معاشرت با خویشان و نیكی به آنان در اسلام

معاشرت با خویشان و نیكی به آنان در اسلام

بحث آداب معاشرت كه ششمین قسمت آن با عنوان «فرزندان، گلهاى زندگى» در شماره 2 سال جارى، خدمت خوانندگان محترم، عرضه شد اینك به خواست خدا در ادامه آن، مطالبى درباره صله ارحام، تقدیم مى‏شود.

روزى كه آفرینش انسان با اراده یگانه هستى‏بخش به وقوع پیوست، زندگى اجتماعى نیز لازمه حیات و هستى بشر قرار گرفت، چراكه انسان براى ادامه حیات خود، بى‏نیاز از دیگران نبوده و نمى‏تواند به تنهایى زندگى كند. و اصلاً لازمه زندگى جمعى نیاز انسان به همدیگر است و چون زندگى بشر یك زندگى اجتماعى است، براى هرچه بهتر شدن این زندگى و آرامش و امنیّت آن، مقرّرات و آداب و رسومى لازم است كه بدون پایبندى به آنها، بشر، زندگى راحت و آرامى نخواهد داشت.

اسلام در تعالیم اخلاقى خود در این زمینه، علاوه بر نیكى و احترام به همه همنوعان خود، عواطف خویشاوندى را ارج نهاده و بشر را به نیكى كردن به منسوبین و بستگان نزدیك تشویق نموده تا زندگى اجتماعى، شیرین‏تر گردد. چراكه اگر انسان به بستگان نزدیك خود، احترام و نیكى نكند، با دیگران به طریق اولى برخوردش پسندیده نخواهد بود؛ و اگر به این فرمان اخلاقى -اجتماعى اسلام عمل شود، طبعا در گوشه و كنار جامعه اسلامى، فرد و یا خانواده گرفتار و فقیر و درمانده پیدا نمى‏شود. چنانكه در حدیثى مى‏خوانیم:

« أفى المال حقٌّ سوى الزّكاة؟ قال: نعم برّ الرّحم إذا ادبرت (وسائل الشیعة، ج‏9، ص: 52 ح 11501)».

«از پیامبر پرسیدند آیا غیر از زكات، حق مالى دیگرى بر گردن انسان هست؟ فرمود: آرى نیكى و احسان به ارحام و بستگان نزدیك كه به عللى از تو بریده و قطع رابطه كرده‏اند».

به همین خاطر است كه اسلام براى تقویت روح خدمتگزارى و طرز برخورد و معاشرت با مردم را به دو طریق عمومى و خصوصى، برنامه‏ریزى كرده است:

  1. هر فرد مسلمان، موظف است به وضع توده مردم رسیدگى كند، هرچند نسبت خویشاوندى با آنها نداشته باشد.
  2. هر انسان مسلمان، علاوه بر وظیفه بند اول، در مورد بستگان نزدیك خود مسؤولیت خاصى دارد.

جایگاه بستگان نزدیك

گذشته از آداب و رفتار با اشخاص گوناگون و كلّ انسان‏ها، رفتار با فامیل و بستگان دور و نزدیك حائز اهمیّت مى‏باشد كه مسؤولیّت بیشترى نسبت به سایر مردم متوجه انسان است زیرا از دیدگاه اسلام، بعد از پدر و مادر و فرزندان، كه نزدیكان درجه یك انسان محسوب مى‏شوند، رفتار با دیگر خویشاوندان نزدیك و بستگان، از اهمّیّت به سزایى برخوردار است كه خالق هستى از آنان در آیات متعدد به عنوان «رحم» و «ارحام» نام مى‏برد.

گرچه در بعضى از آیات یاد شده، منظور از رحم، شكم مادر مى‏باشد ولى در چند مورد هم (احزاب، محمد، ممتحنه، انفال و نساء) به معنى بستگان آمده است. البته به خاطر نزدیك بودن انسان به فامیل تعبیر «رحم» و «ارحام» آورده شده چراكه انسان در شكم مادر، نزدیك‏ترین فرد به مادر مى‏باشد.

همچنین خداوند متعال در 15 آیه با تعبیر «قُربى» از بستگان دور و نزدیك انسان، سخن به میان آورده و درباره نیكى كردن به آنان سفارش كرده است. گرچه بعضى از آیات، در موارد مختلفى بیان شده، ولى غالبا اشاره به بستگان و احترام به آنان مى‏باشد.

اسلام در مورد احترام و نیكى كردن به ارحام و خویشان تأكید فراوان ورزیده است. چنانكه مرحوم طبرسى در تفسیر ارزنده خود «مجمع البیان» در اولین آیه سوره نساء، عطف لفظ «ارحام» را بر «اللّه»، دلیل بر وجوب صله ارحام گرفته و حدیثى از پیامبر اكرم صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله مى‏آورد به این مضمون كه فرمود:

«خداوند مى‏فرماید من خداى رحمان، رحم را خلق نمودم و از اسم خودم براى او اسمى انتخاب كردم. پس هر كس صله رحم كند، او را به رحمت خود وصل مى‏كنم و هركس قطع رحم كند از رحمت من بریده است».

«ارحام» چه كسانى هستند و «صله رحم» چیست؟

واژه «ارحام» از نظر لغوى به معنى اقربا و بستگان و نزدیكان انسان است كه مفرد آن «رَحِم» مى‏باشد. همچنین رحم به زهدان زن، جاى بچه در شكم مادر، بچه‏دان نیز اطلاق شده است 

«صله رحم» یعنى نیكى و احسان كردن و پاداش دادن به بستگان، اما معیار نیكى و صله رحم كردن چیست؟ باید به مكتب قرآن و اهل‏بیت پیامبر صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله مراجعه نماییم كه مفسّران واقعى قرآن و وحى مى‏باشند.

به خواست خدا در شماره آینده تعدادى از روایاتى را كه در این مورد، وارد شده‏اند، خواهیم آورد.

نیكى به خویشان از دیدگاه قرآن

در قرآن مجید آیات متعددى درباره نیكى به همنوعان جامعه بالاخص بستگان و نزدیكان و ارتباط با آنها و همچنین قطع رابطه با آنها اختصاص یافته است كه از آنها استفاده مى‏شود:

احترام و نیكى به نزدیكان، و ارتباط عاطفى با خویشان نزدیك، كار كسانى است كه به مرتبه بالایى از ایمان دست یافته‏اند و مؤمنان واقعى از بهترین دارائى خود به ارحام فقیر خود احسان مى‏كنند و قطع رحم و بریدن ارتباط با خویشاوندان نزدیك یك نوع پیمان‏شكنى با خدا و در حدّ گسترش فساد در روى زمین شمرده شده و مورد لعن و نفرین خدا قرار گرفته است.

اگر افراد یك جامعه تا این حدّ دچار انحطاط اخلاقى باشند، كه حتى احترام و نیكى كردن به نزدیكان خود را نیز به فراموشى بسپارند و ارتباط عاطفى خود را قطع نمایند، دیگر امیدى به بقا و دوام آن جامعه نخواهد بود و مانند جوامع غربى و صنعتى، یك جامعه خشك و بى‏روحى خواهد بود كه بشریت را به طرف بدببختى و بى‏بند و بارى و ظلم ستم سوق خواهد داد. اما اگر به دستورات حیات‏بخش و آرامش‏بخش اسلام و قرآن در این زمینه عمل شود، یك جامعه سالم و زیبا و دلنشین خواهد بود و در واقع مؤمنین واقعى و خوشبخت‏ترین افراد جامعه كسانى هستند كه به دستورات خداوندى در این زمینه به خوبى عمل نمایند و اینك آیات قرآن:

«نیكى، (تنها) این نیست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق و (یا) مغرب كنید (و تمام گفتگوى شما، درباره قبله و تغییر آن باشد، و همه وقت خود را مصروف آن سازید)، بلكه نیكى (و نیكوكار) كسى است كه به خدا و روز رستاخیز، و فرشتگان و كتاب (آسمانى) و پیامبران ایمان آورده و مال (خود) را با همه علاقه‏اى كه به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسكینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق مى‏كند، نماز را برپا مى‏دارد و زكات را مى‏پردازد، و (همچنین) كسانى كه به عهد خود -به هنگامى كه عهد بستند- وفا مى‏كنند، و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى‏دهند، اینها كسانى هستند كه راست مى‏گویند (و گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اینها هستند پرهیزكاران».

«و (به یاد آ ورید) زمانى را كه از بنى‏اسرائیل پیمان گرفتیم كه جز خداى یگانه را پرستش نكنید، و به پدر و مادر و یتیمان و بینوایان نیكى كنید، و به مردم نیك بگوئید، نماز را برپا دارید و زكات بدهید…».

«اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان كسى كه همه شما را از یك انسان آفرید، و همسر او را (نیز) از جنس او خلق كرد، و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت. و از خدایى بپرهیزید كه (همگى به عظمت او معترفید، و) هنگامى كه چیزى از یكدیگر مى‏خواهید، نام او را مى ‏برید! (و نیز( از (قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز كنید! زیرا خداوند مراقب شماست».

«خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیكان فرمان مى‏دهد…».

«پس حق نزدیكان و مسكینان و در راه ماندگان را ادا كن! این براى آنها كه رضاى خدا را مى‏خواهند بهتر است و چنین كسانى رستگارانند».

«اگر (از این دستورها) روى‏گردان شوید، جز این انتظار مى‏رود كه در زمین قفساد و قطع پیوند خویشاوندى كنید؟!».

«آنها كه پیوندهایى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار مى ‏دارند، و از پروردگارشان مى‏ترسند و از بدى حساب (روز قیامت) بیم دارند…».

«آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى‏ شكنند و پیوندهایى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، قطع مى‏كنند، و در روى زمین فساد مى‏نمایند، لعنت خدا براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت!».

http://motaharfamily.ir

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
Powered by TayaCMS