حکمت 400 نهج البلاغه : غلبه حق بر باطل

حکمت 400 نهج البلاغه : غلبه حق بر باطل

متن اصلی حکمت 400 نهج البلاغه

موضوع حکمت 400 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 400 نهج البلاغه

400 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ

موضوع حکمت 400 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

400- امام عليه السّلام (در باره غلبه حقّ بر باطل) فرموده است 1- هر كه با حقّ در آويزد (زد و خورد نموده بخواهد آنرا از بين ببرد) حقّ او را بخاك افكند (نابود سازد، زيرا خداوند يار حقّ است و كسيرا توانائى نيست كه با او پنجه اندازد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1277 و 1278)

ترجمه مرحوم شهیدی

408 [و فرمود:] آن كه با حق درآويخت، خون خود بريخت.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 434)

شرح ابن میثم

384- و قال عليه السّلام:

مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ

المعنى

استعار لفظ المصارعة للمقاومة، و ذلك أنّ اللّه سبحانه و ملائكته و كتبه و رسله و الصالحين من عباده أعوان الحقّ و لا مقاوم لهم.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 441)

ترجمه شرح ابن میثم

384- امام (ع) فرمود:

مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ

ترجمه

«هر كس با حق در افتد، حق او را به خاك اندازد».

شرح

كلمه: مصارعه را استعاره براى مقاومت آورده است، توضيح اين كه خداوند پاك و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش و بندگان صالح او همه ياوران حقند و در برابر آنها، مقاومت و ايستادگى غير ممكن است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 746)

شرح مرحوم مغنیه

402- من صارع الحقّ صرعه.

المعنى

و مثله في الحكمة 187 «من أبدى صفحته للحق هلك». و في الحكمة 326 «ما ظفر من ظفر الإثم به، و الغالب بالشر مغلوب» دنيا و آخرة، أما في الآخرة فواضح، و أما في الدنيا فهو مغلوب أولا بالحجة، و ثانيا انه ملعون على كل لسان حتى تقوم الساعة.. و شهد التاريخ مذلة الضعفاء المحقين، و جبروت الطغاة المبطلين، و لكن سرعان ما كشف التاريخ نفسه عن عورات هؤلاء، و أخذت الحقيقة مكانها.

هذا، الى ان الباطل لا ينتصر إلا في بيئة الفساد و الباطل، و إلا في مجتمع كسول متخاذل، ينام على الضيم و العدوان، و يرضخ للهون و الهوان، و الشاهد العدل وضع العرب مع اسرائيل.. و بالمناسبة قرأت اليوم 16- 4- 1973 مقالا في بعض الصحف قال فيه كاتبه من جملة ما قال: «نحن العرب كقبائل الهنود الحمر في امريكا حيث استطاع غزاة او روبا أن يكسبوا الى جانبهم بعض هؤلاء القبائل الأخرى من الهنود، ثم قضى الغزاة على حلفائهم، و استولوا على القارة الأمريكية كلها».

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 452 و 453)

شرح شیخ عباس قمی

330- «من صارع الحقّ صرعه.» هذا مثل قوله عليه السلام: من أبدى صفحته للحقّ هلك.«

( . شرح حکم نهج البلاغه، »ص242)

شرح منهاج البراعة خویی

(388) و قال عليه السّلام: من صارع الحقّ صرعه.

المعنى

قال ابن ميثم: و ذلك لأنّ اللَّه سبحانه و ملائكته و كتبه و رسله و الصّالحون من عباده أعوان الحقّ و لا مقاوم لهم.

الترجمة

فرمود: هر كه با حق در ستيزه شود هلاكش سازد.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 488)

شرح لاهیجی

(437) و قال (- ع- ) من صارع الحقّ صرعه يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه كشتى گرفت با اهل حق در صدد غلبه بر حقّ بر امد بر زمين اندازد حقّ او را و ذليل كند او را در دنيا و در اخرت

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 328)

شرح ابن ابی الحدید

416 وَ قَالَ ع: مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ هذا مثل قوله في موضع آخر- من أبدى صفحته للحق هلك- و نحو هذا قول الطائي-

و من قامر الأيام عن ثمراتها فأحج بها أن تنجلي و لها القمر

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 45)

شرح نهج البلاغه منظوم

[399] و قال عليه السّلام:

من صارع الحقّ صرعه.

ترجمه

هر كه با حق در آويخت در افتاد.

نظم

  • بباطل هر كسى با حق ستيزدفتد بر خاك و ديگر برنخيزد
  • ورق ميزان تو تاريخ جهان رابهر دورى نگر گردنكشان را
  • كه از ناحق بحق پنجه فكندندبدست خود ز خود بنياد كندند
  • چو قابيل و چو شدّاد و چو نمرودكه شد از نارشان در چشمشان دود
  • بزير خاك قارون بين ذليل استهمان فرعون غرق رود نيل است
  • ولى تا مهر اندر چرخ پويا است جهان پر نام ابراهيم و موسى است
  • برعد و برق روزى دور باطلاگر شد ليك گردد زود زايل
  • ولى برق حقيقت چون درخشدجهان را فيض و لطف و نور بخشد

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 182 و 183)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
Powered by TayaCMS