حکمت 149 نهج البلاغه : فراهم بودن راه‏ هاى هدايت

حکمت 149 نهج البلاغه : فراهم بودن راه‏ هاى هدايت

متن اصلی حکمت 149 نهج البلاغه

موضوع حکمت 149 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 149 نهج البلاغه

149 وَ قَالَ عليه السلام قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ (وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ )

موضوع حکمت 149 نهج البلاغه

فراهم بودن راه هاى هدايت

(اخلاقى، اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

149- امام عليه السّلام (در پند و اندرز) فرموده است

1- بشما بينائى داده اند اگر چشم بگشائيد، و راه نموده اند اگر راه بيابيد، و شنوايى بخشيده اند اگر بشنويد.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1165)

ترجمه مرحوم شهیدی

157 [و فرمود:] شما را نماياندند اگر مى ديديد، و راه نمودند اگر مى يافتيد، و شنواندند اگر مى شنيديد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 391)

شرح ابن میثم

144- و قال عليه السّلام:

قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ

المعنى

أى قد بصّرتم سبيل الرشاد و هديتم إليها و اسمعتم الدلالة عليها إن كان لكم استعداد أن تبصروها و تسمعوا و تهتدوا إليها. و قد مرّ مثله.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 333)

ترجمه شرح ابن میثم

144- امام (ع) فرمود:

قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ

ترجمه

«شما را بينايى داده اند، اگر از بينايى استفاده كنيد، و شما را راهنمايى كرده اند اگر هدايت پذير باشيد، و وسيله شنوايى داده اند اگر گوش فرا دهيد».

شرح

يعنى راه كمال را به شما نمايانده اند، و بدان سو شما را رهبرى كرده اند. و اين راهنمايى بر كمال را به گوش شما رسانده اند، اگر شما آمادگى براى ديدن، شنيدن و راه بردن بدان سو را داشته باشيد و نظير اين سخن قبل از اين گفته شد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 562 و 563)

شرح مرحوم مغنیه

156- قد بصّرتم إن أبصرتم، و قد هديتم إن اهتديتم و أسمعتم إن استمعتم.

المعنى

الجملة الثانية و الثالثة عطف تفسير على الأولى، و المعنى ان اللّه سبحانه بيّن و أوضح «لمن كان له قلب أو ألقى السمع و هو شهيد- 37 ق» و لم يدع لأحد من حجة و عذر. فلا تلوموه و لوموا أنفسكم.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 322)

شرح شیخ عباس قمی

194- قد بصّرتم إن أبصرتم، و قد هديتم إن اهتديتم، و أسمعتم إن استمعتم. قال اللّه تعالى: وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى أُولئِكَ. و قال: وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص163)

شرح منهاج البراعة خویی

التاسعة و الاربعون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(149) و قال عليه السّلام: قد بصّرتم إن أبصرتم، و قد هديتم إن اهتديتم، و أسمعتم إن استمعتم.

المعنى

قال الشارح المعتزلي: و اعلم أنّ اللَّه تعالى قد نصب الأدلّة و مكّن المكلّف بما أكمل له من العقل من الهداية، فاذا ضلّ فمن قبل نفسه- انتهى.

فابصار ما خلق اللَّه من الايات كاف للاعتبار و الإيمان باللّه تعالى، و القرآن شاف للهداية إلى رسل اللَّه، و نداء الحقّ عال في كلّ مكان، و جار على كلّ لسان.

الترجمة

فرمود: اگر بينا باشيد بشماره نموده شده است، و وسائل رهنمائى براى شما فراهم است اگر براه بيائيد، و اگر گوش شنوا داريد نداى حق بلند است.

  • گر ببيني ديدنيها در برت پرچم رهجوى بالاى سرت
  • گوش اگر دارى نداى حق شنوكان بلند است از زمين تا ماه نو

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص240)

شرح لاهیجی

(185) و قال (- ع- ) قد بصّرتم ان ابصرتم و قد هديتم ان اهتديتم و اسمعتم ان استمعتم يعنى و گفت (- ع- ) بتحقيق كه شديد بينا كننده اگر بينا گشتيد و شديد راه نماينده اگر راه يافتيد و شديد شنواننده اگر گوش داديد بشنيدن يعنى كسى كه بينا نشده است و راه نيافته است و گوش نگرفته است چگونه بينا كننده و راه نماينده و شنواننده و امام و مقتدى خواهد بود

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 308)

شرح ابن ابی الحدید

159: وَ قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ قال الله تعالى وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ- فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى الْهُدى - . و قال سبحانه وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ- . و قال بعض الصالحين ألا إنهما نجدا الخير و الشر- فجعل نجد الشر أحب إليكم من نجد الخير- . قلت النجد الطريق- . و اعلم أن الله تعالى قد نصب الأدلة- و مكن المكلف بما أكمل له من العقل من الهداية- فإذا ضل فمن قبل نفسه أتى- . و قال بعض الحكماء الذي لا يقبل الحكمة- هو الذي ضل عنها ليست هي الضالة عنه- . و قال متى أحسست بأنك قد أخطأت- و أردت ألا تعود أيضا فتخطئ- فانظر إلى أصل في نفسك حدث عنه ذلك الخطأ- فاحتل في قلعه- و ذلك أنك إن لم تفعل ذلك عاد فثبت خطأ آخر- و كان يقال- كما أن البدن الخالي من النفس تفوح منه رائحة النتن- كذلك النفس الخالية من الحكمة- و كما أن البدن الخالي من النفس- ليس يحس ذلك بالبدن بل الذين لهم حس يحسونه به- كذلك النفس العديمة للحكمة ليس تحس به تلك النفس- بل يحس به الحكماء- و قيل لبعض الحكماء ما بال الناس ضلوا عن الحق- أ تقول إنهم لم تخلق فيهم قوة معرفة- فقال لا بل خلق لهم ذلك- و لكنهم استعملوا تلك القوة على غير وجهها- و في غير ما خلقت له- كالسم تدفعه إلى إنسان ليقتل به عدوه فيقتل به نفسه

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 376-377)

شرح نهج البلاغه منظوم

[151] و قال عليه السّلام:

قد بصّرتم إن أبصرتم، و قد هديتم إن اهتديتم، و أسمعتم إن استمعتم.

ترجمه

شما را بينائى داده اند، اگر ديده بگشائيد، و راه را نشان داده اند، اگر ره پيدا كنيد، و شنوائى داده اند اگر شنوا باشيد (مراكز پند گرفتن در جهان بسيار است اگر انسان گوش حقيقت نيوش را بگشايد و عبرت پذيرد)

نظم

  • خداوند جهان بهر هدايتشما را كرد چشم دل عنايت
  • ز عبرتتان شود تا جان چو گلشننشانتان داده راه صاف و روشن
  • براى گوش دل آويزها سفتپى اندرزتان تاريخها گفت
  • در احوال ثمود و عاد و شدّادز برق و باد و بستانشان خبر داد
  • مگر زنگ خودى از دل زدائيد بسوى راه از بى راهه آئيد
  • فرو باد هوا از سر نشايند بآتشهايتان آبى فشايند
  • ز آيات خدا گيريد پندىشويد اندر براه سودمندى

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص191و192)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
Powered by TayaCMS