حکمت 326 نهج البلاغه : یاد مرگ و آرزوها

حکمت 326 نهج البلاغه : یاد مرگ و آرزوها

متن اصلی حکمت 326 نهج البلاغه

موضوع حکمت 326 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 326 نهج البلاغه

326 وَ قَالَ عليه السلام الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ

موضوع حکمت 326 نهج البلاغه

ياد مرگ و آرزوها

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

326- امام عليه السّلام (در باره چشمداشت نداشتن بمال ديگران) فرموده است 1- توانگرى بسيار بزرگ آرزو نداشتن است بآنچه (دارائى كه) در دست مردم است (چون كسيكه بمال ديگران چشمداشت نداشت مانند توانگران در رفاه و آسايش است).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1244)

ترجمه مرحوم شهیدی

334 [و فرمود:] اگر بنده آجل و پايان آن را مى ديد، با آرزو و فريبندگيش دشمنى مى ورزيد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 420)

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

341- الغنى الأكبر اليأس عمّا في أيدي النّاس.

المعنى

مالك و للتعرض لأوساخ الناس، و طلب الصدقات. أ لست إنسانا. و كيف تصبر على الهوان و لا تصبر على العوز أتقول: انا فقير. اكتسب و لو ثمن الرغيف من أي عمل، فالقناعة بقوت من لا يموت مع الكرامة و الإباء خير الف مرة من التذلل و التسول، و اليأس يغنيك عن المذلة و الخسة و الدناءة، و هذا هو الغنى الأكبر بشهادة الإمام. و سبق الكلام عن ذلك في شرح الحكمة 57 و يأتي قول الإمام مرة ثالثة أو أكثر: لا كنز أغنى من القناعة.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 416)

شرح شیخ عباس قمی

175- الغنى الأكبر اليأس عمّا في أيدي النّاس.«» أشار بهذا إلى ذمّ الطمع و مدح الناس و قد أكثر الناس في هذا المعنى نظما و نثرا، و ممّا يروى لعبد اللّه بن المبارك الزاهد:«»

قد أرحنا و استرحنا من غدوّ و رواح

و اتّصال بأمير

و وزير ذي سماح

بعفاف و كفاف و قنوع و صلاح

و جعلنا اليأس مفتا

حا لأبواب النجاح

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص149 و 150)

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

340: الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ هذهالكلمة قد رويت مرفوعة- و قد تقدم القول في الطمع و ذمه- و اليأس و مدحه- . و في الحديث المرفوع ازهد في الناس يحبك الله- و ازهد فيما أيدي الناس يحبك الناس

- . و من كلام بعضهم- ما أكلت طعام واحد إلا هنت عليه- . و كان يقال نعوذ بالله من طمع يدني إلى طبع- . و قال الشاعر

أرحت روحي من عذاب الملاح لليأس روح مثل روح النجاح

- و قال بعض الأدباء- هذا المعنى الذي قد أطنب فيه الناس- ليس كما يزعمونه- لعمري إن لليأس راحة و لكن لا كراحة النجاح- و ما هو إلا كقول من قال لا أدري نصف العلم- فقيل له و لكنه النصف الذي لا ينفع- . و قال ابن الفضل

لا أمدح اليأس و لكنه أروح للقلب من المطمع

أفلح من أبصر روض المنى يرعى فلم يرع و لم يرتع

- و مما يروى لعبد الله بن المبارك الزاهد-

قد أرحنا و استرحنا من غدو و رواح

و اتصال بأمير

و وزير ذي سماح

بعفاف و كفاف و قنوع و صلاح

و جعلنا اليأس مفتاحا

لأبواب النجاح

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 246 و 247)

شرح نهج البلاغه منظوم

[325] و قال عليه السّلام:

الغنى الأكبر اليأس عمّا فى أيدى النّاس.

ترجمه

نوميدى از آنچه در دست مردم است بزرگترين ثروتها است.

نظم

  • ز هر چيزى كه دست مردمان استز همّت مرد چون مأيوس از آنست
  • بفقر اين مرد اگر يار است و همسربدل او برتر است از هر توانگر
  • به بند مال خلق ار كس اسير استاسير و برده باشد گر امير است
  • ز دل ور بنده عشق مال پرداختفراز تخت آسايش مكان ساخت

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 110 و 111)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
Powered by TayaCMS