چهارصد نکته قرآنی - نکته 47: رفتار پیامبر با مردم

چهارصد نکته قرآنی - نکته 47: رفتار پیامبر با مردم

(11)

تمام برخوردهای پیامبر با مردم، طبق فرمان خداوند بوده است، نه سلیقه ی شخصی و این برخوردها در موارد گوناگون و با افراد مختلف، متفاوت بوده است. آیاتی را که در این زمینه وجود دارد می توان به دو دسته تقسیم کرد:

دسته ی اوّل: آیاتی که درباره ی رفتار و برخورد آرام با مردم سخن می گوید.

دسته ی دوم: آیاتی که در مورد برخوردهای تند با منحرفان و نااهلان نازل شده است.

ص:60


1- 331. ذیل آیات 58 تا 59 سوره دخان.

2- 332. بقره، 144.

3- 333. حجر، 88 .

4- 334. مریم، 97.

5- 335. انشراح، 3.

6- 336. اسراء، 29.

7- 337. حجر، 72.

8- 338. اسراء 29.

9- 339. فرقان، 32.

10- 340. انشراح، 1.

11- 341. ذیل آیه 77 سوره غافر.

در این جا از هر دو مورد، آیاتی را به عنوان نمونه ذکر می کنیم:

دسته ی اول: آیات مربوط به برخوردهای آرام و مثبت پیامبر با مردم.

1. صبر در برابر مجادله و ستیز کفار

«فاصبر انّ وعد اللّه حقّ»(1)

«و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»(2) بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند، بگستر.

2. دعا برای مردم

«و صلّ علیهم انّ صلاتک سکن لهم»(3) بر آنان درود فرست (و دعا کن) زیرا دعای تو، مایه ی آرامش آنان است.

3. دعوت مردم به حکمت

«ادع الی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه»(4) با حکمت و اندرز نیکو، مردم را به سوی پروردگارت دعوت نما.

4. مشورت با مردم

«فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم»(5) آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بخواه و با آنان مشورت کن.

5. بدی را با نیکی پاسخ می دهد

«اِدفع بالتی هی احسن»(6) بدی را با نیکی دفع کن.

6. دعوت به توحید

«تَعالَوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم»(7) بیایید به سوی کلام و سخنی که میان ما و شما یکسان است.

ص:61


1- 342. غافر، 77.

2- 343. شعراء، 215.

3- 344. توبه، 103.

4- 345. نحل، 125.

5- 346. آل عمران، 159.

6- 347. فصّلت، 34.

7- 348. آل عمران، 64.

7. بیعت و طلب آمرزش برای مردم

«فبایعهن و استغفر لهن»(1) با آنها بیعت کن و برای آنها (از درگاه خداوند) طلب آمرزش نما.

«قل اذن خیر لکم»(2) بگو گوش دادن او به نفع شما است.

8. به مردم سلام می کند

«اذا جاءک الذّین یؤمنون بایاتنا فقل سلام علیکم»(3) هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند به آنها بگو سلام بر شما.

9. مهربان بودن با مردم

«لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضّوا من حولک»(4) اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می شدند.

«و ان جنحوا للسلم فاجنح لها»(5) اگر (دشمنان) به صلح تمایل داشتند (تو نیز) تمایل نشان بده.

10. بشارت به پاداش

«بشّر المؤمنین بان لهم من اللّه فضلاً کبیراً»(6) مؤمنان را بشارت ده که برای آنها از سوی خداوند فضل و پاداش بزرگی است.

دسته ی دوم: آیات مربوط به رفتار قاطعانه با نااهلانی که قابل هدایت نیستند.

1. دوری از دشمنان

«فاعرض عنهم»(7) از آنها روی بگردان.

2. نرمش نداشتن با مخالفان

«فلا تطع المکذبین ودّوا لو تدهن فیدهنون»(8) از تکذیب کنندگان اطاعت مکن که آنها دوست دارند نرمش نشان دهی تا نرمش نشان دهند. (نرمشی توأم با انحراف از مسیر حقّ)

ص:62


1- 349. ممتحنه، 12.

2- 350. توبه، 61.

3- 351. انعام، 53.

4- 352. آل عمران، 159.

5- 353. انفال، 61.

6- 354. احزاب، 47.

7- 355. سجده، 30.

8- 356. قلم، 8 - 9.

3. سخت گیری با دشمنان

«جاهد الکفّار و المنافقین و اغلظ علیهم»(1) با کافران و منافقان ستیز کن و بر آنان سخت گیری.

4. دوری از دشمنان

«هم العدو فاحذرهم»(2) آنان دشمنان تو هستند، از آنها برحذر باش.

«لئن لم ینته المنافقون و الذّین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینه لنغرینک لهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلاً»(3) اگر منافقین و آنها که در دلهایشان بیماری است و (همچنین) آنها که اخبار دروغ و شایعات بی اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود برندارند تو را بر ضد آنها می شورانیم و جز مدّت کوتاهی نمی توانند در کنار تو در این شهر بمانند.

5. بر منافقان نماز مگزار

«لا تصل علی احد منهم مات ابدا و لا تقم علی قبره»(4) بر مرده ی هیچ یک از منافقان نماز مگزار (و برای دعا و استغفار) برابرش نایست.

6. دشمنان را به حال خودشان رهاکن

«ذرهم فی خوضهم یلعبون»(5) آنها را در گفتگوهای لجاجت آمیزشان به حال خود رها کن تا بازی کنند.

«لا تقم فیه»(6) در آن (مسجد ضرار) هرگز (برای نماز) نایست.

7. اعتنا نکردن به اذیت و آزار منافقان

«لا تطع الکافرین و المنافقین و دَع اذاهم»(7) از کافران و منافقان اطاعت مکن و به آزارهای آنها اعتنا مکن.

ص:63


1- 357. توبه، 73.

2- 358. منافقون، 4.

3- 359. احزاب، 60.

4- 360. توبه، 84.

5- 361. انعام، 91.

6- 362. توبه، 108.

7- 363. احزاب، 48.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

فرازی از خطبه های نهج البلاغه در باب توحید

هر چه به ذات شناخته باشد ساخته است و هرچه به خود بر پا نباشد ديگرى اش پرداخته. سازنده است نه با به كار بردن افزار. هر چيز را به اندازه پديد آرد، نه با انديشيدن در كيفيت و مقدار. بى نياز است بى آنكه از چيزى سود برد. با زمان ها همراه نيست و دست افزارها او را يارى ندهد.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

براهین وجودشناختی و جهان شناختی در نهج البلاغه

گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند.

پر بازدیدترین ها

 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

توحید در نگاه امام علی (علیه السلام)

بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض5؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟
 بررسی توحيد در نهج البلاغه

بررسی توحيد در نهج البلاغه

بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس ‍ پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است. پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده
 توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

توحيد و خداشناسى در نهج البلاغه

اوست خدايي كه با همه وسعتي كه رحمتش دارد كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيري كه دارد رحمتش همه دوستان را فراگرفته است هركس كه با او به مبارزه برخيزد بر او غلبه مي كند هركس دشمني ورزد هلاكش مي سازد هركس با او كينه و دشمني ورزد تيره روزش كند و بر دشمنانش پيروز است هركس به او توكل نمايد او را كفايت كند .
 توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

توحید و خداگرایی‏ در نهج البلاغه

البته این‏گونه نیست که خداوند با وجود امکان اشراف انسان بر صفاتش او را بازداشته، بلکه روشن است که شناخت جامع موجود نامحدود از سوى یک موجودِ محدود محال است. قدرت او بر اشراف‏بخشیدن به‏انسان در شناخت خود، به این امرِ محال تعلق نمى‏گیرد؛ زیرا غیرخدا همه‏چیز محدودیت دارد و نامحدودکردن محدود ذاتاً محال است.
Powered by TayaCMS