نکته‌هایی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها)

نکته‌هایی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها)

نکته‌هایی درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها)

نویسنده:عبدالرحیم موگهی

سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونه ‏اى که تمام کلمات کلیدى آن؛ یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانى‏ء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته ‏اند...

1. سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونه‏ اى که تمام کلمات کلیدى آن؛ یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانى‏ء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته ‏اند.

2. در زبان عربى هنگامى که گفته می شود: «قامَ لَها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست؛ ولى هنگامى که گفته می شود: «قامَ اِلَیها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست و به جهت احترام ویژه‏اى که براى آن زن قائل بود، چند قدمى نیز به طرف او حرکت کرد. در بحار الانوار گفته شده است که هرگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) نزد پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) می آمدند «قامَ اِلَیها»، (1) یعنى پیامبر(صلی الله علیه و آله) نه فقط به احترام حضرت زهرا(سلام الله علیها) از جاى خود برمی خاستند؛ بلکه به جهت احترام ویژه‏اى که براى حضرت زهرا(سلام الله علیها) قایل بودند، چند قدمى نیز به طرف او حرکت می کردند و سپس حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در جاى خود می نشاندند.

3. گاهى حضرت امیرمؤمنان على(علیه السلام) براى تبیین سخنان خود به دیگران، به گفتار و رفتار حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) استناد و استشهاد می کردند. شاید این کار حضرت بدین سبب بوده است که به مخاطبان خود بگویند: دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که در دامان وحى پرورش یافته ‏اند نیز این سخن را گفته و این کار را کرده ‏اند.

4. هرگاه امام باقر(علیه السلام) دچار تب می شدند، از پارچه ‏اى که با آب سرد مرطوب شده بود استفاده می کردند و براى شفاى خویش به مادرشان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) توسل می جستند و با صداى بلند می گفتند: «یا فاطمة بنت محمّد!».

5. امام صادق(علیه السلام) به شخصى که نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمودند: حالا که نام او را فاطمه گذاشته ‏اى، مبادا که دشنامش دهى یا نفرینش کنى و یا کتکش بزنى!.
البته این سخن بدین معنى نیست که کارهاى ناپسند مذکور را نسبت به دختران دیگر روا بدانیم؛ بلکه نشان دهندهٔ احترام ویژه براى دخترانى است که نامشان همسانِ نام حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است.

6. هنگامى که امام جواد(علیه السلام) همسرى براى خویش برگُزیدند، مَهر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را مَهر همسرشان قرار دادند. شایان توجه است که مَهر حضرت زهرا(سلام الله علیها) پانصد درهم نقره و حدوداً معادل یک کیلو و دویست و پنجاه گرم نقره است.

7. پس از رحلت حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) نخستین شهید از خاندان رسالت، حضرت محسن(علیه السلام)، فرزند حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود که هنگام هجوم به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و بر اثر فشار در از سوى ظالمان و در شش ماهگى سِقط شد. شهید کردن حضرت محسن(علیه السلام) در حقیقت باعث به شهادت رسیدن 31 سادات جهان؛ یعنى سادات محسنى شد. توجه دادنى است که انتخاب نام محسن از سوى شخص رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و پیش از تولد حضرت محسن(علیه السلام) صورت پذیرفته است.

8. از فرزند محدّث قمى(ره) پرسیدند: چه چیز باعث شد که مردم این همه از کتاب پدرتان «مفاتیحُ الجِنان» استقبال کنند و آن را در خانه خود داشته باشند؟ وى در پاسخ گفت: یکى اخلاص پدرم و دیگر اینکه ایشان ثواب همه این کتاب را به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) هدیه کرده بود.

9. عالِم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم آیت اللّه‏ ملاعلى معصومى همدانى، فرموده بودند که براى برآورده شدن حاجات و توسل به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، 530 بار بگویید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ و أَبیها و بَعلِها و بَنیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُکَ؛ خدایا! به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد، بر فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش درود فرست.» یا 530 بار بگویید: «إِلهى بِحَقِّ فاطِمَةَ و أَبیها وبَعلِها وبَنیها والسِّرِّ الْمُسْتَودَعِ فیها؛ خداى من! به حق فاطمه و پدر و همسر و فرزندانش و آن راز به ودیعه نهاده شده در وجود او، [حاجاتم را برآورده کن].» شایان توجه است نام مبارک فاطمه که حرف پایانى آن تاء گِرد عربى است، طبق حساب حروف اَبجَد با عدد 530 برابر است. همچنین طبق همین حساب، نام «زهراء» با عدد 214 و «یا زهراء» با عدد 225 برابر است.

10. شمارى از حدیث پژوهان عقیده دارند اینکه گفته می شود: عبارتِ «لَولاکَ لَما خَلَقتُ الأَفلاکَ و لَولا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ ولَولا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما؛ اگر تو نبودى، هستى را نمی آفریدم و اگر على(علیه السلام) نبود، تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه(سلام الله علیها) نبود، تو و على(علیه السلام) را نمی آفریدم»، حدیث قدسى و از سوى خداوند بزرگ و خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده، در کتابهاى معتبر حدیثى و جوامع مستند روایى دیده نشده است. از این رو، هم معنى و دلالت این حدیث را باید دوباره پژوهید و هم سند و مدرک آن را؛ به ویژه نباید این حدیث را به گونه‏اى معنى و تبیین کنیم که از آن، برترى مقام و منزلت حضرت امیرمؤمنان على(علیه السلام) نسبت به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و برترى مقام و منزلت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نسبت به آن دو برداشت شود.

11. شنیده و یا خوانده‏ اید هنگامى که حضرت زهرا(سلام الله علیها) را میان کفن گذاشته و فرزندانشان کنار ایشان بودند، ناگهان حضرت ناله‏ اى کردند و دستان خود را از میان کفن بیرون آوردند و امام حسن و امام حسین(علیه السلام) را در آغوش گرفتند و.... گفتنى است مرحوم علامه مجلسى(ره) هنگام نقل این حدیث می فرمایند: این حدیث را در برخى از کتابهایى دیدم که معتبر نیستند و نمی توان به آنها استناد کرد؛ ولى دوست داشتم که این حدیث رابیان کنم. (2)

از این رو، همهٔ ما و به ویژه سخنوران و مداحان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)، در نقل و بیان این گونه احادیث، خصوصاً براى مخاطبانى که پذیرش فرا عقلى و ماوراى طبیعى‏شان کم‌تر است، دقت و تحقیق بیش‌ترى کنیم و سپس با دلیلهاى معتبر علمى و استنادهاى صحیح حدیثى، به نقل و بیان آن بپردازیم؛ زیرا: «رُبَّ مَشهورٍ لاأَصلَ لَهُ؛ چه بسا چیزهاى مشهورى که بى‏پایه و ریشه ‏اند.»

12. یکى از القاب حضرت زهرا(سلام الله علیها) حانیه (با حرف حاء) است، نه هانیه (با حرف هاء). شایان توجه است که حانیه به معناى زن دلسوز و مهربان (نسبت به همسر و فرزندان) و اما هانیه به معناى زن خدمتکار است. از این رو، هنگام نامگذارى دختران و گرفتن شناسنامه براى آنان، به تلفظ و املاى درست این کلمه توجه داشته باشیم.

13. میان برخى از مردم، معروف است صدقه دادن به فقیرهایى که سید و از فرزندان حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستند حرام است و بدین جهت نباید به آنها صدقه داد. گفتنى است که صدقه بر دو نوع است: یکى صدقهٔ واجب، مانند زکات مال و زکات فطره و دیگرى صدقه مستحب، مانند کمک کردن و پول دادن به فقیران. آنچه از نظر شرعى و فقهى حرام است، فقط دادن زکات مال و زکات فطره از سوى افراد غیرسید به سید است. پس دادن زکات واجب از سوى سید به سید و نیز دادن صدقه مستحب از سوى غیرسید به سید اشکالى ندارد.

 پی نوشت :
1)بحار الانوار، ج 37، ص 71.
2) بحار الانوار، ج 43، ص 174.

منبع : کتاب حضرت زهرا(سلام الله علیها) / معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم/ چاپ اول-1390 .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʆ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(6)

به مالک اشتر می نویسد:« و ایاک و الاستثمار بما الناس فیه اسوه» (نهج البلاغه، نامه ی 53)؛ مبادا هرگز در آن چه که با مردم مساوی هستی امتیاز خواهی! از اموری که بر همه روشن است غفلت کنی.
Powered by TayaCMS