حرص در آیات و روایات اسلامی

حرص در آیات و روایات اسلامی

آیات

1. إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَ إِذَا مَسَّهُ الخْیرُْ مَنُوعًا [1]

به یقین انسان حریص و كم طاقت آفریده شده است هنگامى كه بدى به او رسد بیتابى مى كند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع دیگران مى شود (و بخل مى ورزد)

2. وَ إِنَّهُ لِحُبّ ِ الْخَیرِْ لَشَدِیدٌ [2]

و او علاقه شدید به مال دارد!

3. وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یُصْلِحا بَیْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً [3]

و اگر زنى، از طغیان و سركشى یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن یا مرد، از پاره اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غریزه حبّ ذات، در این گونه موارد) بخل مى ورزند. و اگر نیكى كنید و پرهیزگارى پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام مى دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد).

4. أَشِحَّةً عَلَیْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْكَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ كَالَّذی یُغْشى عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَیْرِ أُولئِكَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً [4]

آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پیش آید، مى بینى آن چنان به تو نگاه مى كنند، و چشمهایشان در حدقه مى چرخد، كه گویى مى خواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانیت بر شما مى گشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه مى كنند!) در حالى كه در آن نیز حریص و بخیلند آنها (هرگز) ایمان نیاورده اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و این كار بر خدا آسان است.

5. وَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [5]

و براى كسانى است كه در این سرا [سرزمین مدینه ] و در سراى ایمان پیش از مهاجران مسكن گزیدند و كسانى را كه به سویشان هجرت كنند دوست مى دارند، و در دل خود نیازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى كنند و آنها را بر خود مقدّم مى دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند كسانى كه از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده اند رستگارانند!

6. فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطیعُوا وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [6]

پس تا مى توانید تقواى الهى پیشه كنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق كنید كه براى شما بهتر است و كسانى كه از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند!

7. وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَكُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ [7]

و آنها را حریص ترین مردم- حتى حریصتر از مشركان- بر زندگى (این دنیا، و اندوختن ثروت) خواهى یافت (تا آنجا) كه هر یك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه این عمر طولانى، او را از كیفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بیناست.

روايات

كافی

بَابُ حُبِّ الدُّنْیَا وَ الْحِرْصِ عَلَیْهَا

1- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یَحْیَى بْنِ عُقْبَةَ الْأَزْدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَثَلُ الْحَرِیصِ عَلَى الدُّنْیَا مَثَلُ دُودَةِ الْقَزِّ كُلَّمَا ازْدَادَتْ مِنَ الْقَزِّ عَلَى نَفْسِهَا لَفّاً كَانَ أَبْعَدَ لَهَا مِنَ الْخُرُوجِ حَتَّى تَمُوتَ غَمّاً وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَغْنَى الْغِنَى مَنْ لَمْ یَكُنْ لِلْحِرْصِ أَسِیراً وَ قَالَ لَا تُشْعِرُوا قُلُوبَكُمُ الِاشْتِغَالَ بِمَا قَدْ فَاتَ فَتَشْغَلُوا أَذْهَانَكُمْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ لِمَا لَمْ یَأْتِ [8]

و از حضرت صادق علیه السلام حدیث شده كه حضرت باقر علیه السّلام فرمود: شخص حریص بر دنیا مانند كرم ابریشم است كه هر چه بیشتر ابریشم بر خود مى پیچد راه بیرون شدنش دورتر و بسته تر میگردد، تا اینكه از غم و اندوه بمیرد.

و حضرت صادق علیه السلام فرمود: بى نیازترین مردمان كسى است كه گرفتار حرص نباشد.

و نیز فرمود: دلهاى خود را بآنچه از دست رفته نبندید، كه افكارتان را از آمادگى براى آنچه نیامده باز دارید.

شرح : یعنى دلبستگى بدنیاى از دست رفته باعث خرابى فكر و اندیشه در باره آخرت میگردد، و شخص را از آماده شدن براى آن عالم باز میدارد.

2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَاباً مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنَ الْحِرْصِ مِثْلَهُ [9]

امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند درى از دنیا بر بنده نگشاید جز اینكه بمانند آن درى از حرص بر او بگشاید.

شرح

- مقصود این است كه هر مقدار مال زیاد گردد بهمان مقدار حرص زیاد شود چنانچه تجربه شده است.

3- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ص تَعْمَلُونَ لِلدُّنْیَا وَ أَنْتُمْ تُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ لَا تَعْمَلُونَ لِلْآخِرَةِ وَ أَنْتُمْ لَا تُرْزَقُونَ فِیهَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَیْلَكُمْ عُلَمَاءَ سَوْءٍ الْأَجْرَ تَأْخُذُونَ وَ الْعَمَلَ تُضَیِّعُونَ یُوشِكُ رَبُّ الْعَمَلِ أَنْ یُقْبَلَ عَمَلُهُ وَ یُوشِكُ أَنْ یُخْرَجُوا مِنْ ضِیقِ الدُّنْیَا إِلَى ظُلْمَةِ الْقَبْرِ كَیْفَ یَكُونُ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ مَنْ هُوَ فِی مَسِیرِهِ إِلَى آخِرَتِهِ وَ هُوَ مُقْبِلٌ عَلَى دُنْیَاهُ وَ مَا یَضُرُّهُ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِمَّا یَنْفَعُهُ [10]

از امام صادق علیه السّلام حدیث شده كه حضرت عیسى علیه السّلام فرمود: اى مردم شما، براى دنیا كار میكنید در صورتى كه بدون كار روزى بشما داده شود، و براى آخرت كار نمیكنید در حالى كه در آخرت جز در برابر كردار بشما روزى داده نشود، واى بر شما علماى بدكردار، مزد را بگیرید و كار را ضایع سازید، نزدیك است كه صاحب كار، كارش را بپذیرد و نزدیك است كاركنان از تنگناى دنیا بتاریكى گور روند، چگونه دانشمند است كسى كه در راه آخرت است و رو بدنیا دارد، و آنچه باو زیان رساند محبوبتر است نزدش از آنچه باو سود رساند.

شرح

- آنچه ترجمه شد بنا بر این است كه مراد از رب در جمله رب العمل خداى متعال باشد و لفظ یقبل بیاء موحدة و بصورت معلوم خوانده شود و از قبول گرفته شده باشد. ولى ممكن است یقبل بصورت مجهول خوانده شود و مقصود از رب العمل نیز عابدى باشد كه از عالم و دانشمند پیروى و تقلید میكند، و آنچه از دانشمند مى شنود بآن عمل كند و خود عالم عمل نكند، كه حضرت بخواهد توبیخ كند دانشمندانى را كه بگفتار خود عمل نكنند، و این كلامى است كه فیض علیه الرحمة در معناى حدیث فرموده است، و محتمل است یقبل بیاء مثناة و از اقاله باشد، و بنا بر این ترجمه چنین است:

نزدیك است صاحب كار كارش را پس بگیرد ... و این احتمال را مجلسى علیه الرحمة از بعضى نقل فرموده است.

4- عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو فِیمَا أَعْلَمُ عَنْ أَبِی عَلِیٍّ الْحَذَّاءِ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَبْعَدُ مَا یَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا لَمْ یُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ [11]

امام صادق علیه السّلام فرمود: دورترین حالى كه بنده از خداى عز و جل دارد اینست كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد.

5- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْیَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ یَنَلْ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِی قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ [12]

و نیز آن حضرت علیه السّلام فرمود: هر كه بامداد كند و روز را بشب رساند و بزرگترین اندوهش دنیا باشد خداى تعالى فقر و پریشانى را جلوى چشمش نهد، و كارش را پریشان سازد، و بجز بدان چه خداوند روزى او كرده نرسد، و هر كه بامداد كند و شام كند و بزرگترین اندوهش آخرت باشد، خداوند توانگرى و بى نیازى در دلش نهد و كارش را منظم كند.

شرح

- مجلسى علیه الرحمة (در این جمله كه فرماید): خداوند پریشانى را جلوى چشمش نهد گوید: زیرا هر چه از دنیا بدست او رسد بهمان اندازه حرصش افزون گردد و نیازش زیاد شود، یا بخاطر كمى توكل او بر خدا برخى از درهاى روزى بر او بسته گردد، (و اینكه فرمود): خداوند توانگرى در دلش نهد، یعنى بوسیله توكل بر خدا، و بیرون بردن حرص و دوستى دنیا از دلش، او را بى نیاز كند.

6- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ كَثُرَ اشْتِبَاكُهُ بِالدُّنْیَا كَانَ أَشَدَّ لِحَسْرَتِهِ عِنْدَ فِرَاقِهَا [13]

و نیز آن حضرت علیه السّلام فرمود: هر كه بیشتر بدنیا آلوده است هنگام جدائى از آن افسوسش سخت تر است.

7- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْیَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا یَفْنَى وَ أَمَلٍ لَا یُدْرَكُ وَ رَجَاءٍ لَا یُنَالُ [14]

عبد اللَّه بن یعفور گوید: شنیدم از حضرت صادق علیه السّلام كه میفرمود: هر كه دل بدنیا بندد به خصلت دل بسته است: اندوهى كه پایان ندارد. و آرزوئى كه بجنگ نیاید، و امیدى كه بدان نرسد.

شرح-

مجلسى (ره) گوید: زیرا آنچه فرا خور حرص او است براى او فراهم نگردد، و از آفات و مصائب آن نتواند دورى كند، پس همیشه در غم و اندوه آنچه از دستش رفته و آنچه برایش فراهم نگشته میباشد.

بحارالانوار

باب الحرص و طول الأمل

1- ل، [الخصال ] لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ ع إِنْ كَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَا ذَا [15]

امام صادق علیه السلام : اگر روزى مقدّر است ، پس حرص زدن چرا؟!

2- لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص أَغْنَى النَّاسِ مَنْ لَمْ یَكُنْ لِلْحِرْصِ أَسِیراً [16]

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : بی نیازترین مردم كسى است كه اسیر حرص نباشد.

3- [الخصال ] لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ ع نَاقِلًا عَنْ حَكِیمٍ الْحَرِیصِ الْجَشِعُ أَشَدُّ حَرَارَةً مِنَ النَّارِ [17]

امام صادق علیه السّلام فرمودند: حكیمى در سخنانش میگفت: حریص شكم پرست از آتش هم داغتر میباشد

4- لی، [الأمالی للصدوق ] فِی خَبَرِ الشَّیْخِ الشَّامِیِّ سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَیُّ ذُلٍّ أَذَلُّ قَالَ الْحِرْصُ عَلَى الدُّنْیَا [18]

در حدیث شامى كه از على علیه السّلام پرسید كدام یك از ذلتها بیشتر آدم را ذلیل میكند فرمودند حرص بر دنیا

5- ل، [الخصال ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ رَفَعُوهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَنْهُومَانِ لَا یَشْبَعَانِ مَنْهُومُ عِلْمٍ وَ مَنْهُومُ مَالٍ [19]

از امام صادق علیه السّلام روایت شده كه فرمودند: دو نفر سیر نمیشوند یكى طالب علم و دیگرى طالب ثروت.

6- ل، [الخصال ] عَنِ الْفَامِیِّ عَنِ ابْنِ بُطَّةَ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حُرِمَ الْحَرِیصُ خَصْلَتَیْنِ وَ لَزِمَتْهُ خَصْلَتَانِ حُرِمَ الْقَنَاعَةَ فَافْتَقَدَ الرَّاحَةَ وَ حُرِمَ الرِّضَا فَافْتَقَدَ الْیَقِینَ [20]

امام صادق علیه السلام : آزمند از دو خصلت محروم شده و در نتیجه دو خصلت همراه او شده اند: از قناعت محروم است و در نتیجه آسایش را از دست داده است ، از رضایت محروم است و در نتیجه یقین را از كف داده است.

7- ل، [الخصال ] ابْنُ بُنْدَارَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْفَضْلِ عَنْ قُتَیْبَةَ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَبِی عَوَانَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ ص قَالَ یَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ یَشِبُّ مِنْهُ اثْنَانِ الْحِرْصُ عَلَى الْمَالِ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعُمُرِ [21]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آدمیزاده پیر مى شود و دو چیز در وجود او جوان مى گردد: آزمندى به مال، و آزمندى به زندگى.

8- ل، [الخصال ] عَنِ الْخَلِیلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُعَاذٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ شُعْبَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ یَهْلِكُ أَوْ قَالَ یَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ یَبْقَى مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَلُ [22]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آدمیزاده می میرد ـ یا فرمود پیر مى شود ـ ولی دو چیز در وجود او باقی می ماند : آزمندى به مال، و آزمندى به زندگى.

9- ل، [الخصال ] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَیْبٍ عَنِ الْجَازِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ لَا یُؤْمِنُ رَجُلٌ فِیهِ الشُّحُّ وَ الْحَسَدُ وَ الْجُبْنُ وَ لَا یَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً وَ لَا حَرِیصاً وَ لَا شَحِیحاً [23]

امام باقر علیه السلام فرمود: ایمان[حقیقی] نیاورده مردی که حرص و حسد و ترسویی در او باشد و مومن, ترسو و حسود و حریص نیست.

10- ل، [الخصال ] عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَرَّارٍ عَنْ یُونُسَ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ فِیمَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِیّاً ع یَا عَلِیُّ أَنْهَاكَ عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ عِظَامٍ الْحَسَدِ وَ الْحِرْصِ وَ الْكَذِبِ [24]

در سفارشات رسول خدا به امیرمومنان علیهما السلام آمده است: ای علی تو را نهی میکنم از سه خصلت بد بزرگ : حسد, حرص و دروغگویی.

11- ل، [الخصال ] عَنِ ابْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنِ السَّعْدَآبَادِیِّ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ [25]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : خشكیدگى چشم (گریان نبودن از خوف خدا)، و سنگدلى، و حرص فراوان در طلب روزى، و اصرار بر گناه از نشانه هاى شقاوت است .

12- ل، [الخصال ] عَنْ سَعِیدِ بْنِ عِلَاقَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ إِظْهَارُ الْحِرْصِ یُورِثُ الْفَقْرَ [26]

امام على علیه السلام : اظهار حرص فقر به بار مى آورد.

13- ل، [الخصال ] عَنِ ابْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ الْحِرْصُ مَفْقَرَةٌ [27]

و فرمود: حرص, فقر است.

14- ع، [علل الشرائع ] عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ آدَمَ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِیزَةٌ وَاحِدَةٌ یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ [28]

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : اى على ! بدان كه ترسویى و بخل و آزمندى یك سرشتند و ریشه آنها بدگمانى [به خدا ]است .

15- مع، [معانی الأخبار] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ رَفَعَهُ إِلَى ابْنِ طَرِیفٍ عَنِ ابْنِ نُبَاتَةَ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ كَانَ فِیمَا سَأَلَ عَنْهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ابْنَهُ الْحَسَنَ ع أَنَّهُ قَالَ لَهُ مَا الْفَقْرُ قَالَ الْحِرْصُ وَ الشَّرَهُ [29]

امیر مومنان از فرزندش حسن علیهما السلام پرسید: فقر چیست؟ فرمود: حرص و سیری ناپذیری.

16- ل، [الخصال ] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عُمَرَ عَنْ أَبَانٍ عَنِ ابْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا هَبَطَ نُوحٌ ع مِنَ السَّفِینَةِ أَتَاهُ إِبْلِیسُ فَقَالَ لَهُ مَا فِی الْأَرْضِ رَجُلٌ أَعْظَمَ مِنْهُ عَلَیَّ مِنْكَ دَعَوْتَ اللَّهَ عَلَى هَؤُلَاءِ الْفُسَّاقِ فَأَرَحْتَنِی مِنْهُمْ أَ لَا أُعَلِّمُكَ خَصْلَتَیْنِ إِیَّاكَ وَ الْحَسَدَ فَهُوَ الَّذِی عَمِلَ بِی مَا عَمِلَ وَ إِیَّاكَ وَ الْحِرْصَ فَهُوَ الَّذِی عَمِلَ بِآدَمَ مَا عَمِلَ [30]

امام صادق علیه السلام فرمود : چون نوح علیه السلام از كشتى پیاده شد ، ابلیس نزد او آمد و گفت : در روى زمین كسى به اندازه تو در حق من لطف نكرده است ؛ این تبهكاران را نفرین كردى و مرا از آنان آسوده نمودى ! آیا دو خصلت به تو نیاموزم ؟ از حسادت دورى كن ؛ زیرا حسادت بود كه با من آن كرد كه كرد ؛ و از آزمندى نیز بپرهیز ؛ زیرا آزمندى بود كه با آدم آن كرد كه كرد.


[1] . معارج 19 - 21

[2] .عادیات 8

[3] . نساء 128

[4] . احزاب 19

[5] . حشر 9

[6] . تغابن 16

[7] . بقره 96

[8] همان

[9] همان, ص319

[10] همان

[11] همان

[12] همان

[13] همان, ص320

[14] همان

[15] بحارالأنوار ج70 ص 160

[16] همان

[17] همان

[18] همان, ص161

[19] همان

[20] همان

[21] همان

[22] همان

[23] همان

[24] همان, ص162

[25] همان

[26] همان

[27] همان

[28] همان

[29] همان

[30] همان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
Powered by TayaCMS