ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو پنجم:صفت عالمه)

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو پنجم:صفت عالمه)

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو پنجم: صفت عالمه

علم،نیاز همیشگی بشر:

صفت عالمه برای کریمه:

صفت محدثه برای کریمه:

1. حدیث غدیر و منزلت

2. دوستی آل محمد(ص)

3. قم مرکز شیعیان

4. محبّان حضرت علی(ع)

قم جایگاه علم:

مریم علیهاالسلام عالمه بود:

اشاره

نویسنده:مهدی رضوانی پور

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو پنجم: صفت عالمه

علم و آگاهی انسان مقدمه عمل اوست که همچون مشعلی فروزان، راه طاعت و بندگی را روشن نموده، بصیرت و بینایی را برای او به ارمغان می آورد. مولای متقیان، علی(ع) خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:

"مَعرفهُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الْاِنْسَانُ الطّاعهَ فِی حَیَاتِهِ، وَ جَمِیلَ الْاُحْدوثَهِ بعدَ وَفاتِهِ؛(1)

شناخت علم، دینی است که با آن پاداش داده می شود، و انسان در دوران زندگی خود با آن خدا را اطاعت می کند و پس از مرگ نام نیک به یادگار می گذارد".

علم،نیاز همیشگی بشر:

یکی از نیازهای همیشگی بشر، نیاز فطری و عطش او به دانستن و میل و گرایش به خروج از وادی ظلمانی جهل و نادانی و ورود به عرصه نورانی علم و آگاهی می باشد. از این رو، سزاوار است که با تأسی به پیامبر ختمی مرتبت(ص) همواره نوای:

"رَبِّ زِدْنی علماً"(2)

را از نهاد جان بر آوریم و در خواست علم و آگاهی از ذات ربوبی نماییم؛ علمی که نافع به حال دنیا و آخرت می باشد و ثمراتی جانفزا را برایمان به بار می آورد؛ یعنی علم به معارف الهی و در رأس آنها علم توحیدی که به بیان امام صادق(ع) برترین عبادت است:

"اَفضلُ الْعِبادهِ العلمُ باللّهِ؛(3)

برترین عبادت علم و آگاهی به خداست"؛ همان که در کتاب آسمانی ما، قرآن کریم، در کنار عبادات و طلب مغفرت از رب ذکر شده است:

"فَاعْلَمْ اَنَّهُ لاَ الَه اِلاَّ اللَّه وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ و للْمؤمنینَ و المؤمناتِ؛(4)

پس بدان که معبودی جز خدا نیست و برای گناه خود و مردان و زنان با ایمان استغفار کن."

صفت عالمه برای کریمه:

صفت "عالمه" از جمله اوصافی است که برای حضرت فاطمه معصومه(س) به کار رفته و نشانگر آن است که نهال وجود کریمه اهل بیت(س) از چشمه سار علوم و معارف پدر بزرگوار و برادر گرامی اش به بهترین وجه سیراب گشته است؛ به گونه ای که در کوتاه ترین زمان ممکن بدان درجه از رشد و کمال در علم و معرفت دینی رسید که نقل کرده اند:

روزی عده ای از شیعیان امام کاظم(ع) جهت دریافت پاسخ برای پرسشهای دینی خود به شهر مدینه رهسپار شدند، ولی چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزیر به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دریافت نمایند.

زمان خداحافظی با تعجب دیدند که حضرت فاطمه معصومه(س) _در حالی که تنها ده سال داشت_ پاسخ پرسشهای آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ایشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست یافت، لبخند رضایت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود:

"فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد."(5)

چون بود از خاندان وحی آن عالی نسب عالِم اسرار قرآن حضرت معصومه است(6)

صفت محدثه برای کریمه:

صفت محدثه برای کریمه:

همچنین وصف "محدثه"(7) که از اوصاف کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه(س) است، بیانگر علم و آگاهی این صفیّه آل طه(س) می باشد. توضیح اینکه حدیث در اصطلاح علم درایه به کلامی اطلاق می شود که حکایت از سخن یا فعل یا تقریر معصوم(ع) داشته باشد(8)

و محدِّث و محدِّثه به کسی گفته می شود که سخن معصوم یا فعل و تقریر او را نقل کند. اهمیت این کار در آن است که سیره و روش علمی و معارف بی پایان حضرات معصومین(ع) نسل به نسل و در همه قرون و اعصار حفظ گشته، ثمرات آن به تمامی ابنای بشر می رسد. رسول اکرم(ص) می فرماید:

"مَنْ تعلَّمَ حَدیثینِ اثْنینِ یَنْفَعُ بِهِما نَفسَهُ اَوْ یُعَلِّمُهُما غیرَه فَیَنتَفِعُ بِهِما کانَ خَیْراً لَهُ مِنْ عِبادَهِ سِتِّینَ سنَهٍ؛(9)

کسی که دو روایت بیاموزد و خود از آن سود ببرد یا به دیگری آموزد تا او از آنها بهره ببرد، برایش از شصت سال عبادت برتر است."

نقل حدیث:

حضرت فاطمه معصومه(س)، از جمله زنان نادری است که در شمار ناقلان حدیث قرار دارد و روایات گهرباری را برای مردم نقل نموده که از آن میان تنها روایات ذیل به دست ما رسیده است:

1. حدیث غدیر و منزلت

1. حدیث غدیر و منزلت

حضرت فاطمه معصومه(س) به نقل از حضرت فاطمه زهرا(س) می فرماید:

"اَنَسیتُمْ قَوْلَ رَسُولِ الله(ص) یَوْمَ غَدیر خُمٍّ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ، و قوله:اَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هارونَ مِنْ موسی؛(10)

آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر؟ که فرمود: هر کس من مولای اویم، علی(ع) نیز مولای اوست و (آیا فراموش کردید این سخن حضرت را که) فرمود: (یا علی) نسبت تو به من همانند هارون به موسی(ع) است".

2. دوستی آل محمد(ص)

به نقل از رسول اکرم(ص) فرمود:

"اَلاَ مَنْ مَاتَ علی حُبِّ آل محمدٍ ماتَ شَهیداً؛(11) بدانید که هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است".

3. قم مرکز شیعیان

حضرت معصومه(س) وقتی در ساوه مریض شد، به همراهانش فرمود: مرا به قم ببرید؛ زیرا از پدرم شنیدم که فرمود:"قم مرکز شیعیان ما می باشد."(12)

4. محبّان حضرت علی(ع)

حضرت فاطمه معصومه(س) از حضرت زهرا(س) روایت می کند که پدرم رسول اکرم(ص) فرمود: شبی که مرا به آسمان (معراج) بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا خانه ای از دُرّ سفید دیدم که میان آن خالی بود. آن خانه دری داشت که با دُرّ و یاقوت مزین شده بود و روی آن پرده ای کشیده بودند. وقتی سر بلند کردم، دیدم بر بالای آن نوشته اند:

"لاَ اله الاَّ الله، محمد رسول الله، علی ولی القوم"

و بر پرده نوشته شده بود:

"بَخٍ بَخٍ مِنْ مثل شیعهَ عَلیٍّ؛به به چه کسی مانند شیعه علی است."

وقتی داخل خانه شدم، قصری از عقیق سرخ دیدم که وسط آن خالی بود. این خانه نیز دری داشت که پرده ای مزین به زبرجد سبز بر آن آویخته بودند. وقتی سر بلند کردم، دیدم بر فرازش نوشته اند: "محمد رسول الله، علی وصی المصطفی".

بر پرده نیز نوشته بودند:

"بشّر شیعه علی بطیب المولد؛ شیعه علی را به حلال زاده بودن بشارت ده."

وقتی وارد شدم، به قصری دیگر از زمرد سبز رسیدم که زیباتر از آن را هرگز ندیده بودم. دری از یاقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤها تزیین شده بود.

بر پرده آن نوشته بودند:

"شیعه علی هم الفائزون؛ شیعیان علی رستگاران اند."

پرسیدم: دوست من جبرئیل! این قصر از آن کیست؟

پاسخ داد:

"یَا مُحمدُ، لِاِبنِ عَمِّکَ و وَصِیِّکَ عَلیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ یُحْشَرُ النَّاسُ کُلُّهم یَومَ القیامهِ حُفَاهً عراهً الاَّ شیعهَ علیٍّ و یُدْعَی النَّاسُ بِاَسْمَاءِ اُمّهَاتِهم مَا خَلاَ شیعه علیٍّ فانَّهم یُدعونَ بِاَسماءِ آبائهم؛

ای محمد! این خانه پسر عمو و جانشین تو علی بن ابی طالب است. در رستاخیز همه مردم جز شیعیان علی پا برهنه و عریان محشور می شوند و همه مردم جز شیعیان علی با نام مادرشان خوانده می شوند. شیعیان علی با نام پدرانشان خوانده خواهند شد".

درباره راز این مسأله پرسیدم، پاسخ داد:

"لانهم اَحَبُّو علیّاً فَطَابَ مَولِدُهم؛ چون علی را دوست داشتند، ولادتشان نیک (و حلال) گردید."(13)

قم جایگاه علم:

و اگر امروزه شاهدیم که مرکزیت حوزه علمیه و جایگاه علوم آل محمد(ص) در جهان تشیع، شهر قم می باشد، در حقیقت، به برکت وجود آن خاتون دو عالم و منزلت علمی و معنوی اوست که چون مغناطیسی عظیم شیفتگان علم و معرفت را به سوی حرم مطهرش جذب نموده است، حقیقتی که امام صادق(ع) قرنها پیش نویدش را این چنین داده بود:

"سَتَخْلُو کوفهُ مِنَ المؤمنینَ و یأزِرُ عَنْهَا العلمُ کما تَأزِرُ الحیَّهُ فی جُحْرِها، ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبلْدَهٍ یُقالُ لَها قُمْ و تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّی لاَ یَبْقی فیِ الْاَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فیِ الدّینِ حَتَّی الْمخَدَّراتِ فی الْحِجَال؛(14)

به زودی کوفه از مؤمنان خالی می گردد و علم از آن همچون ماری که در لانه اش جمع می شود، جمع و بر چیده می گردد و سپس در شهری که آن را قم می گویند، آشکار می شود و آنجا معدن علم و فضیلت خواهد شد. آن گاه در سراسر زمین (بر اثر گسترش علم از قم) هیچ کس حتی زنان پرده نشین باقی نمی مانند که از نظر دین (و آگاهی به مسایل آن) ضعیف و مستضعف باشند".

مریم علیهاالسلام عالمه بود:

اما "عالمه" بودن حضرت مریم(س) از تصدیق او نسبت به کلمات ربوبی و کتابهای انبیای الهی معلوم می گردد که

"صَدَّقَتْ بکلماتِ ربِّها و کُتُبِهِ و کانتْ مِنَ الْقانِتین؛(15)

او کلمات پروردگارش و کتابهای او را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود"؛ زیرا چنین تصدیقی که ثمره اش در عبادات خاضعانه او جلوه می کند، جز در پرتو علم و معرفت نسبت به کلمات رحمانی و کتب آسمانی میسور نمی باشد.

همچنین عمق آگاهی و معرفت الهی دختر عمران را از کلامی می توان فهمید که در سنین نوجوانی در جواب زکریای نبی(ع) عرضه داشت؛

"کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَریَّا الِْمحْرَابَ وَجَدَ عِنْدِهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هذَا قَالتْ هُوَ مِنْ عِنْد اللَّه اِنَّ اللَّه یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ؛(16)

هر زمان زکریا وارد محراب او می شد، رزقی در نزد او می دید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از ناحیه خداست. خداوند هر کس را بخواهد بی حساب روزی می دهد."

  1. نهج البلاغه، حکمت 139.
  2. سوره طه: 20، آیه 114.
  3. بحارالانوار، ج 1، ص 215، ح 21.
  4. سوره محمد: 47، آیه 19.
  5. ر. ک: کریمه اهلبیت، صص 63-64.
  6. مجله "هنر دینی"، ش 10، ص 111، شعر از حیدر آقا تهرانی (معجزه(.
  7. اعلام النساء المؤمنات، ص 577.
  8. اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه، ص 15: "الحدیث: هو کلام یحکی قول المعصوم او فعله او تقریره".
  9. بحارالانوار، ج 2، ص 152، ح 44.
  10. الغدیر، ج 1، ص 196.
  11. آثار الحجه، ص 9.
  12. ودیعه آل محمد، ص 12.
  13. بحارالانوار، ج 65، ص 76، ح 136.
  14. بحارالانوار، ج 60، ص 213.
  15. سوره تحریم: 66، آیه 12.
  16. سوره آل عمران: 3، آیه 37.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
Powered by TayaCMS