نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه
خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
انسان به فطرت خود عاشق خداى یگانه جمیل است که تنها او سزاوار پرستش و ستایش و نیایش است . انسان پیوسته در پى این بوده است که موجودى قابل ستایش و تقدیس بیابد و او را عاشقانه بستاید و بدو نیایش ‍ برد؛ و تلاش مربیان الهى پیوسته بر این بوده است که آدمیان را متوجه تنها معبود شایسته تقدیس بنمایند و راه نیایش او را بدیشان بیاموزند تا این نیاز فطرى آدمیان به درستى پاسخ یابد. پیشواى موحدان ، على (علیه السلام) در نیایشى والا چنین سروده است :
«اللهم اءنت اءهل الوصف الجمیل ، و التعداد الکثیر، ان تؤ مل فخیر ماءمول ، و ان ترج فخیر مرجو. اللهم و قد بسطت لى فیما لا اءمدح به غیرک ، و لا اءثنى به على اءحد سواک ، و لا اءوجهه الى معادن الخیبه و مواضع الریبه ، و عدلت بلسانى عن مدائح الآدمیین ؛ و الثناء على المربوبین المخلوقین . اللهم و لکل مثن على من اءثنى علیه مثوبه من جزاء، اءو عارفه من عطاء؛ و قد رجوتک دلیلا على ذخائر الرحمه و کنوز المغفره . اللهم و هذا مقام من اءفردک بالتوحید الذى هو لک ، و لم یر مستحقا لهذه المحامد و الممادح غیرک ؛ و بى فاقه الیک لا یجبر مسکنتها الا فضلک ، و لا ینعش من خلتها الا منک و جودک ، فهب لنا فى هذا المقام رضاک ، و اءغنیا عن مد الایدى الى سواک ؛ انک على کل شى ء قدیر » .( نهج البلاغه ، خطبه ۹۱)
خدایا! تویى سزاوار نیکو ستودن ، و بسیار و بى شمار ستایشت نمودن . اگر امید به تو بندند بهترین امید بسته اى ، و اگر چشم از تو دارند، این چشمداشت را هر چه نیکوتر شایسته اى . خدایا! در نعمت بر من گشادى ، و مرا زبانى دادى تا بدان مدح جز تو را نخوانم ، و بر کسى غیر تو آفرین نرانم . و بدان کسانى را نستایم که نومید کنند یا گمان آن بود که نبخشند، و زبان خود را باز داشتم از ستودن مردمان ، و آفریدن راندن بر پروردگان و آفریدگان . بار خدایا! هر ثناگوى را بر ثنا گفته ، پاداشى است : جزایى – در خورد ثناى آفرین گوینده – یا عطایى نیکو – سزاوار بزرگى پاداش دهنده .
انسان نیازمند نیایش است تا خداى خود را بیابد که در این صورت خود را مى یابد و زمینه شکوفایى استعدادهایش فراهم مى گردد
خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند.
خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
انسان نیازمند نیایش است تا خداى خود را بیابد که در این صورت خود را مى یابد و زمینه شکوفایى استعدادهایش فراهم مى گردد .
لازم است برای رفتن به درگاه یگانه بی نیاز با ادبی در خور شأن و مقام والای پروردگار صحبت شود و این ادب به خوبی در کلام امام علی علیه السلام موج میزند باید بیاموزییم و به کار گیریم .
و اگر خود زبانی قاصر داریم با زبان کسانی سخن گوییم که می دانند چگونه سخن را به بهترین وجهش بیان کنند همان کسانی که با زبان خود حرف دل بشریت را می زنند .
منبع : منظر مهر (مبانى تربیت در نهج البلاغه)،  مصطفى دلشاد تهرانى

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
 نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه

اين جمله ها هر چند نامى ولو به طور اشاره از اهل بيت برده نشده است، اما با توجه به جمله هاى مشابهى که در نهج البلاغه درباره اهل بيت آمده است، يقين پيدا مى شود که مقصود، ائمه اهل بيت مى باشند. از مجموع آنچه در اين گفتار از نهج البلاغه نقل کرديم معلوم شد که در نهج البلاغه علاوه بر مساله خلافت و زعامت امور مسلمين در مسائل سياسى، مساله امامت به مفهوم خاصى که شيعه تحت عنوان " حجت " قائل است عنوان شده و به نحو بليغ و رسائى بيان شده است.

پر بازدیدترین ها

 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

رهبرى صالح از ديدگاه نهج البلاغه

از موضوعات اساسى و مباحث حياتى نهج البلاغه - كه جملگى از مسائل اساسى جامعه انسانى محسوب مى گردد - مساله امامت و رهبرى است . على (ع) در سخنان و رهنمودهاى ارزنده خويش در نهج البلاغه به بيان ابعاد مختلف اين مساله پرداخته اند:اولا: ضرورت آن را در اجتماع بشرى مطرح فرموده اند؛ثانيا: در ارتباط با همين لزوم و ضرورت رهبرى، به امامت و پيشوايى صالح و حق، و نيز به رهبرى ناشايسته و ناحق پرداخته اند.
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
 نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایتʃ)

نهج البلاغه، بزرگ ترین سند ماندگاری امامت و ولایت(3)

اویس کریم؛ در کتاب المعجم الموضوعی لنهج البلاغه، با انتقاد از باب بندی های گذشته و ناقص دانستن آنها، مباحث نهج البلاغه را در 22 باب تقسیم نموده و هر یک چندین فصل دارد و هر فصلی دارای موضوعاتی است که مجموعاً 604 موضوع می شود. عناوین باب های آن چنین است: 1) العقل و العلم؛ 2) الاسلام و الایمان و الیقین و الشرک و الشک؛
No image

آفرينش اهل بيت (ع) در نهج البلاغه

يكى از پژوهش گران سنّى، نيكو و دادگرانه سخن گفته، آن جا كه گويد:هر كس يكى از اصحاب پيامبر را بر ديگر اصحاب برترى دهد، منظور او به يقين برترى دادن بر على نيست؛ زيرا على از اهل بيت پيامبر است.پس برترين آفريدگان بعد از حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله خاندان او هستند، و اين، همان واقعيّت و حقيقت است؛ زيرا آنان مانند پيامبر بر تمامى پيامبران الاهى برترى جستند و آنان مهتر آفريدگان در آفرينش، اخلاق و كمالات هستند.
Powered by TayaCMS