاطمه زهرا(س) سرور زنان جهان در همه زمانهاست:

"امّا مریمُ کانَتْ سیدهُ نِساءِ زمانِها، امَّا فاطمهُ فَهِیَ سیدهُ نساءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الاولینَ و الآخرینَ."(4)

محدثه بودن مریم:

آیات شریفه ای که در آنها فرشتگان خطاب به دختر عمران می گویند: "ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه کرد و بر زنان عالم برتری داد (پس به شکرانه این نعمت) برای پروردگار خود خضوع کن و سجده به جا بیاور و با رکوع کنندگان رکوع نما!"(5) دلالت بر محدَّثه بودن این بانوی فرشته سیرت بهشتی دارد؛

چرا که "محدَّثه" به کسی اطلاق می شود که صوت ملک و فرشته الهی را بشنود؛ چنان که در جریان بشارت ملائکه به آمدن کلمه الهی، عیسای مسیح(ع)(6) و داستان تمثّل روح الهی به صورت بشر بر حضرت مریم(س)(7) محدَّثه بودن آن حضرت اثبات می شود.

برگزیدگی مریم از قسمت دیگر آیه:

به هر حال، اصطفای دختر عمران(س) از جمله "فَتَقَبَّلَهَا رَبُّها بقبولٍ حسنٍ" که در جواب نذر مادر مریم(س) ادا شده نیز استفاده می گردد؛

چه اینکه "تقبّل" به معنی پذیرفتن و قبول کردن است که طبیعتاً با طیب خاطر و رضایت همراه می باشد و در واقع، عبارت از انتخاب و گزینش مریم(س) از سوی پروردگار برای بندگی و خدمت گزاری در بیت المقدس است.

اما کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه(س)

1-گذشته از آنکه یکی از اوصاف وی صفیه الله (برگزیده خداوند) است،(8)

"فانّ لَکِ عند اللَّه شأناً من الشأنِ؛(9) به درستی که برای تو در نزد خداوند مقام رفیعی است".

3- همین طور پیشگویی صادق آل عصمت و طهارت(ع) از وجود این صفیه الله و جایگاه زیارت او و مقام و منزلتش در پیشگاه الهی، در حالی که هنوز امام موسی بن جعفر (پدر فاطمه معصومه) متولد نگشته بود، خود گواه روشنی بر اصطفا و گزینش آن بانو توسط ربّ العالمین است. امام صادق(ع) چنین فرمود:

"اِنَّ لِلَّهِ حرماً و هوَ مَکَّهُ وَ لِلرَّسُولِ حرماً و هُوَ الْمَدینهُ وَ لاَمیرالمؤمنین حرماً وَ هوَ الکوفهُ وَلَنا حرماً و هو قم و ستَدفنُ فیها امرأهٌ مِنْ وُلْدِی تُسمَّی فاطمهُ مَنْ زارها وَجَبتْ له الجنهُ؛(10)

برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه می باشد و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن شهر قم می باشد و به زودی زنی از فرزندان من در آنجا دفن خواهد شد که نامش "فاطمه" است. هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد شد."

1- 29 . ناسخ التواریخ، ج 7، ص 336.

2- 30 . بحارالانوار، ج 102، ص 265.

3- 31 . همان، ص 267.

پاورقی

  1. انوارالمشعشعین، ج 1، ص 494.
  2. لسان العرب، ج 14، ص 462: "الصفوه: خیار الشی ء و خلاصته و ما صفا منه."
  3. سوره آل عمران: 3، آیه 42.
  4. ر. ک: تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 440؛ تفسیر القمی، ج 1، ص 101.
  5. نور الثقلین، ج 1 ، ص 36.
  6. سوره آل عمران: 3، آیه 42 - 43.
  7. همان، آیه 45.
  8. سوره مریم: 19، آیه 19 - 21.
  9. گذشته از آنکه یکی از اوصاف وی صفیه الله (برگزیده خداوند) است،
  10. اصطفای حضرتش را نیز از این فراز زیارت نامه آن بانو که امام رضا(ع) به سعد اشعری قمی تعلیم فرموده، می توان استفاده نمود:

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
Powered by TayaCMS