شرح مناجات شعبانیه کتاب نامه (پاورقی)

شرح مناجات شعبانیه کتاب نامه (پاورقی)

کتاب نامه

* قرآن

* نهج البلاغه فیض الاسلام

1. آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، تهران، انتشارات سخن، چاپ دوم، 1378.

2. ابن عربی، شیخ اکبر محیی الدّین، فتوحات مکیّه، ترجمه: تعلیق و مقدمه، محمد خواجوی، تهران،انتشارات مولی، چاپ اول، 1383.

3. البرقی، لابی جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، تحقیق: السیّد مهدی الرجایی، قم، المجمعالعالمی، لاهل البیت، الطبعة الاولی، 1413 ه . ق.

4. الحرانی، ابن محمد حسن بن علی بن الحسین بن شعبه، تحف العقول، ترجمه: آیت الله محمدباقرکمره ای، تهران، شابک، چاپ ششم، 1376.

5. الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة، بضمیمه تعلیقات سبزواری، تصحیح، تحقیق و مقدمه:دکتر مقصود محمدی، تهران، بنیادحکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، 1380.

6. الحویزی، الشیخ عبد علی بن جمعة العروسی، تفسیر نورالثقلین، صححه و علق علیه: الحاج السیّدهاشم الرسولی المحلاتی، قم، المطبعة العلمیّه.

7. السبزواری، الحاج ملاهادی، شرح جوشن کبیر، تحقیق: د ـ نجف قلی حبیبی، انتشارات دانشگاهتهران، چاپ دوم.

8. السیوطی، جلال الدّین عبدالرّحمن بن ابی بکر، الجامع الصغیر، بیروت، انتشارات دارالفکر، چاپاول، 1401 ه . ق.

9. الشیخ الصدوق محمد بن علی بن الحسین بن بابویه، توحید، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التّابعةلجماعة المدرسین، چاپ هفتم، 1422 ه . ق.

10. المحمّد بن علیّ بن ابراهیم الاحسائی المعروف بابن ابی جمهور،عوالی اللئالی العزیزیّة فیالاحادیث الدینیّه،تحقیق:مجتبی العراقی،قم،مطبعه سیدالشهداء،الطبعة الاولی،1403ه . ق.

11. امام خمینی، آداب الصّلوة، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1373.

12. ـــــــــــــــــــ ، صحیفه نور.

13. انجیل عیسی مسیح، آفتاب عدالت، تهران، چاپ دوم، 1364.

14. بلخی مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح: نیکلسون، با همکاری، مهدی آذریزدی (خرّمشاهی)، تهران،انتشارات پژوهش، چاپ پنجم، 1378.

15. بهشتی شیرازی، سیداحمد، گنج وحدت، گزیده ترجیع بند و ترکیب بند شعر فارسی از آغاز تا کنون،مقدمه: دکترحسین الهی قمشه ای، تهران،انتشارات روزنه، چاپ اول، 1376.

16. پاندر، کاترین، قانون شفا، ترجمه: گیتی خوشدل، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، چاپ ششم،1379.

17. پناهی سمنانی، فردوسی سروده خوانِ وحدت و حماسه ملی ایران، تهران، نشر ندا، 1379.

18. تبریزی، شمس الدین محمد، مقالات شمس تبریز، تصحیح و تعلیق: محمدعلی موحد، تهران،خوارزمی، چاپ دوّم، 1377.

19. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد غررالحکم و دررالکلم، شرح: محقق بارع جمال الدین محمدخوانساری، با مقدمه و تصحیح و تعلیق: میرجلال الدّین حسین ارموی، تهران، انتشارات دانشگاه،چاپ پنجم، 1373.

20. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نقدالنصوص فی شرح الفصوص، مقدمه و تصحیح و تعلیقات: ویلیامچیتیک، تهران، موسسه پژوهشی و حکمت و فلسفه ایران، چاپ اول، 1360.

21. ـــــــــــــــــــ ، مثنوی هفت اورنگ، تحقیق و تصحیح: جابلقا دادعلیشاه، اصغر جانفدا، ظاهراحراری و حسین احمدتربیت، مقدّمه از اعلاخان افصح زاد، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب، چاپ اول،1378.

22. جمعی از نویسندگان، با معارف اسلامی آشنا شویم، جلد 41، قم، مرکز مطالعات و تحقیقاتاسلامی حوزه علمیه قم، 1377.

23. جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه: مهدی قائنی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (شرکتسهامی) چاپ دوم، 1372.

24. حسینی طهرانی، سید محمدحسین، مهر تابان، تهران، موسسه انتشارات باقرالعلوم.

25. حکیم نظامی گنجه ای، کلیات خمسه، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم، 1377.

26. خوارزمی، تاج الدّین حسین، شرح فصوص الحکم، تحقیق آیت الله حسن زاده آملی، قم، دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکزانتشارات، چاپ دوم، 1379.

27.دانته، کمدی الهی،مقدمه وشرح وحواشی:شجاع الدین شفا،تهران،امیرکبیر،چاپ یازدهم، 1380.

28. دستغیب، سید عبدالحسین، سرای دیگر، تهران، شابک، چاپ دهم، 1379.

29. دورانت، ویل، تاریخ فلسفه، ترجمه: عباس زریاب، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگیچاپ اول، 1336.

30. دیوان حافظ، بر اساس نسخه تصحیح شده: غنی ـ قزوینی، تهران، ققنوس، چاپ اول 1377.

31. دیوان حکیم الهی قمشه ای، به اهتمام و مقدمه دکتر حسین الهی قمشه ای، تهران، انتشاراتروزنه، چاپ سوم، 1378.

32. دیوان صائب تبریزی، به اهتمام جهانگیر منصور، تهران، سیمای دانش، چاپ دوم، 1378.

33. دیوان عطار، با مقدمه بدیع الزّمان فروزانفر، تهران، موسسه انتشارات نگاه، چاپ سوم، 1379.

34. دیوان فیض کاشانی، با مقدمه استاد سید محمدعلی صغیر، با تصحیح و مقابله محمد پیمان، تهران،انتشارات کتابخانه سنایی.

35. راجر، جان و ویلیامیز پیترمک، دارندگی، ترجمه: مهدی مجردزاده کرمانی، تهران، مؤسسه فرهنگیراه بین، چاپ دوم، 1375.

36. رجایی بخارایی، احمدعلی، فرهنگ اشعار حافظ، تهران، شابک، چاپ هشتم، 1375.

37. سجادی، سیدجعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، چاپسوم، 1375.

38. سعیدی، گل بابا، فرهنگ اصطلاحات عرفانی ابن عربی، تهران، شفیعی، چاپ اول، 1383.

39. سنن ابوداود، لابی داود سلیمان بن الاشعث السجستانی، تحقیق: محمد محی الدین عبدالحمید،بیروت، دار احیاء التراث.

40. شرح جنون، تفسیر موضوعی دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، سید احمد بهشتیشیرازی، تهران، روزنه، چاپ اول، 1371.

41. شرح کبیر انقروی بر مثنوی معنوی مولوی، ترجمه: دکتر عصمت ستار زاده، تهران، برگ زرّین،چاپ دوم، 1380.

42. شرح مقدمه قیصری.

43. شیخ صدوق، امالی، مقدمه و ترجمه: آیت اللّه کمره ای، تهران، کتاب خانه اسلامیه، 1362.

44. طباطبایی، علامه سیّد محمد حسین، تفسیر المیزان، تهران، بنیاد فکری علامه طباطبایی، چاپدوم، 1366.

45. طوسی، خواجه نصیرالدّین، اوصاف الاشراف، به اهتمام سیّدمهدی شمس الدّین، تهران، وزارتفرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369.

46. طهرانی، عبدالحسین، اسرار الصلوة، تهران، انتشارات فرهومند، ربیع الثانی 1391.

47. عطّار، شیخ فرید الدّین، تذکرة الاولیاء، بررسی، تصحیح متن، توضیحات و فهرست ها: دکتر محمداستعلامی، تهران، انتشارات زوار، چاپ سیزدهم، 1382.

48. فرغانی، سعید الدّین سعید، مشارق الدّراری، شرح تائیّه ابن فارض، تألیف، با مقدمه و تعلیقات:سیّد جلال الدین آشتیانی، قم، دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1379.

49. فروزان فر، بدیع الزّمان، احادیث و قصص مثنوی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، 1376.

50. قدیس آگوستین، اعترافات، ترجمه: سایه میثمی، ویراستار: مصطفی ملکیان، تهران، دفتر پژوهش ونشر سهروردی، چاپ سوم، 1381.

51. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، رساله قشیریّه، با تصحیحات و استدراکات: بدیع الزّمان فروزانفر،تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ هفتم، 1381.

52. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، تقدیم و اشراف: علی اکبر الهی خراسانی، بنیاد پژوهش هایاسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1416ه . ق.

53. کلیات اقبال لاهوری، با مقدمه و شرح احوال و تفسیر کامل احمد سروش، تهران، سنایی، چاپهفتم، 1376.

54. کلیات سعدی، بر اساس تصحیح و طبع محمد علی فروغی، تصحیح، مقدمه، تعلیقات و فهارس:بهاءالدّین خرّمشاهی، تهران، انتشارات ناهید، چاپ اول، 1375.

55. کلیات شمس، مصحح: استاد بدیع الزمان فروزانفر، تهران، بهزاد، چاپ اول، 1378.

56. کلینی، اصول کافی، ترجمه: سیّدجواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام .

57. لاهیجی، شمس الدّین محمد، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، مقدمه، تصحیح و تعلیقات:محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران، انتشارات زوار، چاپ سوم، 1378.

58. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث، الطبعة الثالثة، 1403 ه . ق.

59. مجموعه آثار شکسپیر، ترجمه: دکتر علاءالدین پازارگادی، تهران، سروش، چاپ دوم، 1380.

60. محمد بن منور، اسرار التّوحید فی مقامات الشیخ ابوسعید، با تصیح و مقدمه و حواشی دکترذبیح اللّه صفا، تهران، انتشارات امبیر کبیر،1348.

61. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، انتشارات فرهنگیدارالحدیث، چاپ دوّم، 1379.

62. مصباح الشّریعه از امام جعفر صادق علیه السلام ، ترجمه: زین العابدین کاظمی خلخالی، تهران، انتشاراتحجر، چاپ اول، 1361.

63. مطهری، مرتضی، انسان و سرنوشت، قم، انتشارات صدرا، چاپ بیست و یکم، 1380.

64. ـــــــــــــــــــ ، عدل الهی، تهران، صدرا، چاپ شانزدهم، 1380.

65. ملکی تبریزی، میرزا جواد، رساله لقاء اللّه، مقدمه: ترجمه توضیح، تعلیق و اضافات: سیداحمدفهری، تهران، فیض کاشانی، چاپ چهارم،1370.

66. مولوی، جلال الدّین محمد بلخی، فیه ما فیه، بر اساس نسخه استاد بدیع الزمان فروزانفر، تهران،عطار، 1378.

67. میبدی، ابوالفضل رشیدالدّین، کشف الاسرار و عُدّة الابرار، سعی و اهتمام علی اصغر حکمت،تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، 1371.

68. نراقی، ملامهدی، جامع السعادة.

69. نسفی، عزیزالدین، الانسان الکامل، با تصحیح و مقدمه: ماریژان موله، تهران، کتاب خانه طهور، چاپچهارم، 1377.

1. کافی، ج 1، ص 139.

2. علی شریعتی، نیایش، صص 33 و 34.

3. صحیفه نور، ج 20، صص 82 و 152.

4. همان، ج 17، ص 265.

5. میرزا جواد ملکی تبریزی، مراقبات، ص 167 و 168.

6. قلم.

7. اصول کافی، ج 4، ص 252.

8. عطّار، تذکرة الاولیاء، ص 572.

9. از میان بردن.

10. بحارالانوار، ج 11، ص 256.

11. تفسیر نورالثّقلین، ج 2، ص 427.

12. همان، صص 427 و 428.

13. میرزا جواد ملکی تبریزی، لقاء اللّه، ص 148.

14. همان، ص 154.

15. مقالات شمس تبریزی، ص 69.

16. و نیز آمده است که: «حق تعالی به موسای کلیم علیه السلام وحی فرمود: یا موسی! آیا هرگز تحفه ای به درگاهما آورده ای که در بارگاه ما نباشد. عرض کرد: الهی آن چیست که لایق بارگاه تو است؟ فرمود: تضرّعاست که در بارگاه جلال ما نیست» عبدالحسین طهرانی، اسرار الصّلوة، ص 189.

17. از زنان عارفه و بلند مرتبه قرن دوم هجری.

18. تفسیر نورالثّقلین، ج 3، ص 435.

19. میزان الحکمه، ج 4، ص 1648.

20. مرتضی مطهری، عدل الهی، ص 115 و 116.

21. مرتضی مطهری، انسان و سرنوشت، ص 64 و 65.

22. اصول کافی، ج 1، ص 203.

23. ملاصدرا نیز در اسفار، ج 6، ص 396 چنین می گوید: «هرچه خداوند در الواح سماوی و صحیفه هایقَدَری، یعنی همان قلوب ملائکه تاثیرگذار و نفوسِ تدبیر کننده عوالم بالا «نقش زده است، همه، کتابمحو و اثبات است و قابل تغییر است».

24. ابن قیّم جوزیه، شفاء العلیل، ص 13.

25. «آدم به حَسَب ظاهر می گوید همه چیز با خداست. امّا وجدان و درک این مطلب که هیچ ضرری به مانمی رسد الّا دست اوست، هیچ منفعتی نمی رسد الّا به دست اوست، اوست ضارّ و نافع، اینها چیزهاییاست که دست ماها از آن کوتاه است.» امام خمینی، صحیفه نور، ج 17، ص 265.

26. وین دایر، وجود متعالی انسان، ص 154.

27. ویل دورانت، تاریخ فلسفه، صص 168 و 169.

28. شکسپیر، مجموعه آثار، ج 1، ص 635 .

29. شهید آیت الله دستغیب، سرای دیگر، ص 76.

30. شیخ صدوق، توحید، ص 164.

31. همان، ص 165.

32. تاج الدین حسین خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ص 888 .

33. مولانا، فیه ما فیه، ص 495.

34. مجموعه آثار، ج 1، ص 635 .

35. چنانچه از ابن سینا نقل است: «هلاکتِ ابدی مالِ نوعی خاصِ از جهل و رذیلت اخلاقی است که ایندر تعداد انگشت شماری از مردم، وجود دارد.» (به نقل از اسفار، ملاصدرا، ج 7، ص 109.

36. دانته، کمدی الهی، ج 1، ص 91.

37. محیی الدّین عربی، فتوحات مکیّه، باب هشتاد و هفتم.

38. جامی، نَقْدُ النّصوص فی شرح نقش الفصوص، ص 189.

39. همه چیز را از رحمت آغاز کرد و به رحمت برمی گرداند.

40. از بین می رود

41. اصول کافی، ج 3، ص 105.

42. سفینة البحار، ج 4، ص 744. (ماده وَکَلَ).

43. سیدجعفر سجادی، فرهنگِ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 145.

44. بحارالانوار، ج 15، ص 14.

45. اصول کافی، ج 3، صص 108 و 109.

46. سفینة البحار، ج 4، ص 744.

47. رساله قشیریّه، ص 247.

48. عوالی اللئالی، ج 4، ص 7.

49. اصول کافی، ج 3، ص 116.

50. همان، صص 116 و 117.

51. امام باقر علیه السلام : «وَ اللّهِ ما یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ اِلاّ مَنْ اَقرَّبِهِ؛ به خدا سوگند، تنها آن کس از گناه می رهد که بهآن «نزد پروردگارش» اعتراف کند.» بحارالانوار، ج 6، ص 36.

52. آگوستین قدیس، اعترافات، ص 107.

53. ویلیام جیمز، دین و روان، ص 153.

54. کلمه نظر گاهی به معنای دیدن و تأمل کردن است و گاهی نیز به معنای اِنظار و مهلت دادن است،یعنی همان سهل انگاری و امروز و فردا کردن که معنای دوم متناسب با فراز مذکور می باشد.

55. غرر الحکم و درر الکلم، ج 4، ص 276.

56. آگوستین نیز در کتاب اعترافات خود، ص 107 می گوید: «اگرچه آدمیان، در انجام گناه، علیه خدامی شورند، ولی در واقع جان های خود را می آزارند و در این بدخواهی علیه خود قیام می کنند.»

57. همان، ج 5، ص 316.

58. میزان الحکمة، ج 7، ص 3389.

59. با معارف اسلامی آشنا شویم، ج 41، ص 148.

60. عزیز الدّین نَسَفی، الانسان الکامل، صص 322 و 323.

61. ملاّمهدی نراقی، جامع السّعادات، ج 3، ص 33.

62. ابن الوقت کنایه از وقت شناس بودن است.

63. بحارالانوار، ج 77، ص 165.

64. غرر الحکم و دررالکلم، ج 6 ، ص 140.

65. بدیع الزّمان فروزانفر، احادیث و قصص مثنوی، ص 516.

66. چه بسا از اموری کراهت دارید و حال آنکه خیر شما در آن است و چه بسا اموری خوشایند شماستو حال آنکه برای شما شرّ است.

لیک لطفی، قهر در پنهان شده یا که قهری در دل لطف آمده

مولانا

67. عزیزالدّین نسفی، الانسان الکامل، ص 334.

68. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.

69. جنبنده.

70. سُنَن ابو داوود، ج 4، ص 40.

71. حکیم حاج ملا هادی سبزواری، شرح جوشن کبیر، صص 279 و 280.

72. مراد از حیرت در اینجا، سرگردانیِ بی حاصل نمی باشد، بلکه حیرت در اینجا، شگفتی فوق العادهحاصل از شناخت خداوند است که آدمی را سرگردان از این شگفتی می سازد.

73. بخشی از شعر حافظ.

74. مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه نمازهای واجب.

75. گوارا.

76. دعایِ معروف به حَزین که مستحب است بعد از نماز شب خوانده شود و در مفاتیح ذکر گردیدهاست.

77. اصول کافی، ج 3، ص 116.

78. رشید الدین میبدی؛ کشف الاسرار، ج 1، ص 372.

79. پناهی سمنانی، فردوسی سروده خوان وحدت و حماسه ملی، صص 398 و 399.

80. عبدالرحمان جامی، نقد النقوص فی شرح الفصوص، ص 189.

81. بدیع الزمان فروزانفر، احادیث و قصص مثنوی، ص 114.

82. اصول کافی، ج 4، ص 224.

83. همان.

84. انجیل لوقا، 7 ـ 1: 18.

85. امام خمینی، آداب الصلوة، ص 305.

86. همان، صص 175 و 176.

87. اصول کافی، ج 3، ص 114.

88. اصول کافی، ج 3، ص 115.

89. بحارالانوار، ج 77، ص 29.

90. نهج البلاغه، خطبه 64.

91. غرر الحکم و درر الکلم، ج 6، ص 226.

92. همان، ص 39.

93. روضه کافی، ص 167 و 168. به نقل از سرای دیگر، ص 35، شهید آیت اللّه سید عبدالحسین دستغیب.

94. مراقبت و غمخواری.

95. غررالحکم و درر الکلم، ج 2، ص 262.

96. همان، ج 4، ص 155.

97. بحارالانوار، ج 10، ص 114.

98. غرر الحکم و درر الکلم، ج 6، ص 444.

99. عبدالرحمن جامی، مثنوی هفت اورنگ، ص 196.

100. که تو را.

101. بحارالانوار، ج 74، ص 400.

102. تحف العقول، ص 18.

103. غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 93.

104. میزان الحکمه، ج 3، ص 1352.

105. کلیات سعدی، ص 24.

106. مصباح الشریعه، ص 412.

107. میزان الحکمه، ج 2، ص 958.

108. احمدعلی رجایی بخارایی، فرهنگ اشعار حافظ، ص 602.

109. همان، ص 601.

110. اصول کافی، ج 3، ص 131 و 132.

111. میبدی، کشف الاسرار، ج 1، ص 469.

112. مصباح الشریعه، ص 413.

113. جان راجر و پیتر مک ویلیامز، دارندگی، صص 14، 63 و 95.

114. کاترین پاندر، قانون شفا، صص 83 ، 84 و 87 .

115. نهج البلاغه، خطبه 193.

116. ندا.

117. سرعت بگیرد به سوی دیدار.

118. مرکب.

119. رساله قشیریه، صص 567 و 576 و 580.

120. سید جعفر سجادی، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 291.

121. رساله قشیریه، ص 582.

122. همان، ص 581.

123. امام محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج 2، صص 982 ـ 984.

124. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص 167.

125. سید جعفر سجادی، فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 302.

126. سفینة البحار، ج 3، ص 49 (ماده صدق).

127. همان، صص 49 و 50.

128. اصول کافی، ج 3، ص 164.

129. نوریان مر نوریان را جاذبندناریان مر ناریان را طالبند

(مولانا)

130. انسان های کریم.

131. انسان های پست.

132. شمس الدین محمد لاهیجی، شرح گلشن راز، ص 252.

133. همان، ص 7.

134. تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 132.

135. قبلی.

136. سفینة البحار، ج 2، ص 899 (ماده شَهَر).

137. اصول کافی، ج 1، ص 43.

138. گنجینه دار.

139. رها.

140. بحارالانوار، ج 19، کتاب الدعاء.

141. اصول کافی، ج 3، ص 106.

142. کشف الاسرار و عدة الابرار، ج 6 ، ص 562.

143. بحارالانوار، ج 70، ص 366.

144. کشف الاسرار و عدة الابرار، ج 9، ص 102.

145. میزان الحکمه، ج 1، ص 962.

146. همان، ص 960.

147. الانسان الکامل، صص 334 و 335.

148. رساله قشیریه، صص 556 و 566.

149. همان.

150. احمدعلی رجایی بخارایی، فرهنگ اشعار حافظ، ص 602 .

151. رساله قشیریه، ص 571.

152. فرهنگ اشعار حافظ، ص 601.

153. از زنان عارف قرن دوم هجری قمری.

154. قشیری، رساله قشیریه، ص 571.

155. اصول کافی، ج 4، صص 257 ـ 259.

156. فیه ما فیه، ص 408.

157. سفینة البحار، ج 3، ص 331.

158. طناب.

159. سفینة البحار، ج 2، ص 283.

160. خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ص 398.

161. میزان الحکمة، ج 14، ص 6680.

162. همان.

163. رحیق در اینجا اشاره به آیه 25 سوره مطففین می باشد که خداوند در وصف نعمت هایی که در بهشتبه ابرار خواهد داد چنین فرمود: «یُسْقَونَ رَحیقٍ مَخْتُومٍ؛ابرار از شراب طهور سر به مهر در بهشتخواهند نوشید».

164. الانسان الکامل، صص 249 و 250.

165. غررالحکم و درر الکلم، ج 2، ص 189.

166. همان، ص 424.

167. همان، ج 6، ص 126.

168. همان، ج 4، ص 205.

169. همان، ص 213.

170. الانسان الکامل، ص 335.

171. محاسن برقی، ج 1، ص 410.

172. امام خمینی، سرالصلوة، ص 2.

173. تفسیر المیزان، ج 9، صص 530 و 531.

174. سعید الدین فرقانی، مشارق الدراری، صص 450 ـ 452.

175. خواجه نصیر الدین طوسی، اوصاف الاشراف، صص 87 و 88 .

176. برتری جویی.

177. مراد، ممکن الوجود است.

178. میبدی، کشف الاسرار، ج 5، ص 94.

179. مفاتیح الجنان، مناجات نهم از مناجات های خمسة عشر.

180. سید محمد حسین حسینی تهرانی، مهر تابان، ص 19.

181. تفسیر نورالثّقلین، ج 1، ص 706.

182. امام خمینی، آداب الصّلوة، صص 167 و 168.

183. تفسیر نورالثّقلین، ج 5، ص 357.

184. دکتر قمر آریان، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص 208.

185. غررالحکم و دررالکلم، ج 5، ص 379.

186. میزان الحکمة، ج 7، ص 3403.

187. دست آویز.

188. گُل بابا سعیدی، فرهنگ اصطلاحاتِ عرفانی، ابن عربی، ص 180.

189. سفینة البحار، ج 4، ص 742 (ماده وَکَل).

190. در اینکه آن مردی که دو جامه سفید در بر داشت که بوده است، مرحوم شیخ عباس قمی در همانکتاب، ص 743 نقل می نماید که ظاهرا آن مرد یا فرشته ای بوده است که به صورت بشر ظهور یافت، و یااز پیامبرانی چون خضر و یا الیاس بوده است.

191. بحارالانوار، ج 78، ص 3.

192. همان، ص 301.

193. میزان الحکمه، ج 14، ص 7168.

194. غُرَرْ الْحِکَمْ وَ دُرَدُ الْکَلم،ج 6، ص 170.

195. بازِ نر.

196. شکارگاه.

197. من.

198. چرا کند.

199. نهج البلاغه، خطبه 86.

200. کج.

201. جنایت پیشه.

202. بالا.

203. پلیدی.

204. اسرار التوحید، ص 25.

205. اصول کافی، ج 3، صص 129 و 130.

206. همان.

207. معبودی جز تو نیست، منزهی تو، بدرستی که من از ستمکاران بودم.

208. امرم را به خداوند واگذار می کنم، به درستی که خداوند به کاربندگان، بیناست.

209. امالی شیخ صدوق، ص 6 .

210. نعمت ها.

211. اصولی کافی، ج 3، ص 149.

212. شرح کبیر اَنْقَرَوی بر مثنوی معنوی مولوی، ج 10، ص 13.

213. بیداری.

214. علامه سیوطی، جامع الصغیر، ج 2، ص 167.

215. گولپینارلی، نثر و شرحِ مثنوی شریف، ج 3، ص 808 .

216. مسیحی.

217. صفرا حالتی که بر بدن عارض می شود و در آن صورت، خوردن حلوا مضر می باشد.

218. بحارالانوار، ج 78، ص 41.

219. غرر الحکم و دررالکلم، ج 3، ص 445.

220. همان، ص 142.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت ʂ)

نهج البلاغه بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت (2)

هر یک از این دو امتیاز به تنهایی کافی است که به کلمات علی (ع) ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یکدیگر، یعنی این که سخنی در مسیرها و میدان های مختلف و احیاناً متضاد رفته و در عین حال کمال فصاحت و بلاغت را در همه ی آنها حفظ کرده باشد، سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی (ع) در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
Powered by TayaCMS