عوامل محبت در احاديث اسلامی(1)

عوامل محبت در احاديث اسلامی(1)

1- ایمان محور محبت

(( من احب لله و ابغض لله و اعطی لله فهو ممن كمل ایمانه . ))

امام صادق علیه السلام فرمود :

هركس به خاطر خدا دوست بدارد و به خاطر خدا دشمن بدارد و به خاطر خدا عطا كند ، از كسانی است كه ایمانش كامل شده است .[1]

امام باقر علیه السلام فرمود : اگر خواستی بدانی در تو خیری هست ، به دلت نگاه كن ، اگر اهل طاعت خدا ، فرمانبرداران را دوست دارد و از اهل معصیت خدا بدش می آید ، در تو خیری هست و خداوند تو را دوست دارد .

و اگر از اهل اطاعت بدش می آید و از اهل معصیت خوشنود است ، در تو خیری نیست ، و خداوند از تو ناخشنود است ، و (بدان ) كه هر كسی با دوست خود خواهد بود . [2](یعنی در قیامت دوست با دوست است ) .

و فرمود : هر كس كه معیار محبت و دشمنی او دین نباشد دین ندارد . [3]

آری اگر كسی شوهر و یا همسر مو من و با تقوایی دارد ، كه خداوند او را دوست می دارد ، باید همسر خود را دوست بدارد ، زیرا ایمان برای مو من برترین فضیلت است ، و هرگز نمی تواند هیچ فضیلتی جانشین ایمان گردد .

2 - محبت ، محبت می آورد

(( بالتودد تتاكد المحبه ))

با دوستی ، محبت محكم می شود ، [4] یعنی برای پیدا كردن دوست ، و دوست كردن همسر و دیگران از خودتان شروع كنید ، سعی كنید دوستی كنید تا او هم با شما دوست شود .

3 - توجه و حضور قلب به خدا

امام صادق علیه السلام فرمود : هر كه در نماز ، دل به خدا دهد ، خداوند روبه او كند ، دلهای مو منین را هم به دوستی با او می گرداند ، بعد از آنكه خدا او را دوست می دارد . [5]

4 - احسان و نیكی محبت می آورد

(( بالاحسان تملك القلواب . ))

حضرت علی علیه السلام فرمود : با احسان و خدمت ، دلها را می شود مالك شد ، و در حدیث دیگری فرمود : با احسان و نیكی می شود افراد را خرید و بنده كرد . [6] آری فطرت و سرشت انسان به گونه ای است كه وقتی به او احسان شود ، مجذوب می شود و انس می گیرد .

5 - سلام كنید و محبت ایجاد نمایید .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود : سوگند به آنكه جانم به دست اوست ، به بهشت وارد نمی شوید تا ایمان بیاورید . و ایمان نمی آورید تا با یكدیگر دوست باشید ، آیا نمی خواهید شما را به كاری راهنمایی كنم كه اگر انجام دهید ، با هم دوست شوید ؟ (برای ایجاد محبت ) به یكدیگر آشكارا سلام كنید . [7]

و حضرت علی علیه السلام فرمود : زبانت را به سخن ملایم و سلام كردن عادت بده تا دوستانت زیاد شوند و دشمنانت اندك گردد . [8]

6 - اظهار محبت ، محبت می آورد .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود : مرد وقتی به زنش بگوید دوستت دارم ، این سخن هرگز از دل او بیرون نمی رود . [9]

مردی به امام باقر عرض كرد : من فلانی را دوست دارم ، حضرت فرمود : او را از این دوستی آگاه كن ، كه برای دوام مو ثرتر و در الفت بهتر است . [10]

7 - صورت گشاده و خندان

(( حسن البشر اول العطاء و اسهل السخاء ))

حضرت علی علیه السلام می فرماید : رخسار نیكو اولین هدیه و راحت ترین بخشش است و فرمود :

صورت گشاده و باز تو اول نیكی تو است ، و دلالت بر بزرگواری تو می كند[11] و فرمود : صورت باز آتش دشمنی را خاموش می كند ، و فرمود : صورت باز و گشاده ریسمان محبت است ، و فرمود : كار نیك و صورت باز ، محبت می آورد و انسان را به بهشت می رساند . [12]

و فرمود : صورت گشاده ، روش هر آزاده است . [13]

8 - خوش آمد گویی و محبت

حضرت علی علیه السلام فرمود : روی باز و گشاده و بخشش و نیكی و خوش آمد گفتن ، موجب دوستی مردم است . [14]

9 - دست دادن ، محبت می آورد

(( تصافحوا فان المصافحه تزید فی الموده ))

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود : به یكدیگر دست بدهید كه محبت را زیاد می كند . [15]

حضرت صادق علیه السلام فرمود : به یكدیگر دست بدهید كه كینه را از بین می برد . [16]

10 - هدیه دادن ، دوستی آفرین است

(( تهادوا تحابوا ))

امام صادق علیه السلام فرمود : به یكدیگر هدیه دهید ، تا دوست هم باشید ، چرا كه هدیه كینه را از بین می برد . [17]

و حضرت علی علیه السلام فرمود : هدیه محبت می آورد ، و فرمود : هیچ چیز مثل هدیه ، فرمانروا را ملایم و خشم را بیرون و رانده شده را متمایل و كارهای سخت را آسان و بدیها را دور ، نمی كند . [18]

نكته مهم در هدیه و اهمیت آن به اظهار محبت و دوستی است ، نه ارزش مادی آن ، بنابراین در هدیه توقعات را كنار بگذارید و ارزش واقعی آن را در نظر بگیرید تا دوستان شما و خود شما بتوانید همواره به یكدیگر هدیه ای هر چند اندك به نشان دوستی تقدیم كنید ، متاءسفانه این ابراز دوستی ، در نزد بعضی به خاطر توقعات نابجا تبدیل به وسیله كدورت می شود و بجای تشكر و دریافت پیام هدیه ، بخاطر مسایل مادی از یكدیگر دلخور می شوند .

این هم هدیه است

امام صادق علیه السلام فرمود : محبوبترین برادرانم ، كسی است كه عیبهای مرا به من هدیه ای دهد . [19]، و حضرت علی علیه السلام فرمود : چه خوب هدیه ای است ، موعظه . [20]

و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود : هیچ مسلمانی برای برادرش ، هدیه بهتر از سخن حكیمانه كه یا هدایتش را زیاد كند ، یا از هلاكت دورش كند ، نداده است . [21]

اخلاق در خانواده و تربیت فرزند

نوشته سید محمد نجفی یزدی

منبع : ghaemiyeh

گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان

http://www.tebyan-zn.ir/blest_family.html

[1]-دارالسلام ج 3، ص 326.

[2]-دارالسلام ج 3، ص 327 و 333.

[3]-دارالسلام ج 3، ص 327 و 333.

[4]-دارالسلام ج 3، ص 327 و 333.

[5]-دارالسلام ج 3، ص 337 و 338.

[6]-دارالسلام ج 3، ص 337 و 338.

[7]-دارالسلام ج 3، ص 348 و 420.

[8]-دارالسلام ج 3، ص 348 و 420.

[9]-وسایل ج 14 ص 10.

[10]-دارالسلام ج 3، ص 373 و 380 و 402 و 427.

[11]-دارالسلام ج 3، ص 373 و 380 و 402 و 427.

[12]-دارالسلام ج 3، ص 373 و 380 و 402 و 427.

[13]-دارالسلام ج 3، ص 373 و 380 و 402 و 427.

[14]-دارالسلام ج 3، ص 386 و 387 و 455 و 456.

[15]-دارالسلام ج 3، ص 386 و 387 و 455 و 456.

[16]-دارالسلام ج 3، ص 386 و 387 و 455 و 456.

[17]-دارالسلام ج 3، ص 386 و 387 و 455 و 456.

[18]-دارالسلام ج 3، ص 427 و 386.

[19]-دارالسلام ج 3، ص 427 و 386.

[20]-دارالسلام ج 3، ص 387 و 455 و 456.

[21]-دارالسلام ج 3، ص 387 و 455 و 456.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS