آداب شب اول عروسی

آداب شب اول عروسی

1- مستحب است داماد با همسرش ملاطفت کند

مثلاً به او شربت و شیرینی و مانند آن بدهد؛ به دلیل حدیث اسماء بنت یزید : (إنی قینت عائشة لرسول الله صلی الله علیه وسلم ، ثم جئته فدعوته لجلوتها، فجاء فجلس إلی جنبها، فأتی بعس لبن، فشرب ثم ناولها النبی صلی الله علیه وسلم فخفضت رأسها و استحیت، قالت أسماء : فانتهرتها و قلت لها، خذی من ید النبی صلی الله علیه وسلم قالت : فأخذت فشربت شیئا) الحمیدی

«عایشه را برای پیامبر صلی الله علیه وسلم مزین کردم، سپس نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم رفتم، و او را برای دخول بر عائشه دعوت کردم، آمد و کنار نشست، سپس ظرفی بزرگ از شیر آورده شد، پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن خورد و به عائشه داد، عائشه سرش را پایین انداخت و شرم کرد، اسماء گوید : بر سر او داد زدم و گفتم ظرف شیر را از دست پیامبر صلی الله علیه وسلم بگیر. اسماء گوید :عائشه شیر را گرفت وکمی از آن را خورد».

2- یکی دیگر از سنت‌های زفاف این است که داماد دستش را روی پیشانی همسرش قرار دهد و بسم الله بگوید و از خدا طلب برکت کند و دعایی را که در حدیث زیر آمده است بخواند :

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود :

(إذا تزوج أحدکم امرأة، أو اشتری خادما، فلیأخذ بناصیتها، ولیسم الله عزوجل و لیدع بالبرکة، و لیقل : اللهم إنی أسألک من خیرها وخیر ما جبلتها علیه، و أعوذ بک من شرها و شر ما جبلتها علیه) ابن ماجه

«هرگاه یکی از شما زنی را به ازدواج خود درآورد یا خادمی را خرید، دست بر پیشانی‌اش بگذارد و بسم الله بگوید و برای او از خدا طلب برکت کند، و بگوید : (اللهم إنی أسألک من خیرها و خیرما جبلتها علیه، و أعوذ بک من شرها و شرما جبلتها علیه) یعنی : خداوندا! خیر او و خیر آنچه در او آفریده‌ای را از تو می‌خواهم و به تو از شر او و شر آنچه در او آفریده‌ای پناه می‌برم».

3- سنت است دو رکعت نماز با هم بخوانند چون این کار از سلف نقل شده و دو اثر در این باره آمده است :

- از ابوسعید مولای ابوأسید روایت است : (تزوجت و أنا مملوک فدعوت نفرا من أصحاب النبی صلی الله علیه وسلم فیهم ابن مسعود و أبوذر وحذیفة، قال : و أقیمت الصلاة، قال : فذهب أبو ذر لیتقدم، فقالوا : إلیک قال : أو کذلک؟ قالوا : نعم، قال : فتقدمت بهم و أنا عبد مملوک، و علمونی، فقالوا : إذا دخل علیک أهلک فصل رکعتین، ثم سل الله من خیر ما دخل علیک، و تعوذ به من شره ثم شانک و شأن أهلک) . ابن أبی شیبه

«در حالیکه برده بودم ازدواج کردم، جماعتی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم را دعوت نمودم که در میان آنان ابن مسعود، ابوذر و حذیفه حضور داشتند، (ابوسعید) گوید : برای نماز اقامه گفته شد، ابوذر جلو رفت تا پیش نماز شود. (به من) گفتند : تو امامت کن، (ابوسعید) گفت : من امامت کنم؟ گفتند بله، گفت : در حالی که برده بودم امام شدم، آنان به من یاد دادند و گفتند : هرگاه همسرت بر تو وارد شد، دو رکعت نماز بخوان سپس از خداوند خیر آنچه به خانه تو وارد شده را بخواه و از شر او به خداوند پناه ببر سپس به کار خود و خانواده‌ات مشغول شو».

- از شقیق روایت است که مردی بنام ابو حریز آمد و گفت : من با دختری جوان ازدواج کرده‌ام و می‌ترسم که کینه مرا به دل بگیرد، عبدالله بن مسعود گفت : (إن الإلف من الله والفرک من الشیطان یرید أن یکره إلیکم ما أحل الله لکم، فإذا أتتک فأمرها أن تصلی وراءک رکعتین) «الفت از خداوند و کینه از شیطان است که می‌خواهد آنچه که خداوند برای شمال حلال کرده را بد جلوه دهد، پس هرگاه همسرت نزد تو آمد به او بگو که پشت سرت دو رکعت نماز بخواند»، در روایتی دیگر از ابن مسعود آمده است : و بگو : (اللهم بارک لی فی أهلی و بارک لهم فی، اللهم اجمع بیننا ما جمعت بخیر و فرق بیننا إذا فرقت إلی خیر). ابن أبی شیبه (312/4).

«خداوندا! اهل وعیالم را برایم مبارک گردان و مرا نیز برای آنها مبارک گردان. خداوندا! تا آنگاه که در باهم بودن ما خیر هست، ما را با هم جمع کن، و هرگاه در جدایی‌مان خیر باشد بین ما جدایی بیافکن».

4- سنت است که در هنگام آمیزش بگوید : ‌«بِسْمِ اللهِ، اللَّهُمَّ جَنِّبْنَا الشَّیْطَانَ، وَجَنِّبِ الشَّیْطَانَ مَا رَزَقْتَنَا» بسم الله. بار الها! ما را از (شر) شیطان نگهدار، و اولادهای که بما عطا ‌میکنی از (شر) شیطان نگهدار)‌»، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (فإن قضی بینهما ولد لن یضره الشیطان أبدا) «اگر کودکی از آن دو متولد شود، شیطان هرگز به او ضرر نمی‌رساند». متفق علیه

مرد می‌تواند در محل نسل، و از هر طرفی که بخواهد، از جلو یا از پشت (فقط در محل نسل نه مقعد)، با همسرش آمیزش کند. خداوند متعال می‌فرماید :

نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم (بقره: 223)

«زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که می‌خواهید به آن محل درآیید».

(و زناشویی نمائید به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید) یعنی هر طور که خواستید از جلو یا از عقب (به شرطی که در محل نسل باشد).

از جابر رضی الله عنه روایت است : (کانت الیهود تقول، أذا أتی الرجل امرأته من دبرها فی قبلها کان الولد أحول فنزلت: ) نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم

«یهود می‌گفتند : اگر مردی از پشت در محل نسل با همسرش جماع کند، بچه احول (چپ چشم) خواهد شد، پس این آیه نازل شد : ‌( نِسَاؤُکُم حَرثٌ لَکُم فَأتُوا حَرثَکُم أنَّی شِئتُم ) «زنان شما محل بذرافشانی شما هستند پس از هر راهی که می‌خواهید به آن درآئید (به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید)». متفق علیه

برای مرد حرام است که در غیر محل نسل با همسرش جماع کند؛ چون پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من أتی حائضا أو امرأة فی دبرها أو کاهنا فصدقه بما یقول، فقد کفر بما أنزل علی محمد)

«هر کسی با حائضی یا با زنی در غیر محل نسل جماع کند یا نزد کاهنی برود و او را تصدیق نماید، به آنچه بر محمد نازل شده کفر ورزیده است».[الإرواء 2006]

بر زن و مرد شایسته است که هدفشان از ازدواج پاکدامنی باشد تا خود را از آنچه خداوند حرام فرموده محافظت کنند، در اینصورت آمیزش صدقه برایشان نوشته می‌شود؛ به دلیل حدیث ابوذر رضی الله عنه :

(أن ناسا من أصحاب النبی صلی الله علیه وسلم قالوا للنبی صلی الله علیه وسلم : یا رسول الله، ذهب أهل الدثوربالأجور، یصلون کما نصلی، و یصومون کما نصوم، و یتصدقون بفضول أموالهم، قال : أولیس قد جعل الله لکم ما تصدقون؟ إن بکل تسبیحة صدقة، و بکل تکبیرة صدقة، و بکل تهلیلة صدقة، و بکل تحمیدة صدقة، و أمر بالمعروف صدقة، ونهی عن منکر صدقة، و فی بضع أحدکم صدقة، قالوا یا رسول الله أیاتی أحدنا شهوته و یکون له فیها أجر؟! قال : أرأیتم لووضعها فی حرام أکان علیها وزر؟ فکذلک إذا وضعها فی الحلا کان له أجر)مسلم

«گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم به پیامبر گفتند، ای رسول خدا! ثروتمندان اجر و پاداش فراوانی دریافت می‌کنند؛ چراکه آنان مانند ما نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، و (اضافه بر آن) از اموال اضافیشان صدقه می‌دهند. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : آیا خداوند چیزی را برای شما قرار نداده که با آن صدقه بدهید؟ هر سبحان الله، الله أکبر، لا إله إلا الله و الحمدلله که می‌گویید برای شما صدقه محسوب می‌شود، امر به معروف و نهی از منکر صدقه است، و در نزدیکی با همسرانتان صدقه هست، گفتند : ای رسول خدا! یکی از ما شهوتش را برآورده می‌کند برایش اجر و پاداش هم هست؟ فرمود : مگر ندانست که اگر آنرا از راه حرام برآورده کند، گناهکار می‌شود؟ پس به همین ترتیب اگر در راه حلال آنرا برآورده کند، اجر و پاداش دریافت می‌نماید».

با اختصار از کتاب (آداب الزفاف) علامه البانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
Powered by TayaCMS