حکمت 166 نهج البلاغه : راه درمان ترس

حکمت 166 نهج البلاغه : راه درمان ترس

متن اصلی حکمت 166 نهج البلاغه

موضوع حکمت 166 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 166 نهج البلاغه

166 وَ قَالَ عليه السلام إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ

موضوع حکمت 166 نهج البلاغه

راه درمان ترس

(اخلاقى، علمى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

166- امام عليه السّلام (در اقدام بكار) فرموده است

1- هر گاه از كارى ترسيدى خود را در آن افكن، زيرا سختى حذر كردن و پائيدن بزرگتر است از آنچه از آن ترس دارى (اگر در بلاء و گرفتارى باشى بهتر است كه در بيم و ترس آن بمانى، و اين فرمايش راجع به امور دنيا است كه شنيدن آنها مهمّتر از ديدن آنها است بخلاف آخرت كه آيات و اخبار و فرمايش امام عليه السّلام در همين كتاب گويا است كه ديدن آنها مهمّتر از شنيدن مى باشد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1169)

ترجمه مرحوم شهیدی

175 [و فرمود:] چون از كارى ترسى بدان در شو، كه خود را سخت پاييدن دشوارتر تا در نشدن در كار و ترسيدن.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 392)

شرح ابن میثم

161- و قال عليه السّلام:

إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ

المعنى

إنّ للنفوس فيما يتوقّع مكروهه انفعالا كثيرا و فكرا عظيما في كيفيّة دفعه و الخلاص منه، و ذلك أصعب بكثير من الوقوع فيه لطول زمان الخوف هناك و تأكّده بتوقّع الأمر المخوف. و رغّب في الوقوع فيه بضمير صغراه قوله: فإنّ. إلى آخره. و تقدير كبراه: و كلّما كان أعظم ممّا يخاف من الشي ء فينبغى أن يعدل عنه إلى الوقوع فيه. ينتج أن شدّة توقّيه ينبغي أن يعدل عنها إلى الوقوع فيه.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 337 و 338)

ترجمه شرح ابن میثم

161- امام (ع) فرمود:

إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ

ترجمه

«هرگاه از انجام كارى ترس داشتى، خود را يكباره در آن كار وارد كن، زيرا

[ناراحتى ترس و] حذر داشتن سخت تر از انجام آن كار است».

شرح

براستى نفوس انسانى در موردى كه احتمال ناروايى را مى دهد كاملا تحت تأثير قرار مى گيرد و راجع به چگونگى دفع و خلاصى از آن، سخت به انديشه مى افتد، و اين خود به مراتب دشوارتر از درگيرى با آن مورد است، چون مدت ترس در آنجا طولانى است، و اين ترس با انتظار ترس شديدتر مى گردد. امام (ع) ترغيب كرده است كه بايد وارد كار شد، با قياس مضمرى كه صغرايش عبارت: فانّ... است و كبراى مقدّر نيز چنين است: و هرگاه ترس از ورود به كار دشوارتر است پس بايد از آن پرهيز كرد و بر انجام كار روآورد. نتيجه اين مى شود كه سزاوار آن است كه به جاى بيم زياد يكباره وارد صحنه كار شويم.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 570 و 571)

شرح مرحوم مغنیه

174- إذا هبت أمرا فقع فيه فإن شدّة توقّيه أعظم ممّا تخاف منه.

المعنى

لا أحد يخلو من الهمّ.. اللهم إلا من عاش غير مسئول عن شي ء اطلاقا، و أين هو و لكن بعض الهموم تأتي من نفس المرء و صنع يده، كما لو راقب الناس: ما ذا قالوا و فعلوا. أو توقع نازلة يجهل مدى تأثيرها في حياته، فيقضي ليله و نهاره في قلق دائم و اضطراب. و يقول الإمام لهذا المتخوف: أقدم على ما خفت منه، و متى وقع اضمحل. و نقل ابن أبي الحديد أبياتا في هذا المعنى، أبلغها هذا العجز: «و أعظم مما حل ما يتوقع».

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 327 و 328)

شرح شیخ عباس قمی

33- إذا هبت أمرا فقع فيه، فإنّ شدّة توقّيه أعظم ممّا تخاف منه. إنّ للنفوس فيما يتوقّع مكروهه انفعالا كثيرا و فكرا عظيما في كيفيّة

دفعه، و الخلاص منه، و ذلك أصعب بكثير من الوقوع فيه لطول زمان الخوف هناك و تأكّده بتوقّع الأمر المخوف

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص51)

شرح منهاج البراعة خویی

السادسة و الستون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(166) و قال عليه السّلام: إذا هبت أمرا فقع فيه، فإنّ شدّة توقّيه أعظم ممّا تخاف منه.

اللغة

(هاب) يهاب: خاف.

المعنى

كثيرا ما يعرض للانسان أمرا يهابه لجبنه و جهله، كالطّفل يهاب من الدّخول في بيت مظلم، أو السلوك في طريق لم يسلكه، و هذه الهيبة الناشئة عن الجبن تقع مانعة من التّقدّم في الامور، فحثّ عليه السّلام إلى دفعها مشيرا إلى أنّ تحمّل الخوف الحاصل من التردّد أعظم من الوقوع في الأمر المخوف منه.

و بالعمل بهذه الحكمة وفّق رجال الاكتشاف و التحقيق من نيل مفاخر عالميّة فتوغّلوا في بطون الغابات و الصحاري في آفريقا و شتّى البراري، و ساحوا في البحار و اقتحموا في الجزر النائية، فنالوا بما نالوا من النفوذ و الثروة و الشّهرة، و خدموا العلم و المعرفة العالميّة، فدفع هذا الوهم الناشي من حسّ النفور منشأ الفوز و الوصول إلى المعالي في شتّى الامور.

الترجمة

فرمود: چون از أمرى نگرانى خود را در آن وارد ساز، زيرا خوددارى از ورود در آن اندوهي بزرگتر است.

  • چه ترسي ز أمري بينداز خويش در آن و بپيراى تشويش خويش
  • دو دل بودن و خود نگهداشتنبسي سخت تر ميكند قلب ريش

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص252)

شرح لاهیجی

(203) و قال (- ع- ) اذا هبت امرا فقع فيه فانّ شدّة توفّيه اعظم ممّا تخاف منه يعنى و گفت (- ع- ) كه هر گاه ترسيدى اقدام بكارى را پس واقع شو در ان كار زيرا كه سختى واپائيدن انكار بزرگتر است از چيزى كه مى ترسى از ان

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 309)

شرح ابن ابی الحدید

177: إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ- فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ ما أحسن ما قال المتنبي في هذا المعنى-

و إذا لم يكن من الموت بد فمن العجز أن تكون جبانا

كل ما لم يكن من الصعب في الأنفس

سهل فيها إذا هو كانا

- . و قال آخر-

لعمرك ما المكروه إلا ارتقابه و أعظم مما حل ما يتوقع

- . و قال آخر-

صعوبة الرزء تلقى في توقعه مستقبلا و انقضاء الرزء أن يقعا

- . و كان يقال توسط الخوف تأمن- . و من الأمثال العامية- أم المقتول تنام و أم المهدد لا تنام- . و كان يقال كل أمر من خير أو شر فسماعه أعظم من عيانه- . و قال قوم من أهل الملة و ليسوا عند أصحابنا مصيبين- إن عذاب الآخرة المتوعد به إذا حل بمستحقيه وجدوه أهون- مما كانوا يسمعونه في الدنيا- و الله أعلم بحقيقة ذلك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 406)

شرح نهج البلاغه منظوم

[166] و قال عليه السّلام:

إذا هبت أمرا فقع فيه، فإنّ شدّة توقّيه أعظم ممّا تخاف منه.

ترجمه

هر آن گاه از كارى ترسيدى خويشتن در آن در افكن چرا كه سختى ترسيدن از آن مهمتر از خود آن چيزى است كه از آن مى ترسى.

نظم

  • اگر گيتيت كارى پيش آوردكه فكرت درهم مغشوش از آن كرد
  • بچشمت بود كارى سخت و دشواروز آن سختى دل و جانت در آزار
  • سزد آن ترس و بيم از دل گذارىبهمّت روى در انجامش آرى
  • در آن از روى عزم آرى چو اقدامشود طى ترس و كار آيد بانجام
  • همان امرى كه مى بودت چنان كوه وز آنت در درون انبوه اندوه
  • به آسانىّ و نيكوئى سرآيدوز آن خار پريشانى بر آيد
  • شنيدستم نخستين بار فرهاد نظر بر بى ستونش چون كه افتاد
  • ز دل فرياد جانگاهى بر آوردكه انگيزم چسان زين كوه من گرد
  • ز سر اين فكر با تندى بدر كرد بانديشه سوى تيشه نظر كرد
  • بفرّ عزم و عشق آنكه تراشيدز هم آن كوه را چون گرد پاشيد

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص199)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
Powered by TayaCMS