راههاى تقویت عواطف در خانواده

راههاى تقویت عواطف در خانواده

جایگاه خانواده

هدف اساسى دین اسلام، تربیت انسان‏ها و تامین سعادت بشر در تمام ابعاد وجودی ، در تمام مراحل زندگى است. پیامبران الهى به ویژه پیامبر اسلام‏(ص) ، براى این هدف مقدس مبعوث شده و در این راه نهایت‏ سعى خود را مبذول نموده‏ اند و در انجام این ماموریت،‏به نیازها، ویژگى‏ها و علایق فطرى بشر به عنوان یك اصل مسلم توجه فراوان داشتند. به همین جهت دستورات تربیتى اسلام و فرهنگ حیات بخش اهل بیت‏( ع ) ،دقیقا در راستاى پرورش فطرى انسان‏ها،تدوین شده است. خداوند متعال براى تربیت افراد بشر، كانون پر مهر خانواده را بهترین محیط تربیتى انسان قرار دادهاست. در این مقاله به بررسى راههاى تقویت عواطف اعضاى خانواده ، در پرتو سیره و سخنان اهل بیت‏(ع) مى ‏پردازیم.

راههاى تقویت عواطف در خانوادهیكى از راههاى استحكام بنیان خانواده ، توجه به ارتباط كلامى است. سخنان عاطفى و بهره‏ گیرى از كلمات دلنشین و خطاب‏هاى شایسته و محبت‏آمیز،مخاطب را جذب مى‏كند. خواسته یا ناخواسته از گوینده راضى شده،و در دلش نوعى احساس محبتنسبت‏ به او ایجاد مى‏ شود.

اگر در خانواده‏اى مرد یا زنی با عبارات زیبا و دلپذیر همسرش را صدا كند، علاوه بر این كه به فرزندان چگونه سخن گفتن را مى‏آموزد، در قلب او جایگاه ویژه‏اى خواهد یافت. امیرمؤمنان (ع ) مى فرماید: ))اجملوا فى الخطاب تسمعوا جمیل الجواب((

(تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 436 ح9979)

زیبا سخن بگویید تا سخن زیبا بشنوید.

خطاب‏هاى ملاطفت ‏آمیز و دلربا، روح را نوازش داده و همسر را تحت تاثیر قرار مى‏دهد. بعضى از عبارات، آن قدرزیبا هستندكه هرگز تا آخرعمر فراموش نمى ‏شوند.

رسول گرامى اسلام (ص) با توجه به این نكته فرمودند: « قول الرجل للمراة انى احبك لا یذهب من قلبها ابدا.»

)الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 569 ح59)

مردى كه به زنش بگوید: من ترا دوست دارم، [اثر این سخن] هرگز از دل زن بیرون نمى ‏رود.

اساسا مرد و زن مسلمان باید زبان خویش را به سخن نیك عادت دهند، زیرا انسان فطرتااز عبارت‏هاى جذاب و پرمهر استقبال مى‏كند و نسبت‏ به انسان‏هاى نیكو سخن، در دل احساس محبت مى‏نماید.صدا كردن همسر با نامى كه بیشتر دوست دارد، در ایجاد انس و الفت در میان زوجین تاثیر به سزایى خواهد داشت. پیامبر گرامى اسلام( ص )توصیه فرمودهاند كه براى افزایش مهر و صفا در میان مسلمانان، همدیگر را با نام زیبا و محترمانه صدا بزنند: «ثلاث یضفین ود المرء لاخیه المسلم یلقاه بالبشر اذا لقیه و یوسع له فى المجلس اذا جلس الیه و یدعوه باحب الاسماء الیه.»

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 643 ح3

سه چیز دوستى و محبت‏ بین دو مسلمان را افزایش داده [و صفا و صمیمیت را در میان آن‏ها تقویت مى‏كند.] 1. هنگام ملاقات، با خوشرویى و چهره‏اى گشاده برخورد كند. 2. اگر مى‏خواهد در كنار او بنشیند برایش جا باز كند. 3. به بهترین نامى كه دوست دارد او را صدا بزند

طبق آموزش‏هاى اسلام، سلام كردن با صداى رسا و واضح و با آهنگى عاطفى و جذاب موجب تقویت روابط بین زن و شوهر خواهد شد. سلام با لحنى عاطفى، كینه‏ها را از بین برده ، روحیه را تقویت كرده و دل‏ها را به هم نزدیك مى‏نماید. سلام دادن به جمع خانواده و به ویژه زن و شوهر به یكدیگر، نشاط آور و فرح ‏بخش است.

امام صادق علیه السلام فرمود: «یسلم الرجل اذا دخل على اهله(3); وقتى شوهر به خانه وارد مى‏شود ، باید به اعضاى خانواده (به ویژه همسرش) سلام كند.»زوج جوانى كه با هم پیمان زناشویى مى‏بندند، معمولا بر مبناى علاقه درونى و عشق پاكى است كه به یكدیگر دارند. اما آنچه كه در اسلام تاكید شده، بنیان خانواده را تقویت مى‏كند و محبت و الفت را میان زوج جوان افزایش مى‏دهد، اظهار و ابراز آن است.

امام صادق‏ علیه السلام مى‏ فرماید: «اذا احببت رجلا فاخبره بذلك فانه اثبت للمودة بینكما»

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 644 ح2

هرگاه شخصى را دوست داشتى، دوستى خود را به او اعلام كن ، زیرا این عمل انس و الفت را بین شما پایدارتر مى‏كند

خانواده برای انسان كانون آرامش و راحتىاست.مردى كه بیرون ازمنزل با انواع مشكلات درگیر است و با ناملایمات فراوانى برخورد مى‏كند، دوست دارد هنگام برگشت ‏به خانه كسى از او دلجوئى كند، حرف دلش را بشنود و با سخنان آرام بخش خود،مرهم دردهاى انباشته دل او باشد. دلش مى‏خواهد هنگامى كه در منزل را باز مى‏كند، كسى با چهره‏اى گشاده، لبى خندان و لحنى عاطفى از او استقبال نموده و آنچه را كه در دست دارد ، با تكریم از او تحویل بگیرد و این فرد جز همسر صالح و مهربان او فرد دیگرى نخواهد بود. در این صورت چنین زنى از دوستان خدا بوده و پاداش بزرگى خواهد داشت.

مردى به محضر رسول خدا صلى الله علیه وآله آمده و عرضه داشت: «یا رسول‏الله! من همسرى دارم كه هرگاه وارد خانه شوم به استقبالم مى‏آید و چون مى‏خواهم از منزل بیرون روم مرا بدرقه مى‏كند. هر گاه مرا اندوهگین ببیند مى‏گوید: چه چیز تو را اندوهگین كرده؟ اگر براى مخارج زندگى‏ات ناراحتى، مطمئن باش كه دیگرى (خداوند) عهده ‏دار آن است و اگر براى آخرت [و گرفتارى‏هاى قبر و قیامت] غصه مى‏خورى، خداوند اندوهت را زیاد كند. (و باید چنین باشى.) رسول خدا(ص)فرمودند: خداوند [در روى زمین] كارگزارانى دارد و این زن یكى از آن‏ها است. براى او نصف پاداش شهید مى‏باشد.»(5)

على(‏ع ) در مورد بانوى بانوان و همسر نمونه تاریخ مى‏فرماید: «به خدا سوگند بعد از ازدواج با فاطمه‏(س) بر او خشمگین نشدم و او را به كارى مجبور نكردم . و او مرا ناراحت نكرد و هیچگاه با من مخالفت ننمود، وقتی به او نگاه مى‏كردم تمام غم و اندوه‏هاى دلم برطرف مى‏شد.»(6)

هماهنگى و همدلى در انتخاب نوع غذا از جمله عواملى است كه ارتباط زن و شوهر را تقویت كرده و بنیان خانواده را استحكام مى‏بخشد. اگر زوجین در مساله غذا و خوراك تفاهم داشته باشند و شرایط همدیگر را مراعات كنند، بسیارى از مشكلات و اختلافات خانواده‏ها حل مى‏شود. اگر مرد غذایى را دوست دارد وانتظار دارد كه در منزلش تهیه شود، مى‏تواند علاوه بر این كه لوازم مورد نیاز را تهیه مى‏كند، همسر خویش را از آن آگاه سازد. ولى اگر براى او فرقى نمى‏كند، كه معمولا هم شوهران مسلمان و متعهد چنین اند و در مورد غذاى روزانه خویش سخت‏گیرى و موشكافى نمى‏كنند، در این صورت از غذاى تهیه شده استفاده كرده و با كمال متانت و بزرگوارى از همسر هنرمند خویش قدردانى و تشكر مى‏نماید و با بهانه‏هاى مختلف زحمات وى را نادیده نمى‏گیرد. رسول اكرم (ص) فرمود: «المؤمن یاكل بشهوة عیاله والمنافق یاكل اهله بشهوته»

وسائل الشيعة، ج‏21، ص: 542 ح 27814

انسان با ایمان، مطابق میل و خواسته عیالش غذا مى‏خورد و خانواده انسان منافق، مطابق میل و خواسته وى غذا مى‏خورند

در سیره و روش(ص) آمده است كه آن حضرت هیچگاه در مورد انتخاب نوع غذا سختگیرى نمى‏كرد و با خانواده‏اش همراه مى‏شد: «رسول خدا(ص)از هر نوع غذا مى‏خوردند و غذایى كه خداوند برایش حلال نمودهبود ،‏ به همراه خانواده و خدمتگزارشان تناول مى‏كردند.»در جای دیگرپیامبرخدا(ص)فرمودند: «خیر نسائكم الطیبة الطعام»

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 325 ح7

بهترین زنان شما زنى است كه غذاى پاكیزه و دلپسند درست كند

مردبه عنوان مدیر خانواده، مسؤولیت فراهم كردن وسائل مورد نیاز از قبیل خوراک و پوشاک و… اعضاى خانوادهراعهدهدارد. در این مورد اگر مردان با ایمان وظیفه خویش را در مورد به دست آوردن روزى حلال و پاكیزه به خوبى‏انجام دهند، مقامی بس بلند، در پیشگاه خداوند متعال كسب خواهند نمود.

امام باقر(ع ) فرمودند: «من طلب الرزق فى الدنیا استعفافا عن الناس و سعیا على اهله و تعطفا على جاره لقى الله عزوجل یوم القیامة و وجهه مثل القمر لیلة البدر»

الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏9، ص: 541 ح8391/5

هر كس در دنیا به دنبال روزى حلال برود،به قصد این كه نیازمند و محتاج دیگران نباشد و مخارج زن و فرزندش را تامین نماید و به همسایه‏ها [و همنوعان مستمند خود] یارى رساند، چنین فردى در روز قیامت ‏با سیمایى [نورانى] مانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهد كرد.» و امام صادق‏(ع ) نیزفرمودند: «الكاد على عیاله من حلال كالمجاهد فى سبیل‏الله»

من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 168 ح3631

مرد تلاشگرى كه براى تهیه روزى حلال و مشروع براى خانواده‏اش مى ‏كوشد، مانند مجاهدى است كه در راه خدا جهاد مى ‏كند.» امام رضا علیه السلام نیز فرمودند: «كسى كه از فضل و عنایت پروردگار به دنبال روزى حلال مى‏رود به اندازه‏اى كه مخارج خانواده خود را تامین كند، از رزمنده‏اى كه در راه خداوند متعال جهاد مى‏كند پاداش افزونترى دارد.»احترام به شخصیت افراد، در وجود آنان عشق و محبت مى‏آفریند. هدیه دادن نوعى احترام به طرف مقابل محسوب مى‏شود و انسانى كه هدیه را مى‏ گیرد بى‏اختیار و از روى فطرت خدادادى خویش، مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود جاى مى ‏دهد. این نكته در روابط زناشویى از اهمیت ‏خاصى برخوردار است و عامل مهمى در ایجاد انس و الفت و هم گرایى نسبت ‏به زن و مرد به شمار مى‏ رود .

  1. گفت وگوهاى محبت ‏آمیز
  2. صدا كردن با بهترین نام
  3. سلام كردن به همدیگر
  4. اظهار علاقه و ابراز محبت
  5. دلجویى، استقبال، بدرقه
  6. همدلى در انتخاب نوع غذا
  7. فراهم نمودن مخارج خانواده
  8. هدیه دادن به همسر

http://motaharfamily.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS