عید فطر یوم الجائزه

عید فطر یوم الجائزه

عید فطر یوم الجائزه

اقناع اندیشه

عید برای چه کسانی؟

پرورش احساس

رفتارسازی

نکته دیگر آن است که

پس می توان کلمات ایشان را در این محورها خلاصه نمود:

عید فطر یوم الجائزه

بسم الله الرحمن الرحیم

جابر از امام باقر (علیه السّلام) روایت کرده است که فرمود:

رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) چون به هلال ماه رمضان می نگریست روی خود را به سوی قبله می کرد، و آن گاه می گفت: "خدایا این هلال را با امن و ایمان، و سلامت از آفات، و تسلیم در برابر اوامر و نواهی خود، و توأم با عافیتی فراگیر، و رزقی گسترده، و دفع دردها و بیماری ها، و با تلاوت قرآن، و یاری بر نماز و روزه در محیط ما طالع گردان، خدایا ما را در قیام به وظائف خود برای ماه رمضان و آن ماه را برای ما از اشتباه در روزهای آن سالم بدار، و عبادات ما در این ماه را از ما بپذیر تا ماه رمضان به حالی سپری شود که تو ما را آمرزیده باشی."

سپس پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) رو به مردم کرده، و می فرمود: "ای گروه مردمان، چون هلال ماه رمضان طلوع کند، شیاطین سرکش به غل کشیده می شوند، و درهای آسمان و ابواب بهشت و درهای رحمت گشوده می شود، و ابواب دوزخ بسته می گردد، و دعا به اجابت می رسد، و خدای تبارک و تعالی را در هر عید فطری آزادشدگانی هست که ایشان را از آتش آزاد می سازد، و در هر شب منادیی ندا می دهد که: آیا تائبی هست؟ آیا سائلی هست؟ آیا آمرزش خواهی هست؟ (و آن منادی ندا می دهد که) خداوندا هر که در راه تو چیزی صرف نماید، او را عوض کرامت کن و هر که امساک کند او را تلف کن، و چون هلال شوّال طلوع کند، به مؤمنان ندا می رسد که: به سوی جوائزتان بشتابید که امروز روز جائزه است."(1)

اقناع اندیشه

عید فطر یکی از چهار عید بزرگ مسلمین است، چنانچه در روایت وارد شده:

قال ابی الحسن العسکری (علیه السلام): إنَّمَا الأعیادُ أربَعَهٌ لِلشّیعَهِ: الفِطرُ و الأضحی و الغَدیرُ و الجُمُعَهُ.(2)

امام هادی (علیه السلام) می فرمایند:

شیعیان فقط چهار عید دارند: فطر، قربان، غدیر و جمعه.

البته روز عید برای مسلمانان با دیگر ادیان متفاوت است، چرا که عید برای مسلمین روزی می باشد که بیشتر اطاعت خداوند متعال نمایند و معصیت خداوند نکنند چنانچه در روایتی وارد شده است:

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فِی بَعْضِ الْأَعْیَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِیَامَهُ وَ شَکَرَ قِیَامَهُ وَ کُلُ یَوْمٍ لَا یُعْصَی اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید.(3)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یکی از عیدها فرمودند:

همانا این روز برای کسی عید است که خداوند روزه اش را قبول نموده باشد و از نمازش تشکر نماید و هر روزی که خداوند در آن روز معصیت نشود، پس همان روز، عید است.

لذا در شب و روز عید فطر، اعمال عبادی زیادی وارد شده است و عبادت در این شب و روز ارزش بسیاری دارد، چنانچه در حدیث شریفی وارد شده است:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ أَحْیَا لَیْلَهَ الْعِیدِ لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.(4)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

کسی که شب عید را شب زنده داری کند، در روزی که قلب ها بمیرد، قلب او نمی میرد.

اهل بیت عصمت (علیهم السلام) نیز همین گونه عمل می نمودند، چنانچه از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است:

کانَ أمیرُ المؤمنینَ (علیه السلام) لایَنامُ ثلاثَ لیالٍ، لَیلهَ ثلاثٍ وعِشرِینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، ولَیلهَ الفِطرِ، ولَیلهَ النِّصفِ مِن شَعبانَ، وَ فِیها تُقسَمُ الأرزاقُ وَ الآجالُ وَ ما یَکونُ فی السَّنَهِ.(5)

امیر المؤمنین (علیه السلام) سه شب را نمی خوابید:

شب بیست و سوم ماه رمضان، شب عید فطر و شب نیمه ماه شعبان؛ در این شب ها، روزی ها تقسیم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد، تعیین می شود.

عید برای چه کسانی؟

با توجه به این مطالب می توان گفت که عید فطر برای افرادی عید است که اهل عبادت و ریاضت هستند. این افراد با عبادات و تلاش خویش در ماه رمضان، لطف و رحمت خداوند متعال را به سمت خویش جلب می نمایند و خداوند با نزول رحمت خاصه ی خویش و بخشیدن خطای این دسته از بندگان، به آن ها پاداش می دهد، چنانچه خود خداوند متعال وعده داده است:

وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.(6)

"و چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند، بگو: درود بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده که هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آن گاه به توبه و صلاح آید، پس وی آمرزنده مهربان است."

این گونه می توان گفت، کسانی که اهل روزه و عبادت در ماه خدا باشند و سختی ها را به خاطر خداوند متعال و قرب به او تحمل کنند، در واقع به آیات و فرامین خداوند ایمان آورده و آنها را پذیرفته اند، لذا طبق آیه فوق، از رحمت خداوند نیز بهره مند می گردند.

گفتیم که برای مسلمین، روزی عید است که در آن، خداوند متعال بیشتر عبادت شود و معصیت او صورت نگیرد. لذا در روز عید فطر خداوند بر بندگانش منت نهاده و عملی را به عنوان واجبِ مخصوص این روز قرار داده است و این گونه، اسباب تقرّب سریع تر بندگان را به سوی خویش فراهم نموده است. این واجبِ مخصوص، همان زکات فطره است که مکمل روزه ماه رمضان می باشد. در روایت شریفی وارد شده است:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ مِنْ تَمَامِ الصَّوْمِ إِعْطَاءَ الزَّکَاهِ یَعْنِی الْفِطْرَهَ کَمَا أَنَّ الصَّلَاهَ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) مِنْ تَمَامِ الصَّلَاهِ لِأَنَّهُ مَنْ صَامَ وَ لَمْ یُؤَدِّ الزَّکَاهَ فَلَا صَوْمَ لَهُ إِذَا تَرَکَهَا مُتَعَمِّداً وَ لَا صَلَاهَ لَهُ إِذَا تَرَکَ الصَّلَاهَ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم).(7)

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

همانا که از موجبات کمال روزه، زکات یعنی فطره است، همان طور که صلوات بر پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) از موجبات کمال نماز است، زیرا کسی که روزه بگیرد و زکات نپردازد، در صورتی که در این کار متعمّد باشد، روزه ای در نامه عملش منظور نمی شود، و در صورتی که صلوات بر پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) را ترک کند نمازی برای او محسوب نمی گردد.

طبق مطالب مذکور، عید فطر با اعمال مستحب متعدد و نیز زکات واجبی که خداوند مخصوص این روز قرار داده، یکی از اعیاد بزرگ مسلمین است و خداوند بعد از اتمام ماه رمضان، بهترین جایزه را به مؤمنین عطا می نماید چنانچه وارد شده است:

حسن بن راشد روایت کرده:

به امام صادق (علیه السلام) معروض داشتم که مردم می گویند کسی که ماه رمضان را روزه بدارد، در شب قدر مغفرت الهی بر او نازل می شود، پس امام (علیه السلام) فرمود:

ای حسن، مزد کارگر را وقت فراغتش از کار می پردازند، و مغفرت مزدی در برابر روزه است، و از این رو آن را در شب عید می بخشند. گفتم: فدایت شوم، پس برای ما چه عملی در آن شب شایسته است؟ فرمود: چون خورشید غروب کند سه رکعت نماز مغرب را به جای آور و هر دو دست را به سوی آسمان بردار، و بگو: ای صاحب تفضّل و عطا، و ای مالک قدرت و قوّت بی انتها، ای گزیننده محمّد و یار و یاور او، درود و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و هر گناهی را که مرتکب شده ام، و من آن را از یاد برده ام، در صورتی که آن نزد تو در نامه ای بیان کننده محفوظ و مضبوط است. بر من بیامرز.

متن اصلی دعا: "یَا ذَا الطَّوْلِ یَا ذَا الْحَوْلِ یَا مُصْطَفِیَ مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ نَسِیتُهُ أَنَا وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ وَ تَخِرُّ سَاجِداً وَ تَقُولُ مِائَهَ مَرَّهٍ أَتُوبُ إِلَی اللَّهِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ وَ تَسْأَلُ حَوَائِجَکَ."(8)(9) محمد بن جعفر بن مشهدی، المزار الکبیر ، ص: 453

پرورش احساس

أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله و سلم) إِذَا کَانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَی مُنَادٍ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَی جَوَائِزِکُمْ ثُمَّ قَالَ یَا جَابِرُ جَوَائِزُ اللَّهِ لَیْسَتْ بِجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوکِ ثُمَّ قَالَ هُوَ یَوْمُ الْجَوَائِزِ.(9)

امام باقر (علیه السلام) به نقل از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: هنگامی که اولین روز از ماه شوال شود، منادی ندا می دهد که ای مؤمنان، به سوی جوائزتان بشتابید. سپس فرمودند: ای جابر، جوائز خداوند مانند جوائز پادشاهان (از متاع های دنیوی) نمی باشد. سپس فرمودند: عید فطر، روز جایزه هاست.

از این کلام شریف معلوم می شود که خداوند متعال، جوایز فراوانی را در پرونده اعمال مؤمنینِ روزه دار ثبت خواهد کرد، اما از آنجایی که قرار نیست جوایزی از جنس متاع های دنیوی به افراد عنایت شود، جوایز این روز را می توان اموری از قبیل میل قلبی و توفیق در انجام عبادات و اعمالی بیش از گذشته، توفیق زیارت قبور ائمه و بزرگان، توفیق ترک گناهان و عادات بد، رهایی از تبعات گناهان گذشته، نعمات بهشتی و نزدیک تر شدن دعاها به اجابت، دانست.

از همین رو، در ماجرایی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) آمده است که ایشان در روز عید فطر گروهی را دید که مشغول بازی و خنده بودند. پس در حالی که به آنان اشاره می کرد به اصحاب خویش فرمود: "همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه برای بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود برای رسیدن به رضوان و خشنودی خداوند از یکدیگر پیشی بگیرند. پس گروهی در این میدان تاختند و به خشنودی الهی فائز شدند و عدّه ای دیگر عقب افتادند و تقصیر کردند و زیان دیدند. پس شگفتا و بسیار شگفتا از آن که به خنده و بازی مشغول باشد در چنین روزی که نیکوکاران در این روز پاداش می یابند و تقصیرکاران زیان می بینند." سپس فرمودند:

"وَ أیمُ اللَّهِ لَوْ کُشِفَ الْغِطَاءُ لَشُغِلَ مُحْسِنٌ بِإِحْسَانِهِ وَ مُسِی ءٌ بِإِسَاءَتِه."(10)

یعنی به خدا سوگند که اگر پرده ها از جلوی چشمان مردم کنار رود، هر آینه افراد نیکوکار (با انگیزه ای مضاعف) به نیکوکاری خود و بدکاران (نیز با انگیزه ای مضاعف) به کارهای بد خود مشغول خواهند شد.

بنابراین اگر مؤمنین جایزه های ذخیره شده در نزد خداوند متعال را مشاهده کنند، با اشتیاق هر چه بیشتر به سوی کارهای خیر روانه می شوند؛ همان گونه که افراد بدکار و ستمگر اگر بفهمند که تنها تا زمان مرگ آزاد بوده و پس از آن به سوی عذابی دردناک رهسپار خواهند شد، با انگیزه ای مضاعف سعی می کنند تا در فرصت باقی مانده، از دنیا و نعمات مادی بهره مند شوند و در این مسیر به مانند گذشته از هیچ ظلم و گناهی إبا نخواهند کرد.

همچنین مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) درباره تقوا و قدرت مبارزه با هوای نفس که یکی از بزرگترین جوایز عید فطر است، این گونه فرموده اند:

"انسانی که به برکت ماه رمضان، قدرتِ مبارزه با هوای نفس پیدا کرده، دستاورد بزرگی را به دست آورده است که باید آن را حفظ کند. انسانی که از عادت به هوس رانی و عادت زشت پاسخگویی مثبت به هوس ها و شهوات تا هرجایی که برای او مقدور است رنج می برد، در ماه رمضان می تواند بر این عادت فائق آید؛ باید این را برای خود حفظ کند. همه بدبختی های بشر بر اثر پیروی از هوای نفس است. همه ظلم ها، همه تزویرها، همه نامردمی ها و بی عدالتی ها، همه جنگ های ظالمانه، همه حکومت های فاسد، همه تسلیم شدن و ظلم پذیری در میان ملت ها، ناشی از همین پیروی از هواهای نفسانی و تسلیم شدن در مقابل خواهش نفس است. اگر انسان این قدرت را بیابد که بر خواهش نفس غلبه پیدا بکند، انسانِ رستگاری شده است. ماه رمضان این را در شما به وجود آورده است. عید امروز برای این است که محاسبه ای بکنید؛ پاداشی را که خدا در اوقات ضیافتِ خود به شما داده است، برای خودتان نگاه دارید و رابطه خود را با خدا محکم کنید."(11)

از کلام ایشان این درس فهمیده می شود که خیرِ دنیا و آخرت در مبارزه با نفس و رعایت تقوای الهی در تمام امور و لحظات است و ماه رمضان فرصتی طلایی برای این بهره مندی بوده و هست.

رفتارسازی

یکی از نکات اساسی درباره عید فطر، که عید بندگی و مغفرت است، حفظ درجات و رحمت های جلب شده در این ماه شریف می باشد، تا بتوان از آن رشد معنوی در تمام طول سال بهره برد و در ماه رمضان سال بعد بر آن افزود. نه آنکه با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، دوباره به اشتباهات و خدای نکرده گناهان گذشته بازگشت نماییم و این عید معنوی را به سرعت تبدیل به عزا کنیم.

مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) نیز در توصیه ای از همین قبیل، در روز عید فطر خطاب به مؤمنین می فرمایند:

"برادران عزیز! خواهران عزیز! شما روزه داران مؤمن در سرتاسر ماه رمضان با روزه ی خود - برای کسانی که روزه بر آن ها واجب بوده است- با عبادت خود، با دعای خود، با توسل خود، با احیای خود، با تلاوت قرآنی که کردید، با ذکر و خشوعی که به خرج دادید، این فرصت را برای خود به وجود آوردید که دل های خود را به خدای متعال نزدیک کنید؛ این فرصت را مغتنم بشمارید؛ این دستاورد را بزرگ بدانید و آن را برای خودتان حفظ کنید."(12)

نکته دیگر آن است که

با توجه به ماهیت معنویِ این عید، لازم است تا مراسم ها و عاداتی که مؤمنین به مناسبت این روز شریف دارند، اصلاح گردیده و به جای آنکه رنگ و بوی دنیایی بگیرد، از صِبغه الله(13) برخوردار شود. زیرا عید فطر، عید بازگشت به سوی دنیا نیست، تا بخواهیم با اشتیاق به مظاهر خوراک و پوشاک رو آوریم. امام خامنه ای نیز با نقل داستانی از زندگی امام علی (علیه السلام)، این نکته را به مؤمنین متذکر می شوند. ایشان می فرمایند:

"در روایتی است از سُوید بن غَفَله که از دوستان امیرالمؤمنین است و درباره ی او این طور گفته اند که "مَن کَانَ مِن أولِیَاءِ أمِیرِالمُؤمِنِین (علیه السلام)"؛ یعنی از نزدیکان امیرالمؤمنین بوده است؛ که می گوید روز عید فطر در خانه ی امیرالمؤمنین بر او وارد شدم. "فَإذَا عِندَهُ فَاثُورٌ أی خِوَانٌ"؛ در مقابل او سفره ای گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. "وَ صَحفَهٌ فِیهَا خَطِیفَهٌ وَ مِلبَنَهٌ"؛ غذای بسیار متواضعانه ای در مقابل حضرت گذاشته شده بود. "خطیفه" غذایی است که در حداقل امکان برای کسی تهیه می شود؛ مثلاً مقداری شیر و مقداری آرد مخلوط می کردند؛ غذای کاملاً فقیرانه. "فَقُلتُ یَا أمِیرَالمُؤمِنِینَ یَومُ عِیدٍ وَ خَطِیفَه؟"؛ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! شما روز عید چنین غذای کم اهمیت و کم ارزشی می خورید؟ معمول این است که در روزهای عید، مردم بهترین غذاهای خود را می خورند؛ شما به این غذا اکتفا کردید؟ "فَقَالَ: إنَّمَا هَذا عِیدُ مَن غُفِرَ لَهُ"؛ فرمود امروز، روز عید است؛ اما برای کسانی که مورد مغفرت الهی قرار گرفته باشند.(14) یعنی عید بودنِ امروز به خوردن غذاهای رنگین و دل خوش کردن به شادی های کودکانه نیست؛ این عید واقعی است برای کسانی که بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهی را برای خودشان تحصیل کنند. در یک جمله ی دیگر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: "إنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَن قَبِلَ اللَّهُ صِیَامَهُ وَ شَکَرَ قِیَامَهُ"؛ عید فطر، عید است برای کسی که خدا روزه ی او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شکر و سپاس خود قرار دهد. "وَ کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَومُ عِیدٍ"؛ آن روزی که من و شما این توفیق را پیدا کنیم که هیچ معصیتی از ما سر نزند، روز عید و شادمانی است.

البته گفته شده است در عید فطر به یکدیگر تحیت بگویید؛ لباس های تازه ی خود را بپوشید؛ آن روز را روز عید و شادمانی بدانید؛ اما جوهر این عید عبارت است از توجه به معنویت و طلب مغفرت و درخواست رحمت پروردگار."(15)

پس می توان کلمات ایشان را در این محورها خلاصه نمود:

1. دستاورد بزرگ ماه رمضان را که تقرب به خداوند با خشوع و عبادات است، باید حفظ نمود.

2. به فرموده امیرالمؤمنین (علیه السلام) عید فطر برای کسانی واقعاً عید است که توانسته باشند مغفرت الهی را به دست آورند.

3. ماهیت عیدِ فطر، توجه به معنویت و طلب مغفرت و رحمت پروردگار است، اگرچه به پوشیدن لباس نو و تهیه نمودن غذایی نیکو و امثال آن نیز توصیه شده.

پاورقی

  1. کافی، ج2، ص 96.
  2. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص: 96
  3. محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 95، ص: 351
  4. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص: 551
  5. حمد بن علی بن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 76
  6. محمد بن الحسن الطوسی، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص: 853
  7. الأنعام، آیه 54
  8. محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص: 183
  9. این جایزه از آن رو بهترین جایزه است که اگر مغفرت خداوند شامل حال بنده ی او نشود، این بنده از بهشت محروم و در دوزخ وارد می گردد، چنانچه در دعایی که در روز عرفه خوانده می شود آمده است: یَا مَوْلَایَ حَاجَتِیَ الَّتِی إِنْ أَعْطَیْتَنِیهَا لَمْ یَضُرَّنِی مَا مَنَعْتَنِی، وَ إِنْ مَنَعْتَنِیهَا لَمْ یَنْفَعْنِی مَا أَعْطَیْتَنِی، فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ.
  10. محمد بن یعقوب (شیخ کلینی)، الکافی (ط " اسلامیه)، ج 4، ص 168
  11. محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 511
  12. سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر مورخ 18/10/78
  13. سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر 13/8/84
  14. رنگ الهی
  15. محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام ، ج 2، ص: 99

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
Powered by TayaCMS