تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

پرسش:
سؤالي داشتم درباره نهج البلاغه. مي خواستم از شما بخواهم كه چند تا از تفاسير خوب نهج البلاغه را معرفي كنيد و بگوييد كه مثلا تفسير ابن ميثم بحراني بهتر است يا ابن ابي الحديد؟

پاسخ:

ترجمه و تفسير نهج البلاغه (27 جلد) مرحوم علامه محمد تقي جعفري 2ـ ترجمه كامل نهج البلاغه (1 جلد) مرحوم علامه محمد تقي جعفري ترجمه و تفسير نهج البلاغه يكى از آثار علمى و برجسته علاّمه جعفرى كتاب «ترجمه و تفسير نهج البلاغه» است. اين شرح كه گسترده ترين شرح فارسى نهج البلاغه است نخستين جلد آن در سال (1356 ش) به چاپ رسيده و مؤلف تا پايان حيات خود 26 جلد از آن را به پايان رسانده است. جلد 27 اين كتاب نيز از سوى شاگردان ايشان و براساس يادداشت هاى آن زنده ياد تدوين و منتشر شده است. در طى سالهاى جارى مجلّدات ديگرى از آن چاپ شده و در حال حاضر نيز كار نشر و تأليف آن استمرار دارد. اينك به بررسى برخى از ويژگيهاى اين شرح مى پردازيم: 1 ـ مؤلف در شرح هر خطبه يا نامه و يا حكمت نهج البلاغه نخست متن كامل آن را مى آورد و سپس ترجمه اى فراروى مى نهد و پس از آن به شرح عمومى متن مى پردازد. مؤلف در جلد نخست كه مقدمه شرح است متن نهج البلاغه محمد عبده را متن پايه قرار داده و در ديگر جلدها، متن صبحى صالح را مبنا گرفته است. 2 ـ ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد». (ج 1/ ص سه) 3 ـ رويكرد عمومى مؤلف در اين شرح رويكردى فلسفى عرفانى است و در اين رهگذر به آراى كلامى و فلسفى و ديدگاههاى دانشيان خاور و باختر نيز اشاره و به مقوله ها و مسأله هايى كه در اين عرصه است پرداخته شده است. 4 ـ مؤلف در تفسير عمومى هر خطبه، بخشهاى معنايى مختلف موجود در آن را با زيرتيترهايى گيرا و پرجاذبه مشخص و از هم جدا مى كند. 5 ـ مؤلف در گذر شرح و توضيح نهج البلاغه هم به آيات قرآن، هم به احاديث رسيده از معصومان عليهم السّلام و هم به شعر عربى و فارسى استناد يا استشهاد مى كند. 6 ـ مؤلف در كنار شرح محتوايى به بررسى سند حديث هم مى پردازد، چنان كه اسناد خطبه شقشقيه را به طور مشروح در همان آغاز اين خطبه يادآور مى شود. (ج 2، ص 301 ـ 308) 7 ـ ترجمه و تفسير نهج البلاغه از كتاب آرايى خوبى برخوردار است، متون عربى با اعراب درست و همراه با ترجمه است، و هر جلد از شرح در بردارنده فهرستهاى راهنما از قبيل فهرست عمومى مطالب، فهرست آيات، فهرست روايات، فهرست اشخاص، فهرست مآخذ و فهرست اقوام و ملل و قبايل است. 8 ـ جلد نخست كتاب مقدمه اى است درباره رسالت انسانى و شخصيت على عليه السّلام مؤلف در صفحات آغازين اين جلد در مقدمه اى كوتاه به فلسفه و ضرورت اين بحث در آغاز شرح نهج البلاغه مى پردازد و چنين مى نويسد: «هيچ گونه جاى ترديد نيست كه ما نمى توانيم شخصيت على بن أبيطالب عليه السّلام را مانند شخصيتهاى يك بُعدى تاريخى نشان بدهيم و كتابش «نهج البلاغه» را هم به عنوان كتابى كه يك شخصيت يك بُعدى از خود به يادگار گذاشته است تلقّى نماييم. ما با انسانى سر و كار داريم كه هدف اعلايى براى زندگى دارد، زمامدارى كه عادل مطلق است، داراى معرفتى در حدّ اعلى درباره انسان و جهان، وابستگى به مبادى عالى هستى ، خود را جزئى از انسان ديدن، وابستگى مستقيم به خدا، تقوا و فضيلت در حدّ اعلى ، پاكى گفتار و كردار و انديشه و نيّت پاك... و دهها امتيازات از اين قبيل كه در على ابن ابى طالب به اتفاق تمام تواريخ ثبت شده است، قابل توضيح و تفسير با مفاهيم و ارزشهاى معمولى نمى باشد... همچنين از ديدگاه مكتبهايى كه براى بشريت آغاز و انجامى جز همين خاك تيره و تكاپويى جز گسترش خود طبيعى سراغ ندارند على عليه السّلام و نهج البلاغه اش هرگز قابل شناخت و هضم نخواهد بود. بدين جهت است كه ما لازم و ضرورى ديديم كه نخست انسانيت و رسالت آن را مطرح نماييم و به مقدار امكان در نشان دادن انسان و اصالتها و ارزشهاى واقعى او بكوشيم، سپس على عليه السّلام و نهج البلاغه او را مورد توضيح و تفسير قرار بدهيم، لذا اين مجلد را كه مقدمه اى بر شناخت نهج البلاغه است «رسالت انسانى ، مقدمه اى بر ترجمه و تفسير نهج البلاغه ناميديم». گفتنى است مؤلف در اين مقدمه بحثى مستوفى درباره على عليه السّلام از ديدگاه توصيف خداوندى ، على عليه السّلام از ديدگاه محمّد صلّى الله عليه وآله، و على عليه السّلام از ديدگاه على ارائه مى دهد كه شايسته توجّه است. 9 ـ نشر اين كتاب از همان سال هاى آغازين با تجديد چاپ و نيز ظهور جلدهاى بعدى شرح تا زمان حاضر ادامه دارد و تا پايان جلد 26 كه چاپ (1376 ش) است تا خطبه صدوشصت و شش شرح و تفسير شده است. جلد 27 نيز پس از درگذشت استاد به قلم شاگردانش تدوين شده است. هر يك از جلدهاى كتاب به دفعات متعدد چاپ شده است، به گونه اى كه اكنون چاپ پنجم مقدمه، چاپ ششم جلد 2، و چاپ سوم جلد 4 را در اختيار داريم. از ديگر شرح هاي نهج البلاغه كه به صورت مبسوط نوشته شده «منهاج البراعه» تأليف ميرزا حبيب الله خويي است، اين كتاب به زبان عربي است و از جمله شرح هاي علمي و دقيق محسوب مي شود.
ترجمه وشرح كوتاه آيت الله مكارم شيرازي نيز مفيد است.هر كدام از شرح ها ويژگي خاص خود را دارد وبطورمطلق نمي توان حكم كرد لكن شرح ابن ابي الحديد بلحاظ اينكه نويسنده آن از اهل سنت بوده ومطالبي را اعتراف نموده از توجه بيشتر بر خوردار است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، كد: 3/100108052)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
ناله عقیل از آهن گداخته

ناله عقیل از آهن گداخته

«سوگند به خدا برادرم عقیل را دیدم که در زیر چنگال فقر و تهی دستی، دست و پا می زد تا آن جا که از من خواست از گندمی که از حقوق شما است به او ببخشم، در حالی که فرزندان او از شدت فقر، پریشان و غبارآلود دیدم، گویا صورت شان با نیل، سیاه شده بود، عقیل چند بار رفت و آمد کرد و مکرر در هر بار با حالت جانسوزی، خواسته اش را بازگو کرد من حرف های او را گوش می دادم، او گمان کرد که من دینم را می فروشم.
نهی از حرکت ذلّت بار

نهی از حرکت ذلّت بار

در این هنگام یکی از سران این قبیله به نام «حرب بن شرحبیل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «این گونه که احساس می کنم، زن های شما بر شما مسلط شده اند آیا آنها را از گریه کردن، باز نمی دارید؟!».
Powered by TayaCMS