مطالبی زیبا از امام حسن مجتبی علیه السلام،

مطالبی زیبا از امام حسن مجتبی علیه السلام،

چند سخن از سخنان امام حسن مجتبی علیه السلام، پیرامون قرآن

1- سفارش به فراگیری قرآن و عمل به آن

2- شرافت به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

3- آگاهی پیامبر و ائمه علیهم السلام از علوم مخفی

4- شهیدان زنده اند

5- لزوم مودت به آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

6- کَفّار و عنید کیست؟

7- به چه اندازه به دیگران انفاق و کمک کنیم؟

8- اجر بدون حساب به صبر کنندگان

9- تلافی و جبران هدیه دیگران

10- از چه کسانی حاجت خود را بخواهید؟

چند سخن از سخنان امام حسن مجتبی علیه السلام، پیرامون قرآن

1- سفارش به فراگیری قرآن و عمل به آن

امام حسن علیه السّلام فرمود: از کتابهای آسمانی جز قرآن، بقیه تحریف شده و از میان رفته اند، پس آن را راهبر خود قرار دهید و تنها اوست که شما را به راه درست می برد. بهترین مردم کسی است که به احکام قرآن عمل کند، اگر چه آیاتش را از بر ننماید و بدترین مردم کسی است که به قرآن عمل نکند، اگر چه آیاتش را بخواند.

آن امام همام در ادامه از تفسیر به رأی اینگونه نهی می فرماید:

هر کس قرآن را به نظر خود تفسیر نماید و بعد معلوم شود که درست گفته، باز هم خطایی بزرگ مرتکب شده است، زیرا قرآن در روز قیامت حاضر می شود و کسانی را که حلالش را حرام و حرامش را حرام دانسته و به متشابهش ایمان داشته اند، به بهشت می برد و کسانی را که حدودش را تباه نموده و حرامش را حلال و حلالش را حرام دانسته اند، به دوزخ می برد. (إرشاد القلوب دیلمی ج 1 ص 79 باب نوزدهم: در قرائت قرآن مجید).

1- (26). دراین باره به این کتاب مراجعه کنید: فیروزآبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1392ق.

2- (27). احزاب، 33؛ و نیز ر.ک: "آیه تطهیر"، سؤال 1504. منبع: www.islamquest.net

2- شرافت به وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

در یکی از نامه هایی که امام حسن علیه السلام پس از فوت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام (در آن وقتی که مردم با آن بزرگوار بیعت کرده بودند) برای معاویه نوشت چنین آمده است:

"بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم از عبد اللَّه حسن بن امیر المؤمنین بسوی معاویه بن صخر. اما بعد:

خدا حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله را به جهت اینکه برای مردم عالم رحمتی باشد مبعوث کرد، حق به وسیله آن حضرت ظاهر و باطل را برطرف نمود، اهل شرک را به واسطه آن بزرگوار ذلیل و عرب را عموما عزیز کرد هر کسی را که خواست به وسیله آن حضرت شرافت بخشید، چنان که (در آیه 44 سوره زخرف) می فرماید: "وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ/ آن برای ذکر تو و قوم تو می باشد". (کشف الغمه فی معرفه الأئمه ج 1 ص 570).

3- آگاهی پیامبر و ائمه علیهم السلام از علوم مخفی

ابن عباس روایت می کند که: امام حسن مجتبی علیه السّلام به ماده گاوی که قصاب می خواست آن را ذبح کند مرور کرد و فرمود: این گاو به گوساله ماده ای حامله است که سفیدی در میان پیشانی آن است و سر دمش هم سفید می باشد. ما با قصاب به راه افتادیم، وقتی قصاب آن گاو را ذبح نمود دیدیم گوساله اش به همان اوصافی است که امام حسن فرموده بود. ما به آن حضرت گفتیم: آیا نه چنین است که خداوند می فرماید:

"وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحام/ خدا آنچه را که در رحم ها می باشد می داند"؟ (لقمان/ 34) پس تو چگونه این مطلب را دانستی؟ فرمود: علوم مخزون و پوشیده و قطعی و مخفی را هیچ ملک مقرب و هیچ پیغمبر مرسلی از آنها اطلاع ندارند مگر محمّد و ذریّه آن حضرت. (بحار الأنوار چاپ بیروت ج 43 ص 328 باب 15 معجزات امام حسن علیه السلام).

4- شهیدان زنده اند

نجوم از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام روایت می کند که فرمود: گروهی به حضور حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام آمدند و گفتند:

از آن معجزات و عجائبی که پدرت حضرت امیر علیه السلام به ما نشان می داد تو نیز نشان بده! فرمود: اگر از من معجزه ببینید ایمان می آورید؟ گفتند: آری، به خدا قسم که ایمان می اوریم. فرمود: آیا نه چنین است که شما پدرم را می شناسید؟ گفتند: چرا. وقتی امام حسن علیه السلام یک گوشه پرده را بالا کرد دیدند حضرت امیر علیه السلام در آنجا نشسته است. فرمود: او را می شناسید؟ همگی گفتند:

آری، این امیر المؤمنین علیه السلام است. اکنون ما شهادت می دهیم که تو ولی خدا و بعد از آن حضرت امام می باشی. تو پدرت حضرت امیر علیه السلام را همان طور به ما نشان دادی که پدرت، رسول خدا صلی الله علیه و آله را بعد از رحلتش در مسجد قبا به ابو بکر نشان داد.

امام حسن علیه السلام فرمود: آیا نشنیده اید که خداوند می فرماید: "وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُون/ آن افرادی را که در راه خدا کشته شده اند مگوئید مرده اند، بلکه زنده اند، ولی شما تشخیص نمی دهید" (بقره/ 154) اکنون که این آیه در باره این گونه افراد که در راه خدا کشته شده اند نازل شده باشد پس در باره ما امامان چه می گوئید؟

گفتند: ایمان آوردیم و تصدیق نمودیم یا ابن رسول اللَّه. (بحار الأنوار چاپ بیروت ج 43 ص 328 باب 15 معجزات امام حسن علیه السلام).

5- لزوم مودت به آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم

حسن بن زید از پدر خود از جدش نقل کرد که پس از شهادت حضرت علی علیه السّلام، امام حسن علیه السّلام در ضمن سخنرانی خود فرمود: ما از همان خانواده ای هستیم که محبت و مودت آنها بر هر مسلمانی به صریح این آیه واجب شده: "قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً/ بگو: از شما (در برابر ابلاغ رسالتم) هیچ پاداشی جز مودّت نزدیکان (یعنی اهل بیتم) را نمی خواهم. و هر کس کار نیکی کند، بر نیکی اش می افزاییم" (شوری/ 23) فرمود: "اقتراف حسنه"، مودت ما خانواده است. (بحار الأنوار چاپ بیروت ج 23 ص 251 باب 13).

6- کَفّار و عنید کیست؟

در روایتی فضل می گوید: از امام حسن علیه السّلام پرسیدم: منظور از کَفّار در آیه "و أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ/ در جهنم بیفکنید هر کافر خود خواه متکبر و لجوجی را" (ق/ 24) کیانند: فرمود: کسی که کافر به جدم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم باشد.

عرض کردم عنید کیست؟ فرمود: منکر حق علی بن ابی طالب علیه السّلام. (بحار الأنوار چاپ بیروت ج 47 ص 358 باب 11).

7- به چه اندازه به دیگران انفاق و کمک کنیم؟

امام حسن علیه السلام در تفسیر آیه "وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً/ و (انفاقشان) همواره میان این دو در حدّ اعتدال است" (فرقان/ 67) فرمود: "قوام" یعنی: کار نیک (کمک به دیگران). "عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ/ توانگر به اندازه توانایی خود و تنگدست به اندازه توانایی خود" (بقره/ 236)، همچنین هزینه کردن بر عائله و فراهم آوردن روزی (و امکانات زندگی) ایشان، به قدری که برای خود او و آنان شایسته و مناسب است "لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها/ و خداوند هیچ کس را بیش از آنچه به وی داده است مکلّف نمی سازد" (طلاق/7). (کافی چاپ إسلامیه ج 4 ص 56 باب کراهت اسراف و...).

8- اجر بدون حساب به صبر کنندگان

امام حسن مجتبی علیه السّلام از پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله روایت می کند که آن حضرت فرمود: "در بهشت درختی است که به آن درخت ابتلاء می گویند و آن در روز قیامت به اهل بلا و مصیبت داده می شود و هیچ گونه محکمه و میزانی جهت بررسی اعمال آنها تشکیل نمی شود و مانند باران بر آنها ثواب و پاداش فرو می ریزند. سپس امام حسن مجتبی علیه السّلام این آیه را خواند: "إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ/ فقط شکیبایان پاداششان را کامل و بدون حساب دریافت خواهند کرد" (زمر/ 10). (مسکن الفؤاد عند فقد الأحبه و الأولاد ص 43 باب دوم: در صبر).

9- تلافی و جبران هدیه دیگران

در روایتی انس می گوید: کنیزی زر خرید، یک شاخه ریحان به عنوان هدیه برای امام حسن علیه السلام آورد و آن بزرگوار او را در راه خدا آزاد نمود. من به آن حضرت گفتم: برای یک شاخه ریحان او را آزاد نمودی؟

فرمود: "وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها/ هر گاه چیزی به شما به عنوان هدیه دادند شما نیکوتر از آن یا همان مقدار را تلافی کنید" (نساء/ 86) جزای نیکوی این زن این بود که او را در راه خدا آزاد نمایم.

این اشعار از امام حسن علیه السلام است:

إِنَّ السَّخَاءَ عَلَی الْعِبَادِ فَرِیضَهٌ لِلَّهِ یُقْرَأُ فِی کِتَابٍ مُحْکَمٍ

وَعَدَ الْعِبَادَ الْأَسْخِیَاءَ جِنَانَهُ وَ أَعَدَّ لِلْبُخَلَاءِ نَارَ جَهَنَّمَ

مَنْ کَانَ لَا تُنْدِی یَدَاهُ بِنَائِلٍ الرَّاغِبِینَ فَلَیْسَ ذَاکَ بِمُسْلِمٍ.

ترجمه:

بذل و بخشش برای بندگان خدا یک امر لازمی است که در قرآن کریم خوانده می شود.

خدا بهشت خود را به بندگان بخشنده وعده داده و جهنم را برای افراد بخیل مقرر فرموده است.

کسی که دستهایش برای بی نوایان بخشنده نباشد او مسلمان نخواهد بود.

(بحار الأنوار چاپ بیروت ج 43 ص 343 باب 15 معجزات امام حسن علیه السلام).

10- از چه کسانی حاجت خود را بخواهید؟

در روایتی می خوانیم که حسن بن علی علیهما السّلام فرمود: اگر نیازهایی را درخواست کردید از اهل آن درخواست کنید. پرسیده شد: ای فرزند پیامبر خدا، اهل آن چه کسانی اند؟

امام حسن بن علی علیهما السّلام فرمود: آنان که خدا در کتابش داستانشان را نقل کرده و از آنان یاد نموده و فرموده است: "إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب/ تنها صاحبدلان، پند پذیرند" (زمر/ 9) فرمود: آنان خردمندانند. (کافی چاپ إسلامیه ج 1 ص 19 کتاب عقل و الجهل).

پاورقی

    این موضوعات را نیز بررسی کنید:

     

    جدیدترین ها در این موضوع

    No image

    آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

    يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
     نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

    نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

    احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
     امامت از ديدگاه نهج البلاغه

    امامت از ديدگاه نهج البلاغه

    اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
     رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

    رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

    از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
     امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

    امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

    اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

    پر بازدیدترین ها

     اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

    اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

    نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
     رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

    رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

    از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
     امامت از ديدگاه نهج البلاغه

    امامت از ديدگاه نهج البلاغه

    اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
     نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

    نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

    اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
     نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

    نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

    به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
    Powered by TayaCMS