مردم داری و احترام به والدین از نظر اسلام

مردم داری و احترام به والدین از نظر اسلام

چگونگی رفتار با مردم

لازمه معاشرت با دیگران و مردم داری ، شناخت روحیات وخلقیات مردم است . بنابرین ضروری است که بدانیم افرادی که اطراف ما زندگی می کنند چه ویژگی هایی دارند؟

برای درست برخورد کردن با مردم لازم است که انسان افراد جامعه خویش را بشناسد و با آنها طبق روحیات خودشان بر خورد کند و با آنها مدارا کند. از رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم روایت است: همان گونه که پروردگارم مرا به انجام واجبات فرمان داده است، به‏مدارا با مردم دستور داده است.

در حدیث دیگرى چنین آمده است که جبرئیل، به محضر رسول‏خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم آمد و از سوى خدا چنین پیام آورد که: «اى محمد! پروردگارت‏سلام مى‏رساند و به تو مى‏گوید: با بندگان من مدارا کن.» (همان).

رسول اکرم (ص) می فرماید: مداراه الناس نصف الایمان والرفق بهم نصف العیش - مدارای با مردم نیمی از ایمان و سازش و رفاقت با آنها نیمی از زندگی است.(الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 117)

امام علی ع می فرمایند:بدان که پس از ایمان بخدای بزرگ- راس خردمندی مدارا کردن با مردم است! و کسی که با مردم به نیکی معاشرت نکند خیری در او نیست.

امیر مومنان علی ع دیدگاه کلی اسلام را پیرامون معاشرت با مردم در سخنی چنین تبیین می کتد: خالطوا الناس مخالطه، ان متم معها بکوا علیکم وان عشتم حنوا الیکم - با مردم طوری معاشرت کنید که اگر با آن حالت مردید در سوگتان بگریند و اگر زنده بودید با شما دوست باشند. (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏18، ص: 107)

یعنی به گونه ایی زندگی کنیم که دیگران از مرگ ما ناراحت واز دیدار ما خوشحال وخشنود باشند

در اینجا به مهمترین عوامل وعناصر موثر درمعاشرت با مردم وسازگاری بامردم اشاره می کنیم

افرادی که اطراف ما زندگی می کنند از لحاظ نوع رابطه ایی که با ما دارند و وظایف وحقوقی که ما نسبت به انها داریم وانها نسبت به ما دارند به چند گروه تقسیم می شوند

 پدر و مادر،خواهر ،برادر همسر ، فرزند،اقوام وخویشاوندان ،همکاران ،ارباب رجوعان رئیس، زیردستان همسایگان،همکلاسی هاو....

رابطه فرزند با پدر و مادر

اولین گروه از انسانها که رابطه با آنها بسیارمهم است پدر ومادر هستند

مهم‏ترین رابطه میان انسانی با انسان دیگر، رابطه فرزند با پدر و مادر است که اصل وجود فرزند وابسته به آنها است.آنچه پدر و مادر برای فرزند انجام می‏دهند، به هیچ وجه قابل جبران و مقابله نیست و از این رو نمی‏توان بر اساس قاعده قسط و عدل رفتار آنان را پاسخ داد.گویا به همین دلیل است که قرآن کریم معیار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است و در هیچ آیه‏ای نیامده که فرزند باید با پدر و مادر رفتاری عادلانه داشته باشد؛ زیرا در چنین موضوعی، عدل کارایی ندارد.

احترام به والدین

نیکی به پدر و مادر، وظیفه ای اخلاقی است که در واجب بودن شکر مُنعم ریشه دارد. انسان فطرتاً شاکر و سپاسگزار کسی است که به او نیکی کرده است. سپاسگزاری از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و کسی که به پدر و مادر خود نیکی می کند، از فطرت خود پاسداری کرده است. اهمیّت سپاسگزاری از پدر و مادر، چنان است که خداوند پس از امر به شکرگزاری از خود، شکر پدر و مادر را آورده است

و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش (به هنگام بارداری) او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می یابد (آری او را سفارش کردیم) که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت (همه) به سوی من است.

 و همانطور که کسی نمی تواند شکر پروردگار به جای آورد، شکرگزاری از پدر و مادر نیز بسیار دشوار و در حدّ محال است. از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ روایت شده است: هرگز فرزندی پاداش پدرش را ادا نمی کند، مگر آنکه پدر مملوک باشد و فرزند او را بخرد و آزاد سازد. المحجة البیضاء، ج 3، ص 434.

و نیز از ایشان روایت شده است: نیکی به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خداست.

نیکی به پدر و مادر چنان اهمیتی دارد که حتی پدر و مادری که از نظر عقیده دچار انحراف هستند و یا به فرزند خود ظلم کرده اند، باید مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نیکی کند

مادر حق ویژه ای دارد و نیکی به او مقدم است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: شخصی نزد پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ آمد و پرسید ای پیامبر! به چه کسی نیکی کنم؟ فرمودند: مادرت. پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: مادرت. باز پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: به مادرت. دوباره پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: به پدرت.

وجوب پرهیز از آزار پدر و مادر

خداوند در قرآن کریم نیکی به پدر و مادر را وظیفه ای واجب معرفی فرموده است؛ وظیفه ای که پس از «توحید در پرستش» ذکر شده است:

وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً

پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر (خود) احسان کنید؛ اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها (حتی) «اف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی. (الاسراء/23)

مطابق این آیه نیکی به پدر و مادر امری واجب و کوچکترین بی احترامی به آنان ممنوع است. این وجوب و ممنوعیت، چنانکه گفتیم، پس از بیان وجوب یگانه پرستی ذکر شده است و این گواه اهمیت حقوق والدین است.

اهانت و بی احترامی نسبت به والدین به هیچ روی پذیرفته نیست؛ حتی کوچکترین رفتار یا گفتاری که موجب آزار آنان باشد بر طبق این آیه ممنوع است. امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند:

اگر لفظی کوتاهتر و سبک تر از «اف» وجود داشت، خداوند آن را در آیه ذکر می فرمود.

 و در روایت دیگری آمده است که مقصود از «اف»، کمترین آزار است و اگر کلمه ای وجود داشت که بر آزاری کوچکتر دلالت می کرد، خداوند از آن نهی می فرمود

روایات بسیاری در نهی از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر ـ علیه السّلام ـ از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آ و آو سلّم ـ نقل فرمودند:

ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف سنة و لا یجدها عاقٌ...؛

از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوی بهشت از هزار سال فاصله احساس می شود، ولی آزاردهنده پدر و مادر آن را نمی یابد. (إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص: 179)

آزار والدین حتی اگر آنان ظالم باشند جایز نیست. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: کسی که به پدر و مادرش به حالت دشمنی و تنفر نگاه کند خداوند نمازش را نمی پذیرد.

فروتنی در برابر والدین

فروتنی در برابر پدر و مادر از سر مهربانی، سفارش خدا و مصداقی از نیکی به پدر و مادر است و نشانه ای از روح شکرگزاری به شمار می رود:

دو بال فروتنی خویش را از سر مهربانی در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت کن چنان که مرا در خردی پروردند.

امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب مىجوید، بعد از شناختن او، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است.

بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، سپس نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

دو چیز را خداوند در این جهان کیفر می دهد : تعدی ، و ناسپاسی پدر و مادر .

قرآن کریم سفارش می‏کند که در برخورد با پدر و مادر پیر و فرتوت خود، اظهار خستگی و ناشکیبایی نکنید و آن گونه نباشید که آنان احساس کنند شما از خدمت کردن به ایشان خسته شده‏اید: «اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها اف مگو، به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.و از سر مهربانی، بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا، آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در کودکی پروراندند» .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
Powered by TayaCMS