فاطمه سلام الله علیها مخزن اسرار پیامبر صلی الله علیه وآله

فاطمه سلام الله علیها مخزن اسرار پیامبر صلی الله علیه وآله

فاطمه سلام الله علیها مخزن اسرار پیامبر صلی الله علیه وآله

نویسنده:محمد جواد طبسی

موقعیت ممتاز حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها این فرصت را به حضرتش داد تا معارف اسلامى را بدون واسطه از پدر بزرگوارش فرا گیرد. معارفى که جز او و فرزندانش کسى دیگر به کنه و عمق آن نرسید. از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به روایت از پیامبر صلی الله علیه وآله احادیثى شامل مطالب اخلاقى، اجتماعى، اعتقادى و تفسیرى، از قبیل احترام به همسر، رعایت حقوق همسایگان و مطالبى دیگر پیرامون فضائل على علیه السلام و شیعیان و پیروان آن حضرت، برخى از پیشگوییها، برخى از دعاها، موقع استجابت دعا و... رسیده است. واقعاً جاى تأسف است که امت آن زمان از این گوهر ناشناخته پس از پیامبر صلی الله علیه وآله استفاده نکرده، به جاى آنکه از طریق این بانوى با عظمت به مسائل مهم جامعه زنان دست یافته و درسهاى زیبا و شیرینى را نسبت به راه و روش زندگى از دو لب مبارکش بیاموزد، به غیر از خون دل دادن به حضرتش کار دیگرى نکردند.

«ابوهریره» در این رابطه مى گوید: تا زمانى که عمر زنده بود، ما جرأت نداشتیم یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل کنیم. (2)
و ممکن است چون بسیارى از این احادیث در فضل اهل بیت علیهم السلام خاصه على بن ابى‌طالب علیه السلام بوده، آنها را شنیده اند؛ اما از روى دشمنى و کینه اى که با اهل‌بیت و خصوصاً با على علیه السلام داشتند، از بیان آن احادیث خوددارى کرده‌اند.

راویان حدیث از حضرت فاطمه سلام الله علیها
عده نسبتاً زیادى از حضرت زهرا سلام الله علیها حدیث نقل کرده اند که علاوه بر امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم علیهم السلام افراد زیر به نقل حدیث از حضرتش پرداخته اند:
1 - سلمان فارسى 2 - ابوذر غفارى 3 - جابر بن عبدالله انصارى 4 - عبدالله بن مسعود 5 - یحیى بن جعده 6 - حکم بن ابى نعیم 7 - عمرو بن الشرید 8 - حذیفة بن یمان 9 - ربعى بن حراش 10 - انس بن مالک 11 - ابوسعید خدرى 12 - ابن ابى ملیکه 13 - ابو ایوب انصارى 14 - ابوهریره 15 - بشیر بن زید 16- سهل بن سعد انصارى 17 - 18 - شبیب بن ابى رافع 19 - عباس بن عبدالمطلب 20 - عبدالله بن عباس 21 - عوانة بن الحکم 22 - قاسم بن ابى سعید خدرى 23 - هشام بن محمد 24 – زینب، دختر ابو رافع 25 - عایشه 26 - ام سلمه 27 - اسماء بنت عمیس 28 - سلمى ام رافع و غیر از اینها که مى توان به روایات این عده در: دلائل الامامة، بشارة المصطفى لشیعۀ المرتضی، امالى شیخ طوسى، کفایة الاثر، مسند فاطمه سلام الله علیها و ده ها کتاب دیگر دست یافت.

گلایه اى از مسندنویسان و سخنى با احمد
با توجه به شمار قابل توجه راویان حدیث از حضرت زهرا سلام الله علیها این گلایه را از مسندنویسان به ویژه «احمد بن حنبل» داریم که چرا نسبت به دختر پیامبر صلی الله علیه وآله آن همه بى توجهى کرده اند.
اما سخنى که با احمد داریم این است که: اگر ما به جلد ششم مسند نگاهى بیفکنیم، خواهیم دید که وى از عایشه در حدود دویست و پنجاه و سه صفحه حدیث نقل کرده؛ ولى از حضرت فاطمه سلام الله علیها حدود یک صفحه و نیم که جمعاً ده حدیث مى شود، نقل کرده است که حدیث اول و دوم و هشتم به یک مضمون اشاره شده، منتهى با این تفاوت که یکى را به صورت مجمل و دیگرى را با تفصیل بیش‌ترى آورده است.

حال سؤال ما این است که آیا عایشه تا موقع رحلت آن حضرت نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله بیش‌تر بوده یا حضرت فاطمه سلام الله علیها؟ مگر به قول مورخین عامه، حضرت زهرا سلام الله علیها پنج سال پیش یا پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله به دنیا نیامده است؟ و آیا مگر همسرى عایشه با رسول خدا صلی الله علیه وآله در مدینه صورت نگرفته؟ حداقل هجده سال (3) حضرت فاطمه سلام الله علیها در کنار پدر بوده است. حال سؤال ما این است که آیا در این هجده سال، سالى یک حدیث هم حضرت فاطمه سلام الله علیها از پدر روایت نکرده که حداقل هجده روایت از دوران مکه و مدینه براى فاطمه سلام الله علیها از پیامبر صلی الله علیه وآله نقل شود؟ ما اگر حضور ده ساله پیامبر صلی الله علیه وآله را در مدینه حساب کنیم، حضور و درک محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله توسط فاطمه سلام الله علیها بیش‌تر مى باشد یا عایشه؟ با توجه به اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله با حضرت فاطمه سلام الله علیها بیش‌تر همدم و همراز بوده، حضرت فاطمه سلام الله علیها مى باید تعداد بیش‌تری روایت داشته باشد یا عایشه؟ آیا ملاقات پیامبر صلی الله علیه وآله با حضرت فاطمه سلام الله علیها بیش‌تر بوده یا با عایشه که از هر چند شب یک شب پیامبر صلی الله علیه وآله نزد او بوده است؟
از «احمد بن حنبل» باید پرسید: مگر پیامبر صلی الله علیه وآله در این مدت نُه سال به خانه زهرا سلام الله علیها رفت و آمد نداشته است؟ آیا به هنگام ملاقات این دو کاملاً سکوت مى کردند تا بگوییم فقط نه یا ده روایت از پدرش نقل کرده است؟ آیا چنین چیزى باورکردنى است؟ آیا به هنگام میلاد امام حسن، امام حسین و حضرت زینب کبرى علیهم السلام، آن حضرت جهت تبریک به خانه زهرا سلام الله علیها نرفته و چیزى نفرموده است که وى آنها را ضبط و نقل کند؟ آیا به هنگام رحلت و روزهاى بیمارى، فاطمه سلام الله علیها به عیادت پدر نرفته و هیچ حدیث و روایتى از او نقل نکرده است؟ آیا این ظلم آشکاری نیست؟ و آیا از یک عالم حدیث شناس چنین ظلمی بخشودنى است؟

سخنی با سیوطی
اما سخنى که با سیوطى (م. 911 ه‍. ق) داریم این است که: وى مسندى براى حضرت فاطمه سلام الله علیها جمع کرده است که خواننده در ابتدا فکر مى کند که او دویست و هشتاد و چهار حدیث از احادیثى را که حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل کرده، در این کتاب آورده است؛ اما بعد روشن مى شود که چنین خبرى نیست؛ زیرا از نام گذارى خود کتاب مشخص است که مؤلف بین روایاتى که حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل کرده و روایاتى که در فضل و مقام حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل شده، جمع کرده است و نام آن را مسند گذاشته.
و از دویست و هشتاد و چهار شماره اى که در مقابل احادیث زده شده، فقط سى و چهار حدیث را حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل کرده است که دو حدیث از آنها با دیگرى اشتراک در نقل داشته و با این بیان به نظر مى رسد اگر نام کتاب را «احادیث فى فضل فاطمه سلام الله علیها» مى گذاشت، بهتر بود؛ زیرا چیزى که در آن بسیار کم به چشم مى خورد، مسند فاطمه است. ثالثاً از سى و چهار حدیث یاد شده، دو روایت سه بار تکرار شده و هفت حدیث نیز دو بار، که با حذف احادیث مکرر فقط بیست و چهار حدیث باقى مى ماند. و بقیه احادیث نقل شده، جز یک حدیث که از تیغ محقق کتاب جان سالم به در برده، به نظر آقاى «فواز احمد زمرلی» محقق کتاب مسند فاطمه سیوطى، یا ضعیف هستند یا مجهول یا مرفوع یا مرسل و سرانجام براى هر کدام عیبى تراشیده که در نتیجه به نظر ایشان از حضرت فاطمه سلام الله علیها هیچ حدیث صحیحى از پدرش نرسیده است. آیا بى انصافى و ظلمی بیش از این قابل تصور است؟

گسترش فرهنگ کوثر به توسط معصومین علیهم السلام
اگر چه دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام دست به تلاش وسیع و گسترده اى زدند تا جلوى گسترش فرهنگ کوثر را بگیرند و متأسفانه در برخى زمینه ها نیز موفق گردیدند و در برخى کتابهاى حدیثى اثر منفى خود را گذاشته‌اند؛ اما امامان معصوم علیهم السلام با جدیت تمام تا حدودى توانستند مانع گسترش این کار شوند. از این رو مشاهده مى کنیم که از زبان حضرت فاطمه سلام الله علیها به وسیله هر یک از آنها مطالب فراوانى به دست ما رسیده است و آن چه را که دشمن در پى از بین بردن یا تضعیف آنها بود، اهل‌بیت علیهم السلام احیا کرده‌اند و مطالب گوناگونى از قبیل: مناقب، فضایل، سیره، سنت و رفتار حضرت فاطمه سلام الله علیها در زندگى نه ساله اش، برخوردها و گفتگوهاى وى با پیامبر صلی الله علیه وآله در بسیارى از مسائل اخلاقى، اجتماعى، معنوى و ده ها موضوع دیگر را به عنوان میراث اصیل حضرت فاطمه سلام الله علیها براى آیندگان به یادگار گذاشتند که در کتابها و منابع دسته اول شیعه فراوان به چشم مى خورد، بدین جهت باید احادیث حضرت فاطمه سلام الله علیها را از لابلاى گفته هاى امامان معصوم علیهم السلام به دست آورد و از اندیشه هاى والایش بهره برد.

پی نوشت :

1) اخلاق حضرت فاطمه سلام الله علیها، ص58؛ مسند فاطمه زهرا سلام الله علیها، ص585؛ سفینة البحار، ج 1، ص229 و دلائل الامامة، ص1.
2) الغدیر، ج 6، ص295.
3) بنا به قول کلبى (ذخائر العقبى، ص52) که فاطمه سلام الله علیها در سن سى و پنج سالگى از دنیا رفته، باید گفت: حدود بیست و پنج سال در مکه در خدمت پدر بوده است.

منبع : کتاب حضرت زهرا(سلام الله علیها) / معاونت تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه علمیه قم/ چاپ اول-1390 .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
Powered by TayaCMS