معاشرت با انسان های دیگر از نظر اسلام

معاشرت با انسان های دیگر از نظر اسلام

اخلاق معاشرت

یكی از مهمترین واصلی ترین نیازهای روحی و روانی آدمیان معاشرت و ارتباط سازنده با دیگران است

آدمی مدنی بالطبع است یعنی ذات و فطرت او به گونه ای است كه حتما ً باید زندگی اجتماعی داشته باشد .

ž هیچ انسانی در شرایط عادی ، به تنهایی قادر به بقا و ادامه حیات نیست و همیشه به دیگران و زندگی با آنها محتاج است انسان در ارتباط با دیگران می تواند خود را بهتر بشناسد وتصوری درست و واقع بینانه از خود به دست آورد .

• به گفته علامه طباطبایی:

انسان مدنی بالاستخدام است یعنی اگر تن به زندگی اجتماعی می دهد به خاطر این است كه می خواهد از امكانات و نیروها و توانمندیهای دیگران در جهت منافع خود بهره گیرد .

نخستین گروهی كه هر فردی با آن مواجه است خانواده است البته بسیاری از فضایل و رذایل اخلاقی در ظرف معاشرت دور می كنند.

معاشرت با مردم یكی از بهترین ابزارهای برای تهذیب نفس وخودسازی است.

معاشرت با مردم و تحمل بد رفتاری ها ونامردی های آنان یكی از راههای رشد معنوی است

• معاشرت دو گونه است:

1- معاشرت مطلوب و سازنده

2- معاشرت نامطلوب و مخرب

معاشرت مطلوبیت ذاتی ندارد ، خوبی یا بدی آن به عواملی بستگی :

1- هدفی كه از معاشرت با دیگران داریم

2- به نوع تأثیر آن در كمال مطلوب انسان بستگی دارد

مهمترین اهداف معاشرت با دیگران

توسعه اخلاق الهی و بهره مندی از فضایل اخلاقی و پیشرفت در جهت تهذیب و تربیت نفس است .

اسلام به معاشرت تاكیدبسیاری كرده و البته معاشرت های زیان آور و مخرب را نهی كرده است.

پیامبر اكرم (ص) به ابوذر غفاری درباره معاشرت می فرماید:

« یا اباذر جلیس الصالح خیر من الوحدة و الوحده خیر من جلیس السوء »:

(ای ابوذر همنشین صالح بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر ازهمنشین ناصالح است.)(الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 535)

انواع معاشرت:

1- معاشرت های انسانی:

برخورد با دیگران به عنوان انسان وهمنوع ، صرف نظر از هر چیز دیگری . اسلام به این نوع معاشرت تأكید دارد و حدود و چهار چوبه كلی روابط و اخلاق جهانی مسلمانان را مشخص می‌كند.

2- معاشرت های آیینی (دینی):

روابط فرد با افراد هم كیش وهم مسلكش را گویند. پیامبر اكرم (ص) در این رابطه می فرماید: هر كس فریاد استمداد برادر مسلمانی را بشنود ولی به یاری او نشتابد مسلمان نیست.

3- معاشرت های شهروندی:

رابطه فرد با هم شهری خود كه مسئولیت و وظایف اخلاقی خاص بر عهده ما می‌گذارد. هر كس سیر بخوابد در حالیكه همسایه اش گرسنه باشد مسلمان نیست. امام علی (ع) فرمودند: « والله الله فی جیرانِكم فاِنهَّم وصیة نبِّیكما زال یوصی بهم حتی ظَننا انَّه سَیُوَرِثُهم »، وخدا را خدا را همسایگان را بپایید كه سفارش شده پیامبر شمایند، که دائماً سفارش می فرمود چندانكه گمان برزیم برای آنان ارثی معین خواهد بود.)

نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 422

4- معاشرت های دوستانه

این نوع معاشرت به دلیل تأثیر گذاری فوق العاده بر روی شخصیت انسان مورد توجه شدید اسلام و اولیای دین قرار دارد.

5- معاشرت های خانوادگی:

معاشرت های خانوادگی ارتباط فرد بااعضاء خانواده و اقوام است.

پیامبر اكرم (ص) در معرفی پایه و ریشه بسیاری از ارزشهای اخلاقی و معیاری كه بتوان با آن وارد بهشت شد می فرماید « چیزی را كه دوست داری از ناحیه مردم به تو برسد به آنان برسان و چیزی را كه دوست نداری از مردم به تو برسد به آنان نرسان»

حضرت علی (ع) در نامه اش به امام حسن مجتبی (ع) می فرماید : « پسرم خود را میان خویش ودیگری میزانی بشمار . »

این قانون در واقع ملاك و معیار كلی برای اخلاق اجتماعی ونحوه معاشرت با دیگران به حساب می آید .

بهترین و كاملترین معیار برای سنجش رفتارهای اجتماعی است بهترین راه فهم توقع دیگران از ما این است كه ماخود را جای آنان بگذاریم .

ازدواج:

• امام صادق «ع» می فرماید:

اگركسی به خاطر ثروت و زیبایی با یك زن ازدواج كند، خدا او را به آنها واگذار می كند اما اگر معیار او در انتخاب همسر دین او باشد خداوند زیبایی و ثروت را نیز به او عطا می كند.

• پیامبر (ص) فرمود:

« من زوج كریمته من فاسق فقد قطع رحمه » كسی كه دخترخود را به ازدواج شخصی فاسق در آورد رابطه نسبی خود را با او بریده است.(مكارم الأخلاق، ص: 204)

1ـ عفت و پاكدامنی:

• عفت عبارتنداز: تسلیم و انقیاد شهوت در برابر عقل.

• عفت یعنی: اعتدال در بهره مندی از شهوات.فیف كسی است كه درحد اعتدال ودر چهار چوب عقل وشرع از شهوات بهره ببرد.

و به وادی افراط «شره » یا تفریط «خمودی » كشیده نشود.

• عفت جنسی یعنی :كنترل كردن غریزه جنسی و محدود كردن آن در چهار چوبه عقل وشرع.

• امام باقر (ع): هیچ عبادتی برتر از عفت شكم و عفت جنسی نیست.

• امام علی (ع)• امام علی (ع) می فرماید: عفت رأس هر خیری است. شهوترانی وبی عفتی یكی ازعوامل مهم هلاكت دنیوی واخروی است.

2- غیرت

غیرت به معنی كوشش در محافظت از چیزهایی است كه محافظت از آنها لازم است ویكی از شریف ترین فضایل اخلاقی است. حضرت علی (ع) می فرماید: ثمره الشجاعه الغیره :«ثمره ومیوه شجاعت،غیرت است)(غرر الحكم و درر الكلم، ص: 327)

امام صادق (ع):غیور یكی ازصفات خداست كه به واسطه آن فواحش و زشتی های درونی و بیرونی را تحریم كرده است. غیرت به معنای تمام ،ریشه در فطرت انسانی دارد.

• امام علی (ع):خداوند برای مومن غیرت می ورزد مومن هم باید غیرت ورزد و هر كس غیرت بورزد قلبش واژگون شده است . غیرت گاهی پسندیده كه برای دفاع از حق و به حق باشد و گاهی مذموم است اگر دفاع او باطل و برای باطل باشد.غیرت جنسی نوعی پاسبانی است كه آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسل ها در وجود بشر نهاده شده است.

3-حجاب و ترك خود آرایی در انظار عمومی

• اسلام با تشریع حجاب خواسته است كه:

اولا: به بهداشت روانی زنان و مردان كمك كند .انیا: روابط خانوادگی را تحكیم و از فروپاشی آن جلوگیری می كند

ثالثا: شخصیت و كرامت زن را تأمین و او را از شخصیت ابزاری به شخصیت مستقل تبدیل می كند

رابعا: حریم اجرابعا: حریم اجتماع را از بی عفتی و آلودگی های جنسی نگه دارد .

زندگی مکتبی

پایداری و استحکام رابطه های مردمی، در سایه رعایت نکاتی است که برگرفته از «حقوق متقابل» افراد جامعه باشد.

در اینکه «چگونه باید زیست» و چه سان با دیگران باید رابطه داشت، نکته ای است که در بحثِ «آداب معاشرت» می گنجد.  

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغهʁ)

توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(1)

با توجه به این نکته، باید ببینیم که قرآن کریم برای عقائد و معارف مطرح شده از جانب خودش چه دلائلی را مطرح کرده است ؟ و با وجود این شیوه که قرآن از همه گروه ها برهان ودلیل می طلبد، آیا ممکن است که خودش برای مطالب خود دلیل نیاورد؟ و آیا جا دارد که ما برای معارف اسلام، از جای دیگر طلب دلیل کنیم ؟
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
Powered by TayaCMS