مهارت جذ ب جوانان 18

مهارت جذ ب جوانان 18

عوامل دین گریزی جوانان:

بسم الله الرحمن الرحیم

عوامل دین گریزی جوانان:
  1. برخورد تحکمی و اسکاتی داشتن با جوان اگر به جوان گفتی زود این کار را بکن و حرف نزن هم او را حکم کردی و هم ساکت کردی.
  2. عدم تطابق آموزه های مذهبی با زبان جوان، زبان جوان تجدد طلب و نوخواه است آرمان گراست همراه با شور و احساسات است و عقل گرایی در او متبلور است. اگر آموزه های دینی را به جوان در غالب مفاهیم کهنه غیرپویا و نامناسب بگوییم باعث دین گریزی می شود.
  3. داشتن نقش تماشاچی و حاشیه ای
  4. جهت گیری منفی مربیان دینی و والدین یکی از آسیب های بزرگی است که خانواده های دینی دچار شدند.
  5. عدم تحمل نوسان های عاطفی جوان اگر این نوسانات را ندانیم وقتی که ناامید شد او را روانی فرض می کنیم.
  6. عدم ارائة الگوهای مشخص، مناسب، به روز و مفید نیاز به هویت یابی از یکسو و بی همتایی و منحصر به فرد بودن شخصیت جوان از سوی دیگر دو موضوع به هم پیوسته را در دوران جوانی ایجاب می کند. موضوع اول را ارائة الگوی مناسب حل می کند و دومی را تعدد الگوها حل می کند.
  7. دم زدن از خوبی های مذهبی اما جلوگیری از انجام آن توسط جوانها. مثلا ورزش جزء زیبایی های دین اسلام است ولی اجازه ندهیم ورزش کنند.
  8. در مکان های مذهبی با جوان برخورد کردن.
  9. کنترل خشک و زیاد برای انجام کارهای مذهبی.
  10. تحقیر کردن جوان به سبب اشتباهی که مرتکب شده. کارش را احمقانه شمردن یا مسخره کردن.
  11. کارهایش , رفتارهایش را گناه شمردن مثلا سر سفره حرف نزن گناه دارد.
  12. وفا نکردن به عهد مربی دینی از حیث دین.
  13. زیاده روی در ملامت جوانها.
  14. تبعیض قائل شدن بین جوانان.
  15. ارتباط با خانواده های غیرمذهبی برای جوانان.
  16. تکلیف بیش از ظرفیت از جوان خواستن.
  17. معیار انسانیت جوان را معیاری صحیح ندانستن. کسی می گوید معیار انسانیت انسان به علم است معنایش این است کسی که لیسانس دارد انسان تر از کسی است که پنجم ابتدایی دارد.
  18. معیار انسانیت جوان را اخلاق و خلق و خو قرار دادن. مثلا اگر می گویند اباذر را بر معاویه ترجیح می دهند از باب اینکه معاویه به فکر خودش بود و اباذر به فکر مردم.
  19. معیار انسانیت جوان ها را آزادی گذاشتن.

جهت جذب جوانان دانشجو

توجه به نکته ها و نقطه های مورد نظر آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

  1. نقطة اظهار: اظهار دوستی و محبت روحانیون نسبت به ما اگر ظاهری و تصنعی باشد نه تنها تأثیری در ما ندارد بلکه ما را دورتر مي کند؛ محبت باید تجلی طرز تفکر نگرش روحانی نسبت به دانشجو باشد نه حربه ای برای جذب ما. (سخنان دانشجویان)
  2. نقطة احتیاط: روحانی در محیط های دانشجویی باید از احتیاط های غیرضروری پرهیز کند و خشک مقدس نباشد.
  3. نقطة ایجاد: روحانیت باید این تفکر را در دانشجو ایجاد کند که در تمام مسائل خود به اسلام شناس مراجعه کنیم و خودش اسلام شناسی نکند. زیرا باید قدرت تحلیل دانشجو را بالا ببرد.
  4. نقطة اجتناب: از صحبت های سیاسی اجتناب کنید، چرا؟ تا افراد زیادی پای صحبت های شما حاضر شوند. همین که مسائل دین را خوب مطرح کنید ما بینش سیاسی خوبی پیدا می کنیم.
  5. نقطة اکتفاء: روحانیون نباید فقط به نماز و سخنرانی اکتفا کنند، باید در متن دانشجوها باشند بخصوص با شناسایی افراد نیازمند به کمک فکری به دیدار آنها بروند و کمک فکری کنند.
  6. نقطة ارتباط: روحانیون همیشه با نیروهای مذهبی و اهل نماز ارتباط دارند با اکثریت دانشجویان ارتباط ندارند باید فکری بشود.
  7. نقطة توقع: روحانی باید بسیار کم توقع باشد اگر چنین روحانی را دیدی سلام ما را به او برسان.
  8. نقطة تواضع: مبلغان باید متواضعانه برخورد کنند نه از موضع بالا با غرور و تکبر.
  9. نقطة تعصب: متأسفانه مبلغین با تعصب برخورد می کنند نه با منطق در نتیجه جوانان از روحانیت و اسلام دور می شوند.
  10. نقطة اتحاد: مبلغ باید بجای بیان وجوه افتراق مذاهب اسلام و بجای توهین به اصحاب و مسلمانان صدر اسلام به وجود اتحاد مسلمانان بپردازد.
  11. نقطة انتقاد: مبلغان باید انتقاد پذیر و انعطاف پذیر باشند و در صدد دیکته کردن برداشت های خود نباشند.
  12. نقطة اختصاص: روحانی باید زمانی را برای رفع مشکلات خصوصی دانشجویان اختصاص دهد.
  13. نقطة انتظار: روحانی منتظر نماند که دانشجویان او را به اتاق دعوت کنند چرا که افراد مذهبی روحانی را به اتاق خودشان دعوت می کنند در نتیجه افراد غیرمذهبی نمی توانند از وجود روحانی استفاده کنند.
  14. نقطة اختلاط: مبلغ باید مانند دانشجویان در صف ژتون حضور داشته باشد و با آنها در سلف غذا بخورد و مثل دانشجویان در سالن مطالعه و پای تلویزیون بنشیند. در همه جا با ما باشد نه فقط مسجد و نمازخانه و ....حتی در کلاس هم نزد ما بنشیند. همه را با هم نمی شود جذب کرد. همه حرفهایش را در منبر و جلسه و سالن به ما نگوید مثل اختلاط سخنانش را در اتوبوس و....بگوید. یکی از نکات این است که ما از خود افراد نقطه نظرهایشان را بگیریم و نسبت بهشان بگوییم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 امام شناسی در نهج البلاغه

امام شناسی در نهج البلاغه

از آن جمله امیرمؤمنان در خطبه ای می فرماید: «بدانیدآن کس ازما (حضرت مهدی علیه السلام ) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر درآن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام رفتار می کند تا گره ها را بگشاید. بردگان و ملت های اسیر را آزاد می سازد، جمعیت های گمراه و ستمگر را می پراکند و حق جویان پراکنده را متحد می سازد.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.
 دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

دیدگاه نهج البلاغه درباره «حکومت و حکومت داری و رهبری »

کتاب شریف نهج البلاغه با 239 خطبه، 79 نامه و 472 حکمت و موعظه پس از قرآن مجید و در کنار احادیث شریف، کتاب دنیا و آخرت است؛ کتابی است که به شؤونات مختلف دنیوی و اخروی انسانها از جمله مبحث: «حکومت اسلامی، آیین زمامداری، رهبری، و ویژگی های حاکم اسلامی » نیک پرداخته است که امید است مجموعه مقالات این شماره برای علاقه مندان به این مبحث مهم، قابل توجه و سودمند باشد .
 مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

مدرسان واقعی وحی از نگاه نهج البلاغه

درباره امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده است «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر دانشم و علی در آن است.»جابربن حیان، پدر علم شیمی، در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) دانش آموخت؛ حسن بصری، مؤسس مکتب کلامی اشاعره؛ واصل بن عطاء مؤسس مکتب کلامی معتزله؛ ابوحنیفه، بنیانگذار مکتب فقهی حنفی؛ مالک، بنیانگذار مکتب فقهی مالکی، از شاگردان دانشگاه جعفری بوده اند.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʅ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(5)

عبادت بدون بینش آنان برخی را به اشتباه می انداخت و خطر اشاعه ی این مرض مسری در جامعه بود. امام علی(علیه السلام) به این خطر بیم می داد، آن حضرت(علیه السلام) شنید که مردی از خوارج شب بیدار است و به دعا و تلاوت قرآن مشغول است؛ امام فرمودند:« به یقین خفتن به که با دودلی نمازگزاردن» (نهج البلاغه، حکمت97).
Powered by TayaCMS