داستان اصحاب رس 9

داستان اصحاب رس 9

داستان اصحاب رس منبر پنج دقیقه ای 9

درخت پرستان رَسّ

اصحاب رسّ

داستان اصحاب رس منبر پنج دقیقه ای 9

درخت پرستان رَسّ

ابلیس، در درخت صنوبر لانه کرده بود. شاخه هایش را در مقابل چشمان سحر زده ی مردم به حرکت در می آورد. هر روز یکی از شاگردان پر فریبش را می فرستاد تا بر بلندی یکی از شاخه های ستبر درخت که در یکی از 12 روستا گسترده شده بود، بنشینند و به مردم وعده های دروغین بدهند. همین گونه بود که مردم، به جای پرستش خداوند یکتا، فریب خورده، کورکورانه درخت صنوبر را می پرستیدند. (1) مردم دوازده روستا، درخت را "شاه درخت" می نامیدند و هر ماه در یک روستا، عید اعلام می شد و جشنی در دِه برگزار می شد. جشنی که مردم 11 روستای دیگر به آن دعوت بودند و تا چندین روز، بساط عیش و نوش و مطربی و عشرت قطع نمی شد.(2)

ابلیس، در گوششان خوانده بود که اگر برایش قربانی نکنند، بر آنها رحم نخواهد کرد و مردم، بی توجّه به فریادهای پیامبرشان، سر فرو برده در فرمان ابلیس، گروه گروه می آمدند و در پیش پای درخت، آتشی بزرگ می افروختند. آتش، چارپایان قربانی را در خود می سوزاند و دود آن، آسمان را فرا می گرفت. همین هنگام بود که مردم دوازده روستا، سجده کنان به پای درخت می افتادند و لابه کنان از او می خواستند که به زندگی شان برکت بدهد. آنگاه ابلیس با صدایی کودکانه از دل درخت فریاد می زد: "باشد شما را بخشیدم!" و بعد از این صدا، فریادهای خوشحالی به هوا برمی خاست.(3)

ابلیس، بازی خود را هر روز به گونه ای بر مردم دوازده قریه فرود می آورد. روزی به آنان منّت می گذاشت که امنیت را برایشان به ارمغان آورده است و روزی تهدیدهای پوشالی می کرد که همه شان را از زمین برخواهد داشت. مردم بی خبر، هر ماه در یکی از دوازده روستا، جشنی برقرار می کردند و با تضرّع و زاری، از درخت صنوبر می خواستند که به آنها رحم آورد. کسی حقّ نوشیدن از چشمه ای که درخت از آن می نوشید، نداشت؛ حتّی چارپایان هم نباید بی حواس سراغ چشمه ی درخت می رفتند؛ همه از گِل آبه های کنار روستاها می نوشیدند و برده ی شیطان شده بودند؛ در حالی که هر روز، پیامبرشان وعده های موسای نبی(علی نبینا و آله و علیه السلام) را به یادشان می آورد و به پرستش خداوند یگانه فرا می خواندشان.(4)

بالاخره یک روز، فریب ابلیس، رو به ضعف گذاشت. به دعای نبیّ خدا، درخت، تماماً خشک شد؛ گویی که آتشی از غیب آمده باشد و تمامی برگ و برش را سوزانده باشد. آنگاه تمامی دوازده روستا، متّحد شدند که پیامبرشان را به قتل برسانند...(5)

اصحاب رسّ

اصحاب رَسّ، از اقوامی بودند که در مشرق زمین می زیستند؛ زمان زندگی آنها، پس از دوران باشکوه پیامبری سلیمان نبی(ع) بود.(6)

این قوم، دوازده روستا را در اختیار داشتند و در هر کدام از این روستاها، شاخه ای بزرگ از درخت صنوبر را پرورانده بودند. هر ماه در یکی از روستاها، عیدی برای خدای "شاه درخت" برگزار می شد و در آن روز، مردم روستا پس از شنیدن نوای شیطان، از انجام هیچ گناهی فروگذاری نمی کردند و تا چندین روز به همین نحو می گذراندند.(7)

پس از آنکه این قوم، مدّت زیادی در کفر خودشان باقی ماندند و پیامبر قومشان را (که در پیشوایان نور: پیامبری که در چاه اصحاب رسّ افتاد به نحوه ی قتل ایشان پرداخته ایم) به قتل رساندند، خداوند بر آنها خشم گرفت و فرمان داد که جبرئیل امین(علیه السلام)، عذابی سخت بر آنان نازل کند.

عذاب آنها به این صورت بود که وقتی مردم برای یکی از اعیاد شاه درخت دور هم گرد آمده بودند، بادی سرخ شروع به وزیدن کرد و از زمین و آسمان بر سرشان آتش باریدن گرفت و آنان که همگی قطعاتی از چوب صنوبر در دست داشتند، سوختند و اثری از آنان باقی نماند.(8)

خداوند در قرآن کریم از آنان به عنوان اصحابی که توسط خداوند نابود شدند یاد کرده است. اقوامی که با آنکه خداوند برایشان پیامبرانی فرستاد و به آنان هشدار داد، به سخن پیامبر خود بی توجّهی کردند و به دام ابلیس گرفتار آمدند. خداوند کریم درباره ی اتمام حجّت با همه ی اقوام می فرماید:

"به یقین(ما) به موسی کتاب(آسمانی) عطا کردیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار(ش) گردانیدیم. پس گفتیم: "هر دو به سوی قومی که نشانه های ما را به دروغ گرفتند، بروید." پس (ما) آنان را به سختی هلاک نمودیم. و قوم نوح را آنگاه که پیامبران(خدا) را تکذیب کردند، غرقشان ساختیم، و آنان را برای (همه ی) مردم عبرتی گردانیدیم و برای ستمکاران عذابی پردرد آماده کرده ایم. و (نیز) عادیان و ثمودیان و اصحابِ رَسّ و نسل هایِ بسیاری میان این (جماعت ها) را (هلاک کردیم). و برای همه ی آنان مَثَلها زدیم و همه را زیر و زبر کردیم..."(9)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
وارستگی عیسی (ع)

وارستگی عیسی (ع)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: در کتاب انجیل آمده: عیسی (علیه السلام) به خدا عرض می کرد: «خدایا، صبح، گرده نان جوین به من عطا کن، و شب نیز آن را به من بده، و بیشتر نده که طغیان کنم»
نهی از حرکت ذلّت بار

نهی از حرکت ذلّت بار

در این هنگام یکی از سران این قبیله به نام «حرب بن شرحبیل» به حضور آن حضرت آمد. امام به او فرمود: «این گونه که احساس می کنم، زن های شما بر شما مسلط شده اند آیا آنها را از گریه کردن، باز نمی دارید؟!».
Powered by TayaCMS