الأبدال - اَبدال

الأبدال - اَبدال میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 523 - 527 

الأبدال

اَبدال

انظر : عنوان ٤٣٥ «المقرّبون» .

٣٤٢ - الأبدالُ

اَبدال [1]

١٧٦٦- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : ثلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ فهُو مِن الأبْدالِ : الرِّضا بالقَضاءِ ، و الصَّبرُ عن مَحارِمِ اللّه ِ ، و الغَضَبُ في ذاتِ اللّه ِ عزّ و جلّ . [2]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سه خصلت است كه هر كس داشته باشد از ابدال است: خشنودى به قضاى الهى، خويشتن دارى از محرّمات خدا و خشم گرفتن به خاطر خداوند عزّ و جلّ.

١٧٦٧- عنه صلى الله عليه و آله : إنّ أبْدالَ اُمَّتي لَم يَدخُلوا الجَنّةَ بالأعمالِ ، و لكنْ إنّما دَخَلوها برَحمةِ اللّه ِ و سَخاوةِ الأنْفُسِ و سَلامةِ الصَّدرِ و رَحمةٍ لِجميعِ المُسلمينَ .[3]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : همانا ابدال امّت من، با كردارشان به بهشت نمى روند، بلكه به سبب رحمت خداوند و روح سخاوتمندشان و داشتن سينه اى بى كينه و مهربانى نسبت به همه مسلمانان به بهشت مى روند.

١٧٦٨- الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ في مُناجاتِهِ ـ : اللّهمَّ صَلِّ على مُحمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ ... و اجعَلنا بِخِدمَتِكَ لِلعُبَّادِ و الأبدالِ في أقطارِها طُلاّبا ، و لِلخاصَّةِ مِن أصفيائِكَ أصحابا ، و لِلمُريدينَ المُتَعَلِّقينَ ببابِكَ أحسابا .[4]امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجاتش ـ گفت : خدايا! بر محمّد و اهل بيتش درود فرست ... و ما را طالب خدمت به بندگان و اولياء در سراسر گيتى و همراه برگزيدگان ويژه ات و دوست ارادتمندان حلقه زده بر درگاهت قرار ده .

١٧٦٩- الإمامُ الصَّادقُ عليه السلام ـ في الدُّعاءِ المَعروفِ بِاُمِّ داوودَ في النِّصفِ مِنْ رَجَبٍ ـ : اللهُمَّ صَلِّ عَلَى الأبدالِ و الأوتادِ و السُيَّاحِ و العُبَّادِ و المُخلِصينَ و الزُّهادِ ، و أهلِ الجِدِّ و الاجتهادِ . [5]امام صادق عليه السلام ـ در دعاى معروف به اُمّ داوود در نيمه رجب ـ گفت : خدايا! بر اوليائت و بزرگان و پويندگان [راه حق ]و بندگان و مخلصان و زاهدان و كوشندگان و تلاشگران درود فرست .

١٧٧٠- الاحتجاج عن خالدِ بنِ الهَيثَمِ الفارسيِّ : قُلتُ لأبي الحسن الرّضا عليه السلام : إنَّ النّاسَ يَزعُمون أنَّ في الأرضِ أبدالاً، فَمَن هؤلاءِ الأبدالُ ؟ قالَ : صَدَقوا ، الأبدالُ هُم : الأوصياءُ، جَعَلَهُم اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ في الأرضِ بَدَلَ الأنبِياءِ، إذ أرفَعُ الأنبيآءَ و خَتمَهُم بِمُحمَّدٍ صلّى اللّه ُ عَلَيهِ و آلِهِ .[6] الاحتجاج ـ به نقل از خالد بن هيثم فارسى ـ : به امام رضا عليه السلام عرض كردم : مردم مى گويند : در زمين اوليائى هستند . اينان چه كسانى هستند؟ امام فرمود : راست مى گويند . اولياء همان اوصياى خدا در زمين اند كه پس از ختم نبوّت به محمّد صلى الله عليه و آله به جاى پيامبران هستند .

(انظر) الإيمان : باب ٢٦٧ ، ٢٦٨ .

پی‌نوشت‌ها

[1] . ابدال: همان اولياى الهى و عابدان درگاه اويند، و از اين جهت ابدال ناميده شده اند كه هرگاه يكى از آنان بميرد، بدل و جانشينى به جاى او مى نشيند (النهاية : ١ / ١٠٧) .

[2] . كنز العمّال : ٣٤٥٩٩ .

[3] . كنز العمّال : ٣٤٦٠١ .

[4] . بحار الأنوار : ٩٤ / ١٢٨ / ١٩ .

[5] . الإقبال : ٣ / ٢٤٤ .

.[6] الاحتجاج : ٢ / ٤٤٩ .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
Powered by TayaCMS