عزاداري جهان اسلام در شب وفات بنيانگذار توحيد

عزاداري جهان اسلام در شب وفات بنيانگذار توحيد

عزاداری جهان اسلام در شب وفات بنیانگذار توحید

خوب، شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. شب یتیمی جهان اسلام است. امشب، همۀ جهان اسلام، عزادار و مصیبت دیده هستند. این بنیانگذار اسلام، بنیانگذار توحید و بنیانگذار تفکر دینی، مثل امشبی، شب آخر عمرش بود اما بیش همه، این مصیبت بر حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها)، تنها فرزند رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و یادگارش، بیش از همه بر او سخت بود. بر امیرالمرمنین(علیه السلام) و بر نوادگان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) سخت گذشت.

می دانید یک انس عجیبی بین حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) و پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود؛ چون حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) پنج سال داشت که مادرش را از دست داد. هم برای پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، دختری کرده، هم مادری. خود پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ام ابیها»، تو مادر من هستی؛ «فداها ابوها». یک وقتی کنار مسجد الحرام، کسی یک شکمبه ای انداخت روی پیکر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، قدری پیکر و جسم پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کثیف شد، ملوّس شد. حضرت آمدند منزل، خیلی صبور بود، خیلی رئوف بود، خیلی مهربان بود. همۀ این ها را با همۀ جرم هایی که داشتند بخشید.

«انتِ ام ابیها»، این تعبیررا چند جا بکار برده. آن روزی که پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مدینه بود و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را نمی دید، آن روز شب نمی شد. حتماً باید حضرت زهرا(سلام الله علیها) را می دید. حتماً باید حضرت زهرا(سلام الله علیها) را ملاقات می کرد. خیلی این پدر و ختر ارتباطشان باهم صمیمی است. خانه شان هم نزدیک هم بود. حتی بعد از ازدواج، مکرر رفت و آمد می کردند اما این دو سه روزی که حال پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مساعد نبود، دیگر حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) خانۀ خودش نرفت. آمده بود خانۀ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم). نوشته اند: تا پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) رنگش می پرید و حالش بد می شد، حضرت زهرا(سلام الله علیها) گریه می کرد و صدا می زد: «وا کربتا لکربتک یا ابتا یا رسول الله» تا پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) متأثر می شد، اشک حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) جاری می شد.

برای حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) با آن ارتباط وثیقی که با پدر بزرگوارش دارد، خیلی سخت است. لذا مثل امشب و فردایی کنار بستر بابا تکان نخورد، نشسته بود و صورت بابا را نگاه می کرد. یا بقیة الله یا بقیة الله! انشاء الله یک شب بیست و هشتمی هم در مدینۀ منوره از نزدیک، عرض ارادت کنیم. حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، امام حسن(علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام)، این ها دور پیغمبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودند.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه فرمود: «لقد قبض رسول الله و انّ رأسه علی صدری»، پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حالی جان داد که سرش روی سینۀ من بود. سر حضرت را به سینه چسبانیده بود و در این حال از دنیا رفت. بدن پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خانه غسل داده شد، در خانه کفن شد، تشییع نشد و در حجرۀ خودش به خاک سپرده شد. انس بن مالک می گوید: ما وقتی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به خاک سپردیم، سنگ لحد چیدیم، خاک بر قبر فشاندیم، می گوید: من از حجره آمدم بیرون، دیدم یک خانمی کنار دیوار ایستاده، دارد گریه می کند، دارد ناله می زند. از صدای گریه فهمیدم حضرت فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) است. شب بود، تاریک بود.

می گوید: آمد جلوی حضرت و فرمود: انس، پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به خاک سپردید؟ عرض کردم: بله خانم. فرمود: چطور طاقت آوردید جسم پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را زیر خاک کنید؟ چطور گُل من را زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاک بر بدنش فشاندید؟ به احترام حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) اتاق را خلوت کردیم، آمدیم بیرون که وارد اتاق شد. بابا یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پا شو، پاشو ببین دخترت تنها مانده. «یا ابتا سبّت علیّ مصائب لو انّها سبّت علی الایام سرن لیالیا»، بابا روز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) شب شد. بابا خوشی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تمام شد. بابا احترام حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پایان پذیرفت. بابا پا شو ببین آماده شدند به خانۀ حضرت فاطمه ات(سلام الله علیها) حمله کنند. بابا پا شو ببین دخترت تنها مانده. یا حضرت فاطمة الزهرا(سلام الله علیها)، طاقت نیاوردی بر بابا خاک بریزند.

ببین شما را احترام کردند، وارد اتاق شدی، نشستی کنار قبر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اشک ریختی اما نبودی ببینی جلو چشم یتیم امام حسن(علیه السلام)، حضرت قاسم بن الحسن(علیه السلام)، جنازۀ بابایش را تیر باران کردند. جلو چشم برادرانش، به خدا امام حسن(علیه السلام) غریب است. امام حسن(علیه السلام) غریب زیست و غریب مرد. غریب امروز، قبرش زائر ندارد. عرض کنم یا حضرت فاطمة الزهرا(سلام الله علیها)، جلوی چشم صغیرهایش، بدنش را تیر باران کردند.

حضرت فاطمه جان(سلام الله علیها) طاقت نیاوردی خاک بر بدن بابا بریزند. شما یک دختری، دختر حضرت اباعبدالله(علیه السلام) یک دختر است، آمد در قتلگاه دید بابا نه سر در بدن دارد، قطعه قطعه، غرق خون، خودش را انداخت روی بدن. خانم شما را آزاد گذاشتند کنار قبر بابا اشک بریزی، گریه کنی، خاک برداری روی سر بریزی. اما دختر حضرت اباعبدالله (علیه السلام)را باتازیانه از بدن امام حسین(علیه السلام) گرفتند. گفت: بزنیدم اما نبریدم. بزنید، بابایم غریب است، من کنارش بمانم.

حجة الاسلام والمسلمین رفیعی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
Powered by TayaCMS