حکمت 62 نهج البلاغه : ترك دوستان و تنهايى

حکمت 62 نهج البلاغه : ترك دوستان و تنهايى

متن اصلی حکمت 62 نهج البلاغه

موضوع حکمت 62 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 62 نهج البلاغه

62 وَ قَالَ عليه السلام فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ

موضوع حکمت 62 نهج البلاغه

ترك دوستان و تنهايى

(اخلاقى، اجتماعى، تربيتى)

ترجمه مرحوم فیض

62- امام عليه السّلام (در زيان بى كسى) فرموده است

1- از دست دادن دوستان غربت است (زيرا مانند دور ماندگى از وطن است).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1115)

ترجمه مرحوم شهیدی

65 [و فرمود:] از دست شدن دوستان، غربت است.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 370)

شرح ابن میثم

57- و قال عليه السّلام:

فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ

المعنى

استعار لفظ الغربة لفقد الأحبّة باعتبار ما يلزمهما من الوحشة و عدم الانس.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 272)

ترجمه شرح ابن میثم

57- امام (ع) فرمود:

فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ

ترجمه

«از دست دادن دوستان غربت است».

شرح

لفظ غريب را از آن رو براى از دست دادن دوستان استعاره آورده است كه هر دو باعث وحشت و تنهايى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 461)

شرح مرحوم مغنیه

63- فقد الأحبّة غربة.

المعنى

الحب بين اثنين صورة من صور التعامل و التعاقد بين الأرواح على تبادل الصفاء و الإخلاص، و العطف و الحنان، و الإنس و السرور، و الرضا و الاطمئنان. و من فقد هذه الثروة عاش غريبا و أعزل من كل سلاح. و تقدم مع الشرح في الرسالة 30: الغريب من لم يكن له حبيب.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 253)

شرح شیخ عباس قمی

179- فقد الأحبّة غربة. استعار لفظ الغربة لفقد الأحبّة باعتبار ما يلزمهما من الوحشة و عدم الأنس.

و مثله قوله عليه السلام: الغريب من ليس له حبيب. قال الشاعر:

إذا ما مضى القرن الذي كنت فيهم و خلّفت في قرن فأنت غريب

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص154)

شرح منهاج البراعة خویی

الحادية و الستون من حكمه عليه السّلام

(61) و قال عليه السّلام: فقد الأحبّة غربة.

المعنى

الوطن يفيد الإنسان من نواح شتّى يأويه في ظلّه و يسكنه في بيته و يدلّه على طرق معاشه، و أعظم فوائده الأنس مع الأحبة و الأصدقاء و الأخوان، فاذا فقد الانسان أحبّته و أصدقاءه فكأنّه خرج عن وطنه المألوف، و وقع في وحشة و حتوف.

الترجمة

از دست دادن دوستان، آواره گي است.

  • هر كه را دوستان ز دست برفت همچون آواره ايست در صحرا

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص100و101)

شرح لاهیجی

(85) و قال (- ع- ) فقد الأحبّة غربة يعنى و گفت عليه السّلام نداشتن دوستان غربت اين كس است يعنى اگر چه در وطن خويش باشد پس داشتن دوستان وطن است اگر چه در شهر خويش نباشد و چنانچه در جاى ديگر گفت (- ع- ) الغريب من ليس له حبيب يعنى غريب كسى است كه از براى او دوستى نباشد

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 297)

شرح ابن ابی الحدید

63: فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ مثل هذا قول الشاعر-

فلا تحسبي أن الغريب الذي نأى و لكن من تنأين عنه غريب

- . و مثله

قوله ع الغريب من ليس له حبيب

- و قال الشاعر-

أسرة المرء والداه و فيما بين حضنيهما الحياة تطيب

و إذا وليا عن المرء يوما

فهو في الناس أجنبي غريب

- . و قال آخر-

إذا ما مضى القرن الذي كنت فيهم و خلفت في قرن فأنت غريب

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 210)

شرح نهج البلاغه منظوم

[62] و قال عليه السّلام:

فقد الأحبّة غربة.

ترجمه

دوستان را از دست دادن تنها زيستن است.

نظم

  • هر آن كس دوستان را داد از دستبنزد مردم و شهرش غريب است
  • نباشد مر غريب از دوستان دوربغربت نيست ادبى يار و مهجور

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص73)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
نهی از حرکت ذلّت بار

نهی از حرکت ذلّت بار

در این هنگام یکی از سران این قبیله به نام «حرب بن شرحبیل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «این گونه که احساس می کنم، زن های شما بر شما مسلط شده اند آیا آنها را از گریه کردن، باز نمی دارید؟!».
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
معنی ایمان

معنی ایمان

یقین نیز دارای چهار شعبه است: 1. بینش درهوشیاری 2. رسیدن به دقائق حکمت 3. پند گرفتن از حکمتها 4. توجّه به روش پیشینیان. عدالت، نیز چهار شعبه دارد: 1. دقت در فهم 2. غور در علم و دانش 3. قضاوت صحیح 4. حلم استوار و ثابت. جهاد، نیز چهار شعبه دارد: 1. امر به معروف 2. نهی ازمنکر 3. صدق و راستی در جبهه جنگ 4. کینه و دشمنی با فاسقان...
Powered by TayaCMS