اهمیت حیا از نطر دین اسلام

اهمیت حیا از نطر دین اسلام

اهمیت حیا

مسأله ی حیا و شرم، هم از نظر عقلی و هم از نظر نقلی جایگاه مهمی دارد. عقلانی بودن شرم و حیا و اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. شرم و حیا در روایات اسلامی از جایگاه بالایی برخوردار است و تعداد فراوانی روایت در این خصوص وجود دارد؛ برای نمونه چند روایت از حضرت علی (علیه السلام) نقل می کنیم؛

امام علی (علیه السلام):

«کَثرَهُ حَیاءِ اَلرَجُلِ دَلیلُ ایمانِهِ» (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 525)

کثرت حیای آدمی دلیل ایمان اوست.

امام علی (علیه السلام):

«ثَمَرَةُ الْحَیَاءِ الْعِفَّة» (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 257)

ارمغان عفت و پاکدامنی شرم و حیاست.

امام کاظم (علیه السلام) می‌فرماید: «پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت را برندار و مقدارى از آن را باقى گذار، زیرا برداشتن آن، برداشتن حیاست»

امام علی (علیه السلام):

«اَحسَنُ مَلابِسِ الدّینِ الحَیاءُ» (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 193)

زیباترین لباسهای دین حیاست.

عفاف بدون حیا معنا ندارد. عفاف انسان را به معنویت و قداست می رساند. روزی فردی خدمت حضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) رسید و گفت: یا رسول الله مرا موعظه فرمایید.

حضرت فرمودند:

لا تَغضَب قَظُّ فَاِنَّ فیهُ مُنازَعَهَ رَبِّکَ (هرگز خشمگین مشو که در آن منازعه با پروردگار است.

 گفت: زِدَنی یا رَسولَ الله

بیشتر بفرمایید.

اِیّاکَ وَ ما تَعتَدِرُ مِنهُ فَاِنَّ فیهَا الشِّرکَ الخَفِّیِ

از آنچه باید برایش عذرآوری پرهیز کن که در آن شرک خفی است.

گفت: زِدنی یا رَسولَ الله

بیشتر بفرمایید.

صَلِّ صَلاهَ مُودعٍ فَاِنَّ فیها الوُصلَهَ وَالقُربی

چون نماز می‌خوانی چنین بنگار که واپسین نماز توست که در آن قرب است.

گفت: زِدَنی یا رَسولَ الله بیشتر بفرمایید.

اِستَحیِ مِنَ اللهِ استِحیاءَکَ مِن صالِحی جیرانِکَ فَاِنَّ فیها زیادَهَ الیَقینِ (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏75، ص: 200)

ایمان

از خداوند حیا داشته باشد چنان که از بهترین همسایه ات حیا می کنی؛ زیرا که آن بر یقین می افزاید.

همان طور که انسان مراقب است که حرمتش در میان همسایگان شکسته نشود و هیچ نمی خواهد که آنها از او کاری را ببینند که موجب سرشکستی او بشود به فرمودهء حضرت با حیا کردن از خداوند می توان به یقین بیشتر دست یافت و البته بالاترین درجهء ایمان یقین است.

بنابراین همان گونه که از حضور دیگران شرم می شود و برخی از کارها انجام نمی گردد، باید ازمحضر الهی شرم کرد و از انجام معاصی پرهیز کرد. چطور می شود که در حضور پروردگار به گناه تن داد؟ اهل خدا در خلوت مراقبتهای جدی به خرج می دهند چون محضر پروردگار را کاملاً درک می کنند.

علل بی‌حیایی

هر چند گفته شد که حیا در انسان، امری فطری است اما علل و عواملی او را از این امر فطری دور می‌سازد، که در این‌جا به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

1 - حرمت شکنی:

امام کاظم (علیه السلام) می‌فرماید: «پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت را برندار و مقدارى از آن را باقى گذار، زیرا برداشتن آن، برداشتن حیاست.»(اصول کافی، ج 2، ص 672)

اگر در جامعه مرزها و حریم‌ها معیّن نباشد و هر کس به خود اجازه دهد وارد حریم دیگران شود، به تدریج بی‌حیایی در جامعه رواج پیدا می‌کند. صمیمیت و خودمانی شدن در جای خود امری پسندیده است اما اگر به افراط کشیده شد، حرمت‌ها شکسته می‌شود. در اسلام جایگاه هر کس تعریف شده است. پدر و مادران نباید پرده شرم میان خود و فرزندان را بردارند و حرف‌هایی بزنند که ارزش آنان را نزد فرزندانشان پایین آورد. همین‌طور فرزندان نیز باید حرمت والدین را نگه دارند و از گفتار یا عملی که حمل بر بی‌حیایی می‌شود پرهیز کنند. هر چند ارتباط نزدیک فرزندان با پدر ضروری است، اما اسلام به آنها سفارش کرده که او را به نام صدا نزنند. این نکته مهمی است که گاهی از آن غفلت می‌شود.

داستان احترام حضرت علی (علیه السلام) به مهمان خود و شستن دست او پس از سرو غذا و واگذار کردن شستن دست پسر مهمان به فرزندش محمد، نشان دهنده رعایت و پاسداشت حرمت‌هاست و به ما می‌آموزد که جای‌گاه هر کس باید محترم شمرده شود تا حیا و شرم در بین افراد ماندگار شود.

در روایتی، امام سجاد (علیه السلام) از گناهان خاصی نام برده که پرده‌ها را می‌درد و موجب بی‌حیایی می‌شود. این گناهان عبارت‌اند از: شراب خواری، قمار بازی، رد و بدل کردن سخنان لغو، شوخی خارج از نزاکت برای خنداندن مردم، عیب دیگران را بیان کردن و هم‌نشینی با مردمان بد نام

2 - درخواست غیر ضرور از مردم:

گرچه مشکلات زندگی گاهی آدمی را به درخواست از دیگران وا می‌دارد اما تا ضرورت ایجاب نکند نباید دست نیاز به سوی دیگران دراز کرد، چون به تدریج حیا از آدمی رخت بر می‌بندد. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «دست نیاز به سوى مردم دراز كردن، عزت را سلب مى‏كند و حیا را مى‏برد.»(همان، ص 148)

البته موارد اضطرار از این قاعده مستثناست.

3 - پرحرفی:

یکی از عوامل بی حیایی، زیاد سخن گفتن است. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: هر که زیاد حرف زد، راه خطا بسیار پویید و آن‌که بسیار خطا کرد، شرم او اندک شد و آن‌که شرمش کم شد، پارسایی‌اش کم گردد و آن‌که پارسایی‌اش اندک شد، دلش مُرد. (نهج البلاغه، قصار 349)

4 - شراب‌خواری:

امام رضا (علیه السلام) حکمت تحریم شراب را از بین رفتن عقل و حیا دانسته و فرموده‌اند: خداوند متعال شراب را حرام فرمود، زیرا شراب تباهی می‌آورد، عقل‌ها را در شناخت حقایق، باطل می‌کند و شرم و حیا را از چهره فرد می‌زداید. (فقه الرضا، ص 282)

5 - معصیت خدا:

یکی از آثار گناهان، دریدن پرده‌های اجتماعی و بی‌حیایی است. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «از براى خداى متعال بر بنده با ایمانش چهل پرده است كه هر گاه گناهى بزرگ انجام دهد، یكى از آن پرده‏ها برداشته مى‏شود.»(اختصاص مفید، ص 220)

در روایتی، امام سجاد (علیه السلام) از گناهان خاصی نام برده که پرده‌ها را می‌درد و موجب بی‌حیایی می‌شود. این گناهان عبارت‌اند از: شراب خواری، قمار بازی، رد و بدل کردن سخنان لغو، شوخی خارج از نزاکت برای خنداندن مردم، عیب دیگران را بیان کردن و هم‌نشینی با مردمان بد نام. (معانی الاخبار، ص 270)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
وارستگی عیسی (ع)

وارستگی عیسی (ع)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: در کتاب انجیل آمده: عیسی (علیه السلام) به خدا عرض می کرد: «خدایا، صبح، گرده نان جوین به من عطا کن، و شب نیز آن را به من بده، و بیشتر نده که طغیان کنم»
ناله عقیل از آهن گداخته

ناله عقیل از آهن گداخته

«سوگند به خدا برادرم عقیل را دیدم که در زیر چنگال فقر و تهی دستی، دست و پا می زد تا آن جا که از من خواست از گندمی که از حقوق شما است به او ببخشم، در حالی که فرزندان او از شدت فقر، پریشان و غبارآلود دیدم، گویا صورت شان با نیل، سیاه شده بود، عقیل چند بار رفت و آمد کرد و مکرر در هر بار با حالت جانسوزی، خواسته اش را بازگو کرد من حرف های او را گوش می دادم، او گمان کرد که من دینم را می فروشم.
Powered by TayaCMS