مسلم ابن عقیل علیه السلام بحث اول:

مسلم ابن عقیل علیه السلام بحث اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن...

بحث ذیل بمناسبت پنجم شوال روز ورود حضرت مسلم ابن عقیل به کوفه تدوین گردیده که در روز هشتم ذی الحجه روز شهادت آنحضرت نیز قابل استفاده است

نسب مسلم بن عقیل

وی فرزند عقیل، عموزاده و صحابی گرانقدر پیامبر صلی الله علیه وآله و نوه ابوطالب، پدر گرامی علی علیه السلام، و کنیه اش ابوداود بود(1)

مادر مسلم بن عقیل

مادرش از زنان آزاد نَبْط و از خاندان "فرزندا" به شمار می رفت) (2) (و احتمالًا نژادی ایرانی داشت. (3) شماری از مورّخان با استناد به روایتی مرسل (4) بر این باورند که مادر مسلم، امّ ولد (کنیز) بوده و علّیه نام داشته است. (5) او را حَلَبه (6) و حبله نیز خوانده اند. (7)

خصوصیات مسلم بن عقیل

طبری زادگاه مسلم را کوفه می داند. (8) او از خاندانی پاک، شجاع و با فضیلت برخاست و زیر نظر عموی گرامی اش، علی علیه السلام، و پسر عموه ای خود امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام پرورش یافت و از علم، تقوی و دیگر فضائل آن بزرگواران بهره مند گردید. (9) رجال نویسان اهل سنت، مسلم بن عقیل را محدثی تابعی شمرده و گفته اند که صفوان بن موهب از او حدیث نقل کرده است. (10) (11) وی فقیه و دانشمند بود. (12) از ابوهریره نقل شده است که گفت: از میان فرزندان عبدالمطلب، او شبیه ترین فرد به پیامبر صلی الله علیه وآله است. (13) همچنین وی را شجاع ترین فرزند عقیل خوانده اند. (14)

همسر و فرزندان مسلم بن عقیل

مسلم بن عقیل پس از ورود به دوران جوانی با رقیه (15) و به قولی ام الکثوم (16) دختر علی علیه السلام، پیوند زناشویی بست. ابن قتیبه ثمره این ازدواج را دو پسر به نام های عبدالله و علی دانسته است. (17)

درباره شمار و نام فرزندان مسلم اختلاف نظر وجود دارد. مورخان عبدالعزیز، ابراهیم، احمد، جعفر، مسلم، عون، عبدالرحمن، محمد و حمیده را نیز در شمار فرزندان مسلم آورده اند. (18) (19) (20) بر این اساس وی احتمالا همسران دیگری نیز اختیار کرده بود.

مورخان و نسب شناسان معتقدند که نسل مسلم پایدار نماند و منقرض گردید (21) (22) (23) و همه فرزندان او در کربلا و کوفه به شهادت رسیدند. (24)

مسلم بن عقیل در رکاب امام علی علیه السلام

مسلم بن عقیل در دوران خلافت علی علیه السلام در جنگ صفین حضور داشت و همراه امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و عبدالله بن جعفر در میمنه سپاه با دشمن به نبرد پرداخت. (25) در روزگار امامت امام حسن علیه السلام نیز از یاران با وفا و بر جسته آن حضرت به شمار می رفت. (26) وی پس از شهادت امام حسن علیه السلام همراه امام حسین علیه السلام رهسپار مکه شد. (27)

مسلم، سفیر امام حسین علیه السلام در کوفه

نامه های فراوان و فرستادگان مردم کوفه، امام حسین علیه السلام را بر آن داشت که برای اطمینان بیشتر کسی را به کوفه بفرستد تا درباره دعوت کوفیان تحقیق کند. از این رو مسلم را فرا خواند و در نامه ای برای مردم کوفه چنین نوشت: "من برادر، پسرعمو و مطمئن ترین فرد خانواده ام را به سوی شما فرستادم و به وی دستور دادم تا نظر برگزیدگان و خردمندان شما را برای من بنویسد. پس، با پسر عموی من بیعت کنید و او را تنها نگذارید". سپس نامه را به مسلم داد و فرمود: "من تو را به کوفه می فرستم، خداوند هر آنچه را که مورد رضا و علاقه اوست برای تو مقدّر خواهد کرد و من امیدوارم که با تو در مرتبه شهدا قرار گیریم، پس بر تقدیر پروردگار خشنود باش." نیز فرمود: "هر گاه به کوفه رسیدی نزد مطمئن ترین فرد منزل کن، از خاندان ابوسفیان بر حذر باش و مردم را به اطاعت من فرا خوان. اگر مردم را بر بیعت با من ثابت قدم یافتی بی درنگ مرا آگاه ساز تا طبق آن عمل کنم. در غیر این صورت با سرعت باز گرد." همچنین او را به تقوا، مدارا با مردم و کتمان مأموریت خود سفارش فرمود. پس او را در آغوش گرفت و هر دو گریستند و یکدیگر را وداع گفتند. (28)

حرکت مسلم به سمت مدینه

مسلم بن عقیل در نیمه ماه رمضان سال 60 هجری مخفیانه به سمت مدینه حرکت کرد. قیس بن مسهر صیداوی، عبدالرحمان بن الکدن ارحبی و عماره بن عبید سلولی نیز او را در این سفر همراهی می کردند. چون به مدینه رسیدند مسلم به مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله رفت و دو رکعت نماز گزارد. سپس در دل شب نزد خویشاوندان خود رفت و آنان را وداع گفت. (29)

پس از آن دو نفر راهنما از مردان قبیله قیس عیلان برگزید تا آن ها را از بیراهه حرکت دهند و تا کوفه همراهی کنند. آن ها شبانه به سمت کوفه حرکت کردند. در راه دو راهنما بر اثر تشنگی هلاک گردیدند و مسلم و همراهان به سختی خود را به نزدیکی کوفه رساندند.

نامه مسلم به امام علیه السلام در بین سفر

مسلم به وسیله قیس بن مسهر نامه ای برای امام حسین علیه السلام فرستاد و آن حضرت را از رویداد مذکور آگاه و از ایشان برای ادامه مسیر کسب تکلیف کرد. (30)

طبری می نویسد: مسلم علیه السلام طی این نامه از امام حسین علیه السلام خواست تا او را از ادامه سفر معذور دارد. حضرت درپاسخ وی، ترس را عامل این سستی دانست و او را فرمان داد تا مأموریت خود را به انجام برساند، (31) (32). ولی این گزارش از جهاتی قابل خدشه است. زیرا اوّلًا با شخصیت شناخته شده مسلم و سابقه درخشان وی در جنگ ها و شجاعت هایی که از خود بروز داده است سازگاری ندارد. ثانیاً چگونه ممکن است که امام حسین علیه السلام شخص ضعیف و ترسویی را برای انجام چنین مأموریت مهمّی برگزیند و او را روانه کوفه سازد.

حرکت مسلم به سمت کوفه

مسلم بعد از این نامه ، به سمت کوفه حرکت کرد و در پنجم شوّال (33) وارد شهر شد و در خانه مختار استقرار یافت. (34) و نیز خانه سالم بن مسیب (35) (36) و خانه مسلم بن عوسجه (37) و خانه هانی بن عروه (38) نیز استقرارهایی داشت.

بیعت مردم کوفه با مسلم

با انتشار خبر ورود مسلم به کوفه، رفت و آمد شیعیان به خانه ابن مسیب آغاز گردید مردم به دیدار مسلم می شتافتند و با او بیعت می کردند. وی در دیدار گروهی از آنان، نامه امام حسین علیه السلام خطاب به مردم کوفه را قرائت کرد. مردم همگی از شوق دیدار امام علیه السلام گریستند.

آنگاه عابس بن ابی شبیب شاکری برخاست و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: من از جانب مردم سخن نمی گویم و نمی دانم که در دل آن ها چه می گذرد ولی تو را از باطن خود آگاه می کنم. به خدا قسم هر زمان مرا بخوانید اجابت خواهم کرد و تا لحظه مرگ در رکاب شما به جنگ با دشمنان بر می خیزم و جز پاداش حق چیزی نمی خواهم. سپس حبیب بن مظاهر و به دنبال او سعید بن عبدالله حنفی برخاستند و سخنان عابس را تأیید کردند. پس از آن مردم با مسلم بیعت کردند. (39) (40)

در آغاز دوازده هزار نفر از مردم کوفه با وی بیعت کردند؛ و به زودی شمار بیعت کنندگان به هیجده هزار نفر رسید. در پی آن مسلم نامه ای به امام حسین علیه السلام نوشت و حضرت را به کوفه دعوت کرد. . (41)

آگاه شدن نعمان از بیعت مردم با مسلم

چون خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل به نعمان بن بشیر، حاکم وقت کوفه، رسید، به مسجد رفت و مردم را از فتنه انگیزی، ایجاد تفرقه و خون ریزی و مخالفت با یزید بر حذر داشت. ولی عبدالله بن مسلم بن سعید حضرمی، از هم پیمانان بنی امیه، برخاست و او را به ضعف و ناتوانی متهم ساخت. سپس نامه ای به یزید نوشت و او را از وقایع کوفه آگاه کرد. یزید نیز با مشورت سرجون، غلام معاویه، عبیدالله بن زیاد را روانه کوفه ساخت و امارت آن شهر را بدو سپرد. همچنین به وی فرمان داد تا مسلم را همچون مهره -گمشده- بجویید و هر گاه او را یافت به قتل برساند و سرش را برای او بفرستد. (42) (43) (44) (45)

پی نوشت:

  • ۱. الثقات ج۵، ص۳۹۱.
  • ۲. المعارف، ص۲۰۴.
  • ۳. فرسان الهیجاء، ص۶۳.
  • ۴. الشهید مسلم بن عقیل، ص۶۹
  • ۵. مقاتل الطالبین، ص۵۲.
  • ۶. لباب الانساب ج۱، ص۳۷۶
  • ۷. تسمیة من قتل مع الحسین علیه‌السلام، ش۱۸.
  • ۸. تاریخ طبری ج۵، ص۴۶۹.
  • ۹. الشهید مسلم بن عقیل، ص۸۱-۸۳.
  • ۱۰. الثقات ج۵، ص۳۹۱.
  • ۱۱. الاعلام، ص۲۲۲.
  • ۱۲. الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۰۹.
  • ۱۳. التاریخ الکبیر ج۴، ص۲۶۶.
  • ۱۴. المعارف ج۷، ص۲۰۴.
  • ۱۵. المحبّر، ص۵۶.
  • ۱۶. الشهید مسلم بن عقیل، ص۲۶۱.
  • ۱۷. المعارف، ص۲۰۴.
  • ۱۸. المعارف، ص۲۰۴.
  • ۱۹. العبر ج۱، ص۴۸.
  • ۲۰. دائرة المعارف الشیعیة العامر ج۱۷، ص۱۳۲.
  • ۲۱. لباب الانساب ج۱، ص۳۷۶.
  • ۲۲. جمهرة انساب العرب، ص۶۹.
  • ۲۳. عمدة الطالب، ص۳۲.
  • ۲۴. لشهید مسلم بن عقیل، ص۲۶۲.
  • ۲۵. مناقب آل ابیطالب ج۳، ص۱۹۷.
  • ۲۶. رجال الطوسی، ص۹۶.
  • ۲۷. الامامة و السیاسة ج۲، ص۲۳۰.
  • ۲۸. الفتوح، ج ۵، ص۵۱-۵۳.
  • ۲۹. تاریخ طبری ج۴، ص۲۶۳.
  • ۳۰. تاریخ طبری ج۴، ص۲۶۳.
  • ۳۱. تاریخ الطبری ج۴، ص۲۶۳-۲۶۴.
  • ۳۲. الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۳۷.
  • ۳۳. مروج الذهب ج۳، ص۴۹-۵۰.
  • ۳۴. تاریخ الطبری ج۴، ص۲۶۴.
  • ۳۵. مناقب ج۳، ص۲۴۲.
  • ۳۶. الفتوح ج۵، ص۵۶.
  • ۳۷. البدایة و النّهایة ج۸، ص۱۶۳.
  • ۳۸. الطبقات الکبری ج۴، ص۳۱.
  • ۳۹. الفتوح ج۵، ص۵۶- ۵۷.
  • ۴۰. تاریخ طبری ج۴، ص۲۶۴.
  • ۴۱. البدایة و النهایة ج۸، ص۱۶۳.
  • ۴۲. تاریخ الطبری ج۴، ص۲۶۴.
  • ۴۳. الفتوح ج۵، ص۶۱.
  • ۴۴. مناقب ج۳، ص۲۴۲.
  • ۴۵. البدایة و النهایة ج۸، ص۱۶۳.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʄ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(4)

هان ای فیلسوفان و حکمت آموزان، بیایید و در جملات خطبه ی اول این کتاب به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه ی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند به حق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تار شده است آنان را فریب ندهد.
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
Powered by TayaCMS