بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(صلی الله علیه و آله)

بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(صلی الله علیه و آله)

بهترین روش رفتار با دیگران را مى‏ توان از کلام رسول ‏اکرم(ص) آموخت که فرمود: هیچ یک از شما مؤمن نیست مگر این که براى برادرش آن بخواهد که براى خود مى‏خواهد» و یا در جاى دیگر فرمود: «دست خود را بر سر هر کس که مى‏خواهى بگذار و براى او آن بخواه که براى خود مى‏خواهى» (بحارالانوار، ج 71، ص 234)

بنابراین اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى‏کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى‏پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى‏ پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.

شخصیت انسان در عرصه روابط گوناگونی شکل می گیرد. این روابط به ترتیب عبارتند از: رابطه انسان با خود، رابطه با خدا و رابطه با دیگران. انسان موجودى اجتماعى است و نیازمند معاشرت، تبادل افکار و ایجاد روابط نیکو با همنوعان است و بر اثر همین معاشرت ها و تبادل افکار روابط انسانى شکل مى‏گیرد و فرهنگ انسانى هویت خود را آشکار مى‏سازد، در دیدگاه اسلامى، جامعه و روابط انسانى آن، رنگ الهى و عبادى به خود مى‏گیرد و همه جنبه‏هاى گوناگون رفتار آدمى در جهت نیل به هدف نهایى که انسان کامل شدن است، معنا و مفهوم مى‏ یابد. آداب معاشرت از نظر اسلام را مى‏توان در دو مرحله‏ى «اندیشه» و «عمل» خلاصه کرد. مرحله اندیشه به این معناست که مسلمانان باید صفحه اندیشه و نیت خود را نه تنها نسبت به برادران دینى خود، بلکه نسبت به تمام انسانها و بلکه سایر موجودات نیکو و زیبا گردانند و اندیشه خیرخواهى، دوستى و سعادت آن‏ها را در سر بپرورانند و از نقشه کشى و توطئه چینى بر ضرر آنان بپرهیزند. امام على(ع) در این مورد مى‏فرماید: خداى سبحان دوست دارد که نیت انسان درباره همنوعانش نیکو و زیبا باشد. (شرح غرر الحکم، ج 2، ص 667)

مرحله عمل:

اسلام در مرحله عمل براى تنظیم روابط اجتماعى انسانها آداب و وظایفى قرار داده و پایه آن را بر ایمان به خدا و تقویت روح فضیلت و انسانیت بنا نهاده است. بسیارى دوست دارند در ارتباط با همنوعان خویش زندگى موفقى داشته باشند، ولى به جهت ناآگاهى از چگونگى معاشرت و آداب آن و نیز رعایت نکردن آن آداب، توانایى برقرارى روابط مناسب و اسلامى را از دست مى‏دهند و به ناچار منزوى مى‏شوند. بنابراین شناخت این آداب در مرحله عمل و توانایى ایجاد ارتباط مناسب با قشرهاى مختلف جامعه از اهمیت بسیارى برخوردار است. امیرمؤمنان در یک دستور، خطوط کلى آداب معاشرت در مرحله عمل را این چنین بیان مى‏کند: خویشتن را میان خود و دیگران میزان قرار ده؛ آن چه را براى خود مى‏خواهى، براى دیگران بخواه و آن چه را براى خود خوش نمى‏دارى، براى دیگران نیز خوش مدار. به کسى ستم نکن، چنانکه دوست ندارى به تو ستم شود و به دیگران نیکى کن همان‏گونه که دوست‏دارى به تو نیکى شود. (نهج‏البلاغه، نامه 31، بند 28.)

آداب معاشرت در مرحله عمل، بحث بسیار گسترده‏اى است که این نامه گنجایش آن را ندارد. ما فقط بطور خلاصه مواردى از آنرا در اینجا ذکر مى‏کنیم:

  1. احترام به دیگران: احترام به معنى عدم تجاوز به حقوق آنان است که شامل احترام به جان، مال، ناموس و آبروى آن‏ها مى‏شود. پیامبر اسلام(ص) در حدیثى فرمودند: مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او در آسایش باشند، یعنى در رفتار و گفتار خود هیچ زیانى به دیگران نرساند و حقوق چهارگانه آنان را حفظ کند.
  2. سلام و احوالپرسى: شایسته است یک مسلمان هنگام دیدار برادران دینى خود، با سلامى آرامش بخش و شادى آفرین، آنان را شاد و مسرور سازد و به این وسیله روابط اجتماعى خود را تحکیم بخشد.
  3. زیبایى کلام: ما در سخن گفتن با دیگران دو وظیفه داریم؛ اول: سخنان خوب بگوییم و از سخنان زشت و خلاف ادب پرهیز کنیم. دوم: خوب و زیبا سخن گفتن: گاهى انسان سخنان خوبى دارد ولى آن‏ها را درست بیان نمى‏کند. چنانچه شاعر گوید: هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد. به همین جهت در روایات بسیار سفارش شده که قبل از سخن گفتن، کاملاً فکر کنید تا نسنجیده سخنى نگویید. چه بسا سخن حقى که در محل نامناسبى بیان شود و باعث بروز مشکلات فراوانى گردد.
  4. مزاح و شوخى: اسلام براى مزاح و شوخى هم آداب خاص دارد. مزاح و شوخى چون باعث خنده و شادى مى‏شود یکى از بهترین عوامل آرامش روانى و رفع خستگى روحى محسوب مى‏شود و سبب ایجاد پیوند دوستى بین افراد مى‏گردد. پیامبر خدا و اهل بیت او نیز اهل مزاح و شوخى بوده‏اند و براى رفع خستگى و کسالت افراد از آن استفاده مى‏کردند ولى همانطور که گفتیم آداب و قوانین خاص هم براى آن قرار داده‏اند.
  5. اولاً: باعث آزار و اذیب طرف مقابل نشود، ثانیا: غیبت یا تمسخر مسلمانى در آن نباشد. ثالثا: زیاده‏روى و افراط در آن نکنند که باعث مى‏شود هیبت و وقار شخص لکه‏دار شود و ارزش او را در بین مردم پایین آورد.
  6. رعایت شئون اجتماعى مانند: پاکیزگى، وقار، احترام به بزرگترها، نظم و انضباط، وفاى به عهد، رازدارى، مهربانى و گذشت که میزان نفوذ انسان را در دیگران بالا مى‏برد.
  7. موارد ویژه: در آداب معاشرت گرچه بر ما لازم است نسبت به همه انسانها و بلکه همه موجودات خیرخواه و مهربان باشیم، ولى دین اسلام در بعضى از موارد تأکید بیشترى کرده است. مانند 1ـ صله رحم و رسیدگى به اقوام و آشنایان و از همه مهمتر اعضاى خانواده 2ـ همسایه‏دارى و رعایت حقوق آنان 3ـ مهماندارى و آداب پذیرایى از آنان 4ـ عیادت مریض و رسیدگى به مشکلات او 5ـ تشییع جنازه و تسلى دادن به بازماندگان و رسیدگى به مشکلات آنان.

هر کدام از موارد فوق داراى مطالب و فروع فراوانى است که احتیاج به توضیح و مطالعه وسیعى دارد ولى از مجموع آن‏ها مى‏توان نمایى کلى از آداب معاشرت اسلامى را بدست آورد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

اهل بیت علیهم السلام در نهج البلاغه

نهج البلاغه فرهنگ نامه ای است بی مانند که متونش با یک دیگر همگون و همخوان اندو این مساله نشان از جریانات علمی، دانش های دینی و دنیایی این کتاب بزرگ دارد. مهم تر آن که چهره حقیقی، جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم السلام را آن گونه که خدا و رسول خواسته است، می نمایاند و با بیش از ده ها عبارت، با صراحت و دلالتی روشن، موقعیت تاریخی امت و نقش آنان را در آینده نشان می دهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
Powered by TayaCMS