رحمت خدای متعال در قیامت

رحمت خدای متعال در قیامت


آیات:

- لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ [1]

{تا خدا بهتر از آنچه انجام مى‌دادند، به ايشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بيفزايد، و خدا [ست كه‌] هر كه را بخواهد بى‌حساب روزى مى‌دهد.}‌

- ‌ إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما [2]

{مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‌كند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است}

 

روایات:

1- الأمالي للصدوق الْفَامِيُّ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ زِيَادٍ الْكَرْخِيِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَشَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَحْمَتَهُ حَتَّى يَطْمَعَ إِبْلِيسُ فِي رَحْمَتِهِ. [3]

امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی روز قیامت شود، خدای تبارک و تعالی رحمتش را نشر می دهد تا جایی که ابلیس در رحمت خدا طمع می کند.

2- عيون أخبار الرضا عليه السلام بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تَجَلَّى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِعَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ فَيُوقِفُهُ عَلَى ذُنُوبِهِ ذَنْباً ذَنْباً ثُمَّ يَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ لَا يُطْلِعُ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ مَلَكاً مُقَرَّباً وَ لَا نَبِيّاً مُرْسَلًا وَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ مَا يَكْرَهُ أَنْ يَقِفَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ثُمَّ يَقُولُ لِسَيِّئَاتِهِ كُونِي حَسَنَاتٍ. [4]

امام رضا علیه السلام از پدران خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت نموده که آن حضرت فرمود: چون روز قيامت‌ شود خدا تجلى كند بر بنده مؤمن خود و او را بر هر يك از گناهانش یک به یک مطلع سازد پس از آن او را بيامرزد و هيچ فرشته مقربى و پيغمبر مرسلى بر گناه او مطلع نشود و هر چه را كه ناخوش دارد كسى بر آن مطلع شود ستر كند پس از آن به عمل قبيح او بفرمايد عمل نيكو شويد.

شیخ صدوق رحمه الله گوید: معنای تجلی الله لعبده یعنی خدا با نشانه ای از نشانه هایش برای او آشکار می شود و او به این نشانه می فهمد که خدای تعالی او را مورد خطاب قرار داده است.

3- ثواب الأعمال أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ آخِرَ عَبْدٍ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ يَلْتَفِتُ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْجِلُوهُ فَإِذَا أُتِيَ بِهِ قَالَ لَهُ يَا عَبْدِي لِمَ الْتَفَتَّ فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا كَانَ ظَنِّي بِكَ هَذَا فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ عَبْدِي وَ مَا كَانَ ظَنُّكَ بِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ كَانَ ظَنِّي بِكَ أَنْ تَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي وَ تُسْكِنَنِي [تُدْخِلَنِي‌] جَنَّتَكَ فَيَقُولُ اللَّهُ مَلَائِكَتِي وَ عِزَّتِي وَ آلَائِي وَ بَلَائِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي مَا ظَنَّ بِي هَذَا سَاعَةً مِنْ حَيَاتِهِ خَيْراً قَطُّ وَ لَوْ ظَنَّ بِي سَاعَةً مِنْ حَيَاتِهِ خَيْراً مَا رَوَّعْتُهُ بِالنَّارِ أَجِيزُوا لَهُ كَذِبَهُ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا ظَنَّ عَبْدٌ بِاللَّهِ خَيْراً إِلَّا كَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّهِ بِهِ وَ لَا ظَنَّ بِهِ سُوءاً إِلّا كَانَ اللَّهُ عِنْدَ ظَنِّهِ بِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِين‌. [5]

امام صادق علیه السلام فرمود: آخرين بنده‌اى كه او را به ورود در دوزخ فرمان مى‌دهند مى‌ايستد و نگاه مى‌كند. پس خداوند خطاب مى‌كند: او را زود برگردانید. وقتى او را مى‌آورند خداوند به او مى‌گويد: اى بنده من، براى چه نگاه كردى؟ مى‌گويد: پروردگارا، چنين گمانى به تو نداشتم. خداوند بزرگ مى‌گويد: اى بنده من، چه گمانى به من داشتى؟ مى‌گويد: پروردگارا، گمان مى‌كردم كه گناهانم را مى‌بخشى و مرا در بهشت جاى مى‌دهى. پس خداوند مى‌گويد: اى فرشتگان من، به عزّت و جلال و نعمتها و محنتها و بلندى مقامم سوگند كه اين بنده من در هيچ لحظه‌اى از زندگى خود به من گمان خير نداشت، و اگر لحظه‌اى در عمرش به من گمان نيك داشت او را به آتش دوزخ نمى‌ترسانيدم، حرفش را هر چند بدروغ است بپذيريد و او را به بهشت در آوريد. آن گاه امام صادق علیه السلام فرمود: هيچ بنده‌اى به خدا گمان نيك نبرد جز اينكه خدا نزد گمان اوست، و اين است سخن خداوند: «وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ.»‌ يعنى {اين همان گمانى است كه شما در باره پروردگارتان داشتيد كه شما را هلاك ساخت و از زيانكاران گشتيد.}

4- المحاسن أَبِي عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يُؤْتَى بِعَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ فَيَقُولُ اللَّهُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْكَ بِطَاعَتِي أَ لَمْ أَنْهَكَ عَنْ مَعْصِيَتِي فَيَقُولُ بَلَى يَا رَبِّ وَ لَكِنْ غَلَبَتْ عَلَيَّ شَهْوَتِي فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذَنْبِي لَمْ تَظْلِمْنِي فَيَأْمُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى النَّارِ فَيَقُولُ مَا كَانَ هَذَا ظَنِّي بِكَ فَيَقُولُ مَا كَانَ ظَنُّكَ بِي قَالَ كَانَ ظَنِّي بِكَ أَحْسَنَ الظَّنِّ فَيَأْمُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَقَدْ نَفَعَكَ حُسْنُ ظَنِّكَ بِيَ السَّاعَةَ. [6]

امام صادق عليه السلام مى‌فرمود: روز قيامت بنده‌اى كه به خود (در اثر گناه) ستم كرده آورده مى‌شود، خداوند مى‌گويد: آيا تو را به فرمانبريم امر نكرده بودم، و از معصيتم باز نداشته بودم؟! گويد: بلى پروردگارم ولى شهوتم‌ بر من غلبه كرد، پس اگر عذابم كنى به واسطه گناهم مى‌باشد و به من ستم روا نداشته‌اى، خداوند فرمان مى‌دهد به سوى آتش ببرندش، گويد: خداى گمانم به تو اين نبود (كه به آتش مرا ببرى)، خداوند گويد: گمانت در باره من چه بود؟ گويد: من بهترين گمان را به تو داشتم! در اين هنگام خداوند گويد: او را به بهشت ببريد، سپس خداوند گويد: اى بنده‌ام در اين هنگام گمان خوبت نسبت به من تو را نفع و سود بخشيد.

5- المحاسن ابْنُ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: قَرَأْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع هَذِهِ الْآيَةَ إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ فَقَالَ هَذِهِ فِيكُمْ إِنَّهُ يُؤْتَى بِالْمُؤْمِنِ الْمُذْنِبِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُوقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَكُونُ هُوَ الَّذِي يَلِي حِسَابَهُ فَيُوقِفُهُ عَلَى سَيِّئَاتِهِ شَيْئاً شَيْئاً فَيَقُولُ عَمِلْتَ كَذَا فِي يَوْمِ كَذَا فِي سَاعَةِ كَذَا فَيَقُولُ أَعْرِفُ يَا رَبِّ قَالَ حَتَّى يُوقِفَهُ عَلَى سَيِّئَاتِهِ كُلِّهَا كُلَّ ذَلِكَ يَقُولُ أَعْرِفُ فَيَقُولُ سَتَرْتُهَا عَلَيْكَ فِي الدُّنْيَا وَ أَغْفِرُهَا لَكَ الْيَوْمَ أَبْدِلُوهَا لِعَبْدِي حَسَنَاتٍ قَالَ فَتُرْفَعُ صَحِيفَتُهُ لِلنَّاسِ فَيَقُولُونَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا كَانَتْ لِهَذَا الْعَبْدِ سَيِّئَةٌ وَاحِدَةٌ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ. [7]

سلیمان بن خالد می گوید: بر امام صادق علیه السلام این آیه را خواندم «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» فرمود: این آیه درباره شما شیعیان است؛ مؤمن گنهکار روز قیامت آورده می شود تا مقابل خدای عزوجل می ایستد و خداست که متولی حساب او می شود و او را به تک تک گناهانش واقف می سازد؛ پس خداوند می فرماید: در روز فلان و ساعت کذا فلان عمل کردی! پس می گوید: می دانم ای پروردگارم! تا این که او را بر تمام گناهانش واقف می سازد و مؤمن می گوید: تمام این گناهان را می دانم؛ خداوند می فرماید: گناهانت را در دنیا پوشاندم و امروز بر تو بخشیدم؛ این گناهان را برای بندگانم به حسنات مبدل کنید؛ پس نامه عملش برای مردم بلند می شود و مردم می گویند: سبحان الله! آیا این بنده یک گناه ندارد؟ و این است معنای آیه «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات‌» {خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‌كند}

6- الكافي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَيُّوبَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُؤْتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِرَجُلٍ فَيُقَالُ احْتَجَّ فَيَقُولُ يَا رَبِّ خَلَقْتَنِي وَ هَدَيْتَنِي فَأَوْسَعْتَ عَلَي ‌فَلَمْ أَزَلْ أُوَسِّعُ عَلَى خَلْقِكَ وَ أُيَسِّرُ عَلَيْهِمْ لِكَيْ تَنْشُرَ عَلَيَّ هَذَا الْيَوْمَ رَحْمَتَكَ وَ تُيَسِّرَهُ فَيَقُولُ الرَّبُّ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ تَعَالَى ذِكْرُهُ صَدَقَ عَبْدِي أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ. [8]

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روز قیامت مردی آورده می شود و گفته می شود: با خدا احتجاج کن و دلیل بیاور! پس می گوید: پروردگارا! مرا آفریدی و هدایت کردی و بر من وسعت دادی، من نیز پیوسته بر خلق تو توسعه دادم و بر آنان آسان گرفتم تا در این روز رحمتت را بر من نشر دهی و این روز را آسان فرمایی؛ پس خداوند جل ثناؤه و تعالی ذکره می فرماید: بنده ام راست گفت: او را داخل بهشت کنید.

7- تفسير القمي عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أُوقِفَ الْمُؤْمِنُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَعَالَى فَيَكُونُ هُوَ الَّذِي يَلِي حِسَابَهُ فَيَعْرِضُ عَلَيْهِ عَمَلَهُ فَيَنْظُرُ فِي صَحِيفَتِهِ فَأَوَّلُ مَا يَرَى سَيِّئَاتُهُ فَيَتَغَيَّرُ لِذَلِكَ لَوْنُهُ وَ تَرْعَشُ فَرَائِصُهُ وَ تَفْزَعُ نَفْسُهُ ثُمَّ يَرَى حَسَنَاتِهِ فَتَقَرُّ عَيْنُهُ وَ تُسَرُّ نَفْسُهُ وَ يَفْرَحُ ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَى مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الثَّوَابِ فَيَشْتَدُّ فَرَحُهُ ثُمَّ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْمَلَائِكَةِ احْمِلُوا الصُّحُفَ الَّتِي فِيهَا الْأَعْمَالُ الَّتِي لَمْ يَعْمَلُوهَا قَالَ فَيَقْرَءُونَهَا فَيَقُولُونَ وَ عِزَّتِكَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّا لَمْ نَعْمَلْ مِنْهَا شَيْئاً فَيَقُولُ صَدَقْتُمْ وَ لَكِنَّكُمْ نَوَيْتُمُوهَا فَكَتَبْنَاهَا لَكُمْ ثُمَّ يُثَابُونَ عَلَيْهَا. [9]

امام رضا علیه السلام فرمود: وقتی روز قیامت فرا می رسد، بنده مؤمن مقابل خدای متعال متوقف می شود و خداست که متولی حسابرسی او می گردد؛ پس عملش را بر آن بنده عرضه می کند و آن بنده به نامه عملش می نگرد و به محض این که گناهانش را می بیند، رنگش برای آن متغیر می شود و مفاصلش به لرزه می افتد و جانش به ترس می افتد! سپس حسناتش را می بیند و چشمش روشن و نفسش شاد و فرحمند می شود و سپس به ثوابهایی که خدا به او داده می نگرد و شادیش بیشتر می شود؛ سپس خدای متعال به فرشتگان می فرماید: نامه های عملی را که انجام نداده اند بر گیرید؛ پس آن را می خوانند و می گویند: خدایا! به عزتت سوگند که ما ذره ای از این کارها را نکرده ایم! پس خداوند می فرماید: راست گفتید، ولی شما نیت این حسنات را داشتید و ما آن را برای شما نوشتیم، سپس به خاطر نیاتشان به آنها ثواب داده می شود.

8- تفسير القمي أَبِي عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَمُنُّ عَلَى عَبْدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَأْمُرُهُ أَنْ يَدْنُوَ مِنْهُ فَيَدْنُو ثُمَّ يَعْرِفُهُ مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَيْهِ يَقُولُ لَهُ أَ لَمْ تَدْعُنِي يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا بِكَذَا وَ كَذَا فَأَجَبْتُ دَعْوَتَكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَعْطَيْتُكَ مَسْأَلَتَكَ أَ لَمْ تَسْتَغِثْ بِي يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَغَثْتُكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي فِي ضُرِّ كَذَا وَ كَذَا فَكَشَفْتُ ضُرَّكَ وَ رَحِمْتُ صَوْتَكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي مَالًا فَمَلَّكْتُكَ أَ لَمْ تَسْتَخْدِمْنِي فَأَخْدَمْتُكَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِي أَنْ أُزَوِّجَكَ فُلَانَةَ وَ هِيَ مَنِيعَةٌ عِنْدَ أَهْلِهَا فَزَوَّجْنَاكَهَا قَالَ فَيَقُولُ الْعَبْدُ بَلَى يَا رَبِّ أَعْطَيْتَنِي كُلَّ مَا سَأَلْتُكَ وَ قَدْ كُنْتُ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ أَلَا فَإِنِّي مُنْجِزٌ لَكَ مَا سَأَلْتَنِيهِ هَذِهِ الْجَنَّةُ لَكَ مُبَاحَةٌ أَرْضَيْتُكَ فَيَقُولُ الْمُؤْمِنُ نَعَمْ يَا رَبِّ أَرْضَيْتَنِي وَ قَدْ رَضِيتُ فَيَقُولُ اللَّهُ لَهُ عَبْدِي إِنِّي كُنْتُ أَرْضَى أَعْمَالَكَ وَ أَنَا أَرْضَى لَكَ أَحْسَنَ الْجَزَاءِ فَإِنَّ أَفْضَلَ جَزَائِي عِنْدِي أَنْ أَسْكَنْتُكَ الْجَنَّةَ. [10]

امام صادق علیه السلام فرمود: خدای تبارک و تعالی بر بنده اش در روز قیامت منت می نهد و امر می کند که بنده اش به او نزدیک شود و او نزدیک می شود، سپس نعمتهایی را که به او داده به او می شناساند و می فرماید: آیا در فلان روز از من فلان حاجت را نطلبیدی و من دعای تو را مستجاب کردم؟ آیا در فلان روز از من فلان چیز را نخواستی و من خواسته تو را دادم؟ آیا در فلان روز از من استغاثه ننمودی و من به فریادت رسیدم؟ آیا در فلان سختی از من نطلبیدی و من سختی تو را بر طرف و به صدایت رحم نمودم؟ آیا از من مال نخواستی و من به تو دادم؟ آیا از من طلب کمک نکردی و من یاری ات کردم؟ آیا از من نخواستی تو را به ازدواج فلان زن که نزد خانواده اش با عظمت بود، در بیاورم و ما تو را به ازدواج او در آوردیم؟ پس بنده می گوید: بله؛ پروردگارا! هر آنچه از تو خواستم به من دادی و من از تو بهشت نیز می خواستم! پس خداوند می فرماید: من آنچه از من خواستی را برای تو محقق کردم؛ این بهشت حلال تو باشد؛ آیا تو را خشنود کردم؟ پس مؤمن می گوید: بله؛ پروردگارا! مرا راضی کردی و من راضی شدم؛ پس خدا به او می گوید: من از اعمال تو راضی بودم و به تو بهترین پاداش را می دهم؛ پس بهترین جزای من در نزد من این است که تو را در بهشت سکونت دهم.

9- كتاب حسين بن سعيد و النوادر ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: يُؤْتَى بِعَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَيْسَتْ لَهُ حَسَنَةٌ فَيُقَالُ لَهُ اذْكُرْ وَ تَذَكَّرْ هَلْ لَكَ حَسَنَةٌ قَالَ فَيَذْكُرُ فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا لِي مِنْ حَسَنَةٍ إِلَّا أَنَّ عَبْدَكَ فُلَاناً الْمُؤْمِنَ مَرَّ بِي فَطَلَبَ مِنِّي مَاءً يَتَوَضَّأُ بِهِ فَيُصَلِّي بِهِ فَأَعْطَيْتُهُ قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَدْخِلُوا عَبْدِيَ الْجَنَّةَ. [11]

امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: بنده در روز قیامت آورده می شود در حالی که حسنه ای ندارد. پس به او گفته می شود: فکر کن و به یاد بیاور که آیا حسنه ای داری؟ فکری می کند و می گوید: پروردگارا! من حسنه ای ندارم جز آنکه فلان بنده مؤمنت از کنار من گذشت و از من آبی طلب کرد تا وضو بگیرد و با آن نماز بخواند. من به او آب دادم؛ پس خدای تبارک و تعالی می فرماید: بنده ام را داخل بهشت کنید.

 

 




[1]. نور / 38

[2]. فرقان / 7

[3]. 7/287/1

[4]. 7/287/2

[5]. 7/287/3

[6]. 7/288/4

[7]. 7/288/5

[8]. 7/288/6

[9]. 7/289/7

[10]. 7/289/8

[11]. 7/290/9

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

خانه وسیع

خانه وسیع

علاء عرض كرد: عبائى (ناچيز) پوشيده و از دنيا كناره گرفته است . على عليه السلام فرمود: او را نزد من بياور، وقتى كه عاصم به حضور على عليه السلام آمد، حضرت به او فرمود: (اى دشمنك جان خود، شيطان در تو راه يافته و تو صيد او شده اى آيا به خانواده ات رحم نمى كنى ؟ تو خيال مى كنى خداوند خداوند كه طيبات (زندگى خوب ) رابر تو حلال كرده ، دوست ندارد كه از آنها بهره مند شوى ؟!
سرکشي ابليس

سرکشي ابليس

ولي سرانجام ابليس (پدر شيطانها) او را فريب داد، و بر او حسادت ورزيد، چرا که ابليس از اينکه حضرت آدم در بهشت در جايگاه هميشگي و همنشين نيکان است، ناراحت بود، وسوسه هاي او باعث شد که آدم(ع) يقين خود را به شک و وسوسه او از دست داد، و تصميم محکم خويش را باسخنان بي اساس او مبادله کرد.
No image

یاد جانسوز علی (ع) از یاران شهید

سپس با صدای بلند فریاد زد: «الجهاد الجهاد عباد الله، الا و انّی معسکر فی یومی هذا، فمن اراد الرّواح الی الله فلیخرج؛ بندگان خدا، جهاد! جهاد! ... همگان بدانید که من امروز لشکر به سوی جبهه، حرکت می دهم، هر آن کس که هوای کوچ به سوی خدا را دارد، از خانه بیرون آید و با ما حرکت کند».
انتقاد شدید به حامیان باطل

انتقاد شدید به حامیان باطل

امام علی (علیه السلام) به این ترتیب به همه کوته فکران و جاهلان، هشدار داد که فریب شیّادان را نخورند، بنده شکم و پول نباشند، و از ستمگران و مفسدین، تقلید ننمایند، و گرنه همچون مردم بصره، صید شیادان قدّاره بند می شوند و دنیا و آخرتشان تباه می گردد.
اعلام آماده باش

اعلام آماده باش

در روز موعود، افراد پاکدل و مؤمنان واقعی در محل حاضر شدند، ولی تعداد آنها کمتر از سیصد نفر بود، وقتی که تعداد این جمعیت را به علی (علیه السلام) گزارش دادند، آن حضرت فرمود: اگر عده این افراد به هزار نفر می رسید، درباره آنها رأی و حکمی داشتم ولی اکنون فرمانی در این باره نخواهم داد.

پر بازدیدترین ها

قاطعیت، برای اجرای عدالت

قاطعیت، برای اجرای عدالت

بنابر این، با این دوگانگی نمی توانم، با شما باشم، سپس فرمود:« ای مردم مرا در راه اصلاح و سامان یافتن جامعه خودتان كمك كنید، و ایم الله لانصفن المظلوم من ظالمه و لاقودن الظالم بخزامته، حتی اورده منهل الحق وان كان كارها؛ سوگند به خدا داد مظلوم را از ستمگر می گیرم، و افسار ستمگر را می كشم، تا او را به آبشخور حق، وارد سازم، هر چند ناخوشایند او باشد»
نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

نوید به قیام و ظهور جهانی حضرت مهدی (عج)

ایا با توجه به پنج موضوع فوق و توجه به سخن علی (علیه السلام) ، به خصوص دقت در کلمه «علینا» (به سوی ما اهل بیت رو می آورند) می توان چنین حکومتی را به حکومتهای باطل نسبت داد؟! مسلّماً جواب منفی است. بنابراین، سخن فوق نوید به حکومت مصلح کل حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد.
No image

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
وارستگی عیسی (ع)

وارستگی عیسی (ع)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: در کتاب انجیل آمده: عیسی (علیه السلام) به خدا عرض می کرد: «خدایا، صبح، گرده نان جوین به من عطا کن، و شب نیز آن را به من بده، و بیشتر نده که طغیان کنم»
ناله عقیل از آهن گداخته

ناله عقیل از آهن گداخته

«سوگند به خدا برادرم عقیل را دیدم که در زیر چنگال فقر و تهی دستی، دست و پا می زد تا آن جا که از من خواست از گندمی که از حقوق شما است به او ببخشم، در حالی که فرزندان او از شدت فقر، پریشان و غبارآلود دیدم، گویا صورت شان با نیل، سیاه شده بود، عقیل چند بار رفت و آمد کرد و مکرر در هر بار با حالت جانسوزی، خواسته اش را بازگو کرد من حرف های او را گوش می دادم، او گمان کرد که من دینم را می فروشم.
Powered by TayaCMS