البغي - سركشى

البغي - سركشى

میزان الحکمه ، جلد 1 ، صفحه 577 - 581 

البغي

سركشى

و لمزيد الاطّلاع راجع : بحار الأنوار : ٧٥ / ٢٧٢ باب ٧٠ «البغي و الطُّغيان» .

انظر : عنوان ٣٢٩ «الظُّلم» .

٣٧٦ - البَغيُ

سركشى

(فَلَمّا أَنْجاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّها النّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنتُمْ تَعْمَلُونَ) . [1]«چون خدا آنها را رهانيد، ناگهان در زمين به ناحق سركشى كنند. اى مردم! سركشى شما تنها به زيان خودتان است، [ شما ]بهره زندگى دنيا [ را مى طلبيد ]. تمتّعى است در اين زندگى دنيوى . سپس بازگشت شما به سوى ما خواهد بود و از كارهايى كه مى كرده ايد آگاهتان مى سازيم».

(وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ) . [2]«و از فحشاء و كار ناپسند و سركشى نهى مى كند. شما را پند مى دهد باشد كه پند گيريد».

(قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ ما ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ الاْءِثْمَ وَ الْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللّه ِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطانا وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللّه ِ مَا لا تَعْلَمُونَ) . [3]«بگو: پروردگار من زشت كاريها را، چه آشكار باشند و چه پنهان و نيز گناه و تعدّى بناحق را حرام كرده است و نيز حرام است چيزى را شريك خدا سازيد كه هيچ دليلى بر وجود آن نازل نشده است يا درباره خدا چيزهايى بگوييد كه نمى دانيد».

(ذلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنّا لَصَادِقُونَ) . [4]«به سبب تعدّى شان اينچنين كيفرشان داديم. و ما راست گويانيم».

١٩٢٩- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنَّ أعجَلَ الشَّرِّ عُقوبَةً البَغيُ . [5]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كيفر تعدّى (سركشى) زودتر از كيفر هر كردار زشت ديگرى دامنگير انسان مى شود.

١٩٣٠- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إيّاكَ و البَغيَ فإنّهُ يُعَجِّلُ الصَّرْعةَ ، و يُحِلُّ بالعاملِ بهِ العِبَرَ . [6]امام على عليه السلام : از تعدّى بپرهيز كه زود به خاك مى افكند و متعدّى را درس عبرت ديگران مى كند.

١٩٣١- عنه عليه السلام : مَن سَلَّ سَيفَ البَغْيِ قُتِلَ بهِ . [7]امام على عليه السلام : كسى كه شمشير تعدّى ستم) بركشد خود به وسيله آن كشته مى شود.

١٩٣٢- عنه عليه السلام : البَغْيُ يَصْرَعُ .[8] امام على عليه السلام : تعدّى كردن [آدمى را] به خاك مى افكند.

١٩٣٣- عنه عليه السلام : البَغيُ يَصرَعُ الرِّجالَ و يُدْني الآجالَ . [9]امام على عليه السلام : تعدّى، مردان را به خاك مى افكند و مرگها را نزديك مى كند.

١٩٣٤- عنه عليه السلام : ألْأَمُ البَغيِ عندَ القُدرَةِ . [10]امام على عليه السلام : پست ترين تعدّى، تعدّى به هنگام قدرت است.

١٩٣٥- عنه عليه السلام : أفحَشُ البَغيِ البَغيُ علَى الاُلاّفِ .[11]امام على عليه السلام : زشت ترين ستم، ستم بر دوستان صميمى است.

١٩٣٦- عنه عليه السلام : البَغيُ يَسْلُبُ النِّعمةَ . [12]امام على عليه السلام : تعدّى و ستم، نعمت را سلب مى كند.

١٩٣٧- عنه عليه السلام : البَغيُ يَجْلِبُ النِّقَمَ . [13]امام على عليه السلام : تعدّى، انتقام گيرى و كينه جويى به بار مى آورد.

١٩٣٨- عنه عليه السلام : البَغيُ يُوجِبُ الدَّمارَ . [14]امام على عليه السلام : تعدّى، موجب نابودى مى شود.

١٩٣٩- عنه عليه السلام : إنَّ البَغيَ يَقـودُ أصْحابَهُ إلَى النّارِ . [15]امام على عليه السلام : تعدّى، تعدّى كننده را به سوى آتش مى كشاند.

١٩٤٠- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : انظُرْ أنْ لا تَكَلَّمَنَّ بكَلِمةِ بَغيٍ أبَدا ، و إنْ أعجَبتْكَ نَفسُكَ و عَشيرَتُكَ . [16]امام صادق عليه السلام : مواظب باش كه هرگز سخن تعدّى آميزى از دهانت خارج نشود هر چند به قدرت خود و طايفه ات بنازى.

پی‌نوشت‌ها

[1] . يونس : ٢٣.

[2] . النحل : ٩٠.

[3] . الأعراف : ٣٣.

[4] . الأنعام : ١٤٦.

[5] . الكافي : ٢ / ٣٢٧ / ١.

[6] . غرر الحكم : ٢٦٥٧.

[7] . نهج البلاغة : الحكمة ٣٤٩.

[8] . غرر الحكم : ٢٠٠.

[9] . غرر الحكم : ١٤٩٤.

[10] . غرر الحكم : ٢٩٧١.

[11] . غرر الحكم : ٣٠٠٧.

[12] . غرر الحكم : ٣٨٢.

[13] . غرر الحكم : ٧١١.

[14] . غرر الحكم : ٧٩٥.

[15] . الكافي : ٢ / ٣٢٧ / ٤.

[16] . الكافي : ٢ / ٣٢٧ / ٣.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مقالاتی که اخیرا مشاهده شده اند.

No image

خرسندی - قسمت اول

No image

البُخل - بُخل

No image

رسول اکرم 1

توبه

توبه

No image

احکام عددى هشت

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
Powered by TayaCMS