حکمت 117 نهج البلاغه : ارزيابى عمل ها

حکمت 117 نهج البلاغه : ارزيابى عمل ها

متن اصلی حکمت 117 نهج البلاغه

117 وَ قَالَ عليه السلام شَتَّانَ بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٌ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ

موضوع حکمت 117 نهج البلاغه

ارزيابى عمل ها

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

117- امام عليه السّلام (در ترغيب به بندگى) فرموده است

1- چه دور است بين دو عمل و كردار عملى (نافرمانى) كه لذّت و خوشى آن بگذرد و زيان (كيفر) آن بماند، و عملى (طاعت و بندگى) كه رنج آن بگذرد و پاداش و مزدش بماند.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1143)

ترجمه مرحوم شهیدی

121 [و فرمود:] دو كار با هم چه ناهمگون است و ناسازوار، كارى كه لذتش رود و گناهش ماند، و كارى كه رنجش برود و پاداشش ماند.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 381)

شرح ابن میثم

112- و قال عليه السّلام:

شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ- عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ- وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ

المعنى

و شتّان: أى افترق بينهما. و الأوّل: العمل للدنيا. و تبعته هو ما يتبعه من الشقاوة الاخرويّة. و الثاني: عمل الآخرة. و ظاهر أنّ بينهما فرقا عظيما.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 306)

ترجمه شرح ابن میثم

112- امام (ع) فرمود:

شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ- عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ- وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ

لغت

شتان: فاصله است بين آن دو.

ترجمه

«چه فاصله اى است بين دو عمل: عملى كه خوشى آن بگذرد و رنج و عذابش بماند، و عملى كه زحمتش سپرى شود و پاداشش بماند».

شرح

عمل اوّل، كار براى دنياست كه پيامد آن همان شقاوت اخروى است كه در پى آن است و عمل دوّم، كار اخروى است. بديهى است كه ميان اين دو تفاوت زيادى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 517 و 518)

شرح مرحوم مغنیه

120- شتّان ما بين عمل

ين: عمل تذهب لذّته و تبقى تبعته، و عمل تذهب مئونته و يبقى أحره.

المعنى

ما من عمل إلا و فيه جانب إيجاب و جانب سلب، لذة و ألم، راحة و تعب، خير و شر، و الفرق بين عمل و آخر هو اختلاف النسبة بين الجانبين، فأي عمل غلب فيه جانب الخير على الشر فهو خير، و أي عمل غلب فيه جانب الشر على جانب الخير فهو شر. هذا ما يقرره العقل، و قد باركه القرآن الكريم، و ضرب له مثلا بالخمر و الميسر و قال: يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ- 219 البقرة.

و قارن الإمام في هذه الحكمة بين عملين: أحدهما فيه لذة زائلة فانية تعقبها لوعة دائمة باقية، و العمل الآخر فيه لذة دائمة باقية يسبقها تعب و جهد يذهب مع الأيام. و الأول يغلب شرّه على خيره فيجب أن يترك، و الثاني يغلب خيره على شرّه فيجب أن يتبع. و أي عاقل إذا خيّر بين الحياة الكريمة مع الكفاح و الصبر على العوز و المشاق، و بين حياة الذل و الهوان مع الراحة و امتلاء المعدة، أي عاقل يختار و يفضل شيئا على حريته و كرامته و هل الخير كل الخير في المعدة.. حتى مع الأسر و العبودية.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 293)

شرح شیخ عباس قمی

144- شتّان بين عملين: عمل تذهب لذّته و تبقى تبعته، و عمل تذهب مئونته و يبقى أجره. شتّان بين العملين: أي بعد ما بينهما. و الأوّل: العمل للدنيا، و تبعته هو ما يتبعه من الشقاوة الأخرويّة. و الثاني: عمل الآخرة، و ظاهر أنّ فيهما فرقا عظيما و بونا بعيدا.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص123)

شرح منهاج البراعة خویی

السابعة عشرة بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(117) و قال عليه السّلام: شتّان ما بين عملين: عمل تذهب لذّته و تبقى تبعته، و مل تذهب مئونته و يبقى أجره.

الاعراب

شتّان، من أسماء الأفعال، و معناها فعل الماضى و هو بعد، و ما بعده اسميّة أو موصولة، و الظرف مستقر صفة أوصلة أي شتّان شي ء بين عملين أو الّذي بين عملين عمل، كبدل البعض عن الكلّ لقوله: عملين، و عمل الثاني معطوف عليه.

الترجمة

فرمود: بسيار دور است فاصله ميان دو كردار: كردارى كه كامبخشيش مى رود و گناهش مى ماند، و كردارى كه رنجش مى گذرد و ثوابش مى ماند.

  • ز هم دورند كردار بد و خوب گناه و طاعت و مكروه و محبوب
  • يكى لذّت تمام كيفرش هستيكى رنجش تمام أجر در دست

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص185و186)

شرح لاهیجی

(143) و قال (- ع- ) شتّان بين عملين عمل تذهب لذّته و تبقى تبعته و عمل تذهب مؤنته و يبقى اجره يعنى و گفت (- ع- ) كه چه بسيار فرقست در ميان دو كار كارى كه برود لذّت او و بماند زحمت او و كارى كه برود مشقّت او و بماند اجر و ثواب او يعنى در ميان كار دنيا و كار اخرت

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 303)

شرح ابن ابی الحدید

117: شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ- عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ- وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ أخذ هذا المعنى بعض الشعراء فقال-

تفنى اللذاذة ممن نال بغيته من الحرام و يبقى الإثم و العار

تبقي عواقب سوء في مغبتها

لا خير في لذة من بعدها النار

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 310)

شرح نهج البلاغه منظوم

[119] و قال عليه السّلام:

شتّان ما بين عملين: عمل تذهب لذّته و تبقى تبعته، و عمل تذهب مئونته و يبقى أجره.

ترجمه

بين اين دو كار تفاوت بسيارى موجود است: يكى كارى كه (براى دنيا است) لذّتش برود و رنجش بر شخص باقى بماند، ديگر كارى كه (براى آخرت است) رنجش برود و حظّش باقى بماند

نظم

  • بگيتى هر چه ز انسان يادگار استهمانا آن دو امر است و دو كار است
  • يكى كارى كه آن از بهر دنيا استديگر كارى كه آن در امر عقبا است
  • كس ار در كار دنيا تن كشاندرود حظّ و بجا رنجش بماند
  • كشد فردا خدا پاى حسابشكند بر زشتى كارش عقابش
  • براى آخرت و ركس كند كاررود رنج و بگيرد مزد بسيار
  • پس آن به روى از دنيا بتابىبكار آخرت نيكو شتابى
  • كشى در كار در دنيا كمى رنجبرى درگاه عقبا توشه و گنج

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص145و146)



این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
Powered by TayaCMS