رابطه نماز و روزه با دعا

رابطه نماز و روزه با دعا

اقسام دعا

تاثیر زمان ومکان بردعا

تأثير نماز و روزه بر دعا

معناي كمك گرفتن از نماز و روزه

روزه، مصداق بارز صبر

سرّ تأثير نماز و روزه بر دعا

ذكر مصيبت

کلید واژه ها:دعا- نماز روزه- صبر

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ[1] فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ «»

اقسام دعا

در باب دعا چند تقسیم بندی وجود دارد كه یکی از آن ها دعاي مأثور و غير مأثور است. دعای مأثور به این معنا است که از ناحیه اولیای خدا قالب ریزی شده است و انسان نمی تواند در آن ها دخالت و تصرف کند. دعای غیرمأثور هم دعايي است که انشا و قالب ریزی آن به عبد واگذار شده است. یعنی هرکس می تواند خواسته هایش را در قالبی بریزد و از خدا تقاضا کند. این را می گوییم دعاي غیرمأثور.

البته این طور نیست که دعاي غیرمأثور به طور مطلق باشد و هيچ شرايطي نداشته باشد؛ بلکه دارای يك سري آداب و شرایطی است.

تاثیر زمان ومکان بردعا

اما آنچه که می خواستم به آن اشاره كنم اين است كه ما به طور کلی در معارفمان به دستوراتی برخورد می کنیم كه از ناحيه اولیای خدا در باب دعا كردن صادر شده است و می بینیم كه اين دستورات را در روابط گوناگون مطرح می کنند[2]. اولياء خدا در اين روايات اموری را در رابطه با دعا مطرح می کنند که گویي بر روی دعا اثر دارند. اصل بحث من این است كه اثر اين امور بر روی دعا چگونه اثری است[3]؟

يك مثال می زنم برای اینکه سطح مطلب تقریباً تا حدودی عمومی شود. مثلاً در جلسه گذشته ما روایتی را مطرح كرديم که دعا در ماه مبارک رمضان مستجاب است. این روایت مسأله «زمان» را در اینجا مطرح می کند. یعنی زمان روی دعا مؤثر است. یا در مسأله ضریب پاداش تلاوت قرآن نازل، يك آیه از آن اگر در این ماه خوانده شود، پاداش آن مساوی با تلاوت یک ختم قرآن در ماه های دیگر است. هم نسبت به قرآن نازل داریم که اين ماه در پاداش آن بسيار تأثير دارد، هم درباره قرآن صاعد -یعنی دعا- داریم که اين زمان خاص، تأثيرگذار است. قرآن سخن ربّ با عبد است و دعا سخن عبد با ربّ است. در این قرآن صاعد هم دوباره می بینیم كه همین زمان، مؤثر است و دعا در اين ماه مستجاب می شود.

بحث من به صورت کلی است. یک وقت بحث «زمان» مطرح است، یک وقت بحث «مکان» است كه بر روي دعا تأثير مي گذارد؛ مثل مسجد، حرم های مطهر ائمه(علیهم السلام) و حرم و حائر حسینی (علیه السلام)[4] بعد هم می بینیم که یک سنخ اعمال را هم مطرح می‎کنند که مثلاً اگر قبل از دعا انجام شود، روی دعا اثر می‎گذارد. حالا من سرآمد اعمال را مطرح می‎کنم، روایاتِ آن را هم مطرح می‎کنم. بحث در این است که این امور بر روي دعا اثر دارد. این یعنی چه؟

تأثير نماز و روزه بر دعا

من دو عمل را که بخصوص در ماه مبارک رمضان بیشتر مورد ابتلاء ما هست، مطرح می‎کنم. ما در روایات بسیار داریم که کسی که حاجتی دارد، اگر نماز بخواند و در نماز یا بعد از نماز دعا کند، دعایش مستجاب است.

این روایت را شاید من قبلاً خوانده باشم. ديلمي این روایت را در ارشاد القلوب نقل می‎کنند که پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ يَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَانِي وَ لَمْ أُجِبْهُ فِيمَا سَأَلَنِي مِنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَافٍ»؛[5] خداوند فرموده است اگر کسی مُحدِث شود و وضو نگیرد، به من جفا کرده است؛ اگر مُحدِث شد و وضو گرفت ولي دو رکعت نماز نخواند و دعا نکرد و از من چیزی نخواست، به من جفا کرده است؛ اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست كرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم. -حالا درخواست او می خواهد امر دینی باشد يا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد- اگر من به او عطا نكنم به او جفا كرده‎ام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. در این روایت نماز را مطرح می‎کند.

روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَتَوَضَّأْ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ احْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ اذْكُرْ مِنْ آلَائِهِ ثُمَّ ادْعُ بِمَا تُحِبُّ».[6] اگر حاجتی داشتی وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و حمد و ثنای الهی را به جا آور، نعمت های خداوند را یادآور شو و بعد، از خدا تقاضا کن. در این صورت دعایت به اجابت می رسد.

عرض کردم در اين باب روایات زیاد داریم. در یک روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) است که حضرت فرمود: «مَنْ أَدَّى فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَ»[7]اگر کسی نماز واجبی را بخواند، نزد خداوند یک دعای مستجاب دارد. گويي از خدا به اندازه یک دعای مستجاب طلبکار می شود.

این روایت را خوب دقت کنید! روایت از امام ششم (علیه السلام) است كه به مِسمَع می‎گوید: «يَا مِسْمَعُ مَا يَمْنَعُ أَحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيَا أَنْ يَتَوَضَّأَ ثُمَّ يَدْخُلَ مَسْجِدَهُ وَ يَرْكَعَ رَكْعَتَيْنِ فَيَدْعُوَ اللَّهَ فِيهِمَا أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يَقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»[8]حضرت به مِسمَع می فرماید چه مانعي وجود دارد كه وقتي شما یک ناراحتی و گرفتاری دنیوی پیدا کردید، بروید وضو بگیرید و بروید در محلی که معمولاً در آنجا نماز مي‎خوانيد، آنجا دو رکعت نماز بخوانید و بعد در نمازتان از خدا بخواهید که خدا این گرفتاری تان را برطرف کند؟! آيا نشنیده‎ای که خداوند در قرآن می گوید: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»[9]

معناي كمك گرفتن از نماز و روزه

این روایت مفسّر تمام روایاتی است که در باب دعا وارد شده و می فرماید «نماز بخوان، بعد دعا کن». این روايت، مفسّر تمام آن ها است. من این ها را پشت سر هم و به ترتيب خواندم تا آن‎هایی که اهل فضلند، دقت کنند. این روايت، مفسّر آن روايت‎ها است[10] اینجا دارد: «إِستَعینوا» إستعینوا از «عون» به معني كمك است. عون و اعانه، يعني «کمک کردن» و إستعانت يعني «کمک گرفتن». «اِسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» یعنی از نماز و روزه کمک بگیريد. حضرت این را کجا می فرماید؟ در آن‎جایی که مي‎خواهي دعا کنی و بايد تیر دعاي تو به هدف استجابت بخورد، می گوید این‎جا از نماز کمک بگیر.

معنای کمک گرفتن چيست؟ معنايش این است که مثلاً من كاري را می خواهم انجام بدهم و اینجا به تنهایی نمي‎توانم موفق شوم. یعنی آن کاری که مي‎خواهم انجام دهم، بُرد و کاربرد دارد، اما من را به مقصد و هدفي كه مي‎خواهم نمی‎رساند. لذا باید از يك چيز دیگری کمک بگیرم تا کاربرد آن تأمین شود. بايد براي اينكه به هدف برسم، کمک بگیرم. معنای «إستعینوا» این است. از صبر و نماز برای اینکه دعایت به اجابت برسد، کمک بگیر.

اینجا بحث این نیست که نماز نسبت به دعا مقتضی درست می کند که به اجابت برسد. در خودِ دعا مقتضی برای اجابت وجود دارد. نماز اين مقتضي راتشدید مي‎كند يا به فعلیّت مي‎رساند و يا به اجابت سرعت مي‎دهد[11] یکی از این سه مورد است. خود دعا مستقلاً کاربرد دارد. دعا کاربرد دارد، اما این امور کمک هستند براي دعا؛ یا برای اینکه مقتضی را تشدید کنند، یا به فعلیت برسانند و یا سرعت در اجابت ايجاد کنند. جمع بین تمام روایات و آیاتی که ما در اين باب داريم این است که من عرض کردم. آن وقت در این‎جا حضرت می گوید كه از نماز کمک بگیر! یعنی در خودِ دعا مقتضی به اجابت رسیدن هست. اما از نماز کمک بگیر. این ها کمکند.

روزه، مصداق بارز صبر

در باب صبر هم در ذیل همین آیه شریفه ما روایات بسیاري داریم؛ نه یکی دو مورد. روایات زیادي هست که مراد از صبر همان صوم و روزه است. روایت از امام هفتم (علیه السلام) است که: «الصَّبْرُ الصَّوْمُ إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ الشِّدَّةُ أَوِ النَّازِلَةُ فَلْيَصُمْ إنَّ اللَّهُ يَقُولُ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[12]. یا امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الصَّبْرُ الصِّيَامُ»[13] و یا در روایت دیگری دارد: «إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِيدَةُ فَلْيَصُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ يَعْنِي الصِّيَامُ»[14] روایت متعددی هست، آن هایی که اهل این مباحث هستند، بروند و در این روایات دقت کنند. این روایات می گوید از روزه و نماز کمک بگیر. دعا کاربرد دارد، اما عواملی هستند که در تقویت مقتضی، یا به فعلیت رساندن، یا تسریع در اجابت بر روی دعا اثر می گذارند.

من اوّل این دو عمل را مطرح کردم كه شما نگاه کنید به آدابی که راجع به ماه مبارک رمضان هست، ببينيد اوّلين دعاهايي که مخصوص اين ماه وارد شده است، دعاهاي بعد از نماز است. «اللّهُمَّ ارزُقنِی حَجَّ بَیتِکَ الحَرَام...»، «یَا عَلِی ُّیَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یا رَحیم...»، «اللَّهُمَّ أدخِل عَلَی أهلِ القُبُورِ السُّرُور...»؛ این دعاها همه، برای بعد از نماز است؛ آن هم در ماه رمضان كه انسان روزه است. دقیقاً همه این‎ها حساب شده است. چون کاربرد دعا با نماز و روزه بیشتر است. هم روزه کاربرد دارد، هم نماز و هم ایام اين ماه کاربرد دارد و همه این عوامل در مستجاب شدن دعا كمك مي‎كنند. همه اين‎ها كمك می کنند که دعا به مقصد و هدف اجابت برسد[15]

سرّ تأثير نماز و روزه بر دعا

اما ریشه کار چیست که صوم و صلاۀ روی دعا اثر می گذارند؟ سرّ آن چیست؟ من فقط یک اشاره کنم و بگذرم؛ جلسه گذشته هم گفتم که سرّش اين‎ است كه این كارها، روح عبد را از نظر اتصال به ربّش تقویت می کند که اين اتصال به خدا اهمّ امور در دعا است؛ یعنی «انقطاع عَن غیر الله و اتصال بالله تعالی». اخلاص در دعا مهم‎ترين مسأله براي مستجاب شدن دعا است. اینکه می‎گوید از روزه کمک بگیر، از نماز کمک بگیر، کمک آن ها چیست؟ کمک آنها این است که انسان را بیشتر به خدا متوجه می‎کند. لذا درخواستی که می‎خواهي بکني، با نماز و روزه محكمش كن تا خالص‎تر شود و قوي‎تر شود. این كار برای این است.

چون مطلبم کلّی بود، مي‎خواستم این را عرض کنم كه این عواملی که در بحث دعا وارد شده است -چه زمانی، چه مکانی، چه عملی- این ها همه جنبه های کمکی دارند. خود دعا کاربرد دارد، اما من و تو ناقصیم و اگر یک انسان کامل دعا کند، حتماً مستجاب مي‎شود.

ذكر مصيبت

بروم سراغ ولیّ بزرگی از اولیاء خدا، انسان برتر عالم وجود، تا ببینيد دعایش چه می کند!امام حسین (علیه السلام) غلام سیاهی دارد كه «جون» نام دارد. می گویند روز عاشورا وقتی اصحاب رفتند و شهید شدند، جون دید كه همه رفته اند و نوبت به او نرسیده است. آمد خدمت امام حسین (علیه السلام) و گفت اجازه می دهید میدان بروم؟ حضرت به او فرمود: «أنْتَ فِی إذْنٍ مِنّی یَا جُوْن»؛ تو برو! تو مرخصی! تو در راحتی ها با ما بودی، خودت را به این بلاهای ما مبتلا نکن. ما گرفتار شده‎ایم، تو خودت را به گرفتاری های ما گرفتار نکن. می نویسند:(فَوَقَعَ جُوْنُ عَلَی قَدَمَیْ أبِی عَبْدِالله(علیه السلام « ». اینجا بود كه جون ديگر تحمل نیاورد و خود را به روي پاهای حسین (علیه السلام) انداخت و شروع کرد به بوسیدن پاهاي حضرت. گفت: «یَابْنَ رَسُولِ الله»، درست است كه من بدبو هستم؛ دارای شخصیت خانوادگی نیستم؛ رویم سیاه است؛ این ها همه درست است، اما بیا بر من منّت بگذار، اجازه بده من خوشبو و رو سفید شوم... بعد دیگر تحمل نیاورد و گفت: ««وَ اللهِ لَا اُفَارِقُکُم» »؛ به خدا قسم دست از شما برنمی‎دارم، «حَتَّی مَا اختَلَطَ دَمِيَ الأسْوَدَ بِدِمَائِکُم»، تا اينكه این خون سياهم را به خون های شما آمیخته کنم.

در مقاتل دارد: «فَأذِنَ لَهُ الحُسَینُ (علیه السلام)»، حسین به او اجازه داد. جون به میدان رفت و جنگید تا به روی زمین افتاد. اما مگر می تواند به خودش اجازه بدهد كه آقایش را صدا کند و بگوید «یا اباعبدالله»؟ من کجا، حسین کجا؟ طولی نکشید که دید سرش را یکی دارد از روی زمین بلند می کند. ابي عبدالله سرِ جون را بر دامان خود گرفت. می نویسند: «فَتَبَسَّمَ جُوْن»؛ این غلام سیاه لبخندی زد. می نویسندامام حسین (علیه السلام) صورت به صورت جون گذاشت. اینجا امام دعای حسین(علیه السلام) شروع شد: «اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ وَ طَيِّبْ رِيحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ»[16]؛ خدا! روسفیدش کن... می خواهم بگویم یا حسین، امشب یک چنین دعایی هم برای ما می کنی؟...

آیت الله آقا مجتبی تهرانی

مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.

No image

قلب سلیم

نگاه تطبيقي به عاشورا

نگاه تطبيقي به عاشورا

مسأله پوشش مخصوص زنان

مسأله پوشش مخصوص زنان

No image

تزكيه در تربيت عقلاني

بهشت، نتيجه اعمال نيك

بهشت، نتيجه اعمال نيك

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʅ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(5)

عبادت بدون بینش آنان برخی را به اشتباه می انداخت و خطر اشاعه ی این مرض مسری در جامعه بود. امام علی(علیه السلام) به این خطر بیم می داد، آن حضرت(علیه السلام) شنید که مردی از خوارج شب بیدار است و به دعا و تلاوت قرآن مشغول است؛ امام فرمودند:« به یقین خفتن به که با دودلی نمازگزاردن» (نهج البلاغه، حکمت97).
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʁ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (1)

نهج البلاغه، مشهورترین و ماندگارترین اثر سید رضی(قدس سره) است، که آن را در سال 400 هجری قمری، شش سال پیش از وفات خود با استفاده از دانش وسیع و ذوق سرشار و گزینش نیکوی ادبی، از میان خطبه ها، نامه ها، وصیت نامه ها و کلمات کوتاه حکمت آمیز امیرالمؤمنین(علیه السلام) گردآوری نموده است.
Powered by TayaCMS